خود نباشد و به هدف اعلام شده خود یعنی انتصاب رئیسی برسد. نگارنده در طی سالیان همواره میهمان این تلویزیونها بوده ام. اما حضور شخصی و یا منافع فردی بنده هرگز نه باعث سکوت, و نه مانع آشکار کردن حقیقت تلخ و انتقاد بی تعارف شده است و نخواهد شد.
و اما منبع واقعی و حقیقی مالی تلویزیون ایران اینترنشنال؛ بجز کلی گویی, هرگز توسط خود این رسانه مشخصا تایید نشده است. بنده تا به امروز هیچ گربه ای را ندیده ام که برای رضای خدا موش بگیرد. اما روزنامه معتبر گاردین و دیگران مدعی شده بود که منبع مالی آن یک "گاوه شیرده" رقیب جمهوری اسلامی در منطقه است که نه از "حُب علی که از بغض معاویه" از آن بعنوان ابزار فشار استفاده می کند و با دستمزدهای ظاهرا بیشتر از بقیه تلویزیونها برخی از روزنامه نگاران صادراتی ( و نه همه) را تطمیع می کند. البته این رسانه های فارسی زبان به یکدیگر نان قرض می دهند ـ آن هم در ازای پوند و دلار و یورو. برخی از مدیران و کارمندان این تلویزیون صادراتی های بی بی سی هستند. سردبیر بخش خبر تلویزیون ایران اینترنشنال در سر سفره جمهوری اسلامی بزرگ شده بود و حتی به مقام معاون وزارت نیز رسیده بود. این مسئول تلویزیون ایران اینترنشنال حتی بعد از انتخاب حسن روحانی با استناد به بصیرت سیاسی و دانش تجربی طولانی خود در رژیم جمهوری اسلامی در مصاحبه با دویچه وله گفته بود: "روی حرفهای روحانی میتوان حساب کرد". ایشان تا همین چند سال پیش مثل بسیاری از اصلاح طلبان در تبعید, در مناظره با بنده در تلویزیون کیهان لندن شدیدا طرفدار شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی بود (از دقیقه ٣ ویدئو) . صرفنظر از منبع مالی واقعی این تلویزیون – چه عربستان باشد (بر اساس ادعای گاردین) یا افراد خیرخواه و شرکت خصوصی خیّر و بهمنش, یا منبع دیگری, در این نوشتار از واژه "گاو شیرده" بعنوان یک نماد بکار گرفته می شود چون بقول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (که زمانی یک معاون وزیر داشت) گاو حیوان نجیبی است که از برکاتش بهره می بریم. تا اتهامی متوجه فرد, کشور یا شرکتی نشود.
بسیاری از بینندگان و مشتریان رسانه های فارسی زبان برونمرزی به دلیل نومیدی و "ترس" از عقرب جراره بی بی سی به "مار غاشیه" ایران اینترنشنال روی آورده بودند, علیرغم اصرار بر دروغ های شاخدار, این رسانه نسبتا "ضد انتخابات" عمل کرده بود. تا اینکه کودتای "کلاب هاوس" شب پیش از انتخابات با گردانندگی دو تن از "کارمندان سابق بی بی سی" در این تلویزیون صورت گرفت که تمام رشته های "گاو شیرده" را پنبه کرد. نگارنده در روز سه شنبه ١٤ اردیبهشت ١٤٠٠ در مقاله ای تحت عنوان "کلاب هاوس، زمین جدید بازی جمهوری اسلامی برای فریب اپوزیسیون" هشدار دادم که: "اپوزیسیون واقعی باید راه خود را از جو فروشان گندم نما جدا کند و نباید خواسته یا ناخواسته در کلاب هاوس هیزم بیار تنور انتخابات ریاست جمهوری نظام شود" و نوشتم که " فلک ایدوست به شطرنج همی ماند / که زمانیت کند مات و گهی فرزین. دل به سوگند دروغش نتوان بستن / که به هر لحظه دگرگونه کند آئین. ندهد هیچ کسی نسبت طاووسی / به شغالی که دم زشت کند رنگین".
برای اثبات این ادعاها, مثال و نمونه های فراوانی وجود دارد. از ارائه نظرسنجی های سفارشی و سوال برانگیز ایران اینترنشنال در حمایت از رئیسی گرفته تا انعکاس صدای طرفداران جمهوری اسلامی. بعنوان مثال در روزهای واپسین, بی بی سی تبلیغات وسیعی را به راه انداخت و اخبار جمهوری اسلامی را منعکس کرد مبنی بر اینکه اهل سنت ایران و مولانا عبدالحمید (امام جمعه اهل سنت زاهدان) به ابراهیم رئیسی رای می دهند. علیرغم تماس با بی بی سی, این رسانه حاضر نشد نظر بقیه اهل سنت و یا بیانیه فعالان اهل سنت را به اندازه یک جمله ساده منعکس کند؛ که باید گفت زهی شرم!. زیرا که اخبار یکطرفه و آنهم به نفع جمهوری اسلامی منتشر کرد. امروز (شنبه) صبح نیز مجری بی بی سی با نوعی خوشحالی می گفت که "یکدست" شدن حاکمیت شاید به نفع ملت ایران باشد. از سوی دیگر تلویزیون ایران اینترنشنال (تا قبل از شب کودتا) مصرانه می خواست با دروغ های شاخدار به جنگ حقیقت برود, که بعقیده نگارنده در این "اصرار بر دروغ" و قاطی کردن دروغ و دوغ و دوشاب, اعتبار خود را در بین اهل سنت ایران و بقیه مردم کشور از دست داد. زیرا تحت هیچ شرایطی حاضر نشد خبر دروغ (مبنی بر اینکه مولوی عبدالحمید گفته از ابراهیم رئیسی حمایت نمی کنم) را حذف یا اصلاح کند. به آنها گفتم این خبر دروغ محض است, آن را تصحیح کنید. اما نکردند. چرا؟ نمی دانم. شاید به دلایل مذهبی یا سیاسی"گاوه شیرده" (اگر ادعای گاردین درست باشد) می خواست نشان بدهد که اهل سنت ایران از جمله مولانا عبدالحمید و صدها امام جمعه سُنی که علنا و قویا از رئیسی حمایت کرده بودند, به جمهوری اسلامی رای نمی دهند. در لندن حداقل دو تلویزیون دیگر یعنی من و تو و ایران فردا نیز هستند, که اگرچه منابع مالی آنها نیز معلوم نیست. اما جایگاه یا ارزش تجزیه و تحلیل ندارند. زیرا هر دو نسبتا بی تاثیر و در این انتخابات بازنده هستند.
نتیجه گیری
در طی ٤۲ سال گذشته, بیش از ٤٠ رژیم استبدادی در دنیا به طرق مختلف سرنگون شده اند. اما دولت های اجنبی برای تاثیرگذاری بر روی مردمان آن کشورها سرمایه گزاری رسانه ای نکردند. شاید بخت و اقبال نیک آنها در همین بود. رسانه های فارسی زبان برونمرزی که توسط دولت ها و منابع نامعلوم حمایت مالی می شوند و برخی از آنها توسط "صادراتی های رژیم نژادپرست" مدیریت می شوند, در عمل باعث استمرار جمهوری اسلامی شده اند و در بزنگاه های تاریخی برای حفظ نظام بصورت نیرنگ بازانه تبلیغ یا در لحظات آخر "کودتای تبلیغاتی" کرده اند. این باید هشداری باشد برای ملت در بند و اسیر ایران و بخصوص اپوزیسیون بیچاره (از جمله خود بنده) که با حضور خویش در این رسانه ها به آنها بعنوان "رسانه مخالف" مشروعیت می دهند؛ تا این نوع به اصطلاح "عقرب های جراره" و "مارهای غاشیه" در واپسین لحظات قبل از حادثه نیش زهرآگین و کشنده خود را با زیرکی و شگرد خاص تبلیغاتی از نوع کلاب هاوسی به بدنه ملت ایران فرو کنند و فاجعه تاریخی را رقم بزنند.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
شنبه ۲٩ خرداد ١٤٠٠
پاورقی: این مقاله شامل لینک های فراوانی به مستندات و شواهد عینی موجود است که ممکن است به دلیل سیاست های برخی از سایت های محترم که با نهایت عنایت و بزرگواری این مقاله را منتشر می کنند, حذف شده باشند (که قابل درک است).
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید