رفتن به محتوای اصلی

برسد به دست احمد آقا زید آبادی!

برسد به دست احمد آقا زید آبادی!
 
رفیق! عصبانی هستی و تند می روی! نوشته ای : " آرامش دوستدار "سکولاریزم را به معنای ضدیت با دین تعریف می‌کند" این حکم را از کجای آثار دوستدار استخراج کرده ای؟ دو کلاس سواد سیاسی به انکار این حکم راه می برد و دوستدار این دو کلاس سواد را داشت.
نوشته ای : "دوستدار اصطلاح “دین‌خویی” را بدنام کرد و مرتد شمرد." در این عبارت کوتاه مرتکب چند خطا شده ای ! اولا - او با این واژه کاری نکرد. آنرا ابداع کرد ثانیا- خودش توضیح و تشریح این برساخته را برعهده گرفت و نمی دانم از کجا نتیجه گرفته ای که او این ترم را بدنام و مرتد کرد! ثالثا- او هم مثل همه کسانی که به کلاس اکابر رفته باشند، فرق " دیندار" و "دین خو" را می فهمید و اگر می خواست با تو وبقیه دینداران- اعم از سکولار و غیر سکولار- در گیر بشود شما را به اسم خودتان " دیندار" می نامید. اتفاقا احمد آقای عزیز! مخاطب این اتهام دینخوئی، در همان حد شما ، ما بی دینان هستیم و عجیب است که تو این نکته ساده را در نیافته ای! به نظرم بیراهه رفتنت هم از اینجا شروع شده است. ببین رفیق! ما دو حوزه روشنفکری و سیاسی داریم که گرچه هم پوشانی هائی دارند، اما از یکدیگر جدا هستند. ما در حوزه سیاست با شما بر اساس سکولاریسم تنظیم رابطه می کنیم و مثل شما دخالت در اخلاقیات، باور ها و معنویات شهروندان از سوی حکومت را " جرم" می دانیم این یک روی سکه است . روی دیگر سکه، حوزه روشنفکری است که در آن هیچ خط قرمزی وجود ندارد. روشنفکر حق و وظیفه دارد که همه چیز را و از جمله دین و باور های دینی را به نقد بکشد. هدایت و سلمان رشدی روشنفکر بودند و هستند و آقای خمینی اشتباه فرمود که حکم قتل رشدی را به اتهام اهانت به اسلام و قران صادر کرد و این انتحاری ها هم غلط می کنند که به شارلی عبدو و فلان نقاش حمله می کنند. شما به عنوان یک مسلمان حق و شاید هم وظیفه داری که از اسلام در مقابل کفار دفاع فکری بکنی و با هر زبانی که می خواهی ما آته ایست ها را به نقد بکشی همانطور که آته ایست ها این حق را در نقد دین دارند. البته من که مثلا خود را روشنفکر سیاسی می دانم، به ملاحظه وجه سیاسی وجودم، از خیر در گیر شدن با قران و اسلام در می گذرم و همیشه به دوستان مسلمان توصیه می کنم که آرای مجتهد شبستری را بخوانند . دوستدار یک روشنفکر بود و وظیفه روشنفکرانه اش را در نقد "ناپرسایی دینخویانه" انجام می داد. مخاطبش هم همانقدر احمد زیدآبادی بود که احمد پورمندی! قاطی نکن رفیق!
مطلب دوم زیدآبادی را در کامنت اول گذاشته ام

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید