رفتن به محتوای اصلی

آوریل 2008

تا چه حد خطر حملة آمریکا به ایران جدی
ست؟ سخنران کیومرث نویدی سه شنبه 22 آپریل ساعت 21

آیا آمریکا خواهد توانست با وجود جمهوری اسلامی از افغانستان و عراق بیرون رود؟ آیا مادام که جمهوری اسلامی به حماس و حزب
الله پول و یاری لجستیک می
رساند، صلحی میان اعراب و اسرائیل ممکن است؟ آیا ریشه
کن کردن تروریسم بنیادگرای شیعه و سنی تا این تروریسم از جمهوری اسلامی کمک و پناه می
گیرد امکان
پذیر است؟ و اگر پاسخ این پرسش
ها منفی
ست آیا خطر آن وجود ندارد که به رغم همة خطرات آمریکا به ایران حمله کند؟

سکولاریسم و جنبش دمکراسیخواهی

دلیل بی اعتمادی مردم نسبت به اپوزیسیون و پراکندگی در بین اپوزیسیون نتیجه دوگانه گویی ها و تزلزل جامعه سیاسی در برخورد با نهاد دین، ارزشهای دینی و حاکمیت دینی در کشور بوده است. بی شک همه ی این ابهامات و عدم برخورد قاطع با دین باوران کهنه پرست موجب سرخوردگی و بی اعتمادی مردم نسبت به اپوزیسیون شده است تا آنجائیکه این شرایط تداوم حیات حاکمیت قرون وسطائی جمهوری اسلامی در کشور را تضمین و تقویت کرده است.

خوبی ایران گلوبال در این هست که زهرا خانم ندارد!

اخیرا سایت ایران گلوبال شباهت زیادی پیدا کرده است به بحث های روبروی دانشگاه تهران در سالهای 57 ،58 ،59 واوائل60 که هرکسی از تلاش فکری و توشه ائی که اندوخته بود می توانست آنجا عرضه نماید.خوبی ایران گلوبال در این هست که زهرا خانم ندارد.چماقدار های روبروی دانشگاه تهران دیگر در ایران گلوبال کاری نمی توانند پیش ببرند ،چون همه پشت کامپیوتر نشسته اند وفاصله ها مانع در گیری شده است اما روبروی دانشگاه تهران بخاطر نزدیکی افراد هم باعث شده بودکه همه با ادب بحث بکنند.

کجا روم که به زندان عشق دربندم؟

می
توان از سطوح گوناگون آگاهی سخن گفت؛ اما، جهان امروز با همة تنهائی و انزوائی که بدرود با جهان
های کهن به همراه دارد، ما را فرا می
خواند که تکلیفمان را با آگاهی
های کاذب روشن کنیم؛ و چیست این آگاهی کاذب؟ مارکس جوان ایدئولوژی را یک آگاهی کاذب می
نامد. وقتی این را نوشت شاید به مخیله
اش نمی
توانست خطور کند که روزی استالین (پولاد) به نام او بگوید: رفقا! ما کمونیستها از سرشت دیگری هستیم. این اگر نه حکم به برتری نژادی نوینی
ست پس چیست؟

شریک جنایت

برای انسان بودن یک شرایطی لازم است. اما اینان با حذف این شرایط، حتی خود را به تمام معنی، سالم و عاری از هر اختلال می‌دانستند و حتی نوشتن گزارش‌های پی‌در‌پی را هم امری طبیعی جلوه می‌دادند بعد در خانه آسوده بغل زنشان به خواب می‌رفتند و در خیابان چنان قدم می‌زدند که گوئی، صاحب این کره خاکی فقط آنان هستند

چقدر شما خارجه نشینان از واقعیات ایران بدور هستید!

من دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران هستم. یکی از دوستانم این سایت را به من برای مطالعه پیشنهاد کرد و من مدتی است که به نظاره مشغولم. از دیدن مطالب و بحثهای شما هم دچار تاسف شدم و هم خنده تلخ. چقدر شما خارجه نشینان از واقعیات ایران بدور هستید و چه عوالمی دارید. فقط چند کلمه می گویم که نگران ایران نباشید. به تمامیت ارضی ایران آسیبی نخواهد رسید. رژیم همه چیز را تحت کنترل دارد و در عین حال سیاستهای اهمیت بیشتر به مسائل فرهنگی استانها توانسته است...

عصر بحرانها: بحران های هویت و هویت بحرانها، قومیت در مقابل ناسیونالیسم (3)

بدین ترتیب گلنر و همه کسانیکه در صدد توضیح دادن مسئله ی ملیگرائی با استفاده از یک تئوری جهانشمول هستند و یا اینکه بر کلی و عمومی بودن توضیحات و یا قرائت خود از ناسیونالیسم اصرار می ورزند همانند همسانان پوزیتویست خود در اوایل قرن بیست استدلال می کنند. برای این افراد مصداق مثل معروف "حرف مرد یکی است" صدق دارد و نه اختلافات در فرهنگ، گذشت تاریخ و اتفاقاتی که دلالت بر ضعیف بودن و در پاره ای وقت ها غلط بودن این طرح ها.

"هفتان" به "زمانه" یا مدیر مسئول آن نان قرض می دهد

باندبازان معروف بار دیگر لینک مقاله شما را که در هفتان درج شده بود حذف کردند. این حجره داران که به سرقفلی هم دلبسته اند و نان به هم قرض می دهند، مانند باندهای احتکار کالا عمل می کنند، اما این بار آنان مقالاتی را که آنان را به نقد کشیده است و نسیه بودن شان را به رخ اندر کشیده است، احتکار می کنند و از چشم «غیر" پنهان می کنند. حاشا! آن هم در عصر ارتباطات. باری، جای شگفتی نیست. «هفتان" به «زمانه" یا مدیر مسئول محترم آن نان قرض می دهد و آن به این. در این میان آن چه فدا می شود نقد است.

قاضی حسن حداد آیا یک لمپن نیست

آیا به راستی قاضی حداد مذهبی
ست؟ یعنی آیا او به عقوبتی آن جهانی اعتقاد دارد؟ شاید هم.
داستان این آقای حداد عادل را که خواندم به تعبیر دیگری از این سخن کامو رسیدم: «آن کس که مالک همة حقیقت باشد حق دارد همگان را بکشد.» و رسیدم به این اندیشه: آیا مالکیت حقیقت مطلق خود پیش
زمینة لمپنیسم نیست؟
............................
او در سال 68 به دليل تخلفات مالى گسترده و همچنين اخلاقى از جمله رابطه نامشروع با چند زندانى توسط حفاظت زندان شناسايى و از مقام خود برکنار شد.

لعنت بر خود محوری / لعنت بر غرور/ لعنت بر لجبازی

چه کسی این فاچعه را بر سر ملت آورد جز خود ملت ؟ چه کسی مسئول اوضاع امروز ما است جز خود ما ؟ لعنت بر هر کسی یا عاملی که مانع اپوزسیون است . از این فرصت برای آزادی ملت بهتر وجود ندارد . چهره واقعی حکومت از پشت نقاب خاتمی و هاشمی و ... بیرون آمده و عیان شده . بهترین فرصت برای افشاء ماهیت رژیم است و تمام مدارک و شواهد دزدی و چپاول و دروغ و شانتاژ حکومت در رفتارهای احمدی نژاد هویدا است . جای اتحاد مبارزان خالی است و همین کسانی که امروز مانع تشکیل اتحادیه آزادیخواهان هستند فردا افسوس امروز را میخورند