رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب باوند، مقاله بسیار آگاه کننده ای بود. از شما سپاسگزارم. در این گیر و دار تجزیه طلبیِ قبیله گرایان و استعماریان، روشنگری های از این دست برای ایرانیان واجب است. ارادتمند، رضا پرچی زاده.

نوشته شده توسط: ناشناس

از همه دوستان عزیز بابت نظرات شان سپاسگزارم. از کیانوش گرامی هم که به وظایف خود کاملا آگاه است درود می فرستم.

نوشته شده توسط: ناشناس

سرکار خانم لیلا مجتهدی،
بر شما درود می فرستم و به شما توصیه می کنم که از چماقداریِ نژادپرستان و قبیله گرایان نهراسید، که این شیوه نکوهیده، ذاتیِ آنهاست. شما به روشنگریِ درستِ خود ادامه دهید. حقیقت پیروز نهایی است.
ارادتمند
رضا پرچی زاده

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای هدایت با درود بر شما و تشکر از اینکه وقت گذاشته و توضیح لازم را داده اید.
اول از همه اینکه تجزیه طلبی از نظر من جرم نیست. یک حق است. حقی به رسمیت شناخته شده و هیچ ایرادی ندارد که کسی تجزیه طلب باشد و در راه اشاعه آن بکوشد، اندیشه اش را عمومی کند و در نهایت آنجه را که می خواهد از صندوق های رای بیرون آورد. گرچه من جدایی را بعنوان آخرین و دردناکترین راه می دانم همواره از حق جدایی دفاع کرده و خواهم کرد.

دوم اینکه به نظر من در شرایط فعلی و با توجه به سطح رشد فرهنگی جامعه ما، جدایی بخشی از ایران بدون کشت و کشتار و خونریزی و ویرانی و بی خانمانی ممکن نیست. در شرایط حاضر، جدایی از میان دریایی از خون خواهد گذشت. نکته سوم این است که برداشت من از مقاله شما این است که

علیرغم بهای سنگینی که باید در این راه پرداخت، باید همگان را تشویق به تجزیه و جدایی کنیم. من بخشی از مقاله شما را همینجا می آورم تا برای شما روشن شود که چرا چنین برداشتی داشته ام:

"اگر عاقل باشیم، عرب ها و خوزستانی ها را به تجزیه ترغیب می کنیم تا حقوق انسانی خودمان را بدست بیاوریم. آزادی هایمان را بدست بیاوریم. دموکراسی و حقوق بشر را بدست بیاوریم. از منجلاب و عقب ماندگی که به نام ایرانی و آریایی به ما تحمیل می شود، رهایی یابیم. انسانیتمان را باز یابیم. انسانیتی که ما از آن دفاع می کنیم، عین وحشیگری است اما خودمان را به نادانی و پردانی زده ایم.

آزادی بهایی دارد و باید آن را پرداخت. روشنفکری هم بهایی دارد که باید پرداخت. مناطق عقب مانده ایران که خواهان جدایی هستند و می خواهند حقوق و مزایایی انسانی و اجتماعی خودشان را بدست بیاورند هم باید بهایی بپردازند."

با تشکر از شما و امید گفت و گوهایی سازنده و روشنگرانه.
نوشته شده توسط: ناشناس

من نوشته شما رابدقت خواندم ولی تیترنوشته بامحتوی عقب مانده وارتجاعی نوشته درتضادآشکاراست!اگرتجزیه طلبان واقعی
یعنی پان فارسیسم درحاکمیت واپوزیسیون(روشنفکران ناسیونالیست جامعه فارس زبان)سدراه دموکراسی منظورباشدمیتوان بدون درنظرگرفتن محتوی نوشته آنراقبول کرد.نوشته شمامطالب ارتجاعی 90 ساله حاکمیت فارس محوررانشان میدهد.خودتان اگرکوچکترین صداقت راداشته باشیدبامراجعه بگفته های مثلآ همین احمدی نژادفارس محورمتوجه میشوید که نوشته شما صددرصدکپی گفته های اووسایرنمایندگان فکری جامعه فارس زبان است.

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب مادریتور گرامی

لطفا این مقاله را از بخش دیدگاه ها خارج نکنید، چنانکه قبلا یک بار شاید به تصادف شده بود. بگذارید در معرض دید دوستان باشد تا بخوانند و نظر دهند. آزادی بیان یعنی اینکه همه حق داشته باشند بخوانند و نظر بدهند.

ارادتمند
رضا پرچی زاده

نوشته شده توسط: ناشناس

من بعنوان یکی ازقدیمی ترین کاربران سایت،لازم میدانم باصداقت بگویم که آقا ی توکلی مدیرمشئول سایت واقعآ کسی است که همیشه درمواقع حساس :مثلا حذف پیام کاربران بدون دلیل ،بکمک پکاربران آمده حتی درمواردی که مخالف نظرات سیاسی اش باشد.طبیعی است که ایشان هم مثل هرکسی میتواند اشتباه کند ولی درمورد فراهم کردن شرایط مساوی برای همه ورفتاردموکراتیک وآزادی خواه من آقای توکلی وسایت ایران گلوبال رانمونه میدانم گرچه مثلآ با دوزمانه کردن پیامها مخالفم.
آرزوی سلامتی وطول عمرزیاد برای آقای توکلی آرزومندم تا ما رادریادگیری اصول دموکراسی وآزادی بیان راهنمائی نمایند.

نوشته شده توسط: ناشناس

ونداد گرامی / من دعوایی با شما ندارم ...هر چه خواستی علیه من نوشتی ... با نوشته های تو... کوچک و حقیر نمی شوم .. از خودم کاملا مطمئن هستم که نظر هیج کس را در این 9 سال حذف نکره ادم واین را دوست و دشمن می گویند که ایران گلوبال آزاد ترین سایت سیاسی ایرانی است .. ...شما در فااصله دوسال همکاری با سایت ، بیش از هراز لینک ساختی و روانه شبکه اجتماعی کردی ...در این فاصله .هیج کس در مدیریت سایت شاهد .حتی یک مورد حذف از جانب من نبود .

ونداد گرامی / من دعوایی با شما ندارم ...هر چه خواستی علیه من نوشتی ... با نوشته های تو... کوچک و حقیر نمی شوم .. از خودم کاملا مطمئن هستم که نظر هیج کس را در این 9 سال حذف نکره ادم واین را دوست و دشمن می گویند که ایران گلوبال آزاد ترین سایت سیاسی ایرانی است .. ...شما در فااصله دوسال همکاری با سایت ، بیش از هراز لینک ساختی و روانه شبکه اجتماعی کردی ...در این فاصله .هیج کس در مدیریت سایت شاهد .حتی یک مورد حذف از جانب من نبود .
آنچه مربوط به لینک آقای مهرداد حیدری می باشد ، ایشان می توانند ، شخصا شهادت دهند که و لینک ها گواهی می دهند با وجود اینکه با نظرشان توافقی نداشتم .مقالات ایشان را بدون کم و کاست درسایت ، چاپ کرده ا م. این هم آدرس برخی از لینک های مهرداد حیدری که با امضای من منتشر شده است :

:http://iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-69886
http://iranglobal.info/node/3308
http://www.iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-69979
http://iranglobal.info/node/1989
بنابراین اختلاف من و تو بهیج وجه سیاسی نبود و نیست بلکه به آئینامه های داخلی و بطور مشخص به صفحه بندی و تیتر گذاری و انتخاب کاتاگوری مربوط است .
راست این است که ختلاف آنجا آغاز شد که شما یکبار مصاحبه ویدئویی مهرداد حیدری را با تیتر بلند در بخش مدیا زدی که من آن تیتر را کمی کوتاه کردم و سپس روز بعد همین مصاحبه ویئویی را به شکل نوشتاری آنهم با تیتر بسیار طولانی در بخش ویژه ایران گلوبال گذاشتی .. من به چنین تیتر ی اعتراض کردم .شما از من خواستی که دست به تیتر انتخابی تان که بیشتر به چکیده مقاله می ماند _ نزنم ؛ ....آغاز شد .
منهم برات نوشتم که این مطلب را که یک بار در شکل ویئو کلیب دیروز در سایت گذاشته شده است و لینک نوشتاری آن را عدم انتشار می زنم تا در جلسه شفاهی در این باره صحبت کنیم .خوب راهی که تو انتخاب کردی و« راه »افشاگری علیه من و سایت ایران گلوبال است . با این وجود ، اینجانب اطلاعیه پیشنهاد دی آ.ایلیار مدیریت را قبول کرد ه و پای آن را امضاء کرده ام .
اطلاعیه مدیریت که با روح دوستانه نسبت به تو تنظیم شده بود _ را پذیرفتم ولی با این کامنت هایی که گذاشتی دیگر امیدی به ادامه همکاری نیست و سخن آخر دیگر به این بحث ادامه نخواهم داد.هر کس برداشت و قضاوت خود را خواهد داشت .
نوشته شده توسط: ناشناس

نظر شما هم مزخرف ترین نظری بود که می توانستم در مورد این مطلب دریافت کنم .
شایعه؟؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای حامد ایرانی گرامی، بسیار ممنون از شما. در مورد به رای گذاشتن زبان رابط، متاسفانه من نتوانسته ام منظورم به بخوبی برسانم. منظور من از به رای گذاشتن، به هیچوجه تحمیل زبانی به مردمی نیست. آقای داریوش همایون اصولا نمی خواستند که در مورد "رسمی" بودن زبان فارسی تردیدی وجود داشته باشد و طبیعتا رای گیری بر سر آن را برنمی تابیدند. منظور من از به رای گذشاتن زبان رابط این است که در شرایطی دمکراتیک، با بحث و بررسی های لازم، باید مشترکا تصمیم گرفت که چه زبانی از زبانهای موجود در ایران و یا حتا در جهان برای ماريا، بعنوان زبان رابط مناسب است. بار دیگر تاکید می کنم که از نظر من زبان رابط به معنی تنها زبان رسمی و برتر و... نیست.

X9epqh6
نوشته شده توسط: ناشناس

حامد ایرانی گرامی، با تشکر از نظراتی که مطرح کرده اید مایلم برخی نکات را توضیح دهم.
من شخصا معتقد به اداره غیرمتمرکز امور کشور هستم. فدرالیسم ملی می تواند یکی از اشکال غیرمتمرکز حکومت باشد. به نظر من ایران ویژگی های خاص خود را دارد و شکل حکومت در آن، چه فدارال و چه انواع دیگر آن، لزوما آنی نیست که در کشورهای اروپایی و یا حتا در کشورهای نزدیک به ما مانند هند و پاکستان . عراق وجود دارد. این موضوع باید با کار کارشناسانه و با دقت کامل مورد بحث و بررسی قرار گیرد و مناسبترین شکل و شیوه انتخاب شود. برای من مساله تنها از بعد ملی مطرح نیست بلکه در درجه اول بعد انسانی آن اهمیت دارد. برای من سعادت بشری از همه چیز مهمتر است. حال این امر با برقراری فدرالیسم ملی برآورده شود یا با شیوه ای دیگر. من شخصا از حکم دادن و مطلق کردن راه حلها برای آینده فاصله گرفته ام.

در مورد قوم نامیدن ساکنین مناطق مختلف ایران، به نظر من مساله بعد سیاسی دارد و نه علمی. من تا بحال جایی نخوانده ام که کسانی که از اقوام صحبت می کنند و ملیت های مختلف در ایران را نفی می کنند، تعریفی از قوم ارائه داده باشند. این اشخاص فرمول خاصی دارند و آن اینکه اگر مردمی دولت نداشته باشند، پس ملت نیستند و قوم هستند! طبیعتا این تعریف قوم نیست. در کشوری مانند فرانسه که از نظر این تعریف، یک ملت یکپارچه است، ملیتهای الجزایری و مراکشی هم به رسمیت شناخته می شوند و کسی به آنها "قوم" اطلاق نمی کند.
ایرانیانی که میلیونها آذربایجانی را یک قوم می دانند، حاضر نیستند مشخص کنند که بر اساس کدام مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، حقوقی و... این حکم را می دهند. همانطوری که نوشتم، این مساله بعد سیاسی دارد. این اشخاص فکر می کنند که اگر آذربایجانی ها، کردها، بلوچها، عربها و... را ملیت و یا ملت بدون دولت بنامند، مطابق کنوانسیونهای سازمان ملل، باید حقوقی را هم برایشان به رسمیت بشناسند و چون می خواهند از این کار طفره روند، پس صلاح کار را در آن می بییند که صورت مساله را پاک کنند. طبیعتا این شیوه ها نمی توانند راه به جایی ببرند و دیر یا زود مجبور خواهند بود با اصل مساله روبرو شوند. امید من آن است که این زمان، دیر و نابهنگام نباشد زیرا می تواند عواقب بسیار نامطلوبی را برای کشور ما و منطقه به بار آورد.
در مورد زبان هم به نظر من زبان رسمی و غیر رسمی نداریم. همه زبانهای موجود رسمیت دارند. به رسمیت شناختن فقط یک زبان از میان زبانهای موجود در قانون اساسی یک کشور، نقض آشکار حقوق میلیونها انسان و اقدامی ضدبشری است. زبان وسیله ای است ارتباطی که جای خاصی در فرهنگ هر قبیله و قوم و ملتی به عهده دارد.
از این نظر، در کشور ما ایران، حقوق اکثریت مردم نقض می شود. میلیونها شهروند ایرانی از نوشتن و تحصیل به زبان مادری محرومند و این ننگی است بر پیشانی کشور ما و حکومتهای آن و نیز بر پیشانی "روشنفکرانی" که نه تنها در راه از میان برداشتن این تبعیض آشکار، تلاش نمی کنند، بلکه حتا آنرا به رسمیت هم نمی شناسند. هیچ زبانی را نمی توان برتر از زبان دیگر دانست. هر زبانی نقاط قوت و ضعف خود را دارد. به رسمیت شناختن یک زبان و تکلم و تحصیل به آن هیچ ربطی هم به تاریخ و قدمت آن ندارد. همانقدر که مردمی تصمیم بگیرند که به زبانی حرف بزنند و با آن تحصیل کنند، کافی است. حتا اگر آن زبان یک زبان جدید مانند اسپرانتو باشد. اینکه زبانی تحمیلی است و یا اینکه زمانی خط و نوشتار داشته است و یانه، مسائل تاریخی هستند و مساله تاریخدانان و صحت و سقم آن باید با ارائه اسناد و مدارک ثابت شود ولی به هر حال ربطی به مسائل امروز ما ندارند و مشکل ما را حل نمی کنند.
من هم مانند شما معتقدم که ما برای ارتباط باهم و برای رفع و رجوع کارهای روزمره و اداری و... به یک زبان ارتباطی مشترک نیاز داریم. اصولا این زبان باید از طرف ساکنین یک سرزمین انتخاب شود ولی این کار نه تنها در کشور ما، بلکه در اکثر کشورها به صورتی دمکراتیک صورت نپذیرفته است. در ایران این زبان فارسی است که به دلایل تاریخی و سیاسی و فرهنگی این نقش را برعهده دارد. این امر برای من نه تنها هیچ تقدسی ندارد، بلکه فکر می کنم که در حال حاضر، نقش ترمز مهیبی را در راه همزیستی مردم کشور ما بازی می کند. در شرایطی دمکراتیک که امیدوارم دور نباشد، باید زبان ارتباطی را به رای گذاشت. من شخصا فکر می کنم که در شرایط فعلی، اگر شاهد تغییرات سریع و عجیبی در کشورمان نباشیم، همین زبان فارسی، با وجود اینکه در اکثریت نیست، رای خواهد آورد. ظبیعتا این برآورد من می تواند درست نباشد.
نوشته شده توسط: ناشناس

درود. درود بر نویسنده مطلب و ممنونم از فعالان سایت . که چنین مطلبی را درج کردند. از نویسنده مطلب هم ممنونم. خانم موذن زاده با اجازه اغدرس سایت را برمیدارم واز این به بعد از مطالب این سایت برای فیس بوکم استفاده میکنم ممنونم

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب «یک خواننده» گرامی /تشکر از انتقاد شما بابت طراحی جدید سایت ...اولا شما اگر بجای اکسپولر6 با گوگل کروم ویا موزیلا نگاه کنید ...این مشکل پریدگی صفحه دیگه تکرار نمی شه ....در مورد سنگینی صفحه اول حق با شماست و ما در صدد کم کردن آن هستیم ... https://www.google.com

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب تبریزلی سیامک گرامی بهتر بود که فاکتی از صحبت های من می آوردی . نظرم در آن کامنت ، این بود که وضیعت را تشریح کردم که درکشور ما ، ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم ملیتی در مقابل حکومت دینی شکل گرفته و در این سالها تقویت هم شده است. در حالی در منطقه (خاورمیانه ) برعکس اسلام سیاسی بسیار گسترش یافته است و ناسیونالیسم را به کناری زده است (بهار عربی ) این نظر نیست بلکه تشریح اوضاع سیاسی ایران و منطقه است . .با ملی گرایی _ نژاد پرستی از هر جنس و شکل اش از بیغ و بن فاصله دارم . در واقع افراط گرایی ملی نقشه های شومی در سر دارد که از همین امروز باید جلویش ایستاد ، فردا دیر است

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب جمال گرامی / کامنت من خطاب به فرزین بود و شامل دو قسمت یود که متاسفانه بخش اول آن پاک شد و به دلیل کارهای جاری فرصت نکرد م که ان را دو باره بنویسم ....قضاوت دوستان تنها بخش دوم کامنت ام که ناقص چاپ شده انعکاس پیدا کرده است .... در فرصت دیگر نظرم را در این باره خواهم نوشت

نوشته شده توسط: ناشناس

مگر خود ترک های ایران به لحاظ سیاسی _ فکری با هم متحدند که بتوانند همه ی ترک زبانان جهان را در یک کشور متحد کنند ... شما ده تا ترک ایرانی را پیدا کنید که نظر واحدی داشته باشند .... همانطور که شما زبان تاجیک را خوب متوجه نمی شوید و آ ن ترک تبریزی هم «ازبکی » را درست متوجه نمی شود و مترجمی باید ما بین یک کرد عراقی و کرد ترکیه استخدام کرد تا آنان زبان همو متوجه شوند .. طبیعی است که تب ناسیونالیستی از هر سو در مقابل حکومت و تفکر دینی در ایران و منطقه قرار دارد . اگر برای ما ایرانی ها ، ناسیونالیسم در مقابل حکومت دینی چاقوی تیز و برنده ای است اما این چاقوی ناسیونالیستی برای عرب ، ترک و... چندان تیز نیست در حالی که شمشیر اسلام سیاسی برنده تر از چاقوی ناسیونالیستی در منطقه عمل می کند (نگاه کنید به بهار عربی ) تازه نقشه جهان با آرزوی من و تو که ...

مگر خود ترک های ایران به لحاظ سیاسی _ فکری با هم متحدند که بتوانند همه ی ترک زبانان جهان را در یک کشور متحد کنند ... شما ده تا ترک ایرانی را پیدا کنید که نظر واحدی داشته باشند .... همانطور که شما زبان تاجیک را خوب متوجه نمی شوید و آ ن ترک تبریزی هم «ازبکی » را درست متوجه نمی شود و مترجمی باید ما بین یک کرد عراقی و کرد ترکیه استخدام کرد تا آنان زبان همو متوجه شوند .. طبیعی است که تب ناسیونالیستی از هر سو در مقابل حکومت و تفکر دینی در ایران و منطقه قرار دارد . اگر برای ما ایرانی ها ، ناسیونالیسم در مقابل حکومت دینی چاقوی تیز و برنده ای است اما این چاقوی ناسیونالیستی برای عرب ، ترک و... چندان تیز نیست در حالی که شمشیر اسلام سیاسی برنده تر از چاقوی ناسیونالیستی در منطقه عمل می کند (نگاه کنید به بهار عربی ) تازه نقشه جهان با آرزوی من و تو که تغییر نمی کند در ضمن این را هم بگم، تب ملی و یاناسیونالیستی در شکل ملایم و ملس اش خوبه .و لازمه جامعه انسانی هم به مذهب و هم ملی گرایی نرم و ملایم دارد . اما .افراط گری ناسیونالیستی ، فرد را آنهم در مهاجرت دچار


بیماری های روحی _ روانی خاصی می کنه ... افراط ها در هر شکل و قیافه حال آدم را بهم می زند و ... از حرف های تجزیه طلب ها زیاد جا نخور .. کشور ایران کیک نیست که در فضای مجازی هر کی سهمه اش رابا چاقوی دیجتالی ببرد و برود ذنبال کارش .. در هم تندیگی ملی_ فرهنگی و مذهبی در ایران بسیار عمیق تر از سخن ناسیونالیست هاست .. .. اگر ایران قصد ماندگاری جغرافیایی دارد ، چارهای ندارد تا موضوع اتنیک ها را کار شناسانه بررسی کند و خواستها آنان طرح شوند (مثل حق زبان مادری / عدم تمر کز و خود گردانی ) و حق، حقوق آنان به رسمیت شناخته شود وصرف نظر از رزیم سیاسی ، این مشکلات که ریشه در تاریخ دارد ، گام به گام حل و فصل شود ...از سوی دیگر در دنیای قرن 21 ، ناسیونالیسم و مذهب اصولا پاسخی برای مشکلات جهان امروز ندارند و دستشان بد جوری خالی است ..نگاه کنید اروپا پس از 200 سال جنگ و نژاد پرستی با هم متحد می شوند ..ما خاورمیانه ای ها جدا از ترک ، عرب و فارس چاره ای بجز این سمت گیری نداریم در آینده خیلی نزدیک .. مشکل اب ، مشکل غذا ..مشکل بیکاری ...مشکل خشک سالی ... مشکل محیط زیست.. مشکل بنیاد گرایی . مشکل فقر و مشکل شکاف دیجتالی ...مشکل مهاجرت .. مشکل کشورهای فقیر و..... در راه اند .در این میان هم ، بزرگی و کوچکی کشور نمی تونه مشکلی را حل کنه ؛ نگاه کنید ، کشور 300 هزار نفری قطر یکی از از اثر گذار ترین کشور خاورمیانه است و سمت سیاسی کشور ها از سوریه ، افغانستان و...را رقم می زنه ..از سوی دیگر کشور ایران در خطر یک حمله نظامی خارجی است. موضوع مرکزی سیاست در ایران هم تغییر حکومت اسلامی است .. این باید قطب نمای فعالان سیاسی ایرانی باشد ...در ضمن اینجانب از تشویق و یا توهین کسی هم دست و پایم را گم نمی کنم ...هنذوانه زیر بغلم جای نمی گیره ...چاقو بیار تا باهم ترتیب اش را بدهیم
نوشته شده توسط: ناشناس

نژاد پرستی ایرنی ها مبرهن و واضح است ، حرف آقای توکلی فقط مثالی بود ، سعی نکنید نژادپرستیتون رو با بهونه تجزیه طلبی اقوام توجیه کنید ، کافیه یه سرچی توی انجمنها و کامنت ها بکنید...

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب فرزین ، سئوالات خوب و جالبی را طرح کرده اند. ایشان پرسیده اند: 1_«آیا آمریکا ستیزی خوب است و یا بد است؟ » از نظر من کلمه «ستیز» حتی در ارتباط با شیطان هم که بکار رفته باشد ، بار بسیار منفی دارد و بکار گیری آن در سیاست عواقب خوبی ندارد .امریکا کشوری است که 80 درصد اختراعات و اکتشافات را در کشور خود به ثبت رسانده است وابر قدرتی که امروز مدعی رهبری جهان را دارد در حالی که ایران کشوری که اخوندها بر ای بقای خود ، 33 سال آن را به گروگان گرفته اند . این دو کشور با هم درگیرند. ایران بخاطر عملکرد ضد اسرائیلی و ضد غربی آخوند های حاکم , کشور در لبه پرتگاه سقوط اجتماعی و اخلاقی و از هم پاشیدگی به لحاظ یک کشور واحد قرار گرفته است و اگر حمایت چین و روسیه نبود ، رزیم ایران شاید تا کنون سرنگون شده بود . بنابراین امریکا ستیزی قبل از هر چیز برای کشور ایران عواقب بسیار بد دارد

جناب فرزین ، سئوالات خوب و جالبی را طرح کرده اند. ایشان پرسیده اند: 1_«آیا آمریکا ستیزی خوب است و یا بد است؟ » از نظر من کلمه «ستیز» حتی در ارتباط با شیطان هم که بکار رفته باشد ، بار بسیار منفی دارد و بکار گیری آن در سیاست عواقب خوبی ندارد .امریکا کشوری است که 80 درصد اختراعات و اکتشافات را در کشور خود به ثبت رسانده است وابر قدرتی که امروز مدعی رهبری جهان را دارد در حالی که ایران کشوری که اخوندها بر ای بقای خود ، 33 سال آن را به گروگان گرفته اند . این دو کشور با هم درگیرند. ایران بخاطر عملکرد ضد اسرائیلی و ضد غربی آخوند های حاکم , کشور در لبه پرتگاه سقوط اجتماعی و اخلاقی و از هم پاشیدگی به لحاظ یک کشور واحد قرار گرفته است و اگر حمایت چین و روسیه نبود ، رزیم ایران شاید تا کنون سرنگون شده بود . بنابراین امریکا ستیزی قبل از هر چیز برای کشور ایران عواقب بسیار بد دارد .

امریکا در گذشته و قبل از انقلاب اشتباهات زیادی در ارتباط با ایران داشته است از جمله مخالفت با مصدق و حمایت از کودتای 28 مرداد. این موضوع را حتی برخی از مسئولین وزرات خارجه امریکا اعتراف کرده اند و تا کنون هم چندین بار از مردم ایران رسما عذر خواهی کرده اند. سئوال دوم هر چند جنبه مچ گیری دارد ولی باز هم سئوال بجایی است که از نسل انقلابیون پرسیده است . فرزین سئوال می کند که :2_ اگر امر یکا ستیزی بد است چرا با رژیم شاه به خاطر دوستی با آمریکا مخالف بودید و همیشه رژیم شاه را عامل آمریکا و نوکر آمریکا میدانستید؟؟

پاسخ من چنین است : «جنگ سرد » جهان را به دو بلوک مخالف هم تقسیم کرد و در این میان ، ایران محمد رضا پهلوی به دلیل همجواری با اتحاد شوروی جایگاه ویژه ای یافت و کشور تحت رهبری شاه مستبد ؛توانست در زمینه توسعه اقتصادی ، اجتماعی و نظامی گام های بلندی بر دارد و به پیشرفت های چشم گیری دست یابد . اما از سال 54 ورق برگشت ....زمانی که جیمی کارتر( بنابر دلایلی که هنوز نامشخص مانده است ) قصد دمکراتیک کردن فضای سیاسی ایران را داشت ؛ مخالفین شاه بخصوص «مذهبی ها )که در همه این سالها تحقیر شده بودند و شاه سکولار و مستبد که عملا با رو حانیون در افتاده بود و هر چند محمد رضا پهلوی تظاهر به اسلام می کرد ولی عملا با روحانیون و مذهب در گیر شد و در این بین موضوع اشغال سرزمین های مسلمانان بدست اسرائیل و دوستی شاه با امریکا حامی اسرائیل و تبلیغات مخرب مدافعان بلوک سیوسیالیستی ....موجب ضدیت بخش بزرگی از جامعه مذهبی _ روشنفکری و دانشجویی با نظام پهلوی شد. بنظر من اگر شاه می ماند و با انقلاب 57 سرنگون نمی شد .کاملا قابل پیش بینی بود که دو سرنوشت در انتظارش بود یکی مدل ترکیه و دیگر مدل مصر و تونس را که بهار عربی سرنگون می شد .

بنابر بر داده های فوق نسل من در چنین شرایطی ، پا به میدان سیاست گذاشت . جوانی خام که با هم چیز غرب و شرق عالم سر ستیز داشت نه تنها امریکا بلکه شوروی را هم خائن به سوسیالیسم می دانستیم .

اما سئوال سوم شما در باره مسایل اتینکی _ فرهنگی و یا بعبارتی قومی _ ملی است و فرزین مطرح می کند که چرا کامنت های توهین آمیز «جمال کرد» و «yenilik» ترک را حذف نمی کنید . اینجانب با اساس تفکر دو شخص نامبرده مخالفم. جمال آشکارا مدافع استقلال کردستان هست و تجزیه کردستان ایران را از همین امروز دنبال می کند و yenilik هم به دنبال ترکستان بزرگ است و مبلغ دائمی و پیگیر حکومت ترکیه است . تا انجا که من نظرات آنان را دنبال کرده ا م؛ آنان توهین شخصی به کسی نکرده اند ولی به لحاظ سیاسی کامنت های می گذارند که باب طبع من و شما نیست .

فرزین گرامی ! لطفا از مسئولین ایران گلوبال نخواهید که کسی را سانسور کند. شما هم سعی کنید در این باره بیشتر مطالعه کنید و در کمال ارامش پاسخ مخالفین خود را بدهید . این امکان برای همه نظرات در سایت موجود است . بطور مثال نوشته «مازیار تپوری» تا کنون دو بار به توصیه جناب شجاعی در ایران گلوبال درج کرده ایم .به شما توصیه می کنم در اینترنت به گردید و مطالبی که با نظرات جمال و yenilik مخالف است را پیدا کرده و لینک اش را در صفحه شما قرار دهید تا ما ان را در صفحه اصلی سایت به چاپ برسانیم . من در همینجا از اقای شجاعی می خواهم لطفا به جا ی عصبانیت، مطلب بنویسد و حتی حاضرم به ایشان کد سایت را بدهم که هر مطلبی که خواست و با هر نامی که علاقه داشت در سایت بگذارد ..آری در دنیای دیجتالی خجالت آور است که افکار« بد » را سانسور کرد با افکار بد مقابله فکری کنند.

اما در مورد سئوال اخرتان :« سیاست کشورهای عربی‌ در وحله اول همیشه بر اساس نابودی ایران بوده است و هنوز هم هست... حتّی یک سیستم نیمه دمکراتیک هم در کشورهای مختلف عربی‌ نتواستند پیاده کنند و عربستان آنها هم مرکز ترویج تروریسم و وهابی گری و ارتجاع وحشیانه است»

کدام سند تاریخی نشان می دهد که کشورهای عربی در پی نابودی ایران بوده اند در دوران شاه و حتی در زمان رفسنجانی رابطه ایران با کشورهای عربی خوب بود ولی خطر دستیابی سلاح اتمی و اینکه اقلیت شیعه در کشورهای عربی و سمپاتی آنان به جمهوری اسلامی واکنش کشورهای عربی را بر انگیخته تا جایی که بر طبق اسناد افشاء شده توسط ویکی لیکس آشکارا نشان می دهد که عربستان قطر خواهان سرنگونی رزیم اسلامی دارند . با شما تا حدودی موافقم که « عربستان هم مرکز ترویج بنیاد گرایی اسلامی است . ترکیه و عربستان در حالی که در تلاش سرنگون ساختن بشار اسد شیعه است ولی عربستان مردم شیعه بحرین را سرکوب و به آنجا نیرو نظامی گسیل داشته است و ترکیه هم چشم و کشورهای غربی چشم خود را بسته اند ولی در این مورد هم مقصر جمهوری اسلامی است که اولا با تجهز خود به سلاح اتمی قصد دارد، توازان قوا را بسود مردم شیعه در منطقه تغییر دهد و این خطر ناک است . بیاد داریم که پس از 11 سپتامبر امریکا تصمیم داشت به استراتزی امنیت در مقابل نفت پایان دهد ... خاورمیانه بزرگ استراتزی دگرگون کردن خاورمیانه بسود دمکراسی و غرب بود که با اتمی شدن جمهوری اسلامی این تغییر استراتزی متوقف مانده است . ایران کشور با همیتی برای غرب است . تغییر سیاسی ایران چهره سیاسی منطقه و جهان را تغییر خوادهد داد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب شجاعی گرامی / متاسفاه سطح بحث را تا کلیک خورد سایت محدود کرده اید. موضوع اصلی مورد اختلاف ، حقوق گروههای اتنیکی _ فرهنگی در ایران است .بر کسی پوشیده نیست که موضوع ملی _ قومی یکی از چالش های بزرگ جامعه سیاسی ایران است و در این ارتباط طیفی از نظرات در اپوزیسیون ایران موجود است .منهم نظرم را بیان کرده ام . از سوی دیگر /یکی از وظایف ایران گلوبال موضوع حقوق بشر است . یکی از همکاران ما گزارش خطر اعدام سه برادر عرب ایرانی در سایت گذاشته است و شما آشکارا با انتشار اینگونه اخبار مخالف هستید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب جمال گرامی / شما درست نوشته ام را نخوانده ای، برداشت شما کاملا نادرست است چرا که انچه جنابعالی به اینجانب نسبت داد ه اید مربوط به « اصل 15 قانون اساسی» جمهوری است / بهتر است مجددا نوشته را بخوانید تا بتوانید درست نظر بنویسید. هدفم این بود که نشان بدهم که متاسفانه نظر بخشی از اپوزیسیون ایران حتی از اصل 15 قانون اساسی در خصوص مسایل اتنیکی _ فرهنگی ، عقب تراست .

نوشته شده توسط: ناشناس

اقای توکلی ! دود این نفرت پراکنی و ایجاد تخاصم بین اقوام ایرانی ، تنها به چشم همان مردم می رود.
مجسم کنیند ، در فردای به هم خوردن توازن قوا در ایران ، تنها بر سر این که شهر مهاباد ( یکی از شهرهای کرد نشین آذربایجان غربی) متعلق به کرد هاست یا آذری ها ، چه کشتاری راه می افتد.
آخر دوست عزیز، بی مسئولیت و جو زده شدن هم حدی دارد.

آقای کیانوش توکلی ! برای بالا رفتن شمار خوانندگان سایت و یا بیشتر کلیک خوردن مقاله ، راه های ژورنالیستی دیگری هم وجود دارد. مثلآ ، بنویسید ، «الاغ احمدی نژاد سه قلو زائید» ، و آن را به «بالاترین» بفرستید تا ببینید چند هزار تا کلیلک می خورد.

شما ، رویدادی را که تنها خود شاهدش بودید و به یکی ـ دوتن محدود می شود ، دلیلی بر نژادپرستی ایرانیان کردید! این نوشته شما گرچه بر محبوبیت تان نزد تجزیه طلب ها می افزاید ، اما نتیجه مستقیمش دامن زدن به فضای مسمومی است که از سوی دولت های استعماری و عناصر بی مسئولیت آفریده و دامن زده شد.

اقای توکلی ! دود این نفرت پراکنی و ایجاد تخاصم بین اقوام ایرانی ، تنها به چشم همان مردم می رود.
مجسم کنیند ، در فردای به هم خوردن توازن قوا در ایران ، تنها بر سر این که شهر مهاباد ( یکی از شهرهای کرد نشین آذربایجان غربی) متعلق به کرد هاست یا آذری ها ، چه کشتاری راه می افتد.
آخر دوست عزیز، بی مسئولیتی و جو زده شدن هم حدی دارد.
اگرنوشته شما ، پای بحثی روشنگر و علمی را به میان می کشید، حرف دیگری بود. اما ( به فرض درستی ادعای شما ) از انعکاس رفتار غیرمسئولانه چند لمپن چه نتیجه مثبتی می توان گرفت؟
در همه جای دنیا ، علیه همه اقوام و ملیت ها پرت و پلاهایی از این دست گفته می شود. اما ، هیچ ادم عاقلی این مزخرفات را ملاک نژاد پرست بودن آن اقوام و ملت ها نمی کند.
آخر در مملکتی که مردمش حاصلش آمیزش عرب و کرد و ترک و... چه طور می توان از نژاد خالص دم زد و از نژاد پرستی گفت؟
دوست عزیز! اگر می‌خواهید به درک و دریافت درستی از «نژاد پرستی » برسید، (به عنوان نمونه) سری به بخش کنترل مسافران فرودگاه دوبی بزنید! تا ببینید، مآموران مرزی مستقر در فرودگاه، با ایرانی‌ها چه می‌کنند.
آقای توکلی ! برای بالابردن شمار مراجعین به سایت و محبوب القلوب شدن ، راه های دیگری هم وجود دارد!
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای کیانوش توکلی......من فکر میکنم که ریشۀ این بیمار روانی اجتماعی ایرانی بخاطر تاریخ تحریف شدۀ ماست که امروزه در کردار نیک کوروش و پندار نیک زردشت و گفتار نیک فردوسی میچرخد...تا زمانی که ما تاریخ ایران را بطور علمی به زیر سوال نبریم و نتایج علمی نگیریم از این نوع نژاد پرستی ها در یک قشر مخصوص از جامعه ایران ادامه خواهد داشت. و این تاریخ را نباید از کوروش شروع کرد. همان طور که اکثر ما میدانیم تاریخ باستان ایران از 2500 سال خیلی قدیمیتر و غنی تر است ولی دلیل اینکه چرا تاریخ ایران در بین روشنفکر ها از همین نقطه آغاز میگردد سوالی است که بایستی واقعآ حلاجی شود....دلیل شکست ساسانیان را نباید مثل فردوسی نژاد پرست که که از ترک...لر...بلوچ... و بیش از همه از اعراب نفرت داشت فقط بخاطر موقعیت فضائی سیّاره های زمین..کیوان...زحل و عطارد که هم ردیف شده بودند دانست. هر ایرانی موظّف است که..

بداند دلیل اصلی شکست اصلی ایرانیان از اعراب چه بود..هر ایرانی بایست مسئولیت این شکست را به گردن بگیرد... خیلی ساده است که خود را بی گناه و اعراب را مقصر بدانیم..... ما بایستی بدانیم که چرا زنان اولین گروه ایرانی یودند که به اسلام گرویدند...آیا به این دلیل نبود که ارزش زن ایرانی در زمان ساسانیان (( صفر)) بود وهیچ ارزش اجتماعی نداشت؟...آیا بخاطر همین بی ارزشی زنان نبود که درباریان و اشراف زاده های ساسانی با خواهر و خواهر زاده ها ازدواج میکردند که خون اشرافیت با قشر پائین تر مخلوط نگردد؟ دلیل به وجود آمدن (( چادر)) چیست و از کجا سرچشمه میگیرد؟ چادر یک سنّت ایرانی است در هیچ کشور اسلامی چادر نیست... البته پوشش های اسلامی دیگر هست ولی مثل چادر نیست...زنهای ایرانی که مسلمان شده بودند لااقل %50 ارزش یک مرد ایرانی عهد ساسانی را پیدا کرده بودند و هر موقع که به عبادت گاه ها میرفتند از طرف مردان به آزار و اذّیت دچار میشدند و حتی مردان, سنگ به این زنان پرتاب میکردند. بخاطر اینکه این زنان شناسائی نشوند , زنان صورتشان را با دستمال بزرگ بسته و راهی عبادتگاه میشدند...داشتن %50 ارزش انسانی آن زمان بمراتب بیشتر از بی ارزش بودن بود...آیا آن داستان نامۀ مشهور یزدگرد به عمر که ایرانیان در اینترنت با یک نوع برتریّت می خوانند تا چه اندازه ای صحت دارد؟ آیا واقعآ اعراب به آن کتابخانه مشهور ایرانی قبل از اسلام , که هزاران هزار جلد کتاب گنجانده شده بود آتش زدند؟ صنعت کاغذ سازی قبل از اسلام در ایران چقدر پیشرفت کرده بود؟ نویسنده گان آن هزاران هزار کتاب ها چه کسانی هستند که هیچ کس نمی تواند از (( یکی)) آنها اسم ببرد.؟.چرا ما ایرانیان شکست ساسانیان را به فال نیک نگریم و از در هم شکستن طبقات اجتماعی آن زمان خشنود نباشیم؟ چون بخاطر این شکست بود که اولین بار طبقه معمولی ایرانیان به دانش و علم دسترسی پیدا کردند.. همان طور که میدانید در زمان ساسانیان تحصیل علم و دانش مختص اشرافیان و درباریان بود.. به غیر از این طبقات هیچ کسی حق تحصیل نداشت و همه محروم از این حق بودند... همان طور که اطلاع داریم تمام دانشمندان.. نویسنده گان ... شاعران..و فیلسوفان ایرانی بعد از این تاریخ در ایران ظهور کردند که بین قرن 8 - 11 بغداد به مرکز مطالعات دانش بشری تبدیل میگردد. لطفآ به این سخنرانی آقای Neil deGrass tyson که چهار دقیقه است نگاه بکنید .........
http://www.youtube.com/watch?v=BbLDKLQYrg8&feature=related......و دلیل اصلی پسروی مسلمانان را در علم و دانش را که با ظهور ( حمید الغزالی ) ها را توضیح میدهد مشاهده خواهید کرد.... حمید الغرالی در جائی میگوید که (( سیاه بودن رنگ پنبه بعد از سوختن , دلیل بر سوختگی پنبه به وسیله آتش و یا محرّق بودن پنبه نیست بلکه آثار « خدا» در وجود پنبه نهفته است.))....چرا ما ایرانیان هنوز بر این باوریم که در آن مقبره معروف در پاسارگاد که به سبک یونانی ساخته شده است , کوروش است که آسوده خوابیده... چرا « ستار خان » این آزاد مرد حماسه آفرین برای من آذربایجانی اهل تبریز در تاریخ تحریف شدۀ آریا مهری این طوری تعریف میشد.. (( از نوجوانی ستار خان خبری نیست ولی در جوانی یکی از « لوطی » های مشهور امیرخیز تبریز بود که در انقلاب مشروطیّت که از « تهران » آغاز شد و بعد به شهرهای دیگر ایران سرایت کرد , نقش مهمی را بازی کرد)).... wow....آقای آریا مهر دست شما درد نکند...این کلمه ( لوطی) یک بار لمپنی دارد که مرا به یاد شعبان بی مخ پایتخت و یا ( ممد خنجر) تبریز خیابان شهناز می اندازد که این ( ممد خنجر) به جای چاقو با دشنه به مردمان حمله میکرد و از طرف شهربانی تبریز حفاظت میشد....چرا در فیلم ایرانی که جایزه اسکار را هم برد , پدر ایرانی اصرار دارد که دخترش بجای کلمات عربی از کلمات ایرانی استفاده بکند؟ زبانی که %70 کلماتش و نوشتنش هم عربی است این دیگر چه معقوله ای است؟ موقعی که اقای (( فرزین)) از باخت عربستان در پوستش نمی گنجد همان احساسات را هم در باخت تراکتور سازی تبریز را هم خواهد داشت چون احساس برتر بودن یک بیماری روانی اجتماعی است که درمانش سالهای سال طول خواهد کشید... به امید هر چه زودتر آن روز....
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای کیانوش توکلی در رابطە با نظر خودشان در مورد عرب ستیزی میگویند کە زبان رسمی و اسناد و مکاتبات ایران باید با زبان فارسی باشد ایشان میگویند باید میتوانید بفرمائید چرا باید ؟ این باید را از کجا می اورید ؟ با این تحکم و چرا مثلأ ترکی نباشد چرا کردی نباشد مطمئن باشید هیچ ترک و کرد و عربی این باید را بە پشیزی نمیخرد

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب farzin گرامی / «موضوع اعدام و یا نقص حقوق بشر، اول ملی و سپس فرا ملی می باشد . مثال می زنم اگر یک انگلیسی زبان که مسایل حقوق بشری ایران و مشخصا علیه اعدام ها در ایران را مطرح کند آیا باید او را مورد باز خواست قرار دهیم که چرا در فلان کشور انگلیسی زبان این حقوق بشر نقض می شود و چرا شما چیزی در این بار ه نمی گویئد؟!!.بگذار تصویر دیگری بیاورم ، کشورهای غربی دغدغه شان در ارتباط.....

«موضوع اعدام و یا نقص حقوق بشر، اول ملی و سپس فرا ملی می باشد . مثال می زنم اگر یک انگلیسی زبان که مسایل حقوق بشری ایران و مشخصا علیه اعدام ها در ایران را مطرح کند آیا باید او را مورد باز خواست قرار دهیم که چرا در فلان کشور انگلیسی زبان این حقوق بشر نقض می شود و چرا شما چیزی در این بار ه نمی گویئد؟!!.بگذار تصویر دیگری بیاورم ، کشورهای غربی دغدغه شان در ارتباط با ایران ، اول موجودیت و برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه است و سپس مسایل حقوق بشری ایران است و اگر جمهوری اسلامی چوب لای چرخ امریکا و غرب در منطقه نگذارد وبه مانند عربستان ، قطر رفتار نماید و با برنامه های غرب در منطقه همراهی نماید . می شود انتظار داشت که در مقابل غربی ها همان برخوردی که فعلن با عربستان می کنند ، با جمهوری اسلامی داشته باشند .
موضوع اصلی برای ما فعالان حقوق این است که با افتخار پیراهن چرکین جمهوری اسلامی را بالا بگیریم و هر بلند گویی که در افشای جنایت ضد بشری حکومت ایران به صدا در آمد، اگر آن را صدا را تقویت نمی کنیم، لااقل در مقابل آن نایستیم بلکه کوشش کنیم به اخبار واقعی دست پیدا کنیم .از سوی دیگر موضوع عرب های ایرانی بسیار پیجیده است به باور اکثر ایرانیان ، جمهوری اسلامی ، حکومت اسلامی _عربی است که فرهنگ عربی را در جامعه فارس تبلیغ و ترویج کرده و موجب نا بودی فرهنگ باستان ایران شده است و انقلاب 57 را توطئه عربی _ اسلامی که مورد حمایت غرب واقع شد ، می پندارند . این دسته از ایرانیان طی 33 سال گذشته بتدریج عرب ستیز شده اند و بدنبال هویت اصیل ایرانی و نشانه های باستانی می گردند و...این در حالی است که اکثر دولت های عربی همچون عربستان سعودی تا آنچا پیش رفته اند که بطور روز افزونی حامی اسرائیل در حمله نظامی به ایران شده اند (بر طبق اسناد ویکی لیکس ) همه این مسایل موجب یک روحیه عرب ستیزی در بین ایرانیان شده است من در همین شهر کپنهاک در جریان تظاهرات ها بسود جنبش سبز که در ان تعدادی عرب های ایرانی هم شرکت کرده بودند و مثل بقیه شعار ها را سر می داند ، شاهد توهین برخی از دوستان شدم . واقیعت این است که ایران کشوری یک دستی مثل لهستان نیست زبانها و فرهنگ متفاوت دارد که نه تنها پدیده منفی نیست بلکه اگر درست به ان نگریسته شود می تواند به عنصر پایدار دمکراسی در فردا ی کشور ایران مبدل گردد . متاسفانه مواضع برخی از جریانات اپوزیسیون ناسیونالیستی ایرانی از اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی هم پائین تر است .
صل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی می گوید : ـ زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است‌.اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان وخط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات ورسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس‌، در کنار زبان‌فارسی آزاد است‌.
نوشته شده توسط: ناشناس

جناب شجاعی گرامی / نوشته « چه کسانی مقصر اصلی دستگیری های اهواز هستند ؟» به دلیل شکایت یکی از اعضای
«سازمان حقوق بشر اهواز » حذف شد و دلیل اش هم نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی بود .اگر نویسنده نامی مشخصی را ذکر نمی کرد ؛ ان نوشته حذف نمی شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب شجاعی گرامی/ ایران گلوبال با قانون اعدام مخالف است به ویژه که این اعدام دلایل سیاسی و مخالفت با حکومت داشته باشد. تاریخ 33 ساله ج. ا نشان می دهد که رزیم مخالفین سیاسی خود را بی رحمانه سرکوب می کند . افشای جنایت رزیم یکی از وظایف حقوق بشری سایت ماست . اینکه برخی افراد و اشخاص افکار عجیب و غریبی دارند مانع از این نمی شود که با اعدام این سه برادر مخالف بود

نوشته شده توسط: ناشناس

نگارنده گرامی

بنده پارسال مقاله ای در این باره نوشتم، و به مذاق بسیاری خوش نیامد. لینک آن را می گذارم تا شما هم بخوانید:
http://radiokoocheh.com/article/129399

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آزربایجانلی گرامی / من و دیگر همکاران تنها فحش ها و توهین را حذف و یا ویرایش می کنیم .لطفا کامنت مورد نظر را در همینجا بنویس تا مورد بررسی قرار گیرد

نوشته شده توسط: ناشناس

امروزروز جهانی زبان مادری است !
امروز روز بین المللی زبان مادری است ! زبان ویژگی منحصر بفرد انسان است.هر انسانی که پای بر جهان میگذارداز طریق زبان با محیط پیرامونش ارتباط بر قرار میکند.مفاهیم از طریق زبان در ذهن اش شکل میگیردو تخیلاتش هم از طریق زبان رشد میکندتا به سن مدرسه میرسد و آماده یادگیری نوشتن و بر کاغذ آوردن تخیلات اش... اما برای کودک غیر فارس ایرانی شروع مدرسه شروع مرگ تخیلات ر نگارنگی است که به زبان مادری در ذهن کودکانه اش ساخته است زبان تخیل او در مدرسه سرکوب میشودو او نمی تواند به زبانی که فکر می کند بنویسد.در زنگ انشاکلمات محدودی از زبان تحمیلی که در دو سه سال اخیر یاد گرفته برای "بیان کتبی " تخیلاتش کافی نیست .پس اجبارا به کلمات کلیشه ای که ده ها سال است در انشاها تکرار میشوند روی می اوردو بدینسان دیواری ضخیم بین بین تخیل و تفکر و نوشتارش کشیده میشود: " روشن و مبرهن است که... گوسفند حیوان مفیدی است " (می توانید تصور کنید که کودک روستایی ترک زبان چه انشای زیبایی در مورد "قویون " یا "باهار" یا" قیش"و... به زبان مادری اش یعنی زبان تخیلاتش می تواند بنویسد؟) . و اینگونه است که خلاقیت و نواوری ودر نتیجه قدرت تفکر زایا ومدرن در انسان ایرانی در نطفه خفه شده و جای ان را خرافه پرستی و ایستایی ذهنی می گیرد!

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای اقبالی گرامی، 1- ممنون از پاسختان 2- برداشت من از مجموع نوشته شما چنین بود 3- به برداشت من، تفاوت نظر من و شما این است که شما می‌فرمایید باید مطالبات حداکثر و حداقل، وظایف عاجل و وظایف دراز مدت را از هم جدا کنیم. خواست‌های کوتاه مدت و وظایف عاجل را همین الان مطرح کنیم و در راه آن بکوشیم و مبارزه کنیم. وقتی به این اهداف رسیدیم، آنوقت نوبت به طرح مسائل دیگر می‌رسد.

من می‌گویم که همه خواست‌ها و وظایف دمکراتیک را باید همین امروز به رسمیت شناخت، از همین حالا باید مطرح کرد، آنها را اشاعه داد و ترویج کرد (و این آن چیزی است که شما آن را قبیله‌گرایانه می‌دانید). من می‌گویم طرح هیچ خواست دمکراتیکی را نباید به آینده‌ای نامعلوم حواله داد.

برای من مثل روز روشن است که خواست‌هایی مانند برابرحقوقی زن و مرد، برابرحقوقی اقوام و ملیت‌های گوناگون ساکن ایران و تشکیل‌دهنده ایران امروز، تحصیل به زبان مادری و.... در جمهوری اسلامی غیرقابل دسترس است. اگر جمهوری اسلامی به این خواست‌ها تن دهد، دیگر جمهوری اسلامی نیست و ماهیت دیگری دارد. درضمن برای من مثل روز روشن است که در فردای پس از جمهوری اسلامی، آن اندازه مسائل مبرم و فوری و ضروری در بازساخت جامعه پیش روی ما قرار خواهند داشت که خواست‌های دمکراتیکی که برای نمونه از آنها یاد کردم، به حاشیه رانده خواهند شد. ما آنروز باز هم خواهیم شنید: وظایف عاجل و درازمدت و...

از اینرو به نظر من باید همین امروز این مسائل را که گریبانگیر جامعه فلک‌زده ما هستند، مطرح ساخت، روی آنها بحث و گفتگو کرد، راه‌حل‌های مناسب را یافت و در فردای پس از جمهوری اسلامی بلافاصله به حل آنها اقدام کرد. نباید تلاش کنیم که صورت مساله پاک شود. به رسمیت شناختن این خواست‌ها، تلاش برای یافتن راه‌حل‌های مناسب و دمکراتیک اعتمادسازند و منجر به یگانگی جامعه ما در مبارزه با جمهوری اسلامی می‌شوند و نه انکار آنها، انگ زدن به آنها، تکفیر آنها و در بهترین حالت به تعویق انداختن آنها و دادن وعده سرخرمن.

در صورتیکه امروز به این مسائل توجه نشود، باید جنگ داخلی و کشت و کشتار و تجزیه کشور را پیش چشم خود ببینیم. باز هم تکرار می‌کنم: درک حضور دیگران، درک رنگارنگی زیبای ایران که می‌تواند نقطه قوتی باشد، به رسمیت شناختن و عمومی کردن خواست‌های هموطنانمان، تنها راه یگانگی پایدار این است. حالا اگر اینها به نظر شما قبیله‌گرایانه هستند، پس من یک قبیله‌گرا هستم و منِ قبیله‌گرا دست شما هموطن عزیز را به گرمی می‌فشارم.

با آرزوی ایرانی آباد، آزاد، و دموکراسی و سعادت برای همه ایرانیان و همه انسانها.
نوشته شده توسط: ناشناس

در وظایف پیشاروی جنبش آزادی و دمکراسی در ایران تقدم و تأخری وجود ندارد.

روز جهانی زبان مادری پیش روی ماست. به این مناسبت برخی‌ها در موافقت و تایید خواست فراگیری، تکلم و تحصیل به زبان مادری و برخی نیز علیه آن به میدان آمده‌اند. سخن روز سایت ایران گلوبال به قلم آقای اقبال اقبالی را نیز می‌توان در رده مخالف‌خوان‌ها به شمار آورد.

واقعیت این است که کشور ما ایران از اقوام و ملیت‌های مختلفی تشکیل شده است، با زبان‌ها و فرهنگ‌های متفاوت که قرن‌های متمادی، با فراز و نشیب‌هایی، باهم هم‌زیستی داشته‌اند. حفظ این همزیستی و ادامه آن یکی از وظایف اصلی نیروهای آزادی‌خواه و دمکرات است. وظیفه‌ای که نمی‌توان آنرا به فردای برچیده شدن جمهوری اسلامی واگذاشت. این وظیفه همواره پیش روی این نیروها بوده و تا آخر خواهد بود.

برخی‌ها که خواسته یا ناخواسته در دام "ملت واحد، زبان واحد" می‌افتند، به محض شنیدن حرف دل این اقوام و ملیت‌ها، این خواسته‌های به‌حق را به نیروها و باندهای "وابسته به خارج" نسبت می‌دهند و باز هم خواسته یا ناخواسته، آب به آسیاب نیروهای افراطی در هر دو سو می‌ریزند که به تقویت نیروهای "پان فارسیست" ، "پان ترکیست"، و پان‌های فراوانی که در این میان مترصد بهره‌برداری از هر اختلافی هستند، می‌انجامد.

از نظر من برخلاف آنچه که ادعا می‌شود: "بی‌توجهی به اولویت مطالبات جنبش معلول شیفتگی‌های دینی، قومی، نژادی و ایدئولوژیک و یا گیج‌سری و عدم بلوغ سیاسی است"، این، مرحله‌بندی خواست‌های دمکراتیک است که از گیج‌سری و عدم بلوغ سیاسی نشأت می‌گیرد. برای مثال خواست تحصیل و فراگیری به زبان مادری جزو آن خواست‌هاست. طرح این خواسته را نباید به فردا موکول کرد. این خواست را باید به رسمیت شناخت و همراه با دیگر خواست‌ها مطرح ساخت. راستی چگونه می‌توان خواست برابر حقوقی زنان و مردان را به فردا موکول کرد و آنرا فرعی دانست؟ با چه معیاری می‌توان خواست آزادی پوشش را خواستی اصلی، و تحصیل به زبان مادری را خواستی فرعی دانست؟ آیا جنین نیست که هر خواستی که در جهت حفظ شأن انسانی باشد، اصلی است و نمی‌توان آن را به بوته فراموشی سپرد؟

این درست است که: "وقتی جمهوری اسلامی مانع اصلی هر تحول آزادیخواهانه و دمکراتیک در کشور است، ایجاد همپیمانی ملی برای برچیدن این مانع، نخستین وظیفه مشترک اپوزیسیون آزادیخواه و دمکرات است." اما آنچه که در این میان اهمیت درجه اول را داراست، این است که این همپیمانی را چگونه باید بوجود آورد. با مسکوت گذاشتن خواست‌های میلیون‌ها تن از هم‌میهنانمان و حواله دادن طرح این خواست‌ها به فرداهای موهوم و یا با مطرح ساختن همزمان این خواست‌ها و مبارزه در راه برآورده ساختن آنها همراه با خواست‌های دیگر؟

آنها که به "یک ملت-یک زبان" معتقدند، نمی‌خواهند حضور دیگر هموطنانشان را به رسمیت بشناسند، خواست‌های به‌حق آنها را فرعی قلمداد می‌کنند و به‌دور می‌اندازند و وعده می‌دهند که در فردای دمکراتیک، به خواستهایشان خواهند رسید. پرسیدنی‌است که وقتی این افراد، امروز این خواست‌ها را نادیده می‌گیرند و طرح آنها را تحمل نمی‌کنند، در فردای برچیده‌شدن بساط جمهوری اسلامی، با وجود هزاران مشکل به ارث مانده از این حکو.مت جهل و تاریکی، چگونه می‌خواهند طرح این مسائل را تحمل کنند؟ آیا در آن روز موعود که قدرت در دست آنهاست، تحت لوای "حفظ تمامیت ارضی" و ده‌ها شعار پرطمطراق دیگر، به زور تفنگ و مسلسل و توپ و تانک، به قتل‌عام هموطنان "درجه دو" و "عاملین بیگانگان" و... متوسل نخواهند شد؟

به نظر من، ایجاد "همپیمانی ملی برای برچیدن" مانع جمهوری اسلامی تنها از یک راه ممکن است: درک حضور دیگران (به قول زند‌یاد محمد مختاری) و به رسمیت شناختن آنها و خواست‌هایشان. در غیر این صورت، ما همچنان متفرق خواهیم بود و رو در روی هم و جمهوری اسلامی همچنان سوار بر خر مراد، پیش خواهد راند.

نسبت دادن هر خواستی از سوی فعالان نیروهای قومی-ملی به "پان‌ها" و "بیگانگان" و کور وعقب‌مانده خواندن و مقابله با آنها، "کشور را به سوی جنگ‌های بی‌پایان سوق خواهد داد، جنگ‌هایی که هیچکس از آتش آن در امان نخواهد ماند!"

"بایستی سرها را از زیر برف بیرون آورد" ایران و جامعه را بعنوان یک کل رنگارنگ دریافت، حضور این رنگارنگی را درک کرد و به رسمیت شناخت و دوشادوش هم در میدان مبارزه با جمهوری اسلامی و تامین آزادی و دمکراسی پیش تاخت.
نوشته شده توسط: ناشناس

آذربایجانی گرامی / امروز صبح یکی از موضوعات داغ بالاترین به این موضوع اختصاص داشت در این نوشته که از قول رضا پهلوی نقل شده بود که ایشان سخنان پرویز ثابتی را محکوم کرده بود .... البته منبعی ارائه نشده بود . ان را کپی کرده و همراه با تفسیر کوچکی آن را در ایران گلوبال گذاشتم ولی اکنون این موضوع داغ از بالاترین حذف شده است .بهر حال اقای رضا پهلوی می باید در این باره موضع گیری نماید.

نوشته شده توسط: ناشناس

حامد ایرانی گرامی / با تشکر ازشما که ما را مورد نقد قرار داده و سئوالات مشخصی را طرح کرده اید .لازم به ذکر است که مقالات رضا پهلوی ویا نقد آن در چارچوب خط مشی ایران گلوبال است ؛ بر طبق خط مشی سایت :«- ایران گلوبال ، مدافع یک جمهوری سکولار و دمکرات در ایران فرداست، و بنابر خصلت گفتگو و دیالوگ خود ، مخالف سیاست حذف نظرات سایر دگر اندیشان است ودر این خصوص سانسور را کار نادرستی می داند» . البته گاهی اوقات افراط و تفریط صورت می گیرد ولی استرا تژی ما تعادل و عدالت در این زمینه است .در مورد سئوال 2 با شما موافقم که موضوع اتنیکی _ فرهنگی یکی از چالش های جامعه ایران است ...

حامد ایرانی گرامی / با تشکر ازشما که ما را مورد نقد قرار داده و سئوالات مشخصی را طرح کرده اید .لازم به ذکر است که مقالات رضا پهلوی ویا نقد آن در چارچوب خط مشی ایران گلوبال است ؛ بر طبق خط مشی سایت :«- ایران گلوبال ، مدافع یک جمهوری سکولار و دمکرات در ایران فرداست، و بنابر خصلت گفتگو و دیالوگ خود ، مخالف سیاست حذف نظرات سایر دگر اندیشان است ودر این خصوص سانسور را کار نادرستی می داند» . البته گاهی اوقات افراط و تفریط صورت می گیرد ولی استرا تژی ما تعادل و عدالت در این زمینه است .در مورد سئوال 2 با شما موافقم که موضوع اتنیکی _ فرهنگی یکی از چالش های جامعه ایران است می باید کاتاگوری مشخصی را به آن اختصاص داد در این باره با دوستان مدیریت سایت صحبت خواهم کرد که کاتاگوری مشخصی را به آن اختصاص دهیم .شایان ذکر است که ما تا کنون مطالبی که در این خصوص به آدرس ما ارسال شده درج کرده ایم.
نوشته شده توسط: ناشناس

سپاسگزارم از شما بابت مقاله معقول و مستدل تان. این را باید آنهایی بخوانند که امروز حرف از «ملتهای ایران» و «شوونیسم فارس» و «حکومت فارسی» می زنند.

نوشته شده توسط: ناشناس

کاش صدای ما شنیده شود

نوشته شده توسط: ناشناس

ونداد جان آفرین...خوب نوشتی و دورد به شرف و شجاعتت

نوشته شده توسط: ناشناس

به نظرم ایده منطقی و قابل قبولیه. منم با سلطنت طلب ها مخالفم اما به نظرم رضا پهلوی گزینه خیلی مناسب تری برای رهبری جنبش هست تا کروبی و میرحسین. جدای اینکه رضا پهلوی از حمایت بیشتر ابرقدرت های دنیا مثل فرانسه و آمریکا برخورداره احتمال موفقیت و به ثمر نشستن جنبش بیشتر میشه

نوشته شده توسط: ناشناس

من سلطنت طلب نیستم ولی از شما سوال میکنم، اون رقمی که به نظر شما توسط خانواده پهلوی از ایران خارج شده چقدر است؟ ۵۰ میلیون دلار؟ ۱۰۰ میلیون دلار؟ حالا این رو کنار یک قلم اختلاس ۸ میلیارد دلار بانک صادرات بزارید - بازم میگم من سلطنت طلب نیستم ولی رژیم شاه سابق رو ۱۰۰۰ برابر ترجیح میدم به کثافات هایی که الان سر کار هستند - بسیار بسیار هم عقیده دارم اون رژیمی که شما وحشی بهش میگین در مقابل این رژیم فرشته عدالت بوده

نوشته شده توسط: ناشناس

دوست عزیز ما اینجا دنبال تبلیغات انتخاباتی نیستیم که شما با همان لحن احمدی نژاد معروف , هجوم و تبلیغ را آغاز کردید.
نظر شما بسیار محترم و مهم است و چه خوب که در اینباره مستند صحبت کنید و نه مشابه آمارهای دکتر احمدی نژاد.
توضیح داده ام مدافع ایشان نیستم ولی برای مخالفت کورکورانه و متعصبانه هم شانسی و اعتباری قائل نیستم.

نوشته شده توسط: ناشناس

اولین سئوال برای کسانیکه ازرژیم استبدادی ووحشی پهلوی زیاداطلاع ندارند،بایدازنویسنده به پرسندکه آیا این دموکرات وآزادیخواه !! چگونه اینهمه دفتر ومنشی و...راادره میکند؟منظورم خرج ومخارج است!آیا تمام همسنان ایشان این توانائی مالی رادارند ؟سوال بسیارساده ایست!درست است اشتباهات وجنایات پدربه پسرمربوط نیست ولی آیا این انسان آزادیخواه ودموکرات!!!حاظراست ثروت دزدیده شده مردم توسط پدروپدربزگش راپس دهدتا بیک شهروندمعمولی تبدیل شودتامردم زجردیده بعنوان یک انسان معمولی قبولش کنند یاهمه حرفهایش دورغ ودروغ است؟؟؟

نوشته شده توسط: ناشناس

مقاله بسیار جالبی بود، امیدوارم که روزی بتوانیم با نهایت احترام به عقاید سیاسی هم و بدور از غرضهای شخصی در کنار هم برای ایرانی آزاد و آباد کوشش کنیم.

نوشته شده توسط: ناشناس

ونداد عزیزم، آثار و تعالیم بهائی و به قول شما الگوی بهائی است که ملاکِ عمل بهائیان است. محققین برای تحقیق در مورد هر دین یا تفکر دینی و یا غیر دینی یا هر فرضیه و نظریه اجتماعی اول سراغ متون آن می روند. بنابراین باید اول رفت سراغ آموزه های بهائی و کم و کیف آن را دید و تحلیل کرد. پس از آن باید دید پیروان و معتقدین به آن تا چه حد به آن عمل می کنند یا نه. منابعی که تقدیم کردم برای همین بود تا معلوم شود دیانت بهائی برای رفاه بشر چه آموزه هایی را بیان کرده است. اما در مورد عملکرد، شما فرمودید قاضی نیستید ولی با این حال در مورد عملکرد جامعۀ بهائی قضاوت می کنید. البته از نظر بنده همۀ جهانیان باید هم آموزه های بهائی را و هم عملکرد بهائیان را قضاوت کنند. اما در مورد همین قضاوت در بارۀ عملکرد نیز بنده معتقدم آن عزیز باید مطالعاتی بفرمایید. زیرا بهائیان اقدامات وسیعی در زمینه های توسعۀ اجتماعی و اقتصا

نوشته شده توسط: ناشناس

دوست عزیز , نوید گرامی
من در عملکرد ایراد وارد می کنم و انتقاد دارم شما از الگو تعریف می کنید .
شما سیصد صفحه مقاله و نوشتار هم ارائه دهید , دلیلی بر عملکرد صحیح نیست , که دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
با مهر

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب جمال گرامی / نوشته ات را خوانده ا م ،درست می گوئید برخی از کاربران متاسفانه بدون استدلال و منطق به دیگران ویا گروههای اتنیکی ایران توهین می کنند تا آنجا که امکان باشد ؛ این افراد را بلوک کرده ایم ولی خوب برخی ها این توان را دارند که این بلوک ها را دور بزنند ویا برخی مواقع از دستمان در بدرود ..ولی بشدت با این نتیجه گیری شما که ادعا کرده اید که شخصی بنام ا ستخانلو « باید یکی از مسئولین این سایت باشد » مخالفم ...خودت بهتر می دانی یکی از اهداف اصلی ایران گلوبال گفتگو پیرامون مسایل اتنیکی است و نیازی نداریم که در اینجا چماقدار بکاریم ..اگر مایل نباشیم می توانیم درب اینجا را تخته کنیم و یا حداقل دو زمانه اش کنیم ف مثل بقیه سایت ها ....

نوشته شده توسط: ناشناس

بهناز گرامی
پیش از هرچیز از توجه و همچنین احساس مسوولیت تان در پاسخگویی نهایت سپاس را دارم >
دوست من , خانم بهناز ؛ تمام مشخصه ها و اصولی که از دیانت بهایی , مختصر شرح داده اید را در ایران و نزد آقای .... و خانم ... مرور کردم و آن زمان با اینکه رابطه ای خوب با دیانت نداشتم , تا حدودی شیفته آن شدم تا جاییکه پس از خروج از کشور هم تا مدتی کتابها و آثاردیانت بهایی را دنبال می کردم.
اما دوست گرامی ؛ مگر نه اینکه در کتابتان نوشته در طریق کسانی که اعمال و اقوالشان یکی نیست , سالک نشوید؟
مگر خودتان در بالا متذکر نشدید که اساس دیانت بهایی تحری حقیقت و دوری از تعصب است؟
مگر نه اینکه دیانت بهایی بر اساس محبت و وداد است ؟
اصولا تعریف ما از محبت و وداد چیست؟ داشتن چهره خندان و صورت گشوده؟؟؟


دوست من از اصول دیانت بهایی برایم نوشتید و باید خدمتتان عرض کنم که نا آشنا نیست و اگر حرفی زدم و چیزی نوشتم , در عالم خیال نبوده و بر اساس مشاهدات بوده .
من از شما تقاضا دارم که اگر به دنبال بحثی مفید هستیم , بهتر است از ویترین گذشته و به اجناس داخل قفسه پرداخته و اجازه پرو هم داشته باشیم .
چه که تمام موارد بالا ؛ ائم از وحدت عالم تا تساوی حقوق و مطابقت دین با علم را در ادیان و مکاتب و ایدئولوژی های دیگر هم می توان یافت و عملکرد هر یک از آنها را هم به بحث نشست .
مهم دوست من ارزیابی عملکرد و بازخورد و درصد اثربخشی آموزه ها و دستورات ؛ و در صورت لزوم اصلاح است که در این صورت دست فرصت طلبان و سلطه جویان را کوتاه و زمینه رشد حقیقت فراهم خواهد شد .
اینکه یکسری اصول را از 1 تا 10 همیشه تکرار کنیم که وحدت و تساوی و گلستان حاصل نمی شود.
در کل از پاسخگویی شما بسیار ارج می نهم ولی دوست من شما پاسخ من را ندادید .
در مورد شرح ماجرای تحصیلی تان هم بسیار متاسفم و باید بگویم که اگر شرح زندگی خودم و خیلی از دوستان غیر بهایی ام را بگویم زار خواهید زد و خواهش می کنم اینقدر همیشه یکجانبه به خود و جامعه خود ننگرید .
و در پایان خوشحالم از اینکه حداقل شما هم وطن بهایی , به لطف هم کیشانتان در دانشگاهی بهتر از دانشگاههای ایران مشغول ادامه تحصیل هستید چه که خیلی از سایر هموطنان غیر بهایی که نه صدایی در خارج دارند و نه حامی , به بلاهایی رقت انگیز دچار شده اند و در خوشبینانه ترین حالت , آواره در کشورهای مختلف شده اند.
من نوشتارتان را اگر اجازه دهید در همان سایت ایران گلوبال منتشر کنم
نوشته شده توسط: ناشناس

دوست عزیزم، با درود و تشکر از پاسخ، منبعی که تقدیم کردم حاوی نکات بسیار بسیار مهمی است که به نحوی پاسخ هایی در خصوص نامۀ شما دارد. تمنای حقیر آن است که همۀ سی و سه مورد مطالب موجود آن را مطالعۀ دقیق فرمایید. آنچه مهم است رسیدن به حقایق است که وسیله و اسباب ظاهری آن جز دود چراغ خوردن در وادی تحقیق و تتبع نیست. برای این منظور باید هرچه بیشتر مطالعه کرد. در مورد تناقضات چون مرقوم نفرمودید چه نوع و کدام نمی توانم چیزی عرض کنم. در مورد سیاست نصوص و مباحث متنوعی از جمله در سه لینک زیر هم هست که اگر حوصله کنید ان شاءالله مفید خواهد بود.
www.velvelehdarshahr6.info/node/71
www.velvelehdarshahr6.info/node/74
www.velvelehdarshahr6.info/node/75

نوشته شده توسط: ناشناس

با درود به نوید عزیز و سپاس از توجه شما
در مورد سکوت یک قرن و نیم و یا بر عکس آن , بنده قاضی و یا مسوول نیستم.
بنده در معاشرت با دوستان بهایی ام در حد استعدادم به جستجو و تحقیق این آموزه ها مشغول بوده ام وطبق آموزه های این دیانت , در طریق افرادی که اعمال و اقوالشان یکسان نبود , سالک نشدم.
همین تذکر شما در این یادداشت کوتاه و یادآوری پیام بیت العدل اعظم , خود تناقض با گفته های سایر هم کیشانتان در برخی نقاط , و به خصوص در دهلی دارد .
در زمینه دخالت در سیاست و حد و مرزهای آن چنان تناقضی وجود دارد که از هر فرد بهایی تعبیری خاص می بینیم و در کل این نوشتار کوتاه جا برای کار بیشتر داشت و ادامه بحث در صورت تمایل باز است و البته نه در اینجا و به صورت یادداشتهای اینچنینی که از حوصله خارج است .
پیروز و پایدار باشید

نوشته شده توسط: ناشناس

جواب

نوشته شده توسط: ناشناس

البته ویدئوی زیبایی است آقای یا خانم فضول
و در پاسخ شما باید بگویم , خارج از ویدئوهای اینچنینی که ساخته و پرداخته میشود ؛ من خود از نزدیک با جامعه شما و در میان شما حضور داشته ام.
ضمن اینکه همانطور که در متن اشاره کردم طرف صحبت من دسته ای از این اقلیت بوده اند و نه کل .
در مورد نوشته ها و دفاعیات من از بهاییان ایران ؛ اگر بدون عصبانیت متن را به درستی می خواندید , متوجه لینک دو مصاحبه من در داخل متن می شدید و برای نمونه های بیشتر می توانید با ایمیل من تماس بگیرید تا موارد بیشتر را هم برایتان ارسال کنم / با مهر. ونداد

نوشته شده توسط: ناشناس

این ویدئو در اکثر مدیا جهان پخش شد . صحت و درستی آن را کسی نمی تواند ثابت کند ولی یک چیز مسلم است که رزیم ایران در سی و دوسال گذشته به خانواده اسد کمک مالی ، نظامی ، امنیتی ، اطلاعاتی و... کرده است حالا گیریم این ویدئو به زور گرفته شده باشد؛ تاثیری در اصل کمک رزیم تهران به دولت سوریه نمی کند.آنان متحد استراتزیک یکدیگر هستند