رفتن به محتوای اصلی

بچه گول می‌زنید، آقای خاتمی؟

بچه گول می‌زنید، آقای خاتمی؟

آقای خاتمی، یکی دو سال است که هر بار که گوش کردم دیدم حرف اصلی مردم این است که ما دیگر ولایت فقیه را نمی‌خواهیم، ما دیگر تحمل شورای نگهبان را نداریم، و برای ما این حکومت با این شکل و شرایط حاضرش مشروعیت ندارد. آقای خاتمی، اگر مردم می‌گویند ولایت فقیه را نمی‌خواهند، اگر مردم می‌گویند شورای نگهبان را نمی‌خواهند، اگر می‌گویند این دولت مشروعیت ندارد، آنوقت در شرایطی که همین دولت، همین ولی فقیه، و همین شورای نگهبان در مصدر کار هستند شرکت شما در انتخابات شراکت شما در جنایات رژیم خواهد بود و خیانت شما به حق و خون مردم.

بعد از چند هفته «شل کن، سفت کن» و «درز دادن» اخبار و حرف‌های ضد و نقیض از کمپ اصلاح‌طلب‌ها به سرکردگی سید محمد خاتمی، امروز بالاخره جناب خاتمی لب به سخن گشوده‌اند و حرف‌های‌شان را خودشان گفته‌اند.

طبعا در همین مدت کوتاهی که از انتشار حرفهای خاتمی می‌گذرد عکس‌العمل‌های مختلفی به این حرف‌ها مطرح شده‌اند، اما متاسفانه اغلب این عکس‌العمل‌ها به بیراهه رفته‌اند، یا بهتر بگویم، در دام افتاده‌اند، و به جای مطرح کردن اینکه خاتمی «چرا» این حرف‌ها را زده است به این پرداخته‌اند که خاتمی «چه» گفته است، یا به عبارت دیگر، به جای بررسی و عکس‌العمل به نقش یا عملکرد حرف‌های وی به بررسی و عکس‌العمل به محتوای آن حرفها پرداخته‌اند.

خاتمی طبق معمول زیاد به اصل قضیه، یعنی انتخابات و آن چیزی که این‌روزها بسیار اهمیت دارد، یعنی موضع‌گیری دقیق، روشن و شفاف اصلاح‌طلبان در قبال حکومت اسلامی و فراخوان آن به انتخابات نپرداخته است، و فقط اشاره‌های سریعی کرده که اینجا ذکر می‌کنم خدمت‌تان (کل حرف‌های ایشان را می‌توانید اینجا بخوانید).

یک جا می‌گوید: «اینکه فضا باز بشود، مردم با همه گرایش‌ها و سلیقه‌ها در انتخابات حضور داشته باشند و اطمینان داده شود که آنچه مردم می‌خواهند تحقق پیدا خواهد کرد، خواست همه ما است.»

و کمی بعدتر:‌ «فضا باید باز شود، در دانشگاه‌ها و مجامع میزگرد پرسش و پاسخ گذاشته شود، احزاب و گروه‌ها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحت‌های قانون اساسی را رعایت کنید، حصرها و حبس‌ها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند. خوشبختانه بسیاری از بزرگان و احزاب و گروه‌ها هم بر همین امور تأکید می‌کنند. اگر برگزارکنندگان بی‌طرف باشند، نیروهای نظامی و امنیتی دخالت نکنند، همه جریان‌ها بتوانند نامزد داشته باشند، نمایندگان مردم و احزاب و گروه‌ها بتوانند از مرحله رأی گیری تا اعلام نتایج ناظر باشند آنگاه است که انتخابات پرشور و تعیین کننده برگزار خواهد شد.»

این کل اشاره‌ای است که ایشان به انتخابات کرده است. بگذریم، اما اجازه بدهید یک نکته را دقت کنیم در مورد این حرف‌های خاتمی، و آن اینکه نکته این حرف‌ها بیشتر از اینکه «محتوای» آن باشد مانوری است که از این طریق انجام شده. ایشان به جای اینکه به سئوال اصلی جامعه ما بپردازد که چپ و راست، پیشرو و پسرو، همه این روزها از آن سخن می‌گویند، یعنی سئوال مشروعیت و عدم مشروعیت رژیم و در نتیجه تحریم یا عدم تحریم انتخابات، این مسئله مرکزی و اصلی را اصولا «دور زده» است، و به این پرداخته است که چه احساساتی باید از طرف حکومت به ایشان و رفقایشان القا بشود تا راضی بشوند «انتخابات پرشور و تعیین کننده» برگزار شود!

و اینکه می‌گویم «احساسات» این را جدی می‌گویم، و به این معنی است که در بحثی که ایشان ارائه داده، در کل صحبت‌ها یا به اصطلاح مطالباتی که در مورد انتخابات مطرح‌ کرده است، به جز یک نکته، یعنی آزاد شدن کروبی و موسوی (که همان را هم البته به صراحت بیان نکرده)، تقریبا تمام موارد دیگری که مطرح کرده مواردی است که وجود یا عدم وجودشان بسته به احساسات قضاوت کننده دارد! شما اگر همین امروز از هواداران رژیم بپرسید به شما با کمال اطمینان خواهند گفت که همه این مواردی که خاتمی تقاضا کرده برجا و برقرار هستند. خواهند گفت که فضای بحث و گفتگو باز است و ایران آزاد ترین کشور منطقه است، که احزاب و گروه‌ها تا زمانی که بر علیه قانون اساسی (و در نتیجه ولی فقیه) عمل نکنند آزاد به فعالیت کامل هستند، که به قانون اساسی به طور کامل عمل می‌شود، که برگزار کنندگان انتخابات بی‌طرف هستند، که همه جریان‌های قانونی آزادند که نامزد ارائه بدهند، و نظارت بر انتخابات هم با صحت کامل و با حضور تمام شرکت کنندگان قانونی انجام می‌گیرد. خوب حالا شما بگوئید، آقای خاتمی چه خواهد داشت که بگوید در برابر این ادعای اصولگرایان، و اصولا چه می‌توان گفت در چنین بحثی، الا درگیر شدن در گفتگوهای بی پایان و استدلالات پیچ اندر پیچ به دنبال هیچ؟ هیچ!

به عبارت دیگر، خاتمی در این حرف‌هایش هیچ مطالبه عملی انجام نداده، بلکه حداکثر حرفی که زده این است اصول‌گرایان اگر می‌خواهند ما بازگردیم و برایشان انتخابات بکنیم باید کمی نازمان بکشند. جناب خاتمی! شما و اصلاح‌طلبان دنباله رو شما شاید قیمت‌تان به همین ارزانی باشد که فرموده‌اید، تن و بدن خودتان است و نرخش دست خودتان، اما جدا گمان نمی‌کنم مردم ایران قیمت‌شان دیگر تا این حد نازل باشد. حتی اگر هشت سال پیش هم اینطور بود، اکنون دیگر پس از آن سرمایه های گران‌بهائی که از جان و خون و ناموس خودشان و بچه ها و زنان و مردان‌شان در راه آزادی و دموکراسی گذاشته‌اند، دیگر روح ایرانی قیمتش بالا رفته است، و باور کنید شما هم دیگر در مقامی نیستید که بتوانید آن را به این ارزانی بفروشید.

آقای خاتمی! امروز حتی جوانان کم تجربه این مملکت هم به حرف‌های شما که گوش می‌دهند خوب می‌دانند که به این کار شما می‌گویند وسط دعوا نرخ تعیین کردن و آدرس عوضی دادن، و خوب می‌فهمند که این‌گونه حرف زدن در واقع چیزی نیست به جز چیدن زمینه برای خیانتی بزرگ به مردم با شرکت در انتخابات.

آقای خاتمی، یکی دو سال است که هر بار که گوش کردم دیدم حرف اصلی مردم این است که ما دیگر ولایت فقیه را نمی‌خواهیم، ما دیگر تحمل شورای نگهبان را نداریم، و برای ما این حکومت با این شکل و شرایط حاضرش مشروعیت ندارد.

آقای خاتمی، اگر مردم می‌گویند ولایت فقیه را نمی‌خواهند، اگر مردم می‌گویند شورای نگهبان را نمی‌خواهند، اگر می‌گویند این دولت مشروعیت ندارد، آن‌وقت در شرایطی که همین دولت، همین ولی فقیه، و همین شورای نگهبان در مصدر کار هستند شرکت شما در انتخابات شراکت شما در جنایات رژیم خواهد بود و خیانت شما به حق و خون مردم.

آقای خاتمی، کار از این چیزهائی که شما نرخ خود کرده‌اید گذشته! اینکه فضا باز بشود یا نشود، اینکه قانون اساسی رعایت بشود یا نشود، اینکه بگذارند شما سر صندوق‌های رای ناظر بگذآرید یا نگذارید، حتی اینکه زندانی‌ها آزاد بشوند یا نشوند، آقای خاتمی، اینها همه آب نبات است! مگر بچه گول می‌زنید جناب خاتمی؟

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایمیل دریافتی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید