رفتن به محتوای اصلی

می 2010

جنبش سبز، ايران بکجا مي رود: الگوي چين و يا مالزي؟

با يکسالگي جنبش سبز، دوست دارم بعنوان يک ايراني دور از وطن، به ميمنت مبارکي و استمرار و استقامت اين جنبش، ياد همهً آنها که فرياد عدالت و آزادي خواهي ملت را در شعار رأي من کجاست؟ و رأي من را پس بده سمبليزه کردند و با اين شعارها مدنيت بالغ شدهً ايراني را پيش چشم جهانيان به نمايش گذاشتند، تبريک عرض کنم.

ورود به دانشگاه، مشروط به رعایت پوشش عصر شترچرانی است!

وقتی که اینگونه بیشرمانه، دستاوردهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی یک ملت مورد تهاجم قرار می گیرد، عملا جامعه جوان ایران بسوی تکرار تجربه قرقیزستان سوق داده شده و براستی که این آخرین گزینش در دفاع از حق شهروندی، حقوق بشر و نفی جباریت لجام گسیخته توسط ملت ایران است.

اعدام و مجازات مخالفين سياسى، نشانه توحش است!

اين روز ها اخبار اعدام كردنهاى دسته جمعى توسط جمهورى اسلامى در ايران، فضاى سياسى و خبرى سراسر جهان را تحت تاثير قرار داده است۔ دو هفته قبل اعدام ٥ زندانى سياسى با موج اعتراضى وسيع و اعتصاب عمومى در شهرهاى كردستان روبرو شد۔ بار ديگر پرونده رژيم قتل عام و كشتار اسلامى، رژيم دهها هزار اعدام و صدها سنگسار و

ميوۀ جنبش سبز

بنظر ميرسد که جنبش سبز ايران در همين يکسال گذشته در اقصی نقاط ايران و جهان توسعه پيدا کرده است و اولين ميوۀ آنهم هم درکی بود که در اولين تظاهرات اعتراضی بعد از انتخابات در شعار تظاهر کنندگان بيان ميشد وقتی فرياد ميزدند "مرگ بر اين دولت مردم فريب." از همان روز اول اين جنبش ميوه ای بنام صداقت را با خود داشت و هر کسی که اين ميوه را ميخورد گوئی بنوعی هستۀ جنبش سبز را با خود منتقل ميکند. منظورم ديدگاهی است که بر خلاف رژيم ها و تشکيلاتهای ديکتاتور، مخالف با ديدگاه "هدف وسيله را توجيه ميکند" است

به احزاب و سازمانهای سیاسی ملّتِ فرهنگیِ کُرد، (بخش یکم)

قاضی محمّد در همان روز در حالیکه با افتخار با دراز کردنِ دستِ خود یک افسر روسی حاضر در گردهمایی که لباس سفید به تن داشت، را نشان میداد، علنأ گفت: ما یک پشتیبان و دوست بسیار قوی داریم و آنهم اتحّادِ جماهیر شوروی میباشد که در هر شرایطی ما را یاری خواهند داد

فقیــــه در ولآیـت

روزی که خمینی مرد, کسی که توی پرونده اش هزاران قتل و کشتار داشت . از کردستان تا خوزستان , جنگ وزندان, اما تشیع جنازه که با هم بودیم, آدم ها مثل باروت گداخته بودند. اینجاست که آدم به بزرگی آیت الله منتظری پی می برد. وقتی جهل حاکم می شود, عقل را خانه نشین می کنند.

همه برابرند، بعضی‌ها برابرترند

در هفته آخر آوریل، دو بحث هم‌زمان در مورد حجاب، در دو نقطه متفاوت جهان بالا گرفت. در بلژیک، پارلمان داشت پیشنهاد مربوط به ممنوعیت استفاده از برقع (نقاب) را در فضاهای عمومی به رای می‌گذاشت و در ایران، مسئولان حکومتی اعلام کردند که قصد اجرای راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را دارند.

مدیریت زنان

مسئله نابرابری بین زن و مرد در تصدی مشاغل مدیریتی دارای ریشه های تاریخی است. برای مثال، ارسطو زنان را به عنوان موجوداتی که جایی در سیاست ندارند معرفی کرد. او عقیده داشت خداوند آنها را فقط برای جنبه های پست زندگی آفریده است. با توجه به اینکه در نیمه دوم قرن بیستم توجه به زنان به عنوان نیروی کار، مدیر و سیاستمدار هم درتئوری و هم در عمل تغییر یافته است

رابطه حجاب با دومین جام زهر!

چادر زن را علم کرده اند که کسی از آن ها نپرسد پس کجاست آن حق مسلم ملت مسلمان که سالها پول و ثروتش را بباد دادید و بعد هم به پای بوسی آقای اردوغان رفته و دست رئیس جمهور برزیل را لیسیدید و ۵ روز تهران را تعطیل کردید تا جام زهر را با مزه توخالی شعارپیروزی قابل شرب گردانید؟

خاطرات زندان تیف . قسمت 16

روز یکشنبه 15 ژانویه، 2 نفر دیگر از زندانیان اقدام به خودکشی کردند. اوضاع روحی زندانیان با هر فشاری بدتر می شد. روز پنجشنبه 16 فوریه، دو نفر دیگر به ایران مسترد شدند. روز دوشنبه 20 فوریه مصاحبه ی ویدئو یی با UN آغاز شد. مصاحبه کنندگان به صراحت می گفتند که تضمینی نیست که متن این مصاحبه ها به جایی درز کند. البته روشن بود که تیف، زندان ارتش آمریکا و زیر تیغ آن بود. هر مصاحبه حدود 4 ساعت به درازا می کشید و بیشتر شبیه بازجویی بود با پرسشهایی مانند: چرا به سازمان پیوستی؟ چرا از سازمان جدا شدی؟