رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آقای توکلی، با درود
براستی آیا، این نوشتار، "دیاگرام وابستگی زبانها در ایران امروز" حتّی در ردیف پانزدهمین پر بیننده ترین مقالات در سایت ایران گلوبال نیست ؟ . گرچه چنین مسئله ای نقشی را برای بازی نمکیند. من میدانم که شما با مسائل سایت و تنظیم آن بسیار درگیر هستید، امّا من با قبول مقاله گذاری بطور مستقیم در سایت امیدوارم بودم که از این به بعد روش کار بدون اصطکاک پیش رود، ولی ظاهرأ این بی نظمی در مورد مقالات من همچنان ادامه دارد، این فقط یک تذکر بود و احتیاجی به پاسخ دادن و یا گذاشتن آن در سایت درونی از سوی شما نیست. با سپاس.

نوشته شده توسط: ناشناس

خیلی مغرضانه و متعصبانه نوشته اید... مملکت رو داره آب میبره تو داری به این و اون گیر میدی.... خوب میشد کمی هم عملگرایی رو از رضا پهلوی یاد می گرفتی و مفهوم همگرایی سیاسی رو در این دوران بحرانی درک می کردی!!!

نوشته شده توسط: ناشناس

این عادت شده که هرکسی که یک گوشه دنج از عالم خود را کسی حساب کند و از زبان مردم برای مردم حرف بزند. نه شما کاره ای هستی برای مردم ایران حرف بزنی نه الاهه خانم. حرفهایتان را بزنید خواننده هایتان را ابله فرض نکنید. مثلا فرض کنید فردا مردم ایران بخواهند با توجه به سابقه برای اداره امور ایران یک شاهزاده را انتخاب کنند یا شمارا ، آنهم مردمی که نه نام شمارا شنیده اند نه نام خانم الاهه را. فکر می کنید جه کسی را انتخاب خواهند کرد؟ آنهم مردمی که شاهرگ دارند.

نوشته شده توسط: ناشناس

کاربر گرامی...، ایراندوست،...● از همکاری و از گذاشتن کامنت ها و از شیوهءِ اطلاع رسانی بدون غرض و علمی و با پشتوانه و منطقی شما سپاسگزارم. من فکر میکنم که جامعهء ایرانی در حال تکمیل عصر ناتمام ماندهء مدرنیته میباشد که بارآوری و و به سرانجام رساندن این پروسهءِ تاریخی و تکاملی بدون دوران روشنگری بدون مرز امکان پذیر نبود و نیست، وجود افرادی مانند شما باعث خواهد شد که پرده ها برای رسیدن و نزدیک شدن به واقعیّت ها زودتر کنار زده شوند و این مسیر سنگلاخی با شتاب بیشتری سپری شود ● .....

● در مورد دیاگرام و داده های زبانی در ایران من تا کنون چندین نمونهء آنرا رسم کرده ام که همهء آنها با آمار ی که خودم با کمک دوستان تهیّه کردم چندان تفاوتی ندارند، اختلافات در حد یا 1 تا 2 درصد هستند. ● لینک هایی را که شما و سایر کاربران داده اند را هم ثبت و آرشیو کرده ام، و اگر شما دوست دارید که دیاگرام خاصی رسم شود، لطفأ آمار و رقم داده های وابستگی زبانها را در همین سایت درونی ایران گلوبال بگذارید، تا آنرا رسم کنم و در آرشیو بخش قومی ملّی همین سایت ایران گلوبال آرشیو و نگهداری شود. ● امّا باید عرض شود که در آمارهایی که سی – آی فاکتبوک و کنگرهءِ آمریکا انتشار داد ه اند، تا اندازهای مشکل دارم، بله اگر جمعیّت تُرکان آذری، با ترکان قشقایی و ترکمن ها از 16 درصد تا 18 درصد جمعیّت سراسری ایران باشد، میتوان آنرا پذیرفت، امّا به تنهایی جمعیّت ترکان آذری 16 تا 18 درصد قابل بحث جدی میباشد، نکتهء دیگر اینکه، در مورد ملّت فارس، و زبان پارسی است که در این نمودارها آمده است، با جغرافیایی سیاسی و محیط زیستی هخامنشیان هماهنگ نیست، من معتقدم که ملّتی بنام فارس در ایران وجود ندارد، و اگر هم باید وجود داشته فقط در استانهای غرب، جنوب غربی و جنوب کشور هست، و زبانی را که امروز فارسی مینامند زبان پارسی دوران هخامنشی نیست، به عبارتی دیگر تمام گویشهای ایرانی که پروسهء کامل زبان فارسی امروز را طی نکرد ه اند ( پارسی میانه) که این گویشها را" پارسی سره" مینامند به زبان پارسی دوران هخامنشی نزدیکتر هستند، برای به بحث گذاشتن این موضوع در فرصت مناسب، مقاله ای تهیّه خواهم کرد که سرزمین پارس کجاست و در حقیقت پارسی چه کسانی میتوانند باشند. ● در پایان متأسفانه مردم تُرک آذری و در مجموع تُرک تبار با فرهنگ و جهان بینی خاصی که دارند، در جهان پیرامونی امروز دیگر دوستی برای خود باقی نگذاشته اند، در آلمان به یک مشکل اجتماعی فرهنگی و سیاسی مزمن و آشکار دامن زده است، من معتقدم که در ایران برای پیش گیری از خون ریزی بین ایرانیان و مردم تُرک تبار، مناسب و خردمندانه هست، که از همین امروز ملّت ایران با جدایی آنها در سرزمین اردبیل و آذربایجان شرقی موافقت کنند، گذر تاریخ ثابت کرده است که مردم تُرک با دگر مردمان نمی توانند زندگی مسالمت آمیز داشته باشند، این مردم قدر احترام را نمیدانند،● نمونهء بارز آن همین سایت ایران گلوبال و آقای کیانوش توکلی است، که این سایت را در اختیار این مردم گذاشت، و آقای توکلی بطور یکطرفه از آنها طرفداری کرد و میکند، ولی ببینید، دست آخر از آقای توکلی چگونه و با چه زبان و فرهنگی سپاسگزاری کردند، این مردم در روز مبادا اگر بتوانند گورستانهای گذشتگان ما را هم خراب خواهند کرد، کسی که امروز سنگها و نقشه و پلانها و خرابه های و شهری بجا مانده از تخت جمشید را انکار میکند، قصد نسل کشی مانند دو میلیون ارمنی و 50 هزار نفر کُرد ایرانی تبار را دارد، ناسیونالیسم ایرانی هم در اوج خود دارد شعله ور میشود. ● وظیفهءِ اساسی ما مبارزهء پیگیر بر علیه اسلام سیاسی این اسلحه و شمشیر تُرک تباری در ایران و در ترکیه و در خاورمیانه است،● مشارکت دادن و محور قرار دان اقوام ایرانی از جمله کُردها در سیاست گذاری کلان کشوری و به حاشیه راندن فرهنگ و سیاست تُرک تباری، برجسته کردن ایران قبل از اسلام، آثار باستانی از جمله آذرگشسب در آذربایجان که از لحاظ باستان شناسی و معماری و در شناخت مردم شناسی کمتر از تخت جمشید نیست،● تأکید و تکیه بر دست آورهای ساختارهای سیاسی مدرن بر اساس دیدگاه لیبرال دمکراسی و حقوق بشر میباشد،....
نوشته شده توسط: ناشناس

به قول مارکس در بوران مبارزه، بورژوازی و خرده بورژوازی نشان خواهد داد که اهل مبارزه نیست و آرزوی شاه و شیخ و خان خواهد کرد .این تیپ ها خودشان را بدون دلیل قاتی نیروهای چپ کرده بودند و حالا ماهیت اصلی خود را نشان میدهند . در تاریخ یکبار هم حکومت جمهوری به سلطنت باز نگشته است . جای اینها زباله دان تاریخ است . چون اینها از مردم عوام نیز عقب افتاده تر هستند .

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب لاچین گفتید:
"همان طور که احترام به فرهنگ شما و رخش رستم و سیمرغ واجب است , احترام به فرهنگ و سمبل ترکان هم به همان اندازه واجب است...چنانکه نظامی گنجوی می گوید...(( پدر بر پدر مر مرا ترک بود.... ز فرزانگی هر یکی گرگ بود )) "
این بیت مال نظامی گنجوی نیست و هرگز در دیوان او وجود ندارد. ..نظر نظامی در مورد گرگها در این ابیات راستین دیده میشود:
به وقت زندگی رنجور حالیم که با گرگان وحشی در جوالیم
---
روباه ز گرگ بهره زان برد کین رای بزرگ دارد آن خرد
---
پیامت بزرگست و نامت بزرگ نهفته مکن شیر در چرم گرگ
جنالب است که شما میگویید زبان فارسی را میدانید. چگونه گرگ را با ترک قافیه میسازید!
http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/nezamiquickfarsi.htm

انتساب یک بیت به نظامی گنجوی

یکی از پژوهشگران جمهوری آذربایجان بیتی را به نظامی منسوب کرده که از دید فنی (قافیه) نادرست است و در هیچ نسخهٔ خطی وجود ندارد. همچنین در ادبیات پارسی و فرهنگ ایرانی همواره گرگ جانوری خونخوار و دَدمنش به شمار آمده‌است. بیت جعلی مورد نظر(که بدون هیچ بیت پیشین و پسین جعل شده‌است) چنین است:


پدر بر پدر، مر مرا ترک بود به فرزانگی هر یکی گرگ بود




نظامی در ابیات راستینش نیز گرگ را حیوانی نادان و وحشی معرفی می‌کند و آن را کمتر از شیر و روبه می‌داند:


ز آن بر گرگ روبه راست شاهی که روبه دام بیند گرگ ماهی




یا:
به وقت زندگی رنجور حالیم که با گرگان وحشی در جوالیم




یا:
پیامت بزرگست و نامت بزرگ نهفته مکن شیر در چرم گرگ




یا:
روباه ز گرگ بهره زان برد کین رای بزرگ دارد آن خرد
..

برای آگاهی بیشتر:
http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/nezamiquickfarsi.htm
نوشته شده توسط: ناشناس

اقای موحدی باز مقاله ای دیگر برای کوبیدن رضا پهلوی.
چرا شما و دیگران به مقاله اقای واحدی(هم پیما نان خط امامی تان) مشاور کروبی از متهمان کشتار دهه
شصت که بجای اینکه از مسعو لیتهایش در ان دوران بگوید جوابی نمی دهید؟که
باز می خواهد ما را به دوران طلاعی بر گرداند.
تفکراتی که با تخریب دیگران و حذف گزینه ها اغاز میشود به کشتار دهه
شصت می انجامد.
قسم نخوردن به قران توهین به ایرانیان
مسلمان نیست جهت جلو گیری از کشتار مجدد دهه شصت است.

نوشته شده توسط: ناشناس

چقدر سخنان تکراری.. صدها بار نظیر اینها را شنیده ایم و هرکس برداشت خودش را دارد و مخالف پادشاهی و موافق آن و جمهوریخواه دیگر نیازی به «روشنگری|» آنهم از نوع یک جانبه اش ندارند. شما از هنگامی که چشم باز کرده اید نام کریمپور شیرازی و یک افسانه آتش زدن او توسط اشرف پهلوی را از این و آن شنیده اید که هرکدام مخالف پهلوی ها بوده اند. آیا اصلا قضیه را تحقیق کرده اید که چیست؟ آیا دوتا مقاله از کریمپور شیرازی خوانده اید؟ مگر هرکس با پهلوی ها مخالفت کرده و آسیب دیده حتما آدم عاقلی هم بوده؟ اگر یک نفر مقاله های کریمپور شیرازی را به شیوه ای که اساس آن بهم نخورد به روز کند و به دست شما بدهد یکضرب خواهید گفت که با یک روانی طرف هستید. اگر قدرت تصور کردنش را داشتید خود میتوانستید این آدم روانی را بشناسید. ادامه..

او در زندان بوده و خود را به آتش میکشد که او را به بیمارستان برسانند که از آن طریق فرار کند. در بیمارستان فریاد میکشد که اشرف پهلوی با دیگران آمده اند روی من بنزین ریخته اند و مرا آتش زده اند و دور من رقصیده اند. اگر کسی به این سخانان ابلهانه باور داشته باشد من در عقل و یا در بیطرفی او شک خواهم کرد که امیدوارم شما دومی باشید. و این درحالیکه دربار اصلا این دیوانه را آدم حساب نمیکرد که بخواهد بیش از زندان مجانی افتخار یک پس گردنی را به او بدهد.
و باز در مورد «دق مرگ» شدن مصدق.. والله مصدق تقریبا هم سن و سال همین جنتی خودمان بود که از دنیا رفت چرا میخواهید قضیه را آبدار تر کنید. این که روش یک پژوهشگر نمیتواند باشد. استبداد، نقض حقوق بشر و فساد تنها در پهلوی ها نبود بلکه در بند بند وجود ما ایرانی ها هست و نیاز به زمان دارد تا برطرف شود. زیاد به جمهوری آینده تان امیدوار نباشید. مردم کشورتان را کسانی مثل شما تشکیل نداده اند. مشت حسن بقال و حسین کفاش و فلانی کارمند بانک و فلان دهقان و دیگری و دیگری تشکیل داده اند که غالبا نه کتابی خوانده اند و روزنامه ای. مردم شما متوسط روزی سه دقیق روزنامه میخوانند. خوابت خیر باشه اگر با این مردم روی دمکراسی را در زمان حیات ات ببینی چه پادشاهی اش و چه جمهوری اش. اما در پادشاهی امکان استبداد کمتر هست چرا که نفع آینده مونارکی و پادشاهی در حفظ حقوق مردم نهفته است و این تفاوت دارد با رئیس جمهوری که چهار سال بعد چه بسا دشمنش روی کار بیاید که پس از رسیدن به این مقام او را به دادگاه فرمایشی بکشد. شب دراز است و قلندر بیدار.. جای شما بودم اینقدر با اطمینان از کارآیی نظام جمهوری و ناکارآیی نظام پادشاهی سخن نمیگفتم. من یکی پس از 33 سال تجربه به این رسیده ام که نظام بد پهلوی در مقایسه با نظامهای بسیار بدتر مشابه جمهوری در منطقه ما یک نعمت بود و اگر همه چیز به دوران سابق بازگردد.. یعنی به همان اندازه شکنجه و فساد و عدم رعایت حقوق بشر باید از خوشحالی پر بگشاییم.. بیشتر از این هم من نمیخواهم و حاضر نیستم جمهوری ادعایی شما را آزمایش کنم. البته.. این حد اکثرش بود. تصور نمیکنم که رضاپهلوی اگر هم بخواهد بتواند دیکتاتروی کند. اما مسعود رجوی چرا. بنیصدر بعله.. و دیگری و دیگری همه به نام حفظ حقوق جمهور مردم حق مردم را پایمال خواهند کرد.. ایرانی چنین است تا دهه ها بگذرد.
نوشته شده توسط: ناشناس

در هر حال بنابر آمار سی-آی فاکتبوک..
تعداد ایرانی-زبانان ترکیه بیشتر از ترک-زبانان ایران است:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/tu.html
تازه گویش/زبانهای فارسی در مجموع حدود 70% جمعیت ایران هستند.. اگر زبانهای کردی/بلوچی را که همریشه هستند را به آن اضافه کنید ، 80%+ جمعیت ایران میشود.
بنابراین آقای کرمی تنها کافی بود که به همین آمار تازه سی-آی فاکتبوک یا آمار کنگره آمریکا اشاره میکردند.
آمار دانشگاه کلومبیا (مرکز تحقیقات خلیج فارس) نیز کم و بیش همین است:
http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg
که با دیاگرام جناب کرمی همخوانی دارد.
البته نمیدانم چرا ایشان به اینها حداقل استناد نمیکنند زیرا اینها منابع معتبر جهانی هستند..بویژه سی-آی فاکتبوب..

نوشته شده توسط: ناشناس

چهار آمار را دوباره نشرح میدهم..کاری به مقاله جناب کرمی نداردم..اما آمارهایش بنابرسایتهای معتبر فراوان در مورد جمعیت ترکزبانان درست است.

نقشه کاملا درست است... اول سایت اتنولاج حدود ترکی آذربایجانی را در ایران 11 ملیون میداند. دوم سایت اتنولاج هرگز آمارگیری در ایران نکرده است. سوم سایت اتنولاج تخصصی در آمارگیری ندارد و حتی دست اندرکاران آن فارسی نمیدانند و یک موسسه مسیحی هست برای ترجمه کتاب مقدس. چهارم آمار بر اساس آمار استانی موجود است و حدود جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی همان 7 ملیون نفر است. اما آمار فوق آقای کرمی بنابر اساس چند آمار دیگر درست است: آمار سی-آی فاکتبوک آمار کنگره آمریکا آمار تحقیقات دانشگاه کلومبیا در رابطه با خلیج فارس یک آمار دولتی و بلاخره, آمار استانی هم کم و بیش همین را میگوید. هرکدام از اینها را اینجا شرح میدهم. اما آمار سی-آی فاکتبوک که تا سال 2010 حدود آذربایجانیها را 26% مینوشت امروز همان 16% مینویسد. بنابراین میتوان گفت که حدود 80% مردم ایران به یک زبان ایرانی سخن میگویند (از آن 80% هم حدود 80% به زبان فارسی) و بنابراین مدل کثیرالمله برای ایران درست نیست. 1( برای آمار سی-آی فاکتبوک: https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html Persian 61%, Azeri 16%, Kurd 10%, Lur 6%, Baloch 2%, Arab 2%, Turkmen and Turkic tribes 2%, other 1% (2008 est.) سی-آی فاکتبوک از همه کارش درست-تر است. زیرا آنها باید اطلاعات دقیق به مقامات امنیتی آمریکا بدهند. همچنین و مهمتر, آنها از خود دولتمردان ایران و غیره که نظمی ندارند, خیلی بهتر میدانند کدام آمار درست است. بنابراین آمار سی-آی فاکتبوک حدود هشتاد درصد مردم ایران را ایرانی-زبان (یا همان قوم ایرانی) نشان میدهد. 2( برای آمار کنگره آمریکا: http://lcweb2.loc.gov/frd/cs/profiles/Iran.pdf The main ethnic groups in Iran are Persians (65 percent), Azerbaijani Turks (16 percent), Kurds (7 percent), Lurs (6 percent), Arabs (2 percent), Baluchis (2 percent), Turkmens (1 percent), Turkish tribal groups such as the Qashqai (1 percent), and non-Persian, non-Turkic groups such as Armenians, Assyrians, and Georgians (less than 1 percent). Persian, the official language, is spoken as a mother tongue by at least 65 percent of the population and as a second language by a large proportion of the remaining 35 percent 3( آمار و بخش دانشگاه کلومبیا و مرکز تحقیقاتی خلیج فارس: http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg در این نقشه بوضوح تعداد زبانهای ایرانی در سمت راست همان 80%+ هست. به علاوه این, به آمار دولتی ایران در سال 2001 اشاره میکند که در آن آمار حدود 68% از جمعیت ایران زبان فارسی را زبان اول خود معرفی کردند. 4( دولت ایران هم چندین آمار متنانقض دارد که یکیشان اینجا میگوید: http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068 "اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند." این آمار سال 1365 تنها آماری است که دولت ایران در مورد زبان انجام داده است. بخشی از این آمار در این صفحه آمده است: (Farhad Nu’mani, Sohrab Behdad, Class and Labor in Iran: Did the Revolution Matter?, Published 2006, Syracuse University Press, 2006) یعنی از آن زمان تا بحال دولت ایران هیچ آمار سراسری دیگر انجام نداده است و هرچه دیگر از ایران بیاید, یک حدس است. پنج) اما در مورد برخی از شهرها آمارهای دقیقی وجود دارد در مورد تهران نیز آمارهای دقیقی انجام شده است: http://www.tabnak.ir/fa/news/133668 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8909091131l http://www.aftabnews.ir/vdchimnzw23nzid.tft2.html http://www.jahannews.com/vdcgw39qzak9tn4.rpra.html یا همدان http://web.archive.org/web/20080512233242/http://www.hamedanpolitic.ir/Group.aspx چکیده: "شهرستان همدان با قدمت تاريخي كهن مركز استان مي باشد و بر اساس آمارگيري سال 75 داراي 563466 نفر جمعيت است . اكثريت فارسي زبانان در اين شهرستان سكونت دارند بطوري كه حدود 80 درصد فارس, 12 درصد ترك , 5 درصد لر و لك و 3 درصد كرد ساكن اين شهرستان مي باشند ." یا خراسان شمالی: http://www.ivo-nkh.ir/news/show_detail.asp?id=74 به طور کل کردها ۳۷ درصد ترکیب جمعیت استان را تشکیل می‌دهند.فارسی‌زبانان ۲۹ درصد، ترک‌‌زبانان ۲۷ درصد و ترکمن‌ها ۵ درصد و اقوام عرب و بلوچ و لر نیز در این استان سکونت دارند. نتیجه:بنابراین هرچند دولت ایران آمار دقیقی ندارد, اما آمار استانی و دو آمار انجام شده 1375 و تهران کافی است که نشان بدهد که حدود 80% مردم ایرانی-زبان هستند. اینها آمارهای انجام شده میباشند (با تاریخ دقیق و زمان و غیره). من هم شکی ندارم که اولین کاری که در مقابل پانترکیستها باید کرد همین آمارگیری است. اینها ادعا میکنند که مناطق بیجار/گروس کردنشین یا شهر همدان فارسی-زبان و غیره "ترک" هستند که نادرست است و اغلب مردمان این مناطق غیرترک هستند. اما خود آمار سی-ای فاکتبوک که متخصصانی در این مورد دارد, از همه باید دقیقتر باشد. نکته جالب اینست که در سال 2010 حدود ترکزبانان در ایران در این آمار همان 26% ذکر میشد ولی امروز در سال 2012 شانزده درصد ذکر شده است که تطبیق میکند با آمار استانی. آمارهایی هم که پانترکیستها میاورند هیچکدام انجام نشدند و تنها حدس/گمان است.. مانند چیزی که صالحی برای خایه-مالی در ترکیه گفت که با آمار دقیق دولتی (مانند آمار استانی و آمار سال 1365 که انجام شده است و فرمش هست) تفاوت اصلی دارد. نکته مهم اینست که تنها آمار جمعیت استانی کافی است که نشان بدهد که حدود 80%+ مردم ایران به زبانهای ایرانی تکلم میکنند. خلاصه ایران را نمیتوان "کثیرالملله" دانست زیرا سه گروه اصلی در آن وجود دارد: ایرانی-زبان, ترک-زبان و عرب-زبان. و نسبت ایرانی-زبانان همان 80% است. این مردمان ریشه واحد و زبان با ریشه واحد و تاریخ واحد دارند و نمیتوان برای نمونه لر را از مازندارنی را کرد را از تالش یا اصفهانی را جدا از بوشهری کرد..زیرا همه اینها زبانهای ایرانی وابسته به دوران ساسانی را تکلم میکنند. نکته جالب دیگر نیز اینست که تعداد ایرانی-زبانان (کردها/زازاهای) ترکیه بیشتر از ترک-زبانان ایران (ترکمن/قشقایی/ترکی آذری/کازاخی..) در ایران است.این را آمار سی-آی فاکتبوک به وضوح نشان میدهد http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg

---

در ضمن آمار انتولاج که اعتباری ندارد در سال 1996 این بوده است:
http://www.christusrex.org/www3/ethno/Iran.html
و حالا هم شمار آذریها را نیز 11 ملیون نشان میدهد..

این آمار اتنولاج به هر حال یک آمار تخمینی است و موسسه آن اعتباری در آمارگیری ندارد.. در واقع سی-آی فاکتبوک را میتوان مهمترین آمار در این موارد دانست که آنها نیز شمار ترکزبانان ایرانی را 16-18% میدانند.
نوشته شده توسط: ناشناس

جناب قنبری
اتنولاج سایت معتبری نیست. این هم نسخه 1996 آنها:
http://www.christusrex.org/www3/ethno/Iran.html
که بوضوح نشان میدهد زبان فارسی حداقل نصف جمعیت است. اما نکته مهم اینست که سایت اتنولاج که بازیچه پانترکیستها هست، هیچ تخصصی در این کار ندارد و یک سایت برای مسیونوریهای مسیحی هست. حقیقت اینست که آمار سی-آی فاکتبوک سال 2012 بوضوح آمار ترکزبانان را 16% نشان میدهد. در سال 2010 این آمار 25% بود ولی با بررسی بیشتر، آنها به 16% رسیدند. آمار استانی در ایران هم همین را میگوید. در مطلب بالا 13:57 - 2012/07/06 من چهار آمار اوردم..آمار کنگره آمریکا و سی-ای فاکتبوک و غیره ربطی به "لابگیری فارس" ندارند. اگر لابیگری شده باشد، همان آمار اتنلاج هست که بین سال 1996 تا 2000، شماره فارسی-زبانان را ده ملیون کاسته است. در هر حال، آمار جناب کرمی با آمار استانی ایران همخوانی کامل دارد.

نوشته شده توسط: ناشناس

http://i.imgur.com/UilTq.jpg

جناب آقای کرمی لطفاً در نسخه‌های جدید مارتون از آمار وبسایت اتنولوگ بخوبی بهره ببرید

آمار گویش وران ترکی آذربایجانی در سال ۱۹۹۷ بیست و سه‌ میلیون و پانصد هزار نفر یعنی‌ بیش از ۳۵ درصد ذکر شده و زبان فارسی‌ بیست و دو میلیون یعنی‌ حدود ۳۲ درصد ذکر شده است. حالا انتخاب با شماست یآا این آمار قبول کنید یآا قبول کنید در این بین نسل کشی‌ صورت گرفته و یآا لابیگری خاصی صورت گرفته

در ضمن دست شما درد نکنه دیاگرام هایتون قشنگ شده

http://web.archive.org/web/20060104085824/http://www.ethnologue.com/sho…

نوشته شده توسط: ناشناس

پاسخ پانترکیستها در مورد زبان فارسی و ریشه آن و تعداد افعال و غیره در اینجا داده شده است:
http://web.archive.org/web/20100811190846/http://azargoshnasp.net/Pasok…
ParsipanTurkistha.htm

اما ادامه دهم در مورد زبانهای ایرانی.

ادامه نظر...:
جناب لاچین
زبانهای خانواده ایرانی یک دسته از زبانهای شناخته شده در جهان هستند همانطور که زبانهای ترکی یک دسته از زبانهای شناخته شده در جهان هستند.
میتوانید در گوگول بجویید:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%
D8%A7%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C
یا اگر ویکیپیدا را قبول ندارد در گوگل بجویید:
iranian languages

در مورد فعل زبان فارسی هم اشتباه میکنید:
http://web.archive.org/web/20100811190846/http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/Zab
anParsipanTurkistha.htm

حدود دوهزار فعل سادهٔ فارسی که در ادبیات فارسی بکار رفته، در کتاب «فهرسهت فعل‌های فارسی» توسط محمد بشیر حسین گردآوری شده‌است:http://archive.org/details/AListOfPersianVerbs
و کتاب تازه نیز اخیراَ در فعل زبان فارسی چاپ شده است که حدود 600+ از آنها آمده است:
ساختارهای وندی مشتق‌های فعلی نویسنده: دکتر محسن حافظیان (Mohsen Hafezian) ناشر: نشر گل آفتاب، مشهد و انتشارات مولتی‌ساژ کانادا سال: بهار ۱۳۸۸
ضمن اینکه فعل در فارسی پنجگانه است:
فعل ساده: فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه نباشد.
فعل پیشوندی: فعلی است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته شده باشد.
فعل مرکب: فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده شاخته شده و یک معنی کامل را برساند.
عبارت فعلی: فعلی است که به صورت دسته‌ای از کلمه هاست و معمولا حرف اضافه نیز دارد.
فعل لازم یک شخصه: فعلی که مفعول پذیر نیست و بیشتر بصورت اول شخص بکار می‌رود و بجای شناسه یکی از ضمایر متصل ّم، ّت، ّش، ِمان، ِتان، ِشان، شخص فعل را نشان می‌دهد که به آخر اسم قبل از فعل اضافه می‌شود

زبان ترکی استانبولی یک زبانیست که تنها 80 سال تاریخ دارد.. میتوانید در این مورد به اینجا نگاه کنید:
http://web.archive.org/web/20100811190846/http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/Zab
anParsipanTurkistha.htm

در لینک بالا نگاه کنید, تمامی موارد خرده-گیریهای پانترکیستها مورد بحث قرار گرفته است (و استفاده بد آنها از مقاله دکتر باطنی را نیز گوشزد کردم):
یک) افعال زبان پارسی و خرده‌گیری پان‌ترکیستها
دو) بحثی دربارهء صرف فعل در زبان علمی فارسی
سه) ریشه‌ی زبان پارسی و لاف پان‌ترکیستها 18
چهار) تحریف سخن دکتر باطنی.. 22 و داریوش آشوری
پنج) برتری زبان فارسی بر ترکی یا بر عکس یا هیچ؟

در ضمن زبانیکه بقول شما 30 هزار فعل دارد (که یک آمار دروغ است و لطفا تمامی این 30 هزار فعل را فهرت کنید) ..هرگز بدرد بشر نمیخورد. زیرا زبانهای خوب و روان , زبانهای ساده هستند مانند انگلیسی یا فارسی..
خلاصه پاسخ شما به طور کلی در اینجا داده شده است:
http://web.archive.org/web/20100811190846/http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/Zab
anParsipanTurkistha.htm
بویژه به بخش: "بحثی دربارهء صرف فعل در زبان علمی فارسی"

آثار ادبیات فارسی جهان بسیار شناخته شده اند و هرگز نمیتوان زبانهای مختلف ترکی (اعم از استانبولی که هشتاد ساله است یا ترکی آذری یا کازاخی یا قرقیزی و غیره) را با زبان فارسی در اثر در تمدن بشری مقایسه کرد.
نوشته شده توسط: ناشناس

پس آمار سی-آی فاکتبوک درست تعداد آذری-زبان ایران شانزده درصد میداند. روشن نیست چرا پانترکیستها از آقای کرمی سند میخواهند. یکی از پانترکیستها هم به کسانی مانند پورپیرار/غیاث آبادی "دکترا" داده است (که دکترا هم ندارند). فارغ از اینکه در منابع آکادمیک جهانی, اصولا این دو نفر هیچ وزن علمی و مقاله علمی ندارند و کسی نیازی ندارد چیزی به شما "تورکها" ثابت کند زیرا تاریخ ایران در صدها دانشنامه جهانی ثبت هست و استادان فراوانی در دانشگاه-های جهان آن را تایید میکنند. بلکه زمان دوران هخامنشی حتی نام یک ترک در تاریخ نبوده است!

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب قاراغلی
گویشوران زبانهای مختلف ترکی(ایغوری و قرقیز و استانبولی و کازاخ و اوزبک..) حدود صد و شصت ملیون هستند که همان تعداد گویشوران زبانهای ایرانی هست (فارسی+بلوچی+پشتو+کردی+تالشی..). در ضمن شما نمیتوانید گروه-های متعدد مانند قرقیز و اوزبک که همین یکسال پیش خون همدیگر را میریختند را یک قوم بنامید و زبان هر دو را "ترکی" بنامید. بلکه خانواده "تورکیک" هست. در مورد جمعیت و ترکیب ایران هم اتفاقا منابع خارجی همنظر آقای کرمی هستند. بنگرید به پیام من در بالا:
http://www.iranglobal.info/comment/3219#comment-3219
آماری سی-آی فاکتبوک درست همنظر جناب کرمی هست.

در ضمن خنده-دار است که یکی از این پانترکیستها لقب دکتر به کسانی مانند پورپیرار/غیاث آبادی میدهد که دکترا ندارد! و سپس به پروفسورهای خارجی خرده میگیرد!

نوشته شده توسط: ناشناس

کاربران گرامی آلیار..... .... Lachin …..●…1 - به کاربر گرامی ..آلیار... وقتی افرادی مانند ناصر پوپیرار و یا غیاث آبادی را شما سمبل تحقیقی خود انتخاب میکنید، این شک بوجود می آید که نکند شما هم مانند این افراد مأمور اطلاعاتی نظام جمهوری و نورچشم علی خامنه ای هستید ؟ امّا از آنجا که من بر نظریه اثباتی و راسیونال تأکید دارم، مجبور هستم اگر شما هم عضو این گروه و فرستاده ویژه نظام اسلامی باشید، در پاسخ شما کامنتی کوتاه بنویسم .....

کاربران گرامی آلیار..... .... Lachin …..●…1 - به کاربر گرامی ..آلیار... وقتی افرادی مانند ناصر پوپیرار و یا غیاث آبادی را شما سمبل تحقیقی خود انتخاب میکنید، این شک بوجود می آید که نکند شما هم مانند این افراد مأمور اطلاعاتی نظام جمهوری و نورچشم علی خامنه ای هستید ؟ امّا از آنجا که من بر نظریه اثباتی و راسیونال تأکید دارم، مجبور هستم اگر شما هم عضو این گروه و فرستاده ویژه نظام اسلامی باشید، در پاسخ شما کامنتی کوتاه بنویسم .....2- شما ممکن هست که در رشتهءِ زبان فارسی تحصیل کرده باشید، امّا آیا از ادب و ادبیّات پارسی و دیدگاه ایرانی و از فرهنگ،ِ پندار و کردار و گفتار نیک هم پارسی هم بهر ه ای برده اید که آنها را در برخورد اجتماعی و در دیدگاه خود بکار گیرید ؟ ● 2- من مدرک گرا نیستم و مدرک گرایی جزئی از فرهنگ شرقی و جوامع عقب مانده هست که در ایران امروز بشدت رواج دارد، من به کارآیی و خلاقیّت عملی و تجربی راسیونال افراد ارج میگذارم، امّا حالا که شما مدرک خود را به رُخ من و دیگر کاربران میکشی و آنرا مانند چماقی بر سر من میکوبید، تا بشکلی بر گفته های غیر منطقی خود جامهء صحت و درستی بپوشانید و در اذهان عمومی اختلال و شک بوجود آوردید، ● من هم اگر بطور کلی از دوران پربار زندگی ام در استخدام در وزارت آموزش و پروش در ایران و از دوران حداق 33 سال فعالیّت سیاسی بر اساس دانش محوری و آموختن روزانه و با به روز کردن دانستنیها بر پایهء گذر زمان و شرایط روز با دیدگاه آینده نگری چشم پوشی کنم، ● طبق ماشین مدرک سازی شما من هم فوق لیسانس در رشتهءِ آرشیتکت ( مهندسی آرشیتکت) از دانشگاهها و محافل آکادمیک معروف آلمان هستم. تازه واحدهای انتخابی ویژه پاس شده و نتیجهء مطالعات تحقیقی مورد علاقه در این رشته و طبق کامنت قبلی 2 ترم اضافه بر این فوق لیسانس هم در این مدرک فوق لیسانس نیست،● بنا بر این تمامی نوشتارهای تاریخی، مردم شناسی، معماری، مهاجرتها، باستان شناسی، خط و کتیبه شناسی، شناخت جغرافیای زیستی و سیاسی، فرهنگ شناسی و بقیه عرصه ها که تاکنون به آنها پرداخته ام، بر اساس رشتهءِ تخصصی من بوده است ● 3- حال این شما و آقای ناصر پور پیرار و غیاث آبادی هستید، که باید پاسخگو باسید که طبق کدام تخصص و شناخت در مورد آثار باستانی، کتیبه شناشی و زبان و فرهنگ شناشی، از جمله تخت جمشید نظر میدهید ؟ شما ها که نه شناخت علمی دارید و نمیتوانید یک نقشه و پلان را بخوانید، از این حقوق بر خوردار نیستید که در چنین عرصه های حتّی صحبت کنید، تازه هر تحقیقاتی هم کرده باشید اگر ما آنرا تأیید و امضاء نکنیم بی اعتبار جهانی است. ● 4- من به صراحت اعلام میکنم تمامی ادعاهای ناصر پور پیرار و غیاث آبادی و امثال شماها همه اشتباه و دروغگویی و کلاشی و تلاش در انکار واقعیّت ها میباشد و فقط از زاویهء سیاسی نوع نظام جمهوری اسلامی و طبق خواستهء علی خامنه ای ضد ایرانی است. از این گذشته هر کسی که فارسی صحبت کرد ایرانی نیست، ● 5- حال که شما مسئلهء تخصصی و کتیبه شناسی و باستان شناسی را به میان آوردید، طبق وارد شدن به این عرصه و کسب مشروعیّت تاریخی و زبانی، مردمان تُرک تبار در قفقاز، در آذربایجان ایران و در ترکیه، باید از همین فردا این سرزمینها را ترک کنند و به دامنه های آلتایی بر گردند، زیرا مردمان تُرک در این نواحی اثار باستانی، کتیبه و سایر آثاری که روشن کند که این مردمان قبل از قرن دوازده و چهارده در این جغرافیا بوده اند وجود ندارد، این جغرافیا متعلق به مردمان ارمنی، و مردمان کُرد ایرانی تبار و دیگر مردمان دیگر هست که بوسیلهء تُرک تباران تسخیر شده است. ● 6- شما با تکیه به مدرک تحصیلی خود و با لشکر کشی از افرادی مانند ناصر پور پیرار و غیاث ابادی و با شمشیر تُرک تباری بر دوش به میدان رزم آمده اید و من ناتوان را به میدان دعوت کرده اید، من در میدان بودم و همچنان محکم ایستاده ام و خواهم ایستاد هر کاری از دست شما بر می اید کوتاهی نکنید، مطمئن باش پوزهء شما ها را تاکنون بر خاک مالیده ام و خواهم مالید،● من بار دیگر به شما هشدار میدهم کاری نکنید که ایران را برای شما به جهنم تبدیل کنم، شما در قفقاز، در آذربایجان، در ترکیه و در سایر نقاط در محاصر ه هستید، من شما و ناصر پور پیرار ها و غیاث آبادی ها و سایر سر سپردگان علی خامنه ای را به مناظرهء حضوری اثباتی در هر دانشگاه و محافل علمی در اروپا و جهان دعوت میکنم، امّا آیا شما ها جرأت دارید و یا دارای آن سواد علمی راسیونال هستید که خارج از ایران و خارج از محیط فرهنگ تُرکی با این رفتار زشت و پست خود در حضور صاحب نظران ظاهر شوید، جهان به شما می خندد.█● کاربر گرامی ..... Lachin زبان فارسی هرچه هست، زبان و فرهنگ تُرکی را تربیّت کرده است، شما برای اینکه به تاریخ تُرک تباری چشم اندازی داشته باشید باید زبان فارسی را بیاموزید، چرا که تاریخ تُرک شناسی به زبان های دیگر قابل بررسی نبود و نیست، شما برای اینکه به زبانی که امروز آنرا تُرکی مینامند تسلط و شناخت کافی داشته باشید باید زبان فارسی را بیاموزید، چرا ادب و فرهنگ و نوشتاری زبان تُرکی وابسته به همین زبان فارسی است● گذشته از زبان و فرهنگ فارسی، به تازگی کتابی به زبان آلمانی انتشار یافته که آن داستان و روایت تُرک تباری و گرگ، که ترک تباران نیمه گرگ هستند و یا گرگی آنها را تربیّت کرده است، از زندگینامهء کوروش بزرگ برداشته و یا دوزدیه شده است. تازه روایت های شما هم ریشه در فرهنگ ایرانی داد.، من به این بحث فرسایشی پایان میدهم و در میدان منتظر شماها با ناصر پور پیرار و غیاث آبادی ها هستم و برای هر گونه مناظره مجازی و حضوری آمادگی خود را اعلام میدارم.
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای پرچی زاده عزیز،
من معتقدم که جمهوری بهترین و از همه مهمتر بی دردسرترین شکل حکومت برای اجرای دموکراسی است، دردسری بنام دربار و خاندان سلطنتی و امثالهم را که در واقع خرج بیهوده می تراشند ندارد. ولی آیا محروم کردن مردم از انتخاب چنین سیستمی با دموکراسی همخوانی دارد؟ من معتقدم در فردای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی (که اخیرا به مسئله ثانویه کسانی مثل شما تبدیل شده) مردم را حتی از حق انتخاب "جمهوری اسلامی" هم نمی شود محروم کرد، چه رسد به نظام پادشاهی پارلمانی مشروطه. در اینکه من به جمهوری رأی خواهم داد، همین امروز هم هیچ شکی ندارم، ولی هر کسی را که بخواهد مردم را از یک گزینه محروم کند، یک دیکتاتور و دشمن دموکراسی در ایران می دانم. فراموش نکنید، اگر فقط مکلق کلمه "جمهوری" و "پادشاهی" را در نظر بگیریم، کارنامه جمهوری در ایران هزاران بار سیاهتر از کارنامه پادشاهی است.

پس نه انقلاب 57 مجوزی برای حذف پادشاهی است، و نه سرنگونی "جمهوری" اسلامی مجوزی برای حذف جمهوری. شما می توانید نظام پادشاهی پارلمانی را نقد اصولی کنید، ولی با نوشتن اینکه پادشاهی فی نفسه ناقض حقوق بشر است، مطلبتان را به طنز تبدیل می کنید. در مقام یک جمهوریخواه باید با کمال تأسف اعتراف کنم که بهترین دموکراسیهای دنیا در حال حاظر پادشاهی، و بدترین دیکتاتوریها جمهوری هستند. این البته باعث تأسف و سرافکندگی من به عنوان یک جمهوریخواه است، ولی دلیل نمی شود اگر واقعیت بر خلاف برداشت من است، آنرا تحریف کنم. شما در یک مقاله عملا پیشرفته ترین دموکراسیهای دنیا (انگلیس، نروژ ، هلند ، دانمارک ، اسپانیا ،بلژیک) را به نقض حقوق بشر متهم می کنید. فکر می کنید اگر این ادعا را با مردم همین کشورها مطرح کنید، چند ساعت به شما خواهند خندید؟ آرزوی من این است:
سرنگونی جمهوری اسلامی
حاکمیت مطلق صندوق رأی (تقریبا شبیه به سیستم قانونگزاری سوئیس)
انتخاب جمهوری بدون پسوند و پیشوند از طرف مردم، در رفراندومی که در آن هم "پادشاهی پارلمانی" و هم "جمهوری اسلامی" در کنار جمهوری به انتخاب مردم گذاشته شوند.

آرزوی شما چیست؟
نوشته شده توسط: ناشناس

1-همه میدانیم شرایط امروزی نتیجه افکار راسیستی ابتداروشنفکران دروغین مثل ........وحاکمان 100سال اخیرپیش آمده است.
2-شما اگربه دموکراسی اعتقادداریدچرامدل سويیس وآفریقای جنوبی ویا هند کانادارا الگو معرفی نکردید.

3-لطفابه صراحت بفرمایید شما بارسمی شدن زبان تورکی (باتعریف تورک زبانان آذربایجانی نه خودتون)وحق تعلیم وتربیت
به همه به زبان ماذریشان موافق هستید.
ضمنا این آماری که نوشتید به قدری از واقعیتها دوراست که آدم هم خندش میگیرد هم نگران افکارشما میشود.

نوشته شده توسط: ناشناس

احتمالا در اینجا از الان سروکله تعدادی کامنت گذار که در مورد هر خبری از ترکیه زود سروکله شان پیدا میشود و به طور دیفالت افسانه کشتار ارمنی ها و قصه کردهای ترکیه و حقوق بشر در ترکیه و ..... و هر چیز با ربط و بی ربط را به هم ربط میدهند و معمولا خود را یک ایرانی کورد و یا یک آذری وطن پرست معرفی میکنند پیدا می شود!

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ناصر کرمی
من هم فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دارم و حداقل 20 سال است که تحقیق و مطالعه دارم ولی باور بفرمایید تاکنون هرگز به خود جسارت ندادم که در حیث ریشه و تبار زبان و تاریخ هخامنشی -آریایی مطالبی بنویسم مبادا که مسبب انحراف و سوئ برداشت .عده ای گردد.مبادا که آمار و ارقام با حقیقت فاصله داشته باشد و مبادا در آثار من متاثر و آلوده به غرض عقیده سیاسی -اعتقادی من ملحوظ شود. . شما و امثال شما به من با همین سواد دانشگاهی حق دادید و مجوز رسمی که نواقص و عیوب زبان فارسی و جعلیات و دروغ های هخامنشی و داستان های افسانه مانند کوروش و تخت جمشید را با کمک از آثار و نویسندگان انگلیسی -یونانی-آمریکایی و با کمک از اعترافات دانشمندانی که خود فارس زبان هستند وآن هم زبان شناس با درجه تحصیلات آکادمیک عالیه دنشگاهی جمع آوری و با تمام کم و کاست احتمالی در همه جا پخش کنم

شما و امثال شما به من با همین سواد دانشگاهیم حق دادید و مجوز رسمی که نواقص و عیوب زبان فارسی و جعلیات و دروغ های هخامنشی و داستان های افسانه مانند کوروش و تخت جمشید را با کمک از آثار و نویسندگان انگلیسی -یونانی-آمریکایی و با کمک از اعترافات دانشمندانی که خود فارس زبان هستند وآن هم زبان شناس با درجه تحصیلات آکادمیک عالیه دنشگاهی جمع آوری و با تمام کم و کاست احتمالی در همه جا و سایتها پخش کنم. لذا این کار آگاهی گرانه را به شما قول میدهم که انجام دهم .اما به شما سفارشی علمی و وجدانی دیگر را یادآور شوم.
آثار ارزشمند و غیر قابل دفاع و غیر قابل انکار از سوی دکتر ناصر پور پیرار و دکتر غیاث آبادی و دانشمندان بزرگ خارجی انگلیسی را درباره کوروش وکتیبه های قلابی و تاریخ جعلی ملت فارس را بفرمایید نقد علمی کنید و اثبات این که کوروش جنایتکار و زن باره وبرده دار و... نبوده و الواح و لوحهای میخی مورد ادعای دکتر غیاث آبادی و پور پیرار.....و .الی آخر کذب محض است.
این میدان و این شما . آقای کرمی : شما نخست صحت و درستی تاریخ آریایی ,هخامنشی وکتیبه ها را به همه ترک ها و ملل دیکر ایرانی اثبات بفرمایید که هم در حوزه تخصصی ,زبانی ,شما هم هست و هم وظیفه نخست آریایی شما. بعد از آن اگر وقت و زمانی داشتید به زبان شناسی و تاریخ و کتیبه های ترکی اورخون که ا ز نواحی شمال چین و سیبری گرفته تا قلب قفقاز و اروپا امتداد دارد هم سری بزنید و تاریخ گذشته وزبان ما ترکها را به خود ما ترکها یاد دهید. اشکالی ندارد .اتفاقا ما خوشحال هم میشویم.
نوشته شده توسط: ناشناس

به شخصه جمهوری خواهم و جمهوری خواه هم خواهم ماند با اینکه تازگی وقتی مراسم خاندان سلطنتی کشورهای اروپایی را دیدم خیلی به فکر رفتم به عنوان یک ایرانی با رسوم ایرانی ولی...

دو سه نوشته میبینم از این اقا که عکس باحال خودش را هم میذاره.همه اش طولانی و پر از کلماتی که از انها برای اثبات مدعایش استفاده میکند.یاد داستانی افتادم:

میگویند عباس میرز ا که به فرنگ رفته گروهی را دیده که کایتهای ابتدایی آنزمان میپرند.گفته من هم میتوانم بپرم.گفتند نه شما نباید بپری امکانش نیست.گفته ببینید اینان میپرند برایش توضیح داده اند که اینها فرق دارند و تمرینات داشته اند شما نمیتوانی.
گفته بالاخره برای پریدن باید تمرین کنم گرنه همیشه زمین گیرم.باید اموخت.

حالا این جناب پرچی زاده اینهمه مینویسه و به معنی کلم اسمون ریسمون میبافه که بگه پادشاهی مساوی دیکتاتوری.بعد برایش مثالها میاورند که بابا دموکراسی همین کشوری که من هستم یعنی نروژ پادشاهی هست عین دموکراسی که هیچ جمهوری را رقیبش نیست.
میگوید نه ما فرق میکنیم اینها بلدند با پادشاهی پرواز کنند.عرض می کنند خب باید ما هم بیاموزیم.قرار نیست زمین گیر باشیم بلکه میخواهیم ما هم پرواز کنیم.ولی جناب پرچی زاده میگوید نچ نمی شود.

منتها سوال من اینست جناب پرچی زاده نمیفرماید ما کجا تمرین دموکراسی جمهوری کردیم که این یکی بدرد ما میخورد و آن یکی نمیخورد؟؟خب پس من خواننده در ابهام میمانم تا میرسم به جایی که در نوشته ایشان میبینم تخریب و زدن و تحقیر و ایراد نهادن بر رضای " پهلوی " شروع میشود.
پس می فهمم نویسنده مزبور نه تنها علمی ! ثابت میکند پادشاهی دیکتاتوری هست بلکه خیلی عجیب ثابت میکند رضا پهلوی هم مشکل دار است!اینجاست که معلوم می شود: نخیر جانم هدف رسیدن به دموکراسی نیست هدف تخریب و تمامیت خواهی و قلدرمابی از نوع مدرن و شیک و با بلندگوی دموکراسی میباشد.

میسر نیست پسرم.اگر جنابعالی از مصدق نامی شنیده ای بنده جوانی در راه وی گذاشتم.اگر شما تازه فهمیدی جمهوری خواهی چیست پادشاهی دوست کیست بنده 71 سال است دنبال می کنم.
این راه شما ایراد دارد.این جمهوری که شما میخواهید عدمش به ز وجود!! تخریب را کنار بگذارید اگر حرفی و منطقی در دفاع از جمهوری داری با دید اکادمیک بیان کن اگر نداری جمهوری را خراب نکن.این کار شما جمهوری خواهی را لطمه میزند.جمهوری خواهان دید منطقی و تاریخی دارند اگر مدعی جمهوری هستند.آنهم دوره ای که ما تعصب نشان دهیم جمهوری خداست و پادشاهی خاک گذشته.داریم میبینم هر دو نوع نظام میتواند نکبت باشد یا کارا و مفید باشد.این راهش نیست جوان

به امید روزی که اندیشه تمامیت خواهی ما ایرانیان را رها کند.
نوشته شده توسط: ناشناس

درود بر دوست اندیشمندم رضاپرچی زاده ..
من میتوانم احساس شما را در مورد برخورد غیرمنصفانه ی جناب گمنامیان که آشنایی مختصری با ایشان دارم درک نمایم و اطمینان دارم حسی توام از بیمرامی و بی معرفتی از جانب ایشان و بسیار تلخ وآزاردهنده است.
راستش از آنچه قصد گفتنش را دارم خوشحال نیستم و درواقع باعث تاسف من است و ای کاش که جز این بود اما بنظر میرسد که پیمان شکنی به نوعی در سرشت و خوی دوستمان گمنامیان قرار دارد و بنده مدتها قبل و در جریان اخراجهای فله ای در بالاترین به این خوی بد ایشان واقف گشتم و در همان زمان مستقیما از وی انتقاد نمودم که کل جریان در قسمت نظرات لینک زیر در سایت آزادگی قابل مشاهده است که کامنت خودم را با اجازه در اینجا نیز قرار میدم :
http://www.azadegi.com/link/2011/03/27/37809#c-63814

درود بر دوست اندیشمندم رضاپرچی زاده ..
من میتوانم احساس شما را در مورد برخورد غیرمنصفانه ی جناب گمنامیان که آشنایی مختصری با ایشان دارم درک نمایم و اطمینان دارم حسی توام از بیمرامی و بی معرفتی از جانب ایشان و بسیار تلخ وآزاردهنده است.
راستش از آنچه قصد گفتنش را دارم خوشحال نیستم و درواقع باعث تاسف من است و ای کاش که جز این بود اما بنظر میرسد که پیمان شکنی به نوعی در سرشت و خوی دوستمان گمنامیان قرار دارد و بنده مدتها قبل و در جریان اخراجهای فله ای در بالاترین به این خوی بد ایشان واقف گشتم و در همان زمان مستقیما از وی انتقاد نمودم که کل جریان در قسمت نظرات لینک زیر در سایت آزادگی قابل مشاهده است :
http://www.azadegi.com/link/2011/03/27/37809#c-63814
کامنت خودم را با اجازه در اینجا نیز قرار میدم:
**
"سخنی با جناب گمنامیان ..
خوب ,,, درسته که هرکسی اختیاردار خودشه و حق داره برای خودش تصمیم بگیره اما من به عمل شما انتقاد دارم و فکر می کنم به دلایل زیادی شما نباید به بالاترین برمی گشتید که با اجازه یکی دوتاش رو عرض می کنم.
اول باید بگم شما با برگشتن به بالاترین به عمل مهدی یحیی نژاد در حذف فله ای کاربران که به تعبیر اکثر افراد از اون به کودتا یاد میشه , صحه گذاشتید و در واقع نشون دادید که او درست فکر میکرده که کاربران اخراجی توان اتحاد طولانی مدت رو ندارن و مثل دفعات قبل بزودی اعتیادشون بر اعتقادشون چیره میشه و دونه دونه شروع به بازگشت می کنن و مسلما این بار حرف گوش کن تر و قابل کنترل تر از قبل .
دوست من,,, عمل شما و برخی دوستان دیگه همون چیزیه که در فرهنگ عامه از اون به بیمرامی و بی معرفتی یاد میشه . شما در واقع پیمان شکن هستید و این مسئله برای من به عنوان یک ناظر بیرونی که البته از اخراجیهای بالاترین هم بودم رنج آورتره تا خود قضیه ی اخراجها.
راستش بعضی مسائل به درون و احساسات انسان مربوط میشه و گفتنش آسون نیست. مثلا من هرچند آشنائی و دوستی خاصی با آقای آشتیانی ندارم اما باور کنید یکی دو هفته پیش که کامنتی از ایشون در بالاترین دیدم بی اختیار قطره ی اشکی از چشمم به روی کیبورد چکید و بسیار دلگیر شدم و حق خودم میدونم که یک روز به روش بیارم و رک و رو راست بهش بگم کارش رو بغایت زشت و غیرقابل توجیه میدونم.
البته این رو هم بگم که من یاد گرفتم که در دنیای مجازی به هیچوجه از هیچکس هیچ انتظاری نداشته باشم چون میدونم و تجربه کردم که جز باد بدست نخواهم آورد.
بزارید روراست بگم .. واقعا نمیدونم با چه روئی میتونید دوباره به روی کسی مثل صادق رحیمی نگاه کنید؟ شما رسم رفاقت و جوانمردی رو به جا نیاوردید و من بعنوان یک هموطن از شما شدیدا انتقاد دارم و بعید میدونم دوباره بتونم در یک حرکت اعتراضی دسته جمعی به شما اعتماد کنم.
یادم میاد روزی یک راننده ی تاکسی در تهران حکایت جالبی برای من تعریف کرد که فکر می کنم مشکل اصلی ما ایرانیهاست . ظاهرا قضیه از این قرار بوده که تاکسیرانی سر تاکسی داران رو در بیمه کردنشون کلاه گذاشته بوده و تاکسیداران خط انقلاب امام حسین قرار میزارن که فردای اون روز اعتصاب کنن و دست از کار بکشن و برن جلوی تاکسیرانی تا جواب بگیرن . راننده تاکسی می گفت که "فردا صبح رفتیم تاکسیرانی و اونجا متوجه شدیم که چهل پنجاه تاکسی دار بیشتر نیومدن و نهایتا نتیجه ای هم نگرفتیم اما این زیاد درد نداشت, درد اصلی وقتی بود که فردا صبح برگشتیم سرخط و رانندگان پیمان شکن شروع کردن به تمسخر ما که , دستتون درد نکنه, خیلی حال دادید, دیروز که شماها نبودید مسافر خیلی بیشتر بود و ما حسابی کار کردیم, ممنون میشیم اگه امروز هم برید اعتصاب کنید ."
امیدوارم شما دوستان گرامی نیز در نبود امثال صادق رحیمی ها حسابی لینک بدید و رای های عالی بگیرید و هر روز بر محبوبیتتون افزوده بشه" **

البته من به تنهایی منتقد رفتار ایشان نبوده ام و بعدها بسیار کسان همین انتقاد را از ایشان داشته اند که بعنوان نمونه نظرتان را به انتقادات و پاسخهای ایشان در قسمت نظرات لینک دیگری جلب می کنم که در آدرس زیر قابل مشاهده میباشد.
http://www.azadegi.com/link/2011/12/02/134702

در پایان از شما دوست فرهیخته ام تقاضا دارم فارغ از همه ی کج رفتاریها و نامردمیها به تلاش پرارجتان در راه رهایی سرزمین مقدسمان ایران از هرگونه استبداد و خرافات استوار بمانید و بدانید همواره کسانی خواهند بود که قضاوت درست و منصفانه ای در مورد افراد و نیت واقعی آنها داشته باشند.
همچنین امیدوارم جناب گمنامیان که بی شک ایشان نیز در زمینه ی خرافه زدایی و مبارزه با استبداد فعالیت موثر و قابل تقدیری داشته اند از هدف قرار دادن دوستان و به تبع آن شادنمودن غیردوستان پرهیز نموده و بشدت از اردوی دوستداران استبداد پیشین برحذر بمانند که صواب هزار حج واجب , ده هزار سال روزه بدون سحری , صدملیون رکعت نماز مستحبی و یک قطره اشک بر مظلومیت حسین و خانواده ی محترمشان را یکجا برده باشند و در غیر اینصورت او را در آتش جهنم سوزانده و دوباره پوست میرویانیم و دوباره می سوزانیم و دوباره و دوباره و ...
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای طالبی عزیز، دردمان مشترک است, نمی‌دانم شما از کجا متوجه اوضاع خراب من شدید و آنها رو تحریر کردید اینها درد مردمان سرزمین مشترکمان هست.

خدا حفظتان کند

نوشته شده توسط: ناشناس

در مورد جمعیت ترکزبانان ایران در پیام بالا به نام ایراندوست چیزی نوشتم. خواستم این نکته را ذکر کنم که در جهان حدود 160+ ملیون نفر به زبانهای ایرانی سخن میگویند (اعم از فارسی/کردی/پشتو/بلوچی/استی..) که همسان تعداد گویشوران زبانهای ترکی هست (ایغوری/استانبولی/آذری..)

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب
قبلا هم به شما تذکر دادم که بنیه اطلاعاتی و دانش شما بسیار کم مایه است . قبل از اینکه ...........و دروغها را تکرار کنید بخوانید.
فقط کمی را گوشزد میکنم:
۱- جعلیات اتش زدن: تنها یک شاهد عینی وجود داد وانهم پرویز خطیبی(توده ای) است که خلاف شایعه پراکنی کنسورتیوم جعل دروغ جبهه ملی-توده ای شهادت میدهد. کریمپور از دولت مصدق پول و امکانات(خانه و...) میگرفت تا مخالفین وی رابکوبد. جلسات توجیهی نهار چهار شنبه هایش با مصدق معروف است. گذشته از دزدیهایش از مارکمرسه نظام!

جناب
قبلا هم به شما تذکر دادم که بنیه اطلاعاتی و دانش شما بسیار کم مایه است . قبل از اینکه اراجیف و دروغها را تکرار کنید بخوانید.
فقط کمی را گوشزد میکنم:
۱- جعلیات اتش زدن: تنها یک شاهد عینی وجود داد وانهم پرویز خطیبی(توده ای) است که خلاف شایعه پراکنی کنسورتیوم جعل دروغ جبهه ملی-توده ای شهادت میدهد. کریمپور از دولت مصدق پول و امکانات(خانه و...) میگرفت تا مخالفین وی رابکوبد. جلسات توجیهی نهار چهار شنبه هایش با مصدق معروف است. گذشته از دزدیهایش از مارکمرسه نظام!

بقول نبوی در سی سال پیش چنین روزی:
روزنامه اطلاعات در صفحه نخست به افشای شیوه قتل کریمپور شیرازی، روزنامه نگاری که گفته می شود توسط شاه آتش زده شد، پرداخت. در این خبر نوشته شده است: شاه کبریت کشید و باتفاق اشرف سوختن روزنامه نگار مبارز را تماشا کردند. براساس خبری که در این روزنامه منتشر شد، دکتر اسدالله مبشری وزیر دادگستری هنگام ورود به منزل آیت الله خمینی به خبرنگار اطلاعات گفت:
«اسنادی به دست آورده‌ام که نشان می‌دهد، کریمپور شیرازی روزنامه نگار آزاده و مخالف شاه، پس از کودتای 28 مرداد طی مراسم ویژه‌ای در جشنی که شاه برپاکرده بود، در برابر چشمان او، اشرف و گروهی از نزدیکانش به آتش کشیده شده است. دکتر مبشری افزود این مراسم وحشیانه به دستور شاه و برای انتقام گرفتن از کریمپور برپاشد، و ساعت‌ها ادامه داشت. دکتر مبشری در سخنان خود اشاره کرد که بزودی این اسناد را منتشر می‌کند.»
با گذشت سال‌ها هنوز هیچ کدام از حاضران در آن میهمانی در مورد این حادثه چیزی نگفته‌اند و سندی در این مورد منتشر نشده است.
--------------------------------------------
فاطمی: ادمی شیاد که دکترا که سهل است، لیسانسش را از کجا گرفته بود؟ا دمی که روزی مسلمان بوده و بعد مسیحی شده و بعد بهایی شده(از هر دو مکان هم دزدی کرده و صاحب پرونده بوده که د ادستان در دادگاه مصدق به انها اشاراتی دارد) و در نهایت هم سر از سازمان نظامی حزب توده در می اورد و از موضع براندازانه ازمصدق میخواهد اسلحه در اختیار توده ایها قرار دهد! حداقل باختر امروزش را ۲۵-۲۷ مرداد۳۲ را بخوان که خواستار اعدام شاه میشود انهم از موضع رسمی معاون و سخنگوی نخست وزیر حکومت پادشاهی! واعلام سرنونی حکومت پادشاهی میکند.
اقایی که ۲۵ مرداد شجاعانه! خواستار اعدام شاه بود با چادر زنانه فرار کرد و تا زمان دستگیری
در مخفی گاه حزب توده پنهان شده بود!.
----------------------------------------------------------------------------
مصدق دق مرگ شد؟ ایشان در ۸۰ سالگی از سرطان در گذشت. خانه نشین شدن! در سن ۷۰ سالگی از ان حرفهاست.
-----------------------------------------------------------------------------
اما در مورد نقضِ حقوقِ بشر، وابستگی، فساد، و سوءِ مدیریتِ ، مخالفانپهویها و بخصوص پیشوایتان مصدق کارنامه ای به مراتب اسفانگیزتر دارد. شم شاه دموکرات سوئیس دیده را وادار به دیکتاتوری کردید. پیشوایتان از ابتدای و حتی قبل از حکومتش تا انتها خلاف و دیکتاتوری کرد.
۲۴ ماه از ۲۸ ماه حکومتش حکمت نظامی بود!. از قل رزم ارا گرفته تا شکنجه در زندانهایش.
از دخالت در قوه قضاییه (ازادی قاتل رزم ارا و ملاقات با قاتل)تا سربریدن ان. از بستن مطبوعات تا زندانی کردن روزنامه نگاران. از قانون مطبوعات تا لایحه امنیت اجتماعی(که نیت جرم،جرم محسوب میشد). از ورشکستگی کشور تا انحلال مجلس. از اتش زدن به اموال کشور(فروش نفت به نصف قیمت ) تا ازاد سازی حزب غیر قانونی . ودر اخر کار کیسه گدایی دست گرفتن و التماس برای کمک مالی به امریکاتا پذیرش و بعد سرپیچی از فرمان عزل وانجام کودتای ۲۵ مرداد.
نوشته شده توسط: ناشناس

نویسنده این مقاله در تلاش است که به خوانندگان بقبولاند که پا دشاهی مشرو طه نقض حقوق بشر است.
و از طرفی می گوید چون ما به این نتیجه رسیده ایم ملت ایران نیز باید نظرات ما را به عنوان فتوای
جمهوری خواهان بپذیرد.و ما اجازه رفراندم نمیدهیم !
که این همان سلطنت مطلقه است زیر نام جمهوری.

طرفداران اقای مصدق السلطنه و جمهوری خواهان اسلامی دمکراتیک
چه از نوع کیم ایل جونگ یا استالین یا اسد
یا رجوی یا جمهری بنی صدر باید به دگر اندیشان احترام بگزارند .

نوشته شده توسط: ناشناس

شما جناب چه مینویسید پشت سر هم برای خودتان برادر.دلت خوش است؟کجا سیر می کنی؟سلطنت طلبان کجا هستند بابا؟چی چی میگی؟مملکت دست مشتی آخوند هست دارند غارت میکنند و ملتی بدبخت درمانده که چه خاک بر سر کنند.شما گیر کردی که چطور از الان یک گروه از هم میهنان را سر به نیست کنی یا اندیشه شان را حذف کنی که جای اندیشه تو محکم تر باشد؟

خب سلطنت شکست خورد جمهوری که بدتر شکست خورد پس چطوره بی حکومت بمانیم.؟
شما بجای اینهمه زور زدن برای تخریب دیگر گروهها و تخریب فعالیت رضا پهلوی خب آستین بالا بزن بجای اینهمه انرژی برای نوشتن صرف کنی یک کار بهتر و باارزش تر انجام بده؟
عجیبه!جل الخالق چه ملتی خلق کردی.نوبره

نوشته شده توسط: ناشناس

کاربر گرامی، ..... آلیار......● من در هیچ رشته ای دکترا ندارم، در رشتهءِ تحصیلی من دکترا گرفتن صرفأ برای نام و نشان و یا کسی که حتمأ قصد پرفسور شدن در دانشگاه را داشته باشد، که سن و سال ما دیگر ایجاب نمیکرد با وجود این من هم با وجود آموختن دانش بیشتر، امّا دو ترم وقت خودم را تلف کردم. در مقابل در رشته های دیگر تخصص گرفتم که بری من بسیار مهم تر از هر دکترایی هستند .....

کاربر گرامی، ..... آلیار......● من در هیچ رشته ای دکترا ندارم، در رشتهءِ تحصیلی من دکترا گرفتن صرفأ برای نام و نشان و یا کسی که حتمأ قصد پرفسور شدن در دانشگاه را داشته باشد، که سن و سال ما دیگر ایجاب نمیکرد با وجود این من هم با آموختن دانش بیشتر، امّا دو ترم وقت خودم را تلف کردم. در مقابل در رشته های دیگر تخصص گرفتم که برای من بسیار مهم تر از هر دکترایی هستند ● پیش شرط آشنایی و تسلط بر زبان و تاریخی حتمأ نباید زبان مادری و یا از همان نژاد و قوم، و یا از همان فرهنگ مثلأ تُرکی تربیّت شده باشد. اکثریّت افرادی که جایزهء نوبل ادبیّات زبان انگلیسی را دریافت کرده اند، انگلیسی تبار نیستند و در این کشور هم بسر نبرده اند،● تُرک شناسان واقعی که تاریخ تُرک تباری را هم بر اساس دانش محور حقیقی نوشته اند خود هم تُرک تبار نیستند، از جمله : Scharlipp Wolfgang Ekkehard استاد دانشگاه که در کتاب تُرک شناسی خود که از صفحهءِ 67 تا 74 آن در مورد زبان تُرکی هست در در صفحهء 72 آن به روشنی بیان شده است که زبان تُرکی الفبایی ندارد، الفباهای قدیمی که امروز آنها تُرکی می نامند همه یونانی و ایرانی هستند، تاریخ و تمدن تُرک تباری چون نوپا و جدید هست احتیاج به تحقیقات خاص باستان شناسی و زبان شناسی ندارد. ● با زور بازو و اقتدارگرایی همراه با خشونت و آنارشیسم قبیله ای و با تحقیر و لگد مال کردن تمدن و تاریخ دیگران و با جعل تاریخ نمیشود در صفحات تاریخ و در پروسهء تمدن سازی جهانی جا و مکانی بدست آورد. ● آمار و دیاگرامی را که من در این نوشتار آورده ام درست و علمیِ دانش محور و مطابق با تئوری های تاریخی و از همه مهمتر بر اساس تاریخ و جغرافیای سیاسی است. رقم 13% مردمان تُرک آذری و آلتایی در دیاگرام مبالغه هم هست، چرا که تعداد جمعیّتی این مردم در ایران در مجموع از 7 تا و حداکثر 11 میلیون هست.● از این گذشته تعداد جمعیّتی افراد در یک سرزمین و منطقه بیانگر مؤثر بودن آنها در تمدن و فرهنگ سازی نیست، من بدون دوری از هر غرض ورزی اعتقاد دارم از زمانی که مردمان تُرک تبار به سرزمین آذربایجان ایارن مهاجرت کرده اند (اواخر قرن یازده) این بخش از سرزمین ایران باعث عقب ماندگی و بحران هویّتی، و بر قراری فرهنگ استبداد قومی سلطانی و خلیفه گری و جایگاه پرورش افراد و فرهنگ خشونت بار مستبدانهءِ کور در سراسر ایران بوده است. ● در فرصت مناسب در مقاله ای خواهم نوشت که جدایی مردم تُرک تبار آذری و آلتایی در گوشه ای از سرزمین ایران، بسود جایگزینی دمکراسی، همزیستی مسالمت آمیز، وحدت ملّی، و رشد فراگیر در ایران خواهد بود. با سپاس از شرکت شما در بحث.
نوشته شده توسط: ناشناس

آفای ناصر کرمی.
حداقل قبل از خط کشی های رنگارنک زیبا اما بدون هیچ سند و ذکر ماخذ علمی , تحقیقی و معتبر علمی ... کاش یک سری هم به کتاب های بسیاری که در رابطه با سیر زبان ترکی در تاریخ جهان و ایران که توسط زبان شناسان ترک زبان ایرانی و ترکیه ای و روسی نوشته شده میزدید. چرا تاکید میکنم ترک زبان ؟ چون اغلب محققین و اساتید فارس زبان که حتی قادر به صحبت و درک مفاهیم ساده محاوره ای عصر حاضر در زبان ترکی نیستند !!!چه برسد به بررسی ودرک کرامر و نکات ظریف در زبان ترکی و لهجه های آن . اینها با داشتن مثلا دکترای زبان فارسی و یا تاریخ زبان فارسی و...اقدام به نوشتن مطالب بسیار غیر علمی زبان شناسی در زبان ترکی میکنند؟؟؟! ,چه برسد به بررسی ودرک کرامر و نکات ظریف در زبان ترکی و لهجه های آن .

آقای ناصر کرمی.
حداقل قبل از خط کشی های رنگارنک اما بدون هیچ سند و ذکر ماخذ علمی , تحقیقی و معتبر علمی ... کاش یک سری هم به کتاب های بسیاری که در رابطه با سیر زبان ترکی در تاریخ جهان و ایران که توسط زبان شناسان ترک زبان ایرانی و ترکیه ای و روسی نوشته شده میزدید. چرا تاکید میکنم ترک زبان ؟ چون اغلب محققین و اساتید فارس زبان که حتی قادر به صحبت و درک مفاهیم ساده محاوره ای عصر حاضر در زبان ترکی نیستند !!!چه برسد به بررسی ودرک کرامر و نکات ظریف در زبان ترکی و لهجه های آن . اینها با داشتن مثلا دکترای زبان فارسی و یا تاریخ زبان فارسی و جامعه شناسی و ...اقدام به نوشتن مطالب بسیار غیر علمی وغیر زبان شناسی در زبان ترکی کرده ؟؟؟! واظهار نظر میکنند.؟! شما م همچنین هیچ اطلاعی ندارید تازه,چه برسد به بررسی ودرک کرامر و نکات ظریف در زبان ترکی و صدها لهجه موجود در آن که در 7 کشور ترک زبان و نزدیک 14 جمهوری خودمختار در جهان تکلم میشود. اگر همه مثل شما نظر و آمار می دادند که یک استاد دانشگاه در فیلیپین هم که اصلا فارسی نمیداند می بایست کتابی که در مورد تاریخ زبان فارسی و لهجه ها و آمار جمعیتی و غیره ...درست و غلط مینوشت و ما هم آن کتاب را میبایست سند قرار میدادیم .!!! اما همان قدر که در همین مثال ساده آوردم اینگونه کارها هیچ ارزش و بار علمی مستند ندارد , دقیقا این آنالیز و نوشته وآمار و ارقام از سوی شما هم همان قدر ارزش علمی ,حقیقی دارد که یک فیلیپینی در مورد گرامر و ریشه زبان و تاریخ و لهجه های فارسی نظر ارایه میکند.تازه تصور نکنم که شما دکترای یک رشته دانشگاهی مشابه به تخصص مقاله ای را که نوشتید را هم داشته باشید.
نوشته شده توسط: ناشناس

مرگ بر اصل ولایت فقیه . مرگ بر خمینی مزدور امریکا !

نوشته شده توسط: ناشناس

تئوریسین های اسلام سیاسي آکادمیک در ایران: ● ایدئولوگهای اصلی اسلام سیاسی در ایران به روحانیت تربیت شدهء سنتّی حوزه ای (علما) تعلق ندارند و اغلب آنها در کشورهای غربی تحصیل، یا دانش آموختگان کلاسیکی هستند که با فرهنگِ این جوامع آشنایی کامل داشته که با همین اندوخته های علمی و کسب تجارب، توانسته اند یک ایدئولوزی جدید از دین اسلام را با یک زبانِ سیاسی روشن آکادمیک اپوزیسیون، به همهء طبقات، مهتر از همه طبقهء میانی، و روشنفکران جامعه ارائه دهند، ................

تئوریسین های اسلام سیاسي آکادمیک در ایران: ● ایدئولوگهای اصلی اسلام در ایران به روحانیت تربیت شدهء سنتّی(علما) تعلق ندارند و اغلب آنها در کشورهای غربی تحصیل، یا دانش آموختگان کلاسیکی هستند که با فرهنگِ این جوامع آشنایی کامل داشته که با همین اندوخته های علمی و کسب تجارب، توانسته اند یک ایدئولوزی جدید از دین اسلام را با یک زبانِ سیاسی روشن آکادمیک اپوزیسیون، به همهء طبقات، مهتر از همه طبقهء میانی، و روشنفکران جامعه ارائه دهند، که موفّق به ترغیب و جذب نخبگان و نوک هرم جامعهء ایرانی به دین تشیع اسلامی شدند، کاری که هرگز ار عهدهء روحانیّت سنتّی و علما ساخته نبود و بدون حضور این طبقه در عرصهء سیاسی ایران، جنبش اسلامی و انقلاب 57 هم نمیتوانست صورت گیرد ● جلال آل احمد: 1923 در یک خانواده روحانی در طالقان در نزدیکی قزوین بدنیا می آید، ویرانی دفتر محضر و یا ثبت (Notar)، پدرش را که حاضر نبود به قوانین لائیسیته رضاشاه کبیر تن در دهد را بیاد داشته است، احمد کسروی بر او تأثیر بسیار گذاشته، در سن 20 سالگی که شاهد تسخیر ایران و شرایط اسفبار اجتماعی ایران بوده کمونیست میشود، بعد از واقعهء آذربایجان بدستور استالین، حزب توده را ترک کرد، و به جنبشهای ملّی و سوسیالیستی پیوست. در سالهای 1960 میلادی، که روحانیّت رهبری اپوزیسیون را بعهده گرفت، به دین اسلام روی آورد،● 1964 میلادی، برای ادعای زیارت حج به مکه سفر کرد، و تا زمان درگذشت 1969 میلادی، مدافع دین اسلام و با این ایدئولوژی بر علیه دولت وقت مبارزه کرد.● افکار او با کتاب غرب زدگی اش که بر اساس جنبش اسلامی عربی شکل گرفته بود برای روشنفکران دههء شصت در ایران الگو شد، ● دکتر علی شریعتی ادامه دهندهء جهان بینی و روش سیاسی او شد.
● مسیر زندگی سیاسی آل احمد که از کمونیست شروع و به پذیرش اسلام پایان میپذیرد، و در مقابل رهبری روحانیّت سر تسلیم فرو می آورد، و بعضی از آنها مانند کیانوری که موفّق به کسب درجهء آیت الله هم شد، در تاریخ سیاسی کادر رهبری حزب توده شناخته شده هست. نقش حزب توده در برپایی و شکل گیری رژیم اسلامی بیانگر این واقعیتِ تاریخي تلخ است .● آقای فرخ نگهدار" یکی از رهبران سازمان فدایی اکثریت، هنوز هم تا دریافت درجهء آیت الهی و یا حجت الاسلام از سوی رهبر انقلاب، همچنان ادامه دهند راه حزب توده، و بطور غیر مستقیم ادامه دهندهء راه جلال آل احمدها و علی شریعتی هاست.
نوشته شده توسط: ناشناس

کم حسادت کنید. بجای ان برای خود برنامه داشته باشید نه ان که شب و روز برنامه
بریزید چگونه برنامه دیگران را خراب کنید.

نوشته شده توسط: ناشناس

کاربر گرامی، ..... Lachin .... ● بله، شما درست می فرمایید، باید منابع اطلاعاتی را همراه با هر موضوع تحقیقی آورده شود، در مورد این درخت وابستگی زبانی، من 5 فرمات در اندازه های مختلف را تهیّه و تنظیم کرده ام، به مناسبت جا گرفتن این وابستگی زبانی در سایت ایران گلوبال اطراف آن قیچی شده است در نتیجه نام محقق در آن هم قیچی شده است. ....

نوشته شده توسط: ناشناس

کاربر گرامی، ..... Lachin .... ● بله، شما درست می فرمایید، باید منابع اطلاعاتی را همراه با هر موضوع تحقیقی آورده شود، در مورد این درخت وابستگی زبانی، من 5 فرمات در اندازه های مختلف را تهیّه و تنظیم کرده ام، به مناسبت جا گرفتن این وابستگی زبانی در سایت ایران گلوبال اطراف آن قیچی شده است در نتیجه نام محقق در آن هم قیچی شده است.........

کاربر گرامی، ..... Lachin .... ● بله، شما درست می فرمایید، باید منابع اطلاعاتی را همراه با هر موضوع تحقیقی آورده شود، در مورد این درخت وابستگی زبانی، من 5 فرمات در اندازه های مختلف را تهیّه و تنظیم کرده ام، به مناسبت جا گرفتن این وابستگی زبانی در سایت ایران گلوبال اطراف آن قیچی شده است در نتیجه نام محقق در آن هم قیچی شده است. ● درخت دسته بندی و وابستگی زبان آریایی و زبانهای ایرانی از دانسمند زبان شناس آلمانی، بنیاد گذار درخت وابستگی زبانهای هند اروپایی August Schleicher (1821-1868) است. ● طبق لینک اینترنتی اتنیک و زبان شناسی که شما داده اید اتفاقأ تأیید این دیاگرام و سایر اطلاعات آورده شده در این مقاله هست، برای نمونه در این لینک شما تمام جمعیّت تُرک اذری در چند کشور را 19 میلیون تخمین زده است، و شمار جمعیّت تُرک آذری در ایران را 11 میلیون ذکر کرده است که برابر است با همان در صدی که من در دیاگرام آورده ام. ● در سال 2010 میلادی طبق یک بررسی آماری از جمعیّت استانی امروز ایران، اتفاقأ جمعیّت مردمان تُرک آذری، با قشقایی ،و ترکمنی را من از 7 میلیون و حداکثر تا 11 میلیون برآورد کردم. لینک این نوشتار : http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-59722 و جمعیبت فارس زبانان و یا ایرانی زبانان را %85.5 نتیجه گیری شد. ● بنظر من علاوه بر منابع لینگوایستی در باره زبانهای موجود در ایران، دقیق ترین منابع آمار ترکیب جمعیّتی در ایران، آمارگیری دقیق و حقیقی مردمانی هست که اکنون در این سرزمین بسر می برند. درصد جمعیّتی مردم عرب در این دیاگرام هم زیاد هست، من در آن بررسی خودم درصد مردمان عرب تبار را رقمی بین نیم %0.5 تا یک 1% در صد ارزیابی کردم. ● وابستگی و نزدیکی زبانها و گویشهای منطقه ای زبان فارسی را حتّی در هر جستجو گر گوگل به شما خواهد داد. وقتی صحبت از زبان فارسی میکینم، منظور از شاخه های زمانی و دورانی آن میباشد، از جمله: ●مادی، سکایی، اوستایی ،و پارسی باستانی هست که همین زبان فارسی تمامی گویش های منطقه ای زبانهای ایرانی را نمایندگی میکند. ● زبان پارسی قبل از اسلام و فارسی ایی که در ایران امروز رواج دارد به شاخه های زبانهای ایرانی: زبانهای شرقی، و غربی( غربی شمالی و غربی جنوبی)، و زبانهای ایران مرکزی، و زبانهای پارسی تبار جنوب غربی و جنوب تقسیم میشوند، که در همهء منابع باستان شناسی و ایران شناسی آورده شده اند. ● درصد جمعیّتی که در این دیاگرام آمده است زبانهای غیر ایرانی و غیر فارسی از جمله آلتایی و تُرکی آذری و یا عربی و قشقایی و غیر ه را بیشتر ار آن چیزی که در حقیقت وجود دارند به نمایش گذاشته است که در درستی این دیاگرام هر گونه شک و تردیدی را مردود میشمارد،● این شما هستید که باید بطور مستند ثابت کنید، که از کجا از هر دو نفر ایرانی ساکن در جغرافیای سیاسی ایران یک نفر آن تُرک تبار هست که تعداد آنها را به 35 میلیون می نامید، یا از 4 نفر ساکن استان خوزستان 3 نفر آن عرب تبار هست، و یا از هر 1.5 نفر ساکن استان فارس یک نفر آن تُرک قشقایی است ؟ ● در آیندهء نزدیک به موضوع هخامنشیان که آنها را در تاریخ اروپا پارسی مینامند و سرزمین پارسی کجاست و پارسی تباران چه کسانی در ایران امروز هستند خواهم پرداخت، تا شاید به روشنگری وابستگی زبانها و گویشهای ایرانی کمک کرده باشد● از ورود اسلام و اعراب و مردمان تُرک به سرزمین ایران تاریخ نگاری در ایران بطور شفاهی صورت گرفته که بر اساس دانش امروز بی اعتبار است و مردم شناسی دقیق دانش محور برابر با جغرافیای سیاسی هم در ایران بصورت راسیونال صورت نگرفته، امروز که امکان این پروسه و تحقیقات هست، واقعیّتها برای شما و برای بسیاری از خود ایرانی تباران تلخ خواهد بود، با سپاس از شرکت شما در بحث.
نوشته شده توسط: ناشناس

دوست گرامی م.سحر
تقریبا با دقت؛ نظر شما را در باره جلال و شریعتی و دیگر هم سانان خواندم. من فارغ التحصیل کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی هستم و در همین زمینه روشنفکری ابتر کشورمان و نخبگان جهان سومی بی سواد و عقده ای بسیار خوانده و اندیشیده ام . باید صادقانه بگویم که کاملا درست میگویید . بسیار بهتر از آن چیزی که من گاهی با خودم بازگو می کنم و از این مثلا روشنفکران و سرنوشت مان زجر می کشم. با آرزوی بهروزی

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای کرمی جواب لاجیک (Logik) پان فارسیزم پان ترکیزم بود که شد. شما هر چه قدر پان فارستر شوید , بهمان میزان پان ترکیزم به وجود خواهد آمد. عوض گله ندارد. این آمار تان را هم آویزان کنید از مقبره کورش تان, چون چیزی ندارید که جعلی نباشد.

نوشته شده توسط: ناشناس

نقشه کاملا درست است... اول سایت اتنولاج حدود ترکی آذربایجانی را در ایران 11 ملیون میداند. دوم سایت اتنولاج هرگز آمارگیری در ایران نکرده است. سوم سایت اتنولاج تخصصی در آمارگیری ندارد و حتی دست اندرکاران آن فارسی نمیدانند و یک موسسه مسیحی هست برای ترجمه کتاب مقدس. چهارم آمار بر اساس آمار استانی موجود است و حدود جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی همان 7 ملیون نفر است.
اما آمار فوق آقای کرمی بنابر اساس چند آمار دیگر درست است:
آمار سی-آی فاکتبوک
آمار کنگره آمریکا
آمار تحقیقات دانشگاه کلومبیا در رابطه با خلیج فارس
یک آمار دولتی
و بلاخره, آمار استانی هم کم و بیش همین را میگوید.
هرکدام از اینها را اینجا شرح میدهم.

اما آمار سی-آی فاکتبوک که تا سال 2010 حدود آذربایجانیها را 26% مینوشت امروز همان 16% مینویسد. بنابراین میتوان گفت که حدود 80% مردم ایران به یک زبان ایرانی سخن میگویند (از آن 80% هم حدود 80% به زبان فارسی) و بنابراین مدل کثیرالمله برای ایران درست نیست.
1(
برای آمار سی-آی فاکتبوک:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html
Persian 61%, Azeri 16%, Kurd 10%, Lur 6%, Baloch 2%, Arab 2%, Turkmen and Turkic tribes 2%, other 1% (2008 est.)

سی-آی فاکتبوک از همه کارش درست-تر است. زیرا آنها باید اطلاعات دقیق به مقامات امنیتی آمریکا بدهند. همچنین و مهمتر, آنها از خود دولتمردان ایران و غیره که نظمی ندارند, خیلی بهتر میدانند کدام آمار درست است. بنابراین آمار سی-آی فاکتبوک حدود هشتاد درصد مردم ایران را ایرانی-زبان (یا همان قوم ایرانی) نشان میدهد.
2(
برای آمار کنگره آمریکا:
http://lcweb2.loc.gov/frd/cs/profiles/Iran.pdf
The main ethnic groups in Iran are Persians (65 percent), Azerbaijani Turks (16 percent), Kurds (7 percent), Lurs (6 percent), Arabs (2 percent), Baluchis (2 percent), Turkmens (1 percent), Turkish tribal groups such as the Qashqai (1 percent), and non-Persian, non-Turkic groups such as Armenians, Assyrians, and Georgians (less than 1 percent). Persian, the official language, is spoken as a mother tongue by at least 65 percent of the population and as a second language by a large proportion of the remaining 35 percent
3(
آمار و بخش دانشگاه کلومبیا و مرکز تحقیقاتی خلیج فارس:
http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg

در این نقشه بوضوح تعداد زبانهای ایرانی در سمت راست همان 80%+ هست. به علاوه این, به آمار دولتی ایران در سال 2001 اشاره میکند که در آن آمار حدود 68% از جمعیت ایران زبان فارسی را زبان اول خود معرفی کردند.

4(
دولت ایران هم چندین آمار متنانقض دارد که یکیشان اینجا میگوید:
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068
"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."
این آمار سال 1365 تنها آماری است که دولت ایران در مورد زبان انجام داده است.
بخشی از این آمار در این صفحه آمده است:
(Farhad Nu’mani, Sohrab Behdad, Class and Labor in Iran: Did the Revolution Matter?, Published 2006, Syracuse University Press, 2006)

یعنی از آن زمان تا بحال دولت ایران هیچ آمار سراسری دیگر انجام نداده است و هرچه دیگر از ایران بیاید, یک حدس است.
پنج)
اما در مورد برخی از شهرها آمارهای دقیقی وجود دارد
در مورد تهران نیز آمارهای دقیقی انجام شده است:

http://www.tabnak.ir/fa/news/133668

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8909091131l

http://www.aftabnews.ir/vdchimnzw23nzid.tft2.html

http://www.jahannews.com/vdcgw39qzak9tn4.rpra.html

یا همدان
http://web.archive.org/web/20080512233242/http://www.hamedanpolitic.ir/Group.aspx

چکیده:

"شهرستان همدان با قدمت تاريخي كهن مركز استان مي باشد و بر اساس آمارگيري سال 75 داراي 563466 نفر جمعيت است . اكثريت فارسي زبانان در اين شهرستان سكونت دارند بطوري كه حدود 80 درصد فارس, 12 درصد ترك , 5 درصد لر و لك و 3 درصد كرد ساكن اين شهرستان مي باشند ."


یا خراسان شمالی:
http://www.ivo-nkh.ir/news/show_detail.asp?id=74

به طور کل کردها ۳۷ درصد ترکیب جمعیت استان را تشکیل می‌دهند.فارسی‌زبانان ۲۹ درصد، ترک‌‌زبانان ۲۷ درصد و ترکمن‌ها ۵ درصد و اقوام عرب و بلوچ و لر نیز در این استان سکونت دارند.


نتیجه:بنابراین هرچند دولت ایران آمار دقیقی ندارد, اما آمار استانی و دو آمار انجام شده 1375 و تهران کافی است که نشان بدهد که حدود 80% مردم ایرانی-زبان هستند. اینها آمارهای انجام شده میباشند (با تاریخ دقیق و زمان و غیره).

من هم شکی ندارم که اولین کاری که در مقابل پانترکیستها باید کرد همین آمارگیری است. اینها ادعا میکنند که مناطق بیجار/گروس کردنشین یا شهر همدان فارسی-زبان و غیره "ترک" هستند که نادرست است و اغلب مردمان این مناطق غیرترک هستند.

اما خود آمار سی-ای فاکتبوک که متخصصانی در این مورد دارد, از همه باید دقیقتر باشد. نکته جالب اینست که در سال 2010 حدود ترکزبانان در ایران در این آمار همان 26% ذکر میشد ولی امروز در سال 2012 شانزده درصد ذکر شده است که تطبیق میکند با آمار استانی.

آمارهایی هم که پانترکیستها میاورند هیچکدام انجام نشدند و تنها حدس/گمان است.. مانند چیزی که صالحی برای خایه-مالی در ترکیه گفت که با آمار دقیق دولتی (مانند آمار استانی و آمار سال 1365 که انجام شده است و فرمش هست) تفاوت اصلی دارد. نکته مهم اینست که تنها آمار جمعیت استانی کافی است که نشان بدهد که حدود 80%+ مردم ایران به زبانهای ایرانی تکلم میکنند.



خلاصه ایران را نمیتوان "کثیرالملله" دانست زیرا سه گروه اصلی در آن وجود دارد: ایرانی-زبان, ترک-زبان و عرب-زبان. و نسبت ایرانی-زبانان همان 80% است. این مردمان ریشه واحد و زبان با ریشه واحد و تاریخ واحد دارند و نمیتوان برای نمونه لر را از مازندارنی را کرد را از تالش یا اصفهانی را جدا از بوشهری کرد..زیرا همه اینها زبانهای ایرانی وابسته به دوران ساسانی را تکلم میکنند. نکته جالب دیگر نیز اینست که تعداد ایرانی-زبانان (کردها/زازاهای) ترکیه بیشتر از ترک-زبانان ایران (ترکمن/قشقایی/ترکی آذری/کازاخی..) در ایران است.این را آمار سی-آی فاکتبوک به وضوح نشان میدهد

http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg
نوشته شده توسط: ناشناس

همانطور که *حضرت چرچیل* پدرمرحوم خانواده بلاک جک در مصاحبه خود با اوریانا فالاچی فرمود که ،،،
*******
برای استعمار دوچیز لازم است ،،،
اکثریت جاهل و نادان و اقلیت خائن ،،،
******

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای کرمی... دیاگرام خوب ولی اطلاعات خیلی عوضی..در تحقیقات علمی همیشه اول, موضوع علمی, دوم روش تحقیقاتی و آخر نتایج تحقیقات و آزمایشات نوشته میشود. در ضمن منابع و اطلاعات استفاده شده حتمآ بایستی درج شود. نتایج آزمایشات بر روی متدولوژی ( صحیح ) گرفته میشود. اگر هم نتایج تحقیقات بر خلاف انتظار محقق صورت بگیرد این نتایج غیر منتظره ارزش علمی این تحقیقات را به پائین نمی آورد. چون انسانها در دنیای علم و دانش بیش از98 درصد در تحقیقات اولیّه نتایج موففقیتی را بدست نمی آورند. 13 سال طول کشید که برادران ( رایت ) اولین هواپیما را به مدّت 12 ثانیه به پرواز در بیاورند. ولی چون با نوشته های شما تا اندازه ای آشنا هستم به این نتیجه رسیدم که شما اول نتایج یک تحقیقات ( صحیح یا غلط ) را که ائیدولوژی شما را به حد اکثر میرساند را در نظر میگیرید و بعد در بارۀ آن موضوع مقاله را مینویسید که ملت ترک و یا

http://www.ethnologue.com/show_country.asp?name=ir
ترک تبار را بکوبید. لطفآ به سایت Ethnologue تشریف ببرید تا اندازه ای در صد زبانهای ایرانی وابسته به زبان ( فارسی - دری) تغیر بکند. خیلی خوشحال میشوم که منبع اطلاعات وابستگی های زبانهای ایرانی را اعلام بکنید. در پایان بایستی اضافه بکنم که من هم مثل شما ایمان راسخ به رسمی بودن زبان انگلیسی در بین ملت های ایران را دارم.
نوشته شده توسط: ناشناس

رضا - ش، مرسی برای پاسخ‌تان.

رضا - ش، مرسی برای پاسخ‌تان. اینها که نوشتید، همه شد تأیید کامنت من. آری، بازی مغرضانه و غیرمسئولانه شما کاملا عیان است، پس لطفا به این بازی ناسالم خاتمه بدهید و با رعایت اصول رسانه‌ای و قبول مسئولیت فردی وارد گود نقد و کامنت نویسی شوید. به شما اطمینان می‌دهم که احدی دربارۀ شما خبرچینی نکرده است. اصولا من حاضر به ایجاد چنین ارتباطهای ناسالمی در رسانه‌ها نیستم، اگر هم شکایت و اعتراضی داشته باشم، به طور رسمی طرح می‌کنم و پاسخ رسمی می‌خواهم. باز هم توصیه می‌کنم که این "تمهید و مصلحت" را که چیزی جز بی‌مسئولیتی آشکار نیست، کنار بگذارید، و اگر هم با نام مستعار می‌نویسید و نقد می‌کنید، تنها با یک نام یا با نامهائی که نشانگر شخصت حقیقی و حقوقی شماست، به این امر مبادرت ورزید. این یکی از اصول بدیهی پیشبرد گفتگو و نقد مسئولانه در عرصۀ افکار عمومی است.
در ضمن اشاراتی هم داشتید که از آنها هیچ سر در نیاوردم. چه می‌خواهید بگوئید؟ در مورد کامنت خانم فرح طاهری گرامی، آن را خواندم، از سر لطف و دوستی بود و همسوئی فکری در بارۀ یک مسئله. مشکل شما چیست؟ در مورد مدیریت سایت ایران گلوبال، به عنوان یک کامنت گذار و یک مهمان، بارها از تلاشهای مدیران برای ایجاد فضای گفتگوی آزاد قدردانی کرده‌ام و می‌کنم. اگر هم انتقادی داشته‌ام/دارم و یا اگر نکته‌ای برایم ناروشن بوده/هست، طرح کرده‌ام و می‌کنم. مشکل شما چیست؟ در مورد "عسس" و "برو بگیر" و... نمی‌فهمم. چه می‌گوئید؟ آیا این هم یک اتهام دیگر است که شما دارید با یک نام ناشناسا در افکار عمومی طرح می‌کنید؟ در مورد "سکته". من در زمینۀ وزن و پزن شعری واقعا هیچ ادعائی ندارم. اما به نظر می‌رسد که شما هم چندان "سکته شناس" خوبی نیستید. از همان آقای م. سحر بپرسید، شاید ایشان به شما راهنمائی‌های لازم را بکنند. به هر رو، در اینجا "سکتۀ وزنی" مهم نیست، مهم آنست که "سکتۀ مغزی" ایجاد نشود. بله، از نظر روحی بسیاری دچار مشکلات هستند. خدا همه را شفا بدهد.
نوشته شده توسط: ناشناس

من می گویم راه حل چیست .... باید صبور بود و به دقت حوادث را رصد کرد باید دل به تغییر از داخل بست باید علیه کسانی که ( عموم سلطنت طلب ) از حمله ی نظامی حمایت می کنند سخن گفت باید دل به مردم و شبکه های مردمی ( نه مجازی ) بست و کامال ها !!! را فراموش کرد ( به حازابی مانندحزب توده فحش می دهند آن وقتدر آمریکا کانال ها شده اند حزب ) - نباید دل به اشخاص بست - باید ریشه ای کار کرد و رادیکال بود -

نوشته شده توسط: ناشناس

ولی این نظر که جمهوری خواهان گروهی بدون برنامه، ولی سلطنت طلبان گروهی منسجم هستند، حداقل بطورنسبی درست است!
بنظر من، این، غیر از اینکه مرتبط است با سابقه سازماندهی در این گروهها، و نیز اینکه بالاخره سلطنت طلبان کم و بیش با رضا پهلوی موافقتی دارند (گرچه بین آنها هم چندگروهی و چنددستگی وجود دارد)، به این داستان قدیمی هم برمی گردد که ایرانیها ذاتا بدنبال قدرت متمرکز هستند، حالا چه شاه باشد چه عظما و چه اینکه بدنبال "رهبران مردمی" باشند.
و علیرغم تمام دگرگونیهای سالهای اخیر، هنوز هم، در این قرن بیست و یکم، این گزاره صادق است.
بنابراین یا باید مردم را عوض کرد، که ممکنست دهها و صدها سال دیگر طول بکشد؛ یا این حقیقت ساده را بپذیریم و با لجبازی عمر خودمان و سرنوشت ملتمان را بیش از این تباه نکنیم، و دنبال یک قدرت متمرکز باشیم یا حداقل - برای جلوگیری از دیکتاتوری - دنبال یک نماد متمرکز قدرت باشیم.

حالا اگر این نماد متمرکز قدرت می تواند چیزی بغیر از سلطنت باشد، چه بهتر؛ بگویید که چیست. ولی لطفا نگویید "جمهور مردم" می تواند باشد (چیزی شبیه به آمریکا)، که دراینصورت جز یک خنده تلخ نصیبی نخواهیم برد.
اینکه اینقدر واقع بین باشیم که بپذیریم "یک وضعیت ایده آل (حتی بعد از جمهوری اسلامی؛ اساسا اگر "بعدی" هم درکار باشد!) برای کشور آنقدرها که خوابش را می بینیم نزدیک نیست"، چندان هم چیز بد و غیرقابل تحملی نیست.
نوشته شده توسط: ناشناس

رضا پهلوی تمام شده است . اگر فکر می کند تعدادی از سیاست مداران اسرائیل ( در درجه ی اوّل ) و آمریکا و البته جزیره ی انگلستان از او حمایت می کنند توهّم زده است . ما جمهوری می خواهیم - یک جمهوری مردمی - سیستم سلطنت نابود شد و به آشغال دونی تاریخ رفت . همین

نوشته شده توسط: ناشناس

خانم هایده ترابی ! شما عادت کرده اید ، نخود هر آش باشید. کامنت اخیر ِ من ( که خطاب به آقای م. سحر قلمی شده بود ) چه ربطی به شما داشت؟ نامی از شما بردم ؟! اشاره ای به شما کردم ؟! « کُد» ی دادم ، که خواننده را به شما هدایت کند؟ ...
من اگر می خواستم با شما «دهن به دهن » شوم ( بی هیچ ترسی ) حتما، ذکری از نام شریف تان می کردم و به دنبالش ( به جای « چفیه به سر» ) می نوشتم : «همان آقای کت وشلوار پوش ِ کراواتی که ، هم زمان چفیه به سر می گذارد و عقال می بندد و از مسئولیت روشنفکری ! این را می فهمد که جوانان پرشور و احساساتی ِ عرب تبا ر ایرانی را ، به کام مرگ هدایت کند و آنگاه ( به نام حقوق بشر اهواز ) بیانیه صادر فرماید و اشک تمساح بریزد و از پس ِ آن ، مصاحبه های طاق و جفت ، با رسانه های عربی و دیگر اعوان و انصارشیوخ بسیار محترم و شریف ترتیب دهد و ...».

خانم محترم ! شما عادت کرده اید ، نخود هر آش باشید. کامنت اخیر ِ من ( که خطاب به آقای م. سحر قلمی شده بود ) چه ربطی به شما داشت؟ نامی از شما بردم ؟! اشاره ای به شما کردم ؟! « کُد» ی دادم ،که خواننده را به شما هدایت کند؟ ...
من اگر می خواستم با شما «دهن به دهن » شوم ( بی هیچ ترسی ) حتما، ذکری از نام شریف تان می کردم و به دنبالش ( به جای « چفیه به سر» ) می نوشتم : «همان آقای کت وشلوار پوش ِ کراواتی که ، هم زمان چفیه به سر می گذارد و عقال می بندد و از مسئولیت روشنفکری ! این را می فهمد که جوانان پرشور و احساساتی ِ عرب تبا ر ایرانی را ، به کام مرگ هدایت کند و آنگاه ( به نام حقوق بشر اهواز ) بیانیه صادر فرماید و اشک تمساح بریزد و از پس ِ آن ، مصاحبه های طاق و جفت ، با رسانه های عربی و دیگر اعوان و انصارشیوخ بسیار محترم و شریف ترتیب دهد و ...».
شما هم اگر توان اش را دارید ( به جای قاطی کردن و جوش آوردن و جیغ بنفش کشیدن ) همینگونه ظریف عمل کنید. یعنی ( مثلآ) بنویسید : « آن چه اقای" سحر" گفت بگو ، می گویم » . ( که ، البته آن گاه ، به سکتۀ وزنی هم دچار نمی شدید! )
نه که ، با نوشتن ِ « وقت آنست که از پرده برون افتد "نام" » ، مثلآ تهدیدم کنید و به شیوۀ معهود ِ ایام ِ شباب تان ، «سرِ نخ » به « عَسَس » بدهید که : « برو اونو بگیر » !
حضرت علیه ! ما را ز سر ِ بریده می ترسانی ؟! مطمئن باشید اگر ترسی در کار بود ، اصلآ نمی نوشتم . یا ( دست کم ) موضوع آن « نام مستعار» را، پیش خود نگه می داشتم . از نظر قابلیت های نوشتاری هم ، این توان را دارم که طوری بنویسم ، تا « رد » ی بر جای نماند. نه که ماجرا را به گونه ای پیش برم که ( به جز آن جاسوس ِ خبر چین ِ شما در ... ) خواجه حافظ شیرازی هم بداند که ، این کامنت ها از کیست و رضا ـ ش چه کسی است !
دیگر آن که ، ترس ، یک واکنش دفاعی بدن است : ترس از سقو ط . ترس از ناشناخته ها و ... یعنی ، ترس خود به خود ، ضد ارزش نیست . اما ، با اسم مستعار نوشتن ( دست کم ، در مورد من ) ناشی از ترس نیست. بلکه نوعی تمهید و مصلحت است . یک بار ( در پاسخ آقایی که مرا ، به همین خاطر ، « چادر به سر » خوانده بود ) نوشتم : « ـ جناب روشنفکر مبارز! ناگفته پیداست که، «چادر به سر»، در نگاه و نظر مردسالاران و قبیله گرایانی همچون شما، یعنی « زن ». و « زن » (از این منظر) یعنی انسان درجۀ چندم و مظهر جُبن و حقارت. می پرسم، بهتر نبود که شیوۀ دیگری برای تحقیر من انتخاب می کردی؟ راستش، برای من زهی افنخار است که «با چادر به سر کردن» در درد مشترک زنان میهنم سهیم شوم.
2ـ بسیاری (به هر دلیلی که به خودشان مربوط است) با نام مستعار می نویسند. بی آن که کسی، آن ها را «چادربه سر» بخواند و در ردیف «نسوان!» و ترسویان؟! قرارشان دهد. نمونۀ حی و حاضرش ، همین آقای ایلیار ، عضو شاخص مدیریت ایرانگلوبال است. یا نویسندۀ خوش قلمی به نام «ف.م. سخن» ، که در گویا نیوز و سایت خودنویس می نویسد. یا، طنز نویسی با نام مستعار « لاغگو» (در همان گویا نیوز) و ... الی ماشاء الله ». ( احتمالآ ، این نوشته را ، که در ایرانگلوبال هم درح شد ، خوانده اید . )


ـــــــــــــــ
مورد دیگر ، موضوع کامنتی بود که برای خانم فرح طاهری نوشتم. آن بار هم ( به قول تهرانی ها ) مثل قاشق نَشُستِه ، پریدید وسط ِ ماجرایی که اصلآ ربطی به شما نداشت . البته ، پاسخ بسیار ظریفی هم از آن بانوی محترم گرفتید . ( حتمأ متوجه شدید و خود را به کوچۀ علی چپ زدید ! ) و ...................................................................
خانم محترم ! به گمان من ، شما ، از نظر روحی ، سخت مشکل دارید . نگاهی به کامنت های تان ( به خصوص ، آن هایی را که خطاب به مدیریت سایت نوشتید ) بیندازید ، تا به عرضم برسید. این کامنت های چیزی نیستند جز فرافکنی یک درون پریشان و پرخاشگر!
نوشته شده توسط: ناشناس

لعنت به همه دشمناي اسلام..يا مهدي (عج).يا امام خامنه اي(حفظ الله)

نوشته شده توسط: ناشناس

کیانوش عزیز با سلام!
متأسفانه به نظر می رسد «خط قرمز شما توهین ، اتهام زنی و...» نیست که نیست. تا بحال دوبار زیر دو نوشته مختلف (رضا طالبی و آلپر آتاسی) کامنتی گذاشتم که نه توهین داشت و نه اتهام زنی و فقط از این دو نویسنده خواسته بودم منابع آماری خودشان را اعلام کنند، هردو کامنت مشمول تیغ سانسور شدند! البته می دانم که کامنتها دو زمانه هستند، من کامنت امروز را ساعت 14:15 ثبت کردم، از آن ساعت تا بحال دهها کامت تأیید شده اند، پس مسئله دوزمانگی نیست. شما مسلما محق هستید هر کامنتی را حذف کنید، ولی لطفا با خوانندگانتان صادق باشید و ملاکهایتان را صریحا با آنها در میان بگذارید

نوشته شده توسط: ناشناس

"رضا - ش" هموند "ت. سهند" و مازیار پهلوان پنبه ی تپورستانی و... یک شاعری هم می فرماید: "آنچه میم سحرم گفت بگو، می گویم" راستش، وقت آنست که از پرده برون افتد "نام" تا پاسخ درخورت را بگیری. بابا چرا اینقدر ترسوئی تو؟ همه چیزت به کنار، همین شرم و حیای زیادی ات ما را کشته!

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب م . سحر عزیز! مشکل ( بعضآ ) از جای دیگری ست. به قول شاعر : « در پس ِ آینه طوطی صفتم داشته اند / آن چه آن " چفیه به سر " گفت بگو ، می گویم »

نوشته شده توسط: ناشناس

هم میهن گرامی، فریدون قنبری، با درود ....● بله دیاگرام را خودم تهیّه و رسم کرده ام، بطور قطع بدانید اگر طراح فرد دیگری می بود، نامش را در پانویس این دیاگرام می نوشتم، اینکه نام خودم را نوشته ام صرفأ به مناسبت پذیرفتن مسئولیّت میباشد......

هم میهن گرامی، فریدون قنبری، با درود ....● بله دیاگرام را خودم تهیّه و رسم کرده ام، بطور قطع بدانید اگر طراح فرد دیگری می بود، نامش را در پانویس این دیاگرام می نوشتم، اینکه نام خودم را نوشته ام صرفأ به مناسبت پذیرفتن مسئولیّت میباشد.....● اینکه فرموده اید چگونه میتوانید شما هم دیاگرام رسم کنید، عرض شود که: حداقل تسلط بر اطلاعات پایه ای کامپیوتر لازم هست، باید شما به یکی از پروگرامهای طرح و برنامه ریزی از جمله AutoCad یا Nemetschek و یا به یکی دیگر از نرم افزارهای طراحی تقریبأ مسلط باشید، کار کردن با / Power Point و Excel /و Foto Shop / از ضرورتهاست. ● یا اینکه در بخش کارآموزی CAD کامپیوتر تخصص به عنوانCAD Fachmann بگیرید. در حال پیروز باشید، اگر زمانی مقاله ای داشتید که باید دیاگرامی پیوست آن باشد، و موفق نشدید آنرا رسم کنید بوسیلهء همین سایت ایران گلوبال و یا آدرس ایمیل در خدمت شما خواهم بود. با سپاس .
نوشته شده توسط: ناشناس

دوران پهلوی با همه کاستی هایش مدرن ترین حکومت در تاریخ ایران بوده است