رفتن به محتوای اصلی

بشاراسد درتقلیداز خامنه ای مردم را میکروب خواند!

بشاراسد درتقلیداز خامنه ای مردم را میکروب خواند!

این بی شرمی را چگونه می توان تحمل کرد ،وقتی به عدم آزادی و عدالت اعتراض و انتقادی بشود ، ناسزای میکروب بودن را از جانب رهبران یک کشور شنید؟

چرا همه دیکتاتورهای جهان در طول تاریخ یا شبیه هم عمل می کنند و دشمن مردم خویش هستند ویا در سرکوب ملت از یک ودیگر تقلید می کنند؟

««بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه در گفته‌هایش ناآرامی‌های اخیر را میکروبی دانسته که باید نابود شود. بشار اسد اعلام کرده که کشورش در برههٔ سرنوشت سازی قرار دارد و ناآرامی‌ها توطئه عوامل خارجی است و در داخل کشور اجرا می‌شود. وی گفته‌است کسانی که در پشت این توطئه قرار دارند شکست خواهد داد.»»20 ژوئن 2011 ـــ

««آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی سه شنبه 19-10-2010 خود در جمع مردم قم معترضان را " میکروب های سیاسی و اجتماعی " خواند که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری جنجال برانگیز سال گذشته ایران، موجب واکسینه شدن کشور و مردم شدند.»»

اما این روزها همگان شاهدیم، خامنه ای که قبلا به همگان قول داده بود که کشور واکسینه شده است اما یاران احمدی نژاد را به جریان انحرافی تشبیه نموده و خطرات پاشیدگی نظام توسط آنها را به همه گوشزد می کند و چرا کشور واکسینه شده اینک تمام نیروهای نظام و امنیتی اش در حال آماده باش بسر می برند!

"رهبر ایران سید علی خامنه ائی دامت که موفقیت‌ها و پیشرفت‌های کشور در سال۱۳۸۵را بیشتر از تلخی‌ها و توقف‌ها دانست و این پیشرفت ها را "چشمگیر" توصیف کرد". اما مردم ایران در سال1390 بدان وعده ها که رهبری قول داده بود دست یافتند؟

آیا ایران بدتر از بنگلادش"چشمگیر" است؟

چه کسی کشور را به فقر و بدبختی کشانده است،مردم یا رهبری غلط خامنه ای؟

به نظر من همین اینکه مردم کشور بنگلادش در وحشت حمله نظامی بیگانه بسر نمی بر ند از موقعیت ایران کنونی بهتر است اگر چه بنگلاش اسلامی می باشد لااقل کمی درایت در رهبران آن کشور وجود دارد. همین بنگلادش جنگهای خونینی را پشت سر گذاشته است وتلاش می ورزد دیگر در مسیر جنگ طلبی قدم بر ندارد اما رهبران ایران اسلامی هشت سال تمام مردم بی پناه ایران را به خاک وخون کشاند ند و از آن عبرت نگر فته اند و می خواهند بار دیگر ملت خوش قلب وساده دل ایران را به سلاخی بکشانند. آیا نوشته ها ومقالات هیجده سال پیش را به خاطر می آورید؟ آیا حضرت مهدی با اسب سفیدش را در میان رزمندگان اسلام را به یاد می آورید آیا وعده پیروزی ظفرمندان اسلام که هشت سال تمام پشت جبهه ها به انتظار پیروزی جانشان گرفته شد به خاطر می آورید؟ باردیگر همان مصیبت ها در کانون حیات ایرانیان خیمه زده است در آن روزها پیش بینی میشد که ایران در آینده نزدیک به بنگلا دش تبدیل خواهد شد. همه آن پیش داوریها درست از آب در آمد وفقر وفلاکت وفحشا وانسان فروشی واعتیاد وبیکاری وفرار مغز ها وزندان وشکنجه وعدم امنیت وقانون ،کودک آزاری وبچه های بی سرپرست وکار طاقت فرسای کودکان،آوارگی ایرانیان در کشورهای جهان برای اخذ پناهندگی که همه اینها خصائص کشورهای عقب مانده همچون بنگلادش را نشان میدهد در میهن ما به واقعیت پیوسته و شاید فراتر هم رفته است. فاجعه های مختلف کم کم به مرحله نهائی خود نزدیک می شود.

آیا مردم ایران میکروب هستند یا شخص خامنه ای که با گاز زدن سیب کرم دار در انتخابات کودتائی 1388 همچنان میکروب در دهان خود می جود؟

بنگلادش برخلاف ایران در محاصره اقتصادی قرار ندارد واز شانس های بسیاری برای سرمایه گذاری خارجی برخودار می باشد با این توصیف که کشور بنگلادش با جمعیت بسیار زیاد و باعدم ذخائر زیر زمینی ایران همچون نفت وگاز و موقیعت استراژیکی ایران مواجه است.

روزگاری میهن ما مستقل از نظام سیاسی اش استعداد صعود به مرتبه کشورهای چون کره جنوبی وبالاتررا بعلت دارا بودن ذخائر زیرزمینی را در خود داشت ودر پی انقلاب ارتجاعی واسلامی سال 1357 خورشیدی همه آن شانس ها را از دست داد وهرچه بیشتر بسوی کشور های عقب مانده رانده شد.

ایران با برخورداری از نرخ سنی بسیار جوان جمعیت شناسی، بهترین مغزهای خود را در عرض این 28 سال در عرصه مهاجرت وزندان وجنگ وزندان وناراحتی های افسرگی وروحی وروانی وخودکشی روز افزون از داده است وشانس بر گشت به دوره قبلی بسیار بی اعتبار شده است.

تمام شاخص های شناخته شده در آمارهای جهانی سخن از منفی بودن جایگاه ایران حکایت می کند اما رهبر "عظیم الشئن" با توکل به مهدی موعود، ایران را در حال رسیدن به قله های ترقی توصیف می کند.رهبری سیاسی که هرروز ایران را در چالش های سخت جهانی قرار داده است ورئیس جمهوری که وعده آزادی بشریت را از یوغ لیبرالیسم و عودت آنها به اسلام عزیز را می دهد نمی توانند رهبران فرهمندی باشند. روسای ممالکی که به مردم و فرزانگان وحتی خودی ها فرمان می دهد تا از انتقاد پرهیز نمایند وآنها را به عقوبتی جان فرسا وترس وحشت تهدید می نماید نمی تواند رهبر عافیت اندیش ودور اندیشی باشد. تاریخ اینگونه رهبران را به تلخی تجربه کرده است.باکمال تاسف جرائم انقلاب وجنگ هشت ساله ومحاصره های افتصادی را باید ملت رنجور بپردازد وگرنه آقازاده ها همیشه در ناز ونعمت بوده اند. در خارج کشور نیز همنوعان احمدی نژاد بسیارند و نمی خواهند از اشتباهات مرتکب شده خود درگذشته پند بگیرند وهمچنان مردم را دلخوش اصلاحات در انتظار نگاه داشته اند.

بنگلادش در لیست کشورهای بحران خیز وتروریست پرور قرار ندارد ومانند ایران بدنام نیست وعلیرغم فقر کمر شکن که بخشی از آن از عقب افتادگی مذهبی وبلاهای طبیعی وجمعیت بالا ناشی می شود در مقایسه با ایران مردمان خوشبخت تری دارد!

اما رهبران خنیاگر اسلامی هنوز می گویند ایران در موقعیت بسیار عالی تری قرار گرفته است.اگر در آن روزها رفسنجانی وخاتمی بر پیشرفت وترقی ایران اسلامی تاکید می ورزیدند ورهبر ولایت فقیه همه ]نها را تصدیق می فرمودند، حالا نابغه قرن یعنی دکتر احمدی نژاد می گویند در آن سالها هیچ خدمتی به مردم ایران صورت نگرفته است وایشان پس ازانتخاب ظفر مندانه شان در انتخایات ریاست جمهوری خواهند توانست بهتر وبیشتر از روسای دولتین پیشین موفقیت هائی به مرحله اجرا بگذارند. اولین خدمت ایشان این هست که نامبرده ایران سرزمین تاریخی به ارث مانده نیاکان ما را در معرض حمله نظامی وجنگ قرار داده است. در سر تاسر دنیا مردم صلح دوست نگران آینده ایران می باشند.همه این مشقات را رهبران جاه طلب وکوته بین برسر ملت بی یار ویاور ایران آورده اند اما همچنان از پیشرفت های "چشمگیر" سخن می رانند. بیست هشت سال از عمر جمهوری اسلامی می گذرد وهرساله بیلانس خرابیها وبدبختیها بیدادمی کند اما رهبران اسلامی با بی شرمی هرچه تمامتر از صعود وپیشرفت دم می زنند. طبق آمار های مستند جهانی و حتی داخلی، اوضاع اقتصادی واجتماعی ومحیط زیست وگرانی اقلام مصرفی اولیه مردم گران تر واسفناک تر شده است" رئیس دولتی که همه مردم کشور را برای خرید گوجه فرنگی به میوه فروشی همسایگی اش دعوت می نماید* باید دید مغازه یاد شده چقدر گوجه قرنگی برای 70 میلیون مردم ایران دارا می باشد* به زبان عامیانه باید گفت" براستی او مردم ایران را دست گرفته است"

نا هنجاریهای روحی و رواونی وافسردگی جوانان وآلودگی هوای شهر تهران وکمبود آب نوشیدنی وعدم فاضلاب شهری وایاب وذهاب مدرن وسقوط پی در پی هوا پیماها یکی پس از دیگری مردم را کلافه کرده است گرانی سر به فلک گذ اشته است وپس از تصویب قطعنانه های جدید کمر طبفات ضعیف شکسته خواهد شد اما رهبران بی خرد همه آن فشارها را باخون مردم زجر کشیده ناچیز می پندارند وجهان را به زور آزمائی وترغیب به جنگ می نمایند! پیش بینی همه آن کارشناسان که می گفتند ایران به بنگلادش دوم تبدیل خواهد شد اینک به واقعیت پیوسته است اما آنها حمله نظامی ومحاصره اقتصادی و11 سپتامبر واشغال عراق وافغانستان در همسایگی ایران را در چشم انداز خود تصور نمی کردند، حالا همه اینها به پدیده های قابل تصور آنها اضافه شده است در پایان باید گفت امیدواریم که ملت ایران "عاقبت به خیر شوند"

گفت باید حد زد هوشیار مردم، مست را ـــــ گفت هوشیاری بیار اینجا کسی هوشیار نیست

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید