رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناشناس

الزمان: خانم مريم رجوی، راه حل نظامی و مماشات را رد می کند, و به راه حل سوم فرا می خواند
روزنامه الزمان بين المللی طی مقاله يی نوشت: برای تغيير رژيم بنيادگرا در ايران، مقاومت ايران ودر رأس آن خانم مريم رجوی، راه حل نظامی و مماشات را رد می کند, و به راه حل سوم که تغيير دموکراتيک است فرا می خواند. در قسمتی از اين مقاله آمده است: خانم مريم رجوی رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران انديشه های خود را برای گسترش روح مقاومت در داخل کشور و شکستن طلسم اختناق، که ارگان های سرکوبگرپليسی رژيم ايجاد کرده اند، ارائه نمود. خانم مريم رجوی طی پيامی همه را به قيام و محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانه رژيم ايران فراخواند. پيام هايی که برای حمايت از قيام دانشجويان سراسر ايران ، اعتراضات کارگران، معلمين و اخيراً قيام مردم در بحران جيره بندی بنزين بود. روزنامه الزمان بين المللی در ادامه افزود: کسی که امور ايران را پيگيری می کند پيام خانم مريم رجوی به مردم ايران را پيامی سياسی ومتعادل می خواند که به حقوق بشر احترام می گذارد و از آزاديهای فردی شهروندان دفاع می کند, خواستار آينده درخشان و انسانی است که به رابطه با ملت های منطقه احترام ميگذارد وبه حقوق اين خلق ها تجاوز نمی کند. اين روزنامه در پايان به راه حل سوم ارائه شده توسط رئيس جمهور برگزيده مقاومت اشاره کرد و نوشت: اين استراتژی مقاومت برای تغيير رژيمی است که به دنبال کسب سلاح اتمی و تحميل تروريسم بر منطقه و خطری بزرگ برای کل منطقه وعامل آشوب وبی ثباتی است و با اين کارها قصد دارد عمر نظام خود را که به سر آمده است، طولانی کند.

نوشته شده توسط: ناشناس

تنها راه مقابله با بحران اتمی آخوندها، ” راه حل سوم” برای تغيير دموکراتيک در ايران است

دکتر سنابرق زاهدی مسئول کميسيون قضايی شورای ملی مقاومت ايران در مصاحبه با بخش عربی تلويزيون فرانسه 24 تنها راه مقابله با بحران اتمی رژيم ايران را راه حل سوم ارائه شده توسط خانم مريم رجوی رئيس جمهور برگزيده مقاومت برای تغيير دموکراتيک در ايران دانست. توجه شما را به گزارشی در اين رابطه جلب می کنم تلويزيون فرانسه 24در مقدمه اين مصاحبه گفت: ظاهرا فريبکاری صفت برجسته سياست امروز رژيم ايران در روابطش با کشورهای بزرگ می باشد. ما طبعاً از موضوع هسته يی صحبت می کنيم. کشورهای بزرگ جهان در ابتدای ژوئيه پيشنهاد توقف غنی سازی در برابر توقف تحريمها را به تهران دادند و منتظر پاسخ رژيم ايران شدند و ضرب الاجلی نيز مشخص کردند. ولی اين رژيم با تأخير آن هم پاسخ ناروشن داد. سؤال اين است که رژيم ايران تا چه زمانی به سياست فريبکاری ادامه می دهد؟ سنابرق زاهدی گفت: آنچه طی روزهای اخير صورت گرفت، بار ديگر فريبکاری رژيم ايران ثابت کرد. اين بدين معناست که رژيم ايران از موضعش در رابطه با برنامه هسته يی عقب نشينی نه خواهد کرد، چرا که اين رژيم اساسا يک رژيم بنيادگراست .. اين سياست ثابت رژيم است و برای تضمين اين سياست آنها نياز به سلاح هسته يی دارند. .رفسنجانی گفت که سلاح هسته يی تضمين استراتژيک اين رژيم است. معنای آن اين است که آنها از اين طرح عقب نه خواهند نشست. سنا برق زاهدی در پاسخ به اين سؤال که رژيم ايران تا چه زمانی اين سياست را ادامه می دهد گفت: رژيم ايران. می خواهد که با اين سلاح بر کل منطقه خاورميانه دست يابد و اين سياست، از زمان خمينی اعمال می شده و تا کنون همه ادامه دارد. مسئول کميسيون قضايی شورای ملی مقاومت ايران در ادامه با اشاره به افشای سايتهای مخفی هسته يی رژيم توسط مقاومت ايران و اين که رژيم آخوندی بر ادامه فعاليتهای هسته يی اصرار می ورزد گفت: اما سئوال مهم اين است که راه حل چيست؟ آيا اين معضل راه حلی دارد يا خير؟ ما معتقديم و به آن هم عمل کرديم و شما می دانيد که اخيرا اکثريت پارلمان فرانسه و اکثريت پارلمان ايتاليا از پروژه اعلام شده خانم مريم رجوی رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران اعلام حمايت کردند. ما از تريبيون پارلمان اروپا اعلام کرديم و گفتيم که ما مخالف راه حل نظامی هستيم کما اينکه با راه حل مماشات و سازش با اين رژيم نيز مخالف هستيم و بايد که همه روی تغيير دمکراتيک در ايران بدست مردم ايران و مقاومت آن تلاش کنيم. اين تنها راهی است که بايد روی آن متمرکز شويم تا اينکه از اين بحران بزرگ خارج شويم . من فکر می کنم که برنامه هسته يی بزرگترين شاخص اين بحران است و هيچ راه حلی برای آن وجود ندارد مگر با تمرکز روی نيروی مقاومت ايران و مجاهدين خلق ايران.
نوشته شده توسط: ناشناس

واشنگتن پست: راه حل سوم در ايران

واشنگتن پست: راه حل سوم در ايران
روزنامه واشينگتن تايمز طی مقاله يی به قلم علی صفوی عضو کميسيون خارجه شورای ملی مقاومت ايران، تنها راه مقابله با رژيم ايران را حذف نام سازمان مجاهدين خلق ايران از ليست تروريستی و حمايت از راه حل سوم خانم مريم رجوی دانست و نوشت واشينگتن بايد به جای همسويی با رژيم، با ميليونها ايرانی که تحت رهبری يک جنبش سازمان يافته مقاومت هدايت می شوند، همسو شود. راه حل سوم در ايران عنوان مقاله علی صفوی عضو کميسيون خارجه شورای ملی مقاومت است که در شماره روز پنجشنبه روزنامه واشينگتن تايمز درج شده است. در اين مقاله با اشاره به حضور نماينده آمريکا در مذاکرات ژنو و بی نتيجه بودن مذاکره با رژيم آخوندی آمده است: تجربه نشان داده است که رام کردن تهران از طريق مذاکره و گفتگو به شدت ساده لوحانه بوده و با ابتدايی ترين واقعيتهای صحنه مغايرت دارد. مقامات اين رژيم مستمرا گفته اند که توقف غنی سازی اورانيوم يک حق غيرقابل مذاکره بوده و خط قرمز رژيم است. اين خط قرمز هم به يک دليل مشخصی وجود دارد. هدف نهايی آخوندهای حاکم بر ايران استمرار رژيم مذهبی، سرکوب تمامی فريادهای دموکراسی خواهی در کشور و صدور بنيادگرايی به سراسر خاورميانه است. لذا داشتن يک زرادخانه هسته يی، عنصر حياتی برای به اجرا درآوردن اين اهداف می باشد. از اين رو به منظور جلوگيری از اين سرانجام، واشينگتن بايد بطور بنيادين روش و مسير خود را تغيير دهد و به جای آن با دشمنان آخوندها همسو شود. واشينگتن بايد با کسانی که در بهترين موقعيت برای ايجاد تغيير دموکراتيک در ايران هستند، همسو شود، همسويی با ميليونها ايرانی که تحت رهبری يک جنبش سازمان يافته مقاومت هدايت می شوند. در ادامه مقاله واشينگتن تايمز به قلم علی صفوی با اشاره به حکم دادگاه های انگستان و عدالت اروپا و حکم حذف نام سازمان مجاهدين خلق ايران از ليست تروريستی، آمده است: . درآمريکا نيز، وزارت خارجه بهتر است نصيحت دو دادگاه اروپايی را شنيده و مجاهدين خلق ايران را در ماه اکتبر که زمان بررسی مجدد ليست است، از ليست سازمان های خارجی تروريستی خود حذف کند.حذف اين برچسب غيراخلاقی و غيرقانونی تروريستی از مجاهدين، زمينه يک برخورد جديد با مسأله ايران است. پارلمان ايتاليا اخيرا از رئيس جمهور برگزيد ه مقاومت ايران استقبال و پذيرايی کرد و به خانم مريم رجوی مدال حمايت اکثريت پارلمان اين کشور را اهدا نمود. در آنجا، خانم رجوی در برابر ده ها پارلمانتر گفت غرب بطور خطرناکی خود را با تصور اين که تنها راه مقابله با ملاهای ايران، استمالت يا جنگ است، فريب می دهد. خانم رجوی افزود: راه حل سوم و مؤثری وجود دارد که در دست مردم ايران و مقاومت سازمانيافته آنها عليه رژيم تروريست آخوندهای حاکم بر ايران است.
نوشته شده توسط: ناشناس

تعجب نکنید که خط آقای محمود خادمی با خط جنگ طلبی مجاهدین هم خوانی نزدیکی دارد. و درحالیکه هیچ دستگاه بین المللی صحبت از داشتن بمب اتمی توسط رژیم سخن میگوید مجاهدین ، اسرائیل و آقای محمود خادمی عضو پیشین وقدیمی وپرسابقه مجاهدین خلق دقیقا ا ز"نیتهای بلند پروازانه اتمی "رژیم خبر دارد و این رژیم است که تنها "جنگ طلب است " ونه آمریکایی که استراتژی "خاورمیانه بزرگ " را در منطقه دارد و دم خروس مجاهدین و آقای خادمی ودیگر جنگ طلبان هم در همین است که ورق را بر میگردانند انگار که آمریکا عراق ، افعانستان ، لیبی وسوریه را اشغال نکرده اند و اهدافشان صلح طلبانه و برای دمکراسی است.

ایشان دقیقا شیپور را از سرگشادش میزند و میخواهد آبی برروی جنگ طلبی های ا مپریالیسم و تجاوزاتش بریزد و همچنین اسرایئل را ، چرا که تنها رژیم را باعث وبانی جنگ طلبی میداند. ضمن اینکه بدور از اینکه رژیم یک دیکتاتور است وناحق ، ولی در چهار چوب بین المللی وحقوق بین المللی حق داشتن وغنی کردن اروانیوم را دارد. ولی این آقایان تنها این را بهانه کرده اند تا استراتژی جنگ طلبانه خود را به پیش ببرند این را دیگر تمامی دنیا حتی رسانه های غربی میگویند ولی آقایان جنگ طلب اپوزیسیون نمای ایرانی به امید یک جنگ -هرچند در ظاهر نه -بگویند همه کار میکنند که این جنگ خانمانسوز در بگیرد و "افشاگری های مجاهدین "هم همیشه با دورغ وراستهای زیاد همراه است وحتی از طرف منابع غربی هم قابل اطمنیان ارزیابی نمیشود و این مجاهدین و با اسرائیل وامریکاست سالهاست که نوید "بمب اتمی " رژیم را طی "سه ماه،شش ماه ، سه سال پنج سال "دیگر را مکررا شنیده ایم و بارها نیز از خانم مریم رجوی "از خطر جهانی بمب اتمی رژیم "، بمبی که وجود ندارد و هفت سال است که مجاهدین از "خطر "ان سخن میگویند تا بازار جنگ طلبان را گرم کنند . این کاری است که آقای خادمی عضو پرسابقه پیشین مجاهدین همراه مجاهدین و رضا پهلوی میخواهند جا بیاندازند هر چند همانطور که گفته شد به ظاهر آنرا رد میکنند ولی رهبر مجاهدین مسعود رجوی در انتظار "َشب قدر لیبی " دیگری برای ایران است و د رکنار جان بولتن ها سالهاست که بر طبل جنگ میکوبد . پس لطفا فکر نکنید که خوانندگان در عصر اینترنت را میتوان فریب داد.
نوشته شده توسط: ناشناس

بتازگی آقای رضا پهلوی در مصاحبه ای با نیک آهنگ کوثر گفت که پرویز ثابتی نه تنها هیچگاه مشاور ایشان نبوده است بلکه وی را فقط یکبار نخستین روزهای بعد از انقلاب دیده است و اساساً هیچ تماسی در 30 سال گذشته با وی نداشته است.

بالاخره در این مورد یک نفر دروغ ....

رضا پهلوی و مورد پرویز ثابتی
اکبر صداراتی

بیش از 5 سال پیش مجله نیویورکر نوشت که پرویز ثابتی برای آقای رضا پهلوی کار می کند. آقای منوچهر گنجی که از نزدیکان رضا پهلوی است هم نوشت که پرویز ثابتی یکی از سه مشاور اصلی رضا پهلوی است. گزارش های دیگر حاکی از آن بود که پرویز ثابتی بقایای ساواک در آمریکا را برای دفتر رضا پهلوی مدیریت می کند.

بتازگی آقای رضا پهلوی در مصاحبه ای با نیک آهنگ کوثر گفت که پرویز ثابتی نه تنها هیچگاه مشاور ایشان نبوده است بلکه وی را فقط یکبار نخستین روزهای بعد از انقلاب دیده است و اساساً هیچ تماسی در 30 سال گذشته با وی نداشته است.

بالاخره در این مورد یک نفر دروغ می گوید.

موضوع مرکزی در سقوط دولت شاه مسأله ساواک و عملکرد آن و دروغ گفتن مجمد رضا پهلوی در آن مورد بود و شفافیت در این باره اهمیت سیاسی دارد و آقای رضا پهلوی که در مبارزات سیاسی ایران دوباره فعال شده اند اگر در این مورد حساس دوباره دروغ بگویند چه فرقی بین ایشان و محمد رضا شاه وجود دارد.

چرا خبرنگاران از آقای رضا پهلوی در این باره سوال نمی کنند؟
نوشته شده توسط: ناشناس

جنگ نقده دیگری

جنگ نقده دیگری:
سرمایه داری جهانی دچار بحران عمیقی است.این بحران ،نه تنها بحرانی ناشی از معضلات اقتصادی درونی ، بلکه ناشی از تشدید این معضلات به علت برآمد رقبای تازه نفسی چون سرمایه داری دولتی در چین وقطب های نوین اقتصادی در هندوستان وامریکای لاتین ، نیز هست.از طرف دیگر روسیه ، با پشتوانه قدرت نظامی خویش ، در رویای بازگشت به دوران استیلای تزاران سرخ و یا سفید ، است.در چنین معرکه ای ، وجود مناطق بی طرف ، و یا حلقه های ضعیفی چون سوریه و یا ایران ، که میتوانند به علت فعال مایشاء بودن زمامداران خودکامه انها ، به اردوگاه رقیب ، متمایل شوند ، تحمل نمی گردند. بنابراین ، این مناطق را باید در اسرع وقت تحت کنترل کامل ، درآورد. ولی بحران سرمایه داری ، در عین حال با عصیان توده های کشور های غربی همزمان شده است.این عصیانگری ، ریسک و هزینه عملیات نظامی تمام عیار ، مثل حمله به عراق و افغانستان را بالا برده وعملا این گزینه را از دستور کار خارج کرده است.‍تجربه لیبی نیز نشان داد که هجوم صرفا هوایی و به اصطلاح از راه دور ، در صورت مقاومت دولت محلی ، فقط در شرایط حضور نیروی محلی مسلح متمایل به غرب ، میتواند موفق باشد.در مورد ایران ، وسعت ، جمعیت ، پایگاه اجتماعی و نیروی نظامی قابل ملاحظه حکومت ، معضل را دوچندان کرده است.بدینسان ، تنها راه علاج غربی ها به اصطلاح ویتنامیزه کردن هجوم برای کنترل کامل این منطقه است.بدین معنی که بتوانند نیرو و یا نیروهای محلی منسجمی با پایگاه توده ای بزرگ ،و بر اساس تضاد های درون اجتماع ایرانیان ، فراهم کنند تا به جای سربازان ناتو ، در بارگاه سود ، قربانی شوند و بهترین گزینه نیز ، خشم تلنبار شده ایرانیانی است که به دلیل زبان و یا دین ویا نژاد ویا ترکیبی از این ها سالهاست که نقش شهروند درجه دو به انها محول شده است.بنابراین در زمانه ای که احمدی نژاد شیفته کورش شده است و نواده رضاخان مدافع فدرالیسم ، میبایست در بهترین حالت ، از نادانی به اصطلاح متخصصین تاریخ شناس استفاده کرد تا بر سر ماهیت قومی دولت ماد مجادله کرده ویکدیگر را جن زاده ویا گرگ زاده بنامند تا اتش کینه ای که به دلیل حماقت های دولت مرکزی افروخته شده است ، فروزان تر شود.این تاریخ نگاران بر سر مهاجر بودن ویا بومی بودن کرد ها و یا ترک ها ، و تبار های متفاوت انها مجادله میکنند ، ولی این حقیقت را که همه انسانها در واقع مهاجرین افریقایی هستند وهیچکس هیچ جا صاحب خانه نیست ، وتبار همه ما یکی است ، مسکوت میگذارند.در جنایت پیشه بودن کورش ، شکی نیست ، ولی چون نیک بنگریم هوخشتر نیز دست کمی از او نداشته است.جنایت ، هزاران سال است که رسم همه فرمانروایان بوده است و هرگاه اعلامیه حقوق بشر صادر کرده اند از سر ناچاری ومانوری سیاسی ومقطعی بوده است..در فاجعه بار بودن وضع دریاچه اورومیه تردیدی نیست ، ولی مگردریاچه خزر به زباله دانی تبدیل نشده است؟ مگر مسئولیتی متوجه ترک هایی که هوای اذر بایجان را ، رودهای ازربایجان را از بین برده باغات تبریز را سوزانده وجنگل سیمان بجای ان میکارند نیست .از طرف دیگر اگر معترضین به وضع این دریاچه ، انرا بهانه تجزیه طلبی کرده اند ، راه مقابله ،فحش دادن به تبار انها است یا اعتراضی جانانه تر در برابر این فاجعه؟من نمیدانم اقای طالبی اهل کدام شهر هستند و ایا در نزاع های جوانان ارمنی مسلمان محله بارون اواک تبریز شرکت داشته اند و یا نه؟ ویا نزاع ملکان بناب را بیاد میاورند یا نه؟ویا نظر تبریزی ها را راجع به اردبیلی ها جویا شده اند یا نه ؟از این قبیل داستانها در بین اکراد هم میتوان یافت.ایا اقای کرمی از جنایت های عمال کرد طرفدار حکومت در جنگ کردستان مطلع هست یا نه؟غرض اینکه سابقه هیچ قومی از این زنگار ها پاک نیست ، و اینکه فارسهایی که جوک رشتی میسازند ، بر خر مراد سوارند ، سایر اقوام را مظلومین بیگناه نمینماید.آنچه از این مباحثه ، که بین شما جریان دارد وبیشتر شبیه ناسزا گویی است ، حاصل میشود ، جنگ نقده دیگری است که برنده آن ملا حسنی خواهد بود.شب ابستن است-تا چه زاید سحر.برزویه طبیب
نوشته شده توسط: ناشناس

Ehed "احد " آقا نوشته اید که ( اشتباهات یکسان گرامری، استفاده ی یکسان از برخی لغات. یا اینها همگی یک نفرند و انگار خود آقای طالبی!، یا اینکه ازقضا یک روح در چند بدنند! خدا رو شکر. نمردیم، معنی استاد رو هم فهمیدیم! )
اما به شما عرض نمایم که شما عالی جنابان خاکستری و یا سبز و آریایی حتما چون خود مرتکب چنین کارهایی میشوید فکر میکنید که شاید آقای استاد رضا طالبی هم مثل شما دوستان عمل میکند . برادر احد من در بخش نظرات خود با شخصیت دو نفر که نظر مثبت به مقالات استاد رضا طالبی دارند را میشناسم و با اضافه کردن خودم 3 نفر هستیم . البته تا آنجا که من میشناسم . اما اگر ناراحت شوید و باز مشکوک باشید من یکی میتوانم بگویم که من در کانادا و در شهر ونکوور زندگی میکنم و متاهل با چهار فرزند و نیز از فعالین حرکت ملی آذربایجان هستم . اگر باز هم اصرار بفرمائید شماره تلفن و آدرس فیس بوکم را که سالهاست

صاحب آنم به شما بدهم .بنده در کمال راحتی سخن میگویم و بی آنکه قایم شوم و بترسم یا مثل شما مثل گارآکاه پلیسی ادبی عمل نمینمایم من ودوستانم هرگز در نقاب صوری و مجازی عمل نمیکنیم و یا برای تخریب و ایجاد شبهه افکنی و تردد و توطئه در مخالفان مباحث و حدسیات را ترویج نمیکنیم .علم و دانش احتیاجی به اینها ندارد که شما درباره دیگران اینگونه تصور کنید من برای اثبات یا مدافعه از عقاید خود و دوستان خود عقاید برابری طلبانه و انساندوستانه خود را به دوستان ترک آذربایجانی برای بیداری انقلابی هویتی ملتمان تبلیغ مینمائیم مینویسیم و بحثی منطقی را پیش میبریم لذا احد آقا از خواب توهم و توطئه پنداری دست بردارید و مقابل مقالات و تحلیل های تاریخی علمی استاد طالبی شما دوستان هم عینا عالمانه و با ذکر ماخذ مطلب بنویسد . اگر شما و دوستان هم عقاید شما سواد داشته و دارای تحصیلات آکادمیک هستند و بی غرضانه و با تکیه بر مراجع علمی معتبر بدور از نژادپرستی و تعصب بنویسید اگر حتی مخالف ما هم باشد ما استفاده میکنیم و نقاظ ضعف و قوت عقاید و تحلیل های دوستان و خودمان را متوجه میشویم و می سنجیم.
نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آغای احد:بنده یکی از کامنت گذاران درباره نوشته وزین آقای طالبی هستم. این که آیا ایشان استاد هستند و یا کجا هستند و یا مدرک ایشان چیست من هم مثل شما نمیدانم! اما فرغ من با شما این است که بنده عینک فاشیست و توهم و تهمت مانند شما برچشم ندارم!
خودت بریدی و خودت بافتی و دوختی! نتیجه گرفتی که الان تعداد زیادی یکنفر کامنتگذار سرو کله شان پیدا میشود! البته که باید جواب امصال شما را داد! جهت چلوگیری از آلودگی بیش از هد فضای اینترنت و آگاه سازی این کار لاضم است.
و اما واقعا نمی دانم چرا این زبان فارسی جوری نیست که بشود بدون غلط نوشت! البته این مدیر سایت هم لطفشان شامل بنده می شود و کامنت های من را حضف می کنند.

نوشته شده توسط: ناشناس

تنها گناه رضا پهلوی این است که ایرانی است، و عرب و روس و تجزیه طلب و بیگانه خائن به ایران نیست. و قلبش تنها برای ایران می تپد.

نوشته شده توسط: ناشناس

و بدین سان، پس از مطرح و فاش شدن بحث آی پی ها و اینکه نظرات حمایتی از آقای طالبی همگی یک نفر بودند و شاید خود آقای طالبی، دیگه هیچ نظری نوشته نشد!
و به احتمال بسیار زیاد پس از این نظر که می نویسم دوباره شاهد هجوم نظرات باشیم!. اما آن چه باید دانسته می شد، دانسته شد دوستان. شما هم لطفا بیشتر کار کنید استاد! طالبی. مخصوصا روی صرف و نحو و املای کلمات. البته برای کسی که استاد! باشد، مطمئنا افشای اینکه دیپلم ردی است هم خالی از لطف نیست!

نوشته شده توسط: ناشناس

آفرین به این جمله:يکی از آداب مذهبيون اعلام برائت است!بزرگاشون تقیه میکنن و ریز ریزاشون اعلام برائت...کسی مث آقای پهلوی که نظراتش روعلنن بیان میکنه با شخصیت اینها جور درنمیاد.اینها با آدمهای فریبکار آبشون بهتر توی یه جوب میره.

نوشته شده توسط: ناشناس

اگر بنا باشد من تبریزی نسل اندر نسل آذری با این موهومات استاد طالبی! به فرهنگ من دراوردی و التقاطی از جمهوری آذربایجان،ترکیه،ترکمنستان و .... که معلوم نیست چه چیزی با خود دارد، جذب شوم باید مغر خر خورده باشم!
آخر مرد حسابی اینها که نوشتی سروته ندارند مگر میشوذ با فرضیه های الکی و تکه هایی از این و آن ثابت کرد که ترکان از حاشیه های خزر به آسیای میانه رفته اند؟ جل الخالق!

نوشته شده توسط: ناشناس

کاش عزیزان ایران گلوبال لطف کرده و آی پی های نظرات رو با هم یک مقایسه ای می کردند!
به شدت احساس می شود که متن چندین نظر درج شده، قرابت عجیب و غریبی با نحوه ی نوشتاری استاد! طالبی دارند.
نحوه ی نقطه گذاری و فاصله گذاری حروف و سطرها، اشتباهات یکسان گرامری، استفاده ی یکسان از برخی لغات. یا اینها همگی یک نفرند و انگار خود آقای طالبی!، یا اینکه ازقضا یک روح در چند بدنند!
خدا رو شکر. نمردیم، معنی استاد رو هم فهمیدیم!

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای دوشوکی گرامی چند نکته در نوشتار شما از نظر من قابل تامل است. من چون از ایل بختیاری هستم؛این واژه ای که شما به عنوان -عصبیت ایلی- از ان نام میبرید و آنرا دلیل نا کار آمد بودن اپوزیسیون غیر ایلی و عشایری میدانید؛یک مقدار نا مانوس میباشد.
ما صداقت ایلی؛حمیت ایلی؛شفافیت ایلی داشته ایم و در انقلاب مشروطه میزان دموکرات بودن و آزادگی وسکولار بودن خودرا به همراه گیلک ها ؛پس از فتح تهران به همه ثابت کردیم. شما بهتر بود علل ناکامی ها را در فرهنگ پست کاسبکاری و دلالی و بچه مسجدی ها در مجموع فرهنگ شهری حوزه وتکایا و حاج آقا های حاکم جستجو میکردی. چرا خود زنی میکنید دوست عزیز؛شما خودت که از طوایف شرافتمند بلوچ هستی.شفافیت و صداقت ایلی را یک ایلمرد بختیاری در طوفان انقلاب به جهانیان نشان داد.

مورد دوم ؛از مستبدین سابق و بدنه نظامی-امنیتی رژیم سابق به عنوان و سلطه طلبان که عامل نفاق در اپوزیسیون هستند به عنوان طرفداران مشروطه پارلمانی یاد میکنید؟ انها پارلمان را طویله مینامند. اصولا اعتقادی به پارلمان های محلی ندارند. فقط به دنبال بازگشت به مناسبات تبعیض امیز گذشته میباشند و مهم نیست برایشان اگر در بلوچستان محصلین در کپر درس میخوانند و یا با علف سدجوع میکنند.
مورد سوم اینکه این واژه -انتخابات آزاد-یک مغالطه میباشد ؛چون انتخاب ؛یعنی عملی که آزادانه صورت بگیرد؛در غیر اینصورت انتخاب نامیده نمیشد.قبل از انتخابات ؛باید مردم آموزش ببینند؛کاندیدا ها باید در دهات دور افتاده بلوچستان و لرستان و .... بروند و با مردم صحبت کنند. منتخبین مردم در پارلمان های محلی باید افرادی را به مرکز گسیل کنند و انها از طرف موکلین خود افراد صالحی را انتخاب کنند.مورد سوم ؛حقوق بشر است که همه مستبدین در پشت آن مخفی شده اند .کدام بشر منظور است ؟بشری که ما محل زندگی او را نمیدانیم و جاده ای وجود ندارد که نزد او برویم و زبان اورا نمتوانیم صحبت کنیم؛چگونه باید حقوق امرا در تهران بزرگ اعاده کنیم؟شاید علل ناکامی اپوزیسیونهای ایران تا حدی دستگیرتان شد. با احترام بختیار
نوشته شده توسط: ناشناس

با سلام
مطابق پیشنهاد یکی از دوستان ساکن در آلمان باید پیگیر شکایت از این بازمانده فاشیسم نازی بود. رعایت ادب و احترام تا حدی است که طرف مقابل رسم ادب و احترام را نشکند. موارد شکایت از ایشان علاوه بر مصادیق نژادپرستی باید شامل تهدید به نابودی نیز باشد. همان گونه دولت جمهوری اسلامی اسرائیل را تهدید به حذف کردن و نابودی می نماید، ایشان نیز علنا ترکها را تهدید به نابودی نموده است.

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آغای کاوه: جناب کسروی و یا مستوفی را در داخل ایران هم جز همفکران شما کسی نمیشناسد! چه برسد به این که در دنیا این دو را بشناسند!! اما دو نفر زکر شده توسط آقای رضا طالبی دارای وجه علمی در دنیا هستند که از طریق یک جسطجوی ساده اینترنتی البته نه به زبان فارسی پی به آن خواهید برد.در ثانی جناب آلی با توجه به این که خود را نسبت به مراجع آلی در دنیا آگاه نشان داده اید لطفا دلایل خود را برای انکار یافته های علمی ایشان بیاورید!
همچنین جناب آقای طالبی بنده هرگاه با مقاله های سخیف و پوچ و آکنده از تهمت امثال آقای کرمی مواجه می شوم بغض دلم را می گیرد و تسکینی به جز مقالات وزین شما و دوستان دیگر برای آن نمی یابم. امیدوارم در جواب یاوه های امثال ایشان، قلم شما بیشتر به کار آید. خسته نباشید!

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای طالبی...از اینکه خونسردی را تا این حدّ نگه داشتید قابل تحسین است. مشتاقانه منتظر مقاله های بعدی هستیم. دوستان تا بحال متوجه شدند که کدام قشر از جامع ایرانی میخواهند و یا چه کسی ایران را میخواهد به ( جهنم ) تبدیل بکند. . قرن 21 , قرن بیداری ملت های خاورمیانه است. اگر کسی نمیخواهد این حقیقت را قبول بکند, واقعآ متاسفم.. نمی دانم چرا وطن پرستی یک آزربایجانی به آب و خاکش از گناهان کبیره است. افکار سیاسی بعضی از ایرانیها مرا به یاد قانون غوطه ور شدن اجسام در مایعات ارشمیدس می اندازد. کسی که برهنه که در خیابانهای آتن می دوید و بانگ بر می آورد که (( پیدا کردم..پیدا کردم )). اگر قانون ارشمیدس ثابت می کند که اگر (( هر جسمی در مایعی فرو رود, به اندازۀ وزن مایع هم حجمش از وزنش کاسته می شود )) , بعضی از ایرانیها به این باورند که (( هر ایرانی که بیشتر احساس ترک ستیزی و نفرت از< ترک تبار>

باشد , به همان اندازه به میهن پرستی ایرانی آن شخص اضافه می گردد)). خوشبختانه در یک مقطع زمانی زندگی میکنیم که انسانها به اولین حقوق بشری خود و حقّ تعین سرنوشت خود, پی برده اند. استقلال آزربایجان و یا اتحاد آزربایجان با ایران تنها به خود ملّت آزربایجان در یک رفراندم, زیر نظر کارشناسان بین المللی مربوط است نه به آقای کرمی ها...
نوشته شده توسط: ناشناس

در پاسخ خانم یا آقای لاچین: 1ـ بلندی نوشتار فوق واقعیت روشنی است که با یک مقایسه ی ساده با دیگر مقالات همین سایت روشن تر هم می شود و البته اشکالی هم ندارد. ذکر بلندی آن در کامنت من از آن رو بود که با وجود بلندی نوشته کیفیت آن زیر صفر است چرا که نادرستی های آن بسیار بیش از درستی هایش است. 2ـ بیشترمنابعی که در پایان نوشته ذکر شده هیچ ربطی با ادعا های عجیب مندرج در متن مقاله ندارند و تنها برای ظاهرسازی و علمی نمایی آمده اند. 3ـ این ظاهرسازی به همراه استفاده ی افراطی و نابجا از واژه های اروپایی(آنالیز, پارامتریک,...) و عربی(اشکال کثیر, بحر,...) و نقل قول های نامربوط از برخی نام آوران(چون هرودوت) که هیچ ربطی به مدعیات نویسنده ندارند بیانگر تلاش نویسنده بر عالم نمایی است که کاربرد صفت پرطمطراق را برای نوشته موجه می سازد. 4ـ بحث "لغت شناسانه" در باره ی واژه ی آذربایجان و ادعای ربط آن با "آز"

در پاسخ خانم یا آقای لاچین: 1ـ بلندی نوشتار فوق واقعیت روشنی است که با یک مقایسه ی ساده با دیگر مقالات همین سایت روشن تر هم می شود و البته اشکالی هم ندارد. ذکر بلندی آن در کامنت من از آن رو بود که با وجود بلندی نوشته کیفیت آن زیر صفر است چرا که نادرستی های آن بسیار بیش از درستی هایش است. 2ـ بیشترمنابعی که در پایان نوشته ذکر شده هیچ ربطی با ادعا های عجیب مندرج در متن مقاله ندارند و تنها برای ظاهرسازی و علمی نمایی آمده اند. 3ـ این ظاهرسازی به همراه استفاده ی افراطی و نابجا از واژه های اروپایی(آنالیز, پارامتریک,...) و عربی(اشکال کثیر, بحر,...) و نقل قول های نامربوط از برخی نام آوران(چون هرودوت) که هیچ ربطی به مدعیات نویسنده ندارند بیانگر تلاش نویسنده بر عالم نمایی است که کاربرد صفت پرطمطراق را برای نوشته موجه می سازد. 4ـ بحث "لغت شناسانه" در باره ی واژه ی آذربایجان و ادعای ربط آن با "آز" نه تنها فاقد ذکر منبع است بلکه از شدت بی منطقی راه به مضحکه می برد که چگونه نویسنده می خواهد با هر زوری که شده آذربایجان را از آذر جدا کند و به آز بچسباند! و در ادامه کار را به جایی می رساند که ریشه ی واژه ی "آسیا" را نیز در همین "آز" می بیند و آن را واژه ای ترکی می شمرد! دم بدم هم ابن "کشفیات" را به "محققان" نسبت می دهد بدون آنکه نامی از آنان بیاورد! 5ـ دعاوی مربوط به ترک دانستن ماد ها و کاسی ها و سومری ها و .... یا ترکی خواندن هر زبان "التصاقی" در عالم هستی به اندازه ی کافی رسواست که توضیح بیشتر را نشاید. 6ـ منکر وجود غلط نگارشی در نوشتار بودید؛ چند نمونه: "اشکال کثیر" غلط است, " اشکالات کثیر" درست است؛ همچنین است "گذارا" که باید "گذرا" باشد و نیز "را" های اضافی که بار ها در متن تکرار شده. ضمنآ واژه ی "تبار" در مقدمه به درستی "تبار" ولی در پایین تر به غلط "طبار" نوشته شده! که نشانه ای است بر آنکه متن نوشتار از کس دیگری غیر از آقای طالبی است. 7ـ روشن است که همه ی انسان ها و تبار های انسانی محترم و دارای حقوق برابر هستند. دشمنی با هر فرهنگ و زبانی به هر عنوانی که باشد بیخردانه است. در همین حال فریبکاری با نمایش "علمی" و "تاریخی" برای تزریق یک هویت جعلی به بخشی از یک ملت نیز محکوم و خلاف اخلاق علمی است. آذربایجانی های ایران خود را به درستی تباری ایرانی می دانند و اکثریت بزرگ آنان از اینکه ترک خوانده شوند ناخشنود می شوند. بسیاری از بزرگان ایران زمین از جمله در حوزه ی فرهنگ و ادب از آذربایجان برخاسته اند. فارس و آذری و دیگر تبار های ایرانی هویتی مشترک و سرنوشتی مشترک دارند. همچنین دشمنی مشترک که همانا رژیم تبهکار جمهوری اسلامی است.
نوشته شده توسط: ناشناس

احد آقا اظهار فرموده اند که شما استاد رضا طالبی از خود سواد ندارید و بلد نیستید ... عین نقل قول احد آقای تاریخ نگار " حجم انبوه منابع و کپی های عینی از منابع نشان می دهد نویسنده تنها به روایت از ماخذ خود پرداخته و چیزی از خود در چنته ندارد."
عزیزم آقای رضا طالبی احد آقا کاملا راست میگوید شما هم مثل تاریخ نویسان و نویسندگان تاریخ جعلی شاهنشاهی از دوره کوروش و داریوش و هخامنشی که کتیبه ها و تاریخ ایران را جعل کردند و از خود اضافه کردند و به خورد مردم بدبخت ایران دادند شما هم در بین نقل قول مورخین نظر شخصی سیاسی عقیدتی خود رابه طرز ماهرانه به این مقاله اضافه نمائید برادر جان حداقل شما هم از تاریخ نویسی آقایان احدی و ناصر کرمی و ایرج افشار ها و منوچهری ها و اساتید دوره مشروطیت و رضا شاه ....یاد بگیرید .شما واقعا ساده دل و بیش از حد ساده تشریف دارید.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ناصر کرمی باز در مقابل تحلیلهای علمی تاریخی که با منابع و ماخذ ذکر شده اند تاب نیاوردید اما امروز چیزی را از استاد رضا طالبی خواستید که بنده درست یک ماه قبل در مورد سطح سواد و تخصص یا مدرک دانشگاهی از شما خواستم ولی در همان موقع شما به بنده جواب دادید که شما مدرک دکترا یا تحصیلات آکادمیک ندارید و زبان ترکی را هم بلد نیستید و این عوامل موجب نمیشود که در باب زبان و تاریخ و تمدن ترک ها اظهار نظر نکنید.
ما هم تا حدی به شما حق دادیم که تنها داشتن مدرک تخصصی و دانستن زبان آن قوم شرط الزامی نیست اما امروز شما همان سوال را عینا از رضا طالبی پرسیده اید؟!. به خدا من اینک به دشمنی بی مورد شما با ترکها پی بردم .آخر شما چه دیدگاهی را دارید که با هیچ زبانی قانع نمیشوید و مسائل را عمدا به انحراف و تکرار مباحث نژادی بی ربط میکشانید. خدا به داد ما برسد شما ها که از این گونه سفسطه ها لذت میبرید

نوشته شده توسط: ناشناس

((آیا هر زمانی که اعلامیه ای به زبان غیر فارسی منتشر میشود حضرتعالی چنین واکنشی از خود نشان میدهد؟خوب اصلا گفته شما صحیح چرا شما دست به این کار نزدید اگر دریاچه اورمیه متعلق به همه است؟واقعا در مقابل سخنان شما نمی دانم چه منطقی بکار بگیرم٬آنچنان بدون پایه و اساس این افراد را متهم به همه چی مینمایید که حتی بحث بر روی آن نیز بسیار نادرست است لذا بنده به عنوان یک تاریخ نگار مبحث اصلی را بر روی تبار ماد که فرمودید و بدون هیچ مدرکی ان را به ملیتی نسبت دادید میگذارم و به بررسی گذارای این تبار می پردازم))
غلطهای املایی، نگارشی، صرف و نحوی و کلا فن بیان و نوشتاری نویسنده ی متن، نشاندهنده ی بدیهی یک چیز است: جناب طالبی یک گردآور است تا یک نویسنده.
کما اینکه حجم انبوه منابع و کپی های عینی از منابع نشان می دهد نویسنده تنها به روایت از ماخذ خود پرداخته و چیزی از خود در چنته ندارد.

به قول آقای کاوه، من هم به آقای طالبی عمیقا توصیه می کنم پیش از آغاز به نوشتن چنین مقالاتی، از نوشته هایی کوتاهتر شروع نمایند. به هر کسی که بنویسد الزاما نویسنده یا تحلیلگر نمی گویند.
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای رضا طالبی....●......عنوان مقاله و مطالب گنجانیده شدهء صد در صد اشتباه را که به من نسبت و یا با من در میان گذاشته اید، به موضع نوشتارهای من ربطی ندارد. من در آن نوشتار مطرح کرده ام که اعلامیه دریاچهء اورومیه که شما هم از امضاء کنندگان آن هستید، اعلام رسمی استقلال و جدایی آذربایجان از ایران هست، که شما و هم تباران شما بخوبی این را میدانید و در این راه قدم بر میدارید.....●...

آقای رضا طالبی....●......عنوان مقاله و مطالب گنجانیده شدهء صد در صد اشتباه را که به من نسبت و یا با من در میان گذاشته اید، به موضع نوشتارهای من ربطی ندارد. من در آن نوشتار مطرح کرده ام که اعلامیه دریاچهء اورومیه که شما هم از امضاء کنندگان آن هستید، اعلام رسمی استقلال و جدایی آذربایجان از ایران هست، که شما و هم تباران شما بخوبی این را میدانید و در این راه قدم بر میدارید.....●..... شما در نوشتهء خود بدون دلیل به بررسی تاریخی و مردم شناسی بدون پشتوانه پرداخته اید، مبنی بر اینکه مردم تُرک تبار قبل از مادهای آریایی تبار در ناحیه آذربایجان و کردستان اقامت داشته اند. این ادعا را حتّی کودکان دبستانی از شما نخواهند پذیرفت. اولین مردم تُرک 997 میلادی در شمال خراسان و اوّلین مهاجرت خانواده های تُرک از سال 1071 میلادی بطرف آسیای میانه، قفقاز و آسیای کوچک بوده است. ● در هیچ سند تاریخی مستند مادها را تُرک تبار معرفی نکرده است.● در همهء تاریخ های معتبر دانشگاهی، باستان شناسی، و معماری مادها را مردمانی آریایی تبار ایرانی معرفی کرده اند و به عنوان یک اصل در تمدن و تاریخ جهانی ثبت هست ●... در منابعی که شما ذکر کرده اید و تاریخ دانانی مانند هردوت هرگز مادها را تُرک تبار معرفی نکرده است ● ... من در تعجبم که دیگر شما چه انسانی هستید که با توانایی کم خود در قرن 12 به تحریف تاریخ می پردازید و شعار میدهید● من وقت ندارم که یکی یکی اشتباهات و جعلیات تاریخی شما را تصحیح کنم● فقط برای نمونه به دو فاکتور اشاره میکنم و قضاوت در مورد بقیه نوشتار شما را به خوانندگان واگذار میکنم● شما نوشته اید هرودوت هفت قبیلهء آذربایجان باستان را چنین نام مي برد:1-آستروخات-2-پارئلاکئنوی-3-بو آسای-4-بودیوبودیو-5-آریزانتو-6-مغ) مغان شده است).-7-ماد(میدی-مود ● در صورتیکه هرودوت مورخ یونانی، مادهای آریایی تبار را به 6 طایفه : 1- بوزها، 2- پارتاگُن ها، 3- اُسترو خات ها 4- اَری زانت ها، 5- بونیها 6- و مغها تقسیم کرده است و اصلأ نامی و نشانی از نسبت دادن نژاد تُرکی به آنها وجود ندارد. این تقسیم بندی در صفحهء 67 کتاب تاریخ باستان ایران، ترجمه و تآلیف از "حسن پیرنیا" میباشد● ...آقای رضا طالبی شما طبق کدام قوانین تاریخ مستند جهانی را با اهدافی بسیار کودکانه دست کاری میکیند، این کارهای شما نشانه از کم بضاعتی هویّتی و تاریخی و فقر فرهنگی نیست، این عمل شما دزدی و جنایت و بزهکاری و کلاشی نیست ● ... شما در کدام دانشگاه درس تاریخ یاد گرفته اید ؟ مدرک تحصیلی شما چیست ؟ به کدام زبان خارجی تسلط دارید ؟█ مسئلهء دیگر اینکه نوشته اید آکباتان یا هگمتانا، هگمتان، واژه ای تُرکی است،● هگمتان از ترکیب دو واژهء پارسی است و به معنی "میدان گفتگو" است، کجای این واژه تُرکی است،● ساکنان سرزمین ماد کوچک و ماد بزرگ، مردمان آریایی تبار ماد بوده است که مردم کُرد از بازماندگان اصیل آنها هستند، و سرزمین آذربایجان و کردستان جغرافیای زیستی قدیم و جدید آنهاست.●... آذربایجان در دوران هخامنشیان ساتراپ ماد نامیده میشد و از بزرگترین ساتراپ ها بود، در زمان داریوش سوّم والی این ایالت ( ماد کوچک) آتروپات نام داشت. پس از اسکندر مقدونی آترپات موفق شد حکومت کوچکی که بخشی از سرزمین مادها بود تشکیل دهد که بنام او آتورپاتکان معروف گشت و پایتخت آن کنزک در جنوب تبریز کنونی بوده است، با مرور زمان آتورپاتکان، به آتوربادگان، آذربایگان، و آذربایجان درآمده است● آتورپات واژه ای ترکیبی پهلوی است و به زبان فارسی دری برابر آن "آذربد" که به معنی نگهدارنده یا دارندهءِ آتش میباشد، که منظور آتشکدهء مخصوص پادشاهان و ارتشتاران ( آذرگشسب) در ساتراپی آذربایجان بوده است.● در فرصتی مناسب به تاریخ طولانی آذربایجان خواهم پرداخت.● آمّا آقای رضا طالبی..... بالاخره هویّت اصلی شما مردم تُرک تبار چه هست، یکبار بنادرستی می گویید که از سومریان و یا از تمدنهای شش گانهء بین النهرین هستید، امروز می گویید که از مادها هستید،● بار دیگر بطور اساس و حماسی هویّت و نژاد خود را از گرگ های خاکستری میدانید که جوانی تُرک تبار با گرگ خاکستری ماده که سر پرستی او را بر عهده داشته همخوابی کرده است و از این جفت گیری با کثرت فرزندان از نابودی نژاد تُرک جلوگیری کرده است. نجات داده است ● آقای رضا طالبی آیا میدانید که اگر تُرک ها همان مردم ماد باشند، کوروش کبیر هم فرزند شما مردم تُرک تبار هست، پس چرا اینهمه به او ناسزا می گویید ؟ آقای طالبی در عصر جدید برای تُرک شناسی متأسفانه منابع و کتابی پیدا نشد که بدانند بالاخره مردم تُرک چکاره هستند، تا اینکه ردپای شما را احتمالأ در متون و منابع چینی پیدا کردند، آقای رضا طالبی برای اینکه گذشتگان خود را بشناسید باید به غرب چین و دامنه های آلتایی سفر کنید، شما در آذربایجان ما، در ایران ما تاریخی ندارید، شما به این سرزمین مهاجرت کرده اید، تلاش در تاریخ سازی جعلی و بدون پشتوانه، شما و هم تباران شمارا بی هویّت تر و انحطاط فرهنگی شما را عمیق تر و حس حقارت شما را روشن تر خواهد کرد.█ تاریخ نگاری شما و ماد نامیدن تُرک تباران در منطقهء شمال و شمال غربی کشور، طرح و برنامه ریزی پاکسازی قومی هم تباران ایرانی ما مردم کُرد میباشد، این اهداف پلید شما باعث خواهد شد که ایران برای شما مردم تُرک به جهنمی تبدیل شود
نوشته شده توسط: ناشناس

با اینکه از احمدی نژاد متنفرم . ولی ساخت زیر دریایی اتمی کار درستیه و من پیشرفت کشور رو باعث افتخار خودم میدونم

نوشته شده توسط: ناشناس

در مقابل نوشته مغرضانه و بدور از منطق عقلی انسانی علمی آقای ناصر کرمی بجاست که از تحقیقات عمیق استاد رضا طالبی قدردانی نمایم. همه دوستان ونویسندگان ایران گلوبال چه خوبست مسائل و تحلیل های خود را با ذکر منابع و ماخذ برای خوانندگان ذکر کنند کاری که استاد طالبی از عهده این کار بخوبی برآمده.

نوشته شده توسط: ناشناس

با تشکر از اقای رضا طالبی
در جواب اقای کاوه جویا باید ارض کونم که اقای طالبی به کل منابع اشاره کرده اند.شما زمانی می توانید که نوشته نویسنده را غیر علمی بدانید:اولا به منابع مندرج نامبرده رجوع کرده و چنانکه در منابع زکر شده خلاف انچه که نویسنده اشاره کرده اند یافتیدمی توانید موعترض باشید.
دوما برای اسبات غیر علمی بودن نوشته فوق دلایل علمی با ذکر منابع را مرغوم به فه رمائید.
سوما از معده سخن گوفتن واتتحام زدن را ته رک کنید زیرا که اکسر کامنت های جنابعالی تا جایی که بنده متالعه که رده ام با مزامین زدده تورک می باشند.
در خواته مه اومید وارم که به نگارش اینجانب ایراد وارد نه کونید که سعی کردم از الیف بای فا ارسی اس تفاده کونم!

نوشته شده توسط: ناشناس

نوشتار حیرت انگیز آقای طالبی با وجود بلندی و واژه بندی پر طمطراق آن متاسفانه چیزی جز موهومات غیرعلمی نیست. شگفت آور است که نویسنده خود را تاریخ نگار خوانده و سپس مطالبی به عنوان تاریخ عنوان می کند که نافی همه ی یافته هایی است که دانشمندان تاریخ و باستان شناسی در طول صد ها سال با بررسی میلیون ها سند و شیء و مکان باستانی و پژوهش آنها در آزمایشگاه ها و تحلیل و تطابق آنها با هم به دست آورده اند. نام هایی چون ممدوف یا اوپرت را به عنوان تاریخدان "شهیر" مرجع ادعا های خود قرار داده که هیچ جایی در میان تاریخدانان برجسته ی جهان ندارند! در عوض برجستگانی چون کسروی و مستوقی را نا مطلع خوانده! نویسنده ی " تاریخ نگار" ماد ها و کاسی ها و تورانی ها و...را همگی ترک دانسته! و بر همین مبنا آذربایجانی ها را نیز ترک قلمداد می کند. از چنان "مبنا"یی چنین "نتیجه" ای شگفت نیست! ضمناٌ غلط های دستوری و املایی فراوان

نوشتار حیرت انگیز آقای طالبی با وجود بلندی و واژه بندی پر طمطراق آن متاسفانه چیزی جز موهومات غیرعلمی نیست. شگفت آور است که نویسنده خود را تاریخ نگار خوانده و سپس مطالبی به عنوان تاریخ عنوان می کند که نافی همه ی یافته هایی است که دانشمندان تاریخ و باستان شناسی در طول صد ها سال با بررسی میلیون ها سند و شیء و مکان باستانی و پژوهش آنها در آزمایشگاه ها و تحلیل و تطابق آنها با هم به دست آورده اند. نام هایی چون ممدوف یا اوپرت را به عنوان تاریخدان "شهیر" مرجع ادعا های خود قرار داده که هیچ جایی در میان تاریخدانان برجسته ی جهان ندارند! در عوض برجستگانی چون کسروی و مستوقی را نا مطلع خوانده! نویسنده ی " تاریخ نگار" ماد ها و کاسی ها و تورانی ها و...را همگی ترک دانسته! و بر همین مبنا آذربایجانی ها را نیز ترک قلمداد می کند. از چنان "مبنا"یی چنین "نتیجه" ای شگفت نیست! ضمناٌ غلط های دستوری و املایی فراوان این نوشته (بویژه در بخش آغازین) بجا می سازد که نویسنده ی محترم در کنار فعالیت نگارشی خود به مطالعه نیز بپردازند.
نوشته شده توسط: ناشناس

همنشین بهار گرامی.. خیلی ممنون از این توضیحات علمی که با زبان ساده ,هر شنوننده را, مخصوصآ مرا متاثر کرد. امیدوارم در آینده نیز توضیحات علمی را به همین مضمون بشنویم. تنها یک نقطه, که پیدایش نور بعد از 300 هزار سال بعد از (( مه بانگ )) صورت گرفت نه 300 میلیون سال. چون بعد از 300 هزار سال بود که دمای فضای نو نهال به 2700 سانتی گراد رسید که برای اولین بار هسته های اتمی و پرتون ها شروع به جذب الکترون ها کردند که تا ( اتم ) ها را بسازند تا فتون ها آزادانه در فضا حرکت بکنند. دوستانی که مایل هستند تا اطلاعاتی در بارۀ آفرینش جهان از ( هیچ چیز) و سرنوشت کهکشانها کسب بکنند, لطفآ به سخنرانی (لورانس کراووس) به مدّت یک ساعت با زبان انگلیسی توجه بکنند. همنشین بهار, باز هم خیلی ممنون از این برنامۀ خیلی خوب. متظر برنامه های خوب آینده شما هستم. موفق باشید.
http://www.youtube.com/watch?v=7ImvlS8PLIo

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای طالبی... باز هم خیلی ممنون از این مقالۀ علمی همراه با درج منابع استفاده شده. اکتشاف موجودیّت Higgs Boson بوسیلۀ تحقیقات آزمایشلت علمی ومقالۀ شما هر دو بیش از اندازه در وجودم در این چند روز اثر گذاشته است با این تفاوت که بنده این شانس,در طول زندگی و زندگی دانشجوئیم در شهر Edinburgh را داشتم که در یکی از سخنرانیهای Peter Higgs شرکت بکنم ,هرچند که بیش از 80% موضوع بحث و سخنرانی ایشان را نمی دانستم. امیدوارم روزی بتوانم در تالار سخنرانی شما هم شرکت کرده و از نزدیک با شما آشنا بشوم. مصاحبۀ آقای پیترهیگز را در یوتیوب , اگر دوستان, مایلند , توجه بفرمایند. http://www.youtube.com/watch?v=kw0iRW2hoC4

نوشته شده توسط: ناشناس

بله دوستان کار من بسیار زشت بود زیرا ثابت کردم کسانی که مدعی آزادی بدون قید و شرط هستند چه دیکتاتورهای خطرناکیند
نمیدانم چرا تازگیها بعضی ها کارت چاق کن شاهزاده ایران شدند و گفته های خویش را به روایتی از ایشان میخواهند اعتبار ببخشند

نوشته شده توسط: ناشناس

من برای آقای کرمی و همفکران ایشان بسیار متاسفم و امیدوارم هرچه زودتر از بیماری نژادپرستی و برتری جویی نجات پیدا کرده و به انسانیت بیتر از نژاد و خاک ارزش قایل شود و به حق تعیین سرنوشت هم کمی اعتقاد پیدا کند و نیز مطالب و موضوعات مختلف را با هم قاطی نکند.
ممنون

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب سام، اگه کروبی در حبس بمیره انگار شما راضی‌ میشین نه؟ واقعا شما در تنفر از رهبران سبز کپی بسیجان هستین !

نوشته شده توسط: ناشناس

"نیاز ملت ایران و مردمان منطقه آزادی، صلح، دمکراسی، روابط عادلانه و احترام امیز متقابل است."
به نظر من هم نیاز همه ی ملیتهای ایران همین است. اما دریغ از کوچکترین توجهی به خود "انسانها" در این نوشته. چرا درباره ی سرکوب و میلیتاریسم و دیگر سیاستهای ارتجاعی و نژادپرستانه ی شاه و جمهوری اسلامی در مورد این جزایر نمی نویسید؟

چرا نمی توانید چند کلمه ای هم درباره ی مردمی که جزیره ی ابوموسی موطن شان بوده و هست و متحمل غیرانسانی ترین تبعیضها و توهین ها و تحقیرها شده اند، بنویسید؟ آنها چه می گویند؟ چه کسی خواست و رأی آنها را پرسیده است؟ چه کسی به یاد آنها هست؟ شما چه شناختی از این مردمان و شرایط زندگی شان و تاریخ و فرهنگ شان دارید؟ مسئله "مرز و خاک" (و نه "انسانها") که می شود، رگ غیرت "ایرانیت"تان ورم می کند و در کنار ارتجاعی ترین و ملیتاریستی ترین سیاستها و تجاوزات دولتهای مستبد خودی تان قرار می گیرید. پان اسلامیسم را می کوبید و پان ایرانیسم را مسکوت می گذارید در حالیکه روشن است که خمینی با جمهوری اسلامی به پان ایرانیسم شاهنشاهی تنها یک پان اسلامیسم شیعه - ایرانی افزود. همه ی جنگها و تجاوزات در منطقه از سوی حاکمان متخاصم همواره دو سویه بوده است و کسی که با جانبداری وارد این دعوای شووینیستی و ضد مردمی می شود، بی تردید تقویت کننده ی صف ارتجاع و جنگ افروزی در منطقه است. زمان آن رسیده است که جنگ و شاخ و شانه کشی را کنار گذاشت و حق تعیین سرنوشت مردمان را به دست خودشان سپرد. این است نیاز مردم ایران و منطقه.
نوشته شده توسط: ناشناس

اين حركت اميددانابقدري زشت بودكه خودشاهزاده هم ايشون روتقبيح كردن،دوران شعبان بي مخ وكارهاي افراطي گذشته برادر

نوشته شده توسط: ناشناس

مشخص نیست که چرا بعضی مانند آقای واحدی خود را به کوچه علی چپ میزنند ویا دا ستان را از میانه آن تعریف میکنند. دوست گرامی ! این آمریکاست که سیاست تغییر رژیم و مساله خاورمیانه بزرگ را در برنامه خود دارد و بر اساس آن نیز مساله اتمی را بهانه کرده ا ست -مطابق ان چه که درعراق انجام داد و در آنجا هم سلاحهای کشتار جمعی را بهانه کرد و این کشور را حتی برخلاف نظر شورای امنیت سازمان ملل اشغال نمود یعنی قوانین بین المللی که حتی توسط ابزارهای قدرتهای بزرگ خودشان میباشد را کنار زد و بر ضد قوانین بین المللی یک کشور را اشغال نمود-جنگ پنهان به گفته بسیاری از کارشناسان توسط آمریکا ومتتحدینش علیه ایران سالهاست که شروع شده است . از حمایت از جند الله و دیگر اپوزیسیون نماها تا ویروس استاکس نت تا ترورها ! وبعد هم این تحریم ها بر خلاف قوانین بین المللی

وبر اساس دور زدن قوانین بین المللی میباشد . پس جنگ شروع شده است واین طبیعی است که یک رژیم -هرچند دیکتاتور - به دفاع از خود برخیزد! تحریم های در سناریوی جنگی است که مفهوم دارد و در چهارچوب همان جنگی است که آمریکا و متحدینش شروع کرده اند تا آلترناتیو ارتجاعی دیگری را بجای جمهوری اسلامی مرتجع به مردم غالب کنند. البته بعضی از اقایان بنام باسصطلاح اپوزیسیون برای این کف میزنند و اسمش را میگذارند »»جامعه بین المللی »»(جمله بی ادبانه ای که حذف شد)... ویا ساده اندیشانی هستند که واقعا فکر میکنند با این »»جامعه بین المللی »» به »»تغییرات دمکراتیک »» درایران میرسند ویک بار هم چشم خود را باز نمیکنند که عراق ، افغانستان ، لیبی و امروز سوریه را ببینند. بعلاوه جمهوری اسلامی این قدر احمق نیست -حد اقل بخشی از آنها - آنها چیزی بنام »تقیه »» دارند وتوجیه که بلافاصله برای حفظ کل نظام هم که شده است عقب نشینی کنند بجای جنگ . ا ین هارت وپورتها برای بالا بردن قیمت نفت بود که این طور هم شد و خبرگزاری حکومتی مهر هم خوشحال که دوباره در اثر هارت وپورتهای مجلسیان قیمت نفت »»سه رقمی »» شده است . پس هرجنگ طلبی که میخواهد به کمک »»جامعه جهانی »» زمینه های بمب های »»بشردوستانه » را فراهم کند این بار باز تیرش به سنگ خورده است.
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای اقبالی گرامی، من با شما موافقم که باید به حفظ حافظه تاریخی ملت ایران یاری کرد ولی چگونه و به چه وسیله ای؟ در جوامع مدنی این کار را با تاسیس موزه ها و ساختن یادواره ها و پیکره ها انجام می دهند. مثلا در آلمان، در هر خیابانی که پا بگذاریم نشانه هایی در پیاده روها می بینیم که یادآور یهودی هایی است که در جنگ دوم جهانی توسط نازی ها کشته شده اند. در هر شهری، اگر بازداشتگاهی وجود داشته، به همان صورت حفظ شده است، خانه هیتلر را به همان صورت به نمایش گذاشته اند، گورستانهای جمعی با نام دفن شدگان در آن به یادبودی تبدیل شده اند و هر جا که می رویم نشانه ای از جنگ و جنایت را می بینیم و فراموش نمی کنیم خطرات و فجایع جنگ را. ولی در ایران وضع به گونه ای دیگر است: قبر رضاشاه تخریب می شود، تمام آثار شوم جنایات ساواک را از بین می برند،تا شکنجه گاه های رژیم گذشته را به شکنجه گاه مدرنتری تبدیل کنند و

و به همان کارها ادامه دهند و... و به جای حفظ آثار جنایات برای یاری به حفظ حافظه تاریخی، به ابتکارات عجیبی دست می زنند که یکی از آنها ایجاد لغت هایی است مانند ترکتازی! ترکتازی لغتی است که صدها سال پیش برای هر تجاوزگری بکار می بردند. من و شما بخوبی می دانیم که جنایات سی و چند ساله جمهوری اسلامی هیچ ربطی به ترکهای 1000 سال پیش و ترکهای امروزی ندارد. +++ تصور بفرمایید که شما برای فرزند خود لغت ترکتازی را معنی می کنید و به او شرح می دهید که ترکها در سالهای دور به سرزمین ما هجوم آوردند و شهرها را ویران کردند، زن و بچه ها را کشتند و جنایت ها کردند و... و به همین دلیل اصطلاح ترکتازی پدید آمد و تو فرزند من فراموش نکن! در همین حین یکی از دوستانتان وارد می شود و شما او را به فرزندتان معرفی می کنید: این آقا اسمش فلان است. فرزندتان متوجه لهجه اش می شود و از شما درباره لهجه اش می پرسد و شما پاسخ می دهید: این آقا ترک است! تصور کنید که پیشداوری و قضاوت فرزند شما در باره این ترک چه خواهد بود؟ یک جنایتکار و خونریز و تجاوزگر که هر لحظه باید منتظر بود تا هجوم آورد و خانه شما را ویران کند! حسی که در او نسبت به این شخص و تمامی ترک ها بوجود می آید چیست؟ نفرت تمام عیار! نفرتی که در همین سایت شما شاهد آن هستیم (و البته از دو سو)+++ دوست گرامی، چه تفاوت عظیمی وجود دارد بین فرهنگ ما و فرهنگ جوامع غربی!!! آیا وقت آن نرسیده است که بپذیریم که هرچه از نیاکانمان به ما رسیده، نیکو نیست و باید برخی از آنها را به کنار بنهیم و مفاهیم جدیدی بیافرینیم؟ آیا درست است که چون هندوستان و مصر و... در مقطعی از زمان، توسط ایرانیان تاراج شد، هندیان و یا مصریان و... نیز لغت فارستازی و یا ایرانیتازی را ابداع کنند و این فرهنگ تنفر تا ابد ادامه یابد؟ آیا بهتر نیست در کاربرد واژه ها اندکی بیشتر بیاندیشیم؟ زنده و پیروز باشید.
نوشته شده توسط: ناشناس

برای آقای دولت آبادی که این 20 ژوئن بد نشد ایشان حداقل بابت این جنجالی که آفریدند میتوانند بعد ا................

نوشته شده توسط: ناشناس

مدیر محترم وب سایت گلوبال شما نوشته اید که من در کامنت اعتراضی خود به یاوگویهای ناصر کرمی به او توهین کرده ام و به همین دلیل شما آن را به اشتراک نگذاشته اید. این در صورتی که من با یک ضرب المثل قدیمی به ناصر پان فارسیست گوشزد کرده ام که ما ماهیت این گروه از پان فارسیستها را میدانیم و بدون توجه به یاوه سراییهای آنها به مبارزه ملی و دمکراتیک خودمان تا رهایی کامل آزربایجان ادامه خواهیم داد و یک وجب از خاک وطنمان آزربایجان را به هیچ کسی پیشکش نخواهیم کرد. یاشاسين آزربایجان
ام

نوشته شده توسط: ناشناس

""" کامنت ۳ سوم پیرامون "" وضعیت آچمز """ پیشرفت در پسرفت """"، عزیزان جواب جناب اقبالی را بخوانید تا به عمق """ عقب ماندگی نهادینه شده """ در این جامعه رو به انحطاط پی‌ ببرید. """ طبق منطق جناب اقبالی """ استفاده از واژهٔ "" تورکتازی """ یاد آور حمله مغول، عرب و البته ترکان به ایران است و استفاده از این واژه ذهن ایرانیان را """ آیا ایرانیان غیر از ترک، فارس، عرب، کرد، بلوچ، ترکمن..هستند؟ """ در بیداری تاریخی نگاه خواهد داشت. با این منطق جناب اقبالی، باید زنان را نیز """ ضعیفه """ بنامیم چونکه در دوره‌ای زنان را نیز اینگونه خطاب میکردند، در مورد """ گی‌‌ها و لزبین‌ها """ نیز عناوین شرم آور دیگری استفاده میکردند، چه بهتر

از آن عناوین نیز در مورد این افراد استفاده کنیم؟ جناب اقبالی "" اشاره‌ای به فرهنگ دهخدا "" نیز کرده اند که "" ترک تازی "" را معادل "" حمله و هجوم آوردن..""" تعریف کرده، در فرهنگ "" وبستر "" نیز "" نیگر "" لقبی که به سیاهان امریکائی میدادند تعریف شده، آیا امریکائی‌ها نیز از واژهٔ "" نیگر "" مثل نقل و نبات استفاده میکنند؟ """ فرهنگ سرزنش دیگران چون دارویی مسکن در توجیه همه شکست ها، ناکامی ها، عقب ماندگیها """ ذهنیت عقب مانده چونکه توان رقابت با دیگران را ندارد از زیر مسئولیت فرار کرده همه بدبختی‌های خود را به "" افغانی، مغول، ترک، عرب، اسکندر..." حواله میدهد. با توجه به توضیحی که در باب "" وضعیت آچمز "" دادم، مثل روز روشن است که مشکلات ایران به این ساده گیها قابل حل نیستند. "" آخوند و شاه "" سکولاریست، مذهبی‌، کافر، کراواتی، جمهوری خواه ....این کشور دو روی یک سکه اند که "" بن بست "" سرنوشت محتوم آنان خواهد بود.
نوشته شده توسط: ناشناس

Salam Agha Vandad
Please Cheking Your Mail.
Man Az Tarafe Hamid Hastam (Leadere Toure Hend)
Tanx

نوشته شده توسط: ناشناس

ظاهرا همه چیز داریم ا نواع و اقسام پانیسمها را داریم :پان عربیسم ، پان اسلامیسم ، پان ترکیسم ولی دوتاچیز نداریم :یکی امپریالیسم و دیگری پان ایرانیسم !
مثلا ابدا درا ین دنیا چیزی بنام آمریکای امپریالیسم وجود ندارد و ظاهرا این روزها پشه به فیل میگه چه باید بکند ؟ د راین مقاله ظاهرا این طور نشان داده شده که فیل امپریالیسم آمریکا که پاسدار جنایتکاری مانند اسراییل را دهنه بهش میزند را نمیتواند به مثلا امارات را دهنه بزند؟ نه جانم ! این فیل است که پشه را با خودهمراه کرده است و این فیل امپریالیسم است که هم زمینه را برای ارتجاع عرب فراهم کرده است و هم میخواهد که فشار را بر روی رژیم زیادتر کند وبرای همین

سیاست تجاوزکارانه امپریالیسم آمریکا -وحشت نکنید و فحش هم ندهید - آمریکا وچند کشور که شما اسمش را میگذارید "جامعه جهانی " یک مشت زورگوی سبیل کلفت سر گردنه هستند که اکنون شاه دزدهای منطقه را هم با خود همراه میکنند تا فشار برای "رژیم چنج " راافزایش دهند .
این دقیقا امپریالییسم آمریکاست و استعمار قدیم است که به تضاد بین این پانها دامن میزند و کار خود را به پیش میبرد. اوباما جنایاتش کمتر از خامنه ای نیست . این است که نباید طوری رفتار کرد که انگار این آمریکای بیچاره گول این عربها را خورد ه است.
برشت میگوید " در سرزمینی که اولین سربازان خارجی در خیابانهایش پا بگذارند ، ناسیونالیست صیقل میخورد" این یک عکس العمل طبیعی است . و پان ایرانیستهای دو آتشه اکثر البته خواستار جنگ میباشند بعضیشون "غیرت "پان ایرانیستی شان در مقابل افغانی ها ، اعراب بویژه گل میکند وبه شوینسم تبدیل میشود ولی در مقابل حمله آمریکا که قرار میگیرند !غش میکنند وضعف میکنند ودست میزنند و طمع آنچنان بالا میگیرد که آب از دهانشان راه میافتد !
ولی به همه این چند دوزبازیها باید گفت : مردم ایران تکلیف خود را با این رژیم روزی مشخص میکنند . ولی قبل از آن دست هر متجاوزی را چه عرب و چه ترک و چه امثا ل پان ایرانیستهای میهمن فروش دروغین را که برعلیه عربها موضع میگیرند ولی برای آمریکا دست میزنند که به ایران حمله کند ! دست این متجاوزین را قطع میکند . این را در جنگ تجاوزکارانه صدام که با همین دست گرمیهای پان عربیستها و امپریالییستها نشان داده اند ، نشان دادند و اگر پایش بیافتد یکبار دیگر هم نشان خواهند داد. بازی چند دوزه نداریم :که برای عربها خط ونشان بکشید ! وبرای آمریکا وتجاوزاتش دست بزنید. این بازی لو رفته است .
نوشته شده توسط: ناشناس

از کی تا حالا موسوی و کروبی زندانی سیاسی شدن ما خبر نداریم. عکس کروبی رو دیدیم که شیکمش یه وجب اومده جلو.. هنوز جنایتهای این دوتا رو فراموش نکردیم. این چه زندانی سیاسی ایه که ماهی میخوره و به استخر میره؟

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

لاله وحشی گر پرسد زمن ترکتازی چرا گوئی رفیق
پاسخ را حواله خواهم داد به انصاف خود و نقش آسیدعلی
دوست گرامی؛
معنی لغوی ترکتازی با استناد فرهنگ دهخدا ؛ "حمله و هجوم آوردن . بر سبیل یغما و غارت" است.
و اما از لحاظ سیاسی؛
موجوداتی که اکنون در ایران حکومت می کنند؛ 33 سال است که بشیوه مغول ها و عرب ها ("حمله و هجوم آوردن . بر سبیل یغما و غارت") ایران را بخاک و خون کشیده اند و این اصطلاح بیانگر دقیق ماهیت هسته سفت قدرت سیاسی در شرایط امروز ایران است.در دفاع از کابرد این اصطلاح، باید گفت که کاربرد آن به حفظ حافظه تاریخ ملت ایران یاری می رساند و کمک می کند تا جنایاتی که در این سرزمین رخ داده است به طاق نسيان سپرده نشود.
برایت آرزوی تندرستی، شادی و ایراندوستی دارم.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای اقبالی لطفا می توانید توضیح دهید که "ترکتازی" جیست؟ من شخصا بکارگیری چنین اصطلاحاتی را صحیح نمی دانم.

نوشته شده توسط: ناشناس

به قول نویسنده : آن که حساب پاک است از محاسبه چه باک است!!! خب بگذارند یک بار برای همیشه این موضوع روشن شود. همان گونه که در حقوق فردی، می توان از دادگاه اعاده حیثیت کرد در این مورد هم در صورت تائید کذب ادعای امارات می توان اعاده حیثیت حداقل در نزد افکار عمومی دنیا کرد و برای همیشه از این گونه ادعاهای همسایگان در نزد افکار عمومی بیمه شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

توهم توطئه و تجزیه، خواب را از چشمان خیلی از این گونه افراد گرفته، در نظر ایشان تمام دنیا و همسایگان ایران در حال توطئه و تلاش برای تجزیه ایران هستند!!! به همین دلیل است که چماق را همیشه بالای سر ملیتهای ایرانی هم نگه داشته اند که نکند با همسایگان هم صدا شوند!
اگر شعور سیاسی افراد مورد اشاره ایشان بدان گونه که ایشان بیان کرده اند رشد کرده است، این را هم بداند که شعور سیاسی ملیتهای ایرانی هم به گونه ای رشد کرده که دیگر فریب شعارها و تظاهر این گونه افراد را نخوردند و در پی هویت خود باشند!

نوشته شده توسط: ناشناس

""" توضیحی پیرامون وضعیت آچمز """ زمانیکه نیروهای سیاسی """ مدافع سیستم """ و """ مخالف سیستم """ از یک جنس باشند، کنش‌ها و واکنش‌های آنان "" منجر به بازتولید همان نظام حاکم سیاسی سیاسی "" می‌‌شود که خود این افراد با آن مخالفند. ماندگاری نظام حاکم بر ایران و """ باز تولید استبداد " در ایران از این بعد قابل بررسی است. به همین دلیل """ بن بست """ سیستم در کشور مثل ایران نه تنها به متلاشی شدن آن نمی‌‌انجامد بلکه فرایند نیروها """ دوام سیستم """ را در یک "" وضعیت تباهی """ تضمین میکنند. فراموش نکنیم که "" شکست مهلک و فاجعه آمیز نیست، ولی‌ شکست در تغییر مهلک و کشنده است "" ، شکست در تغییر """ فرسایش درونی‌ "" شیرازهٔ یک جامعه را تسریع کرده و مانع شناخت پذیری مشکلات اجتماعی می‌‌شوند. و در چنین شرایطی، علمی‌ که """ توان فهم واقعیت را فراهم کند نمیتواند بوجود آید، قبلا نیز گفتم با این

وضعیت، ساختار‌های علم در یک جامعه، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند، "" وضعیت آچمز """ مدافعان و معارضا ن یک سیستم را به قبول "" باخت باخت "" سوق میدهد.
نوشته شده توسط: ناشناس

""" عزیزان به قسمتی از مطلب نوشته شده توسط یکی‌ از مدیران سایت ایران گلوبال نگاه کنید، افرادی این چنین جامعه ایران را به مرحلهٔ """ آچمز """ رسانده اند. این نابغهٔ دانشمند در مقاله‌شان می‌نویسند >>>>> """ واقعیت اینست که ملت ایران به آنچنان شعور سیاسی دست یافته اند که اجازه ندهند عزم ملی برای خاتمه دادن به ترکتازی رژیم اسلامی مورد سوء استفاده همسایگان ناباب و قدرت های بزرگ قرار گیرد."""" این شعور سیاسی شما از همین مطلب بخوبی نمایان است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

غزال مرادی گرامی، شعر شما توسط آ.ائلیار در بخش فرهنگ و هنر تنظیم شد و جمله ی اضافه شده به شعر مبنی بر اینکه «شعر سروده شماست و خوانندگان آنرا مطالعه میکنند» ، با وجود نام شما در آغاز مطلب، غیر ضروری تشخیص داده شده و حذف گردید. شعر زیبای «آنقدر کال» از توانایی خوب سراینده خبر میدهد؛ امیدوارم سروده های دیگر شما را هم در این صفحه مطالعه کنیم. اگر نظر خاصی داشته باشید لطفاً ما را آگاه کنید. با احترام.

نوشته شده توسط: ناشناس

همه ی فارس ها؟؟؟
به نظر من اپیدمی قوم گرایی تو همه ی ایرانیا وجود داره و نه فقط فارس ها

نوشته شده توسط: ناشناس

مسولین محترم وب سایت ایران گلوبال ، از اینکه بسیار مراقب هستید تا مبادا کسی کمتر از گل به این حضرت نژادپرست و افاضاتشان نگوید، و در عوض چشمان خود را به توهینهای و تهدید به نسل کشی علنی ان بسته ید (که چه عرض کنم، بلند گوو مبلغ آن هم هستید)نهایت تاسف را دارم.لازم به شرح نیست ، که اگر به جای کلمه "ترک آذری " در دشنام نامه این فرد نام " یهود" ذکر شده بود، هرگز جرات انتشار آنرا نداشتید.که البته هر نوع نژادپرستی بر علیه هر ملتی محکوم است .البته من در تمامی کامنتهایم نهایت ادب را رعایت کرده ام، اما این تخریب شخصیتم را از طرف شما فراموش نمیکنم .لذا از این لحظه تا زمانی که ایران گلوبال بلندگوی افرادی مانند کرمی است، ان را تحریم میکنم.و از تمامی انسانهای با شرف خواهش میکنم در این تحریم به من بپیوندند. ستار فرزند آزربایجان

ضمنا من در مقاله آقای اژدر بهنام کامنت گذاشته بودم، آقایان مبادی اداب، چر اینجا این پیام را ذکر کردید؟ جز برای تخریب شخصیت من . خدا حافظ برای همیشه