رفتن به محتوای اصلی

اوت 2015

سرنوشت جریمه ۲۰۰ هزار تومانی سعید مرتضوی چه شد؟

پس از آنکه به اتهامات سعید مرتضوی در پرونده موسوم به کهریزک در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد و دادستان سابق تهران در نهایت با رای دیوان عالی کشور به انفصال دائم از خدمات قضایی و انفصال پنج ساله از خدمات دولتی محکوم شد، پرونده دیگری در رابطه با گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی برای مرتضوی باز شد.

استراتژی سکوت مجمع روحانیون!

سعید حجاریان: همه اصلاح طلبان در سکوت تشکیلاتی هستند.گفتگوی ماهنامه نسیم بیداری با سعید حجاریان .نسیم بیداری/ متن پیش رو در نسیم بیداری منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.لازم به ذکر است که هر روز یک مطلب از نشریات مهم داخلی به صورت برگزیده در کاشی تحلیل ها ارائه خواهد شد.

شش سال با پرونده جنایت بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک

«پرونده روز»؛ به بهانه صدور حکم سعید مرتضوی در پرونده کهریزک؛شش سال با پرونده جنایت بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک .از هجدهم تیرماه ۸۸ تا به امروز؛ در حالی بیش از شش سال از جنایت رقم خورده در بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک گذشته که امروز حکم دادگاه رسیدگی به شکایت یکی از شاکیان این پرونده صادر شد.به این بهانه سری، تلاش کردیم در گزارشی تفصیلی به زیر و بم این پرونده بپردازیم و مروری داشته باشیم به داغی که سردشدنی به نظر نمی‌رسد!

'نفوذ آمریکا'؛ از توافق اتمی تا تدبیر سیاست داخلی

پس از تاکید صریح علی خامنه ای، بر این نکته که اجازه نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا در ایران را به هیچ عنوان نخواهد داد، فضای سیاسی ایران تقریبا به طور کامل تحت تاثیر این موضع گیری قرار گرفته و همزمان، دو جناح هوادار و منتقد دولت می کوشند که تفاسیر متفاوت و متضاد خود از سخنان او را به عنوان روح اصلی مواضع نظام جلوه دهند.

مهرداد نشاطی و یادمانده هایش از کشتار تابستان ۶۷

من در زمان اعدام ها در زندان گوهردشت بودم، دیدیم در پائین دیوارهای بند نوشته اند که این تعداد از بچه ها را اعدام کردند و این تعداد را برای شکنجه بردند! نوشته بودند که امروز مثلا سی نفر را بردند! ..... هیاهو قطع شد و هیچ صدائی از طبقه بالا شنیده نشد، ما تلاش کردیم ارتباط بگیریم ولی هیچکس جواب نمی داد، فهمیدیم که آنجا تخلیه شده است و همه زندانیان اعدام شده اند!

لکلک

رفتارش به دلم ننشست. به‌درستی نمی‌دانم چرا. شاید به این خاطر که حزن عمیقم را درنیافته بود. سرم را پایین آوردم و پرنده‌ی تنها و راه‌گم‌کرده و سرگردانی را که نابجا در آسمان شهری شلوغ و بی‌در و پیکر به پرواز درآمده بود و حالا داشت دور و دورتر می‌شد، به حال خود گذاشتم و به زمین زیر پایم نظر انداختم.