رفتن به محتوای اصلی

راه گذاربه دمکراسی و آزادی به خوانش آقای نگهدار

راه گذاربه دمکراسی و آزادی به خوانش آقای نگهدار

راه گذار به دموکراسی و آزادی مسالمت آمیز است- فرخ نگهدار

 

متاسفانه بحث"من وکالت می دهم" "من وکالت نمی دهم"خواسته یا نخواسته ،آگاهانه یا نا آگاهانه تلاش برای شکل دادن بیک اتحادگسترده در خارج از کشورجهت مبارزه با جمهوری اسلامی وحمایت از مبارزان داخلی را تحت الشعاع قرارداده است.

پیش کشیدن وبرجسته کردن کمپین من به آقای رضا پهلوی وکالت می دهم .یا نمی دهم خلل جدی در شکل گیری این اتحاد بوجود آورده است.

زمانی که سرکوب خیزش انقلابی،بگیر ببند های حکومتی واعدام انقلابیون توسط جمهوری اسلامی شدت گرفته است. زمانی که بالا بردن روحیه مبارزان درون کشوروتلاش برای جلب حمایت جهانی ازخیزش انقلابی جوانان ایران مهم ترین وظیفه احزاب ،جریان های سیاسی وکنشگران خارج از کشور است. زمانی که بیشترین اقبال عمومی میلیون ها ایرانی مهاجر برای مشارکت وگرفتن نقشی موثر وتاثیر گذار،هم رائی و همکاری با یک دیگر در اوج خود می باشد و می تواند نطفه یک مرکزیت قدرتمند سازمان دهی شده وقابل اتکا را در ارتباط وحمایت از مبارزان داخل بوجود آورد.

جریان ها وافرادی تلاش می کنند مانع از پاگیری وتشکیل چنین مرکزیت قدرتمندی گردند.قشقرق ،هیاهو برای کمپین رای میدهم ورای نمی دهم. دقیقا برای کسانی که مترصد چنین فرصتی بودند.این فرصت را بوجود آورد تا با پیش کشیدن امر وکالت! مسئله صغارت و خام اندیشی رای دهندگان عملا مبارزه متشکل برای ایجاد یک مرکز قدرت ، حمایت شده از طرف میلیون ها ایرانی مشتاق رهائی وطن را دچار سکته کنند.

تلاش در پیشبرد وبرپائی یک مرکزیت تاثیر گذار در خارج از کشور را دچار تشتت وتاخیر سازند .هدفی که متاسفانه یکی از محور های اصلی تلاش آقای فرخ نگهداردردامن زدن به همین امرو ایجاد خلل وشبهه در دل جمهوری خواهان وافراد مستقل خواستار اتحاد فراگیرو مرکزیت یافتن ایرانیان در خارج از کشور می باشد.

دریغا ! پاکیزگی اخلاق از بین رفته و رسیدن به هدف های سیاسی بهر قیمت واتهام زنی رایج.تنها چیزی است که در این پلمیک های سیاسی مطرح می شود.عمل کردی که که ماحصل آن ایجاد فضای بد بینی ودودلی و عدم اعتماد در بین مردم علی الخصوص مبارزان خیابان می باشد.

تمام تلاش ها بجای حرکت در جهت ایجاد یک فضای آرام ودموکراتیک، جهت یک اتحاد فراگیر از نیروهای خواهان مبارزه با جمهوری اسلامی. معطوف به خواباندن مچ یک دیگرگردیده است.معطوف به زیر سوال بردن اتحاد با یکدیگر و کم رنگ کردن نقش نیرو های جمع شده با گرایش های آزادی خواهانه درجنبش خارج از کشور.

هدفی که از مجاری مختلف با قدرت تمام دنبال می شود. در این میان نقش آقای فرخ نگهداردر بر خوردبا شخص رضا پهلوی وتلاش برای پا نگرفتن یک تشکل متحد ومطرح در خارج از کشور بسیاربرجسته و مغرضانه است.قضاوتی مبتنی بر نیت خوانی و دادن آدرس های نا درستی که وجود خارجی ندارند.

"برخی در خارج کشور یا سر خود دولت موقت تشکیل داده اند و برای تشکیل آن مثل آقای پهلوی فراخوان داده اند. برخی آمادگی خود را برای مدیریت پروسه گذار اعلام کرده اند.. من تمام کسانی که برای معتبر کردن نوعی رهبری در خارج از کشور تلاش می کنند، کسانی که فکر می کنند این کار می تواند گرهی از کار مردم و مشکلات کشور بگشاید، را خطاب قرار می دهم و می گویم تشکیل رهبری در خارج کشور راه عاقلانه و واقع بینانه نیست. نه کنترل آن روند در دست ما خواهد بود و نه می تواند مورد اعتماد و حمایت اکثریت جامعه معترض قرار گیرد. "*

ایشان با نسبت دادن چنین اتهامی به معتقدان اتحاد با آقای رضا پهلوی و نسبت دادن تکیه آن ها به نیروهای خارجی یرای تغیر.اتهامی سخت نا جوانمردانه به بسیار جانهای آزاد، جمهوری خواه ومستقل که در این جبهه قرار دارند! وارد می سازند.

زمینه برای طرح نقطه نظرات خودرا فراهم کرده .می نویسند برعکس افرادی که تکیه بردولت های خارجی دارند. ایشان مرکز ثقل این تحول را نیرو های درون کشور می دانند. چنین برخورد تخریب گرانه ودور از انصاف انسان را به این فکروسوال می رساند که هدف ایشان از زدن وبرجسته چنین اتهامی چیست؟

سوالی که بلافاصله جواب خود را در همان راه کار دائمی آقای نگهدار پیدا می کند. حفظ حکومت اسلامی و اعتقاد به تغیر رفتار آن .

حال که خامنه ای به منفور ترین شخصیت تاریخ ایران بدل شده و تمام وجاهت خود از دست داده و دیگر جائی برای نامه نوشتن آقای نگهدار به اوباقی نمانده است . آقای نگهداردر ظاهر به کسانی که هنوزامید به تغیر رفتار این حکومت دارندتوصیه می کند. دست ازحمایت و امید خود ازحکومت بکشند.چرا که تاسال نود شش می توانست جواب بدهد.حال تاریخش گذشته است.پس بهتر است بفکر چاره ای دیگر بود. اما در عمل برای گذار مسالمت آمیز خود باز دست بدامان همان حاکمیت می زنند .

این جان کلام آقای نگهدار است. بعد از کلی به این در و آن در زدن ، تخریب کردن چهره کسانی که مثل ایشان فکر نمی کنند! کسانی که به زعم ایشان بی خبر از امکان عقب نشینی حکومت وتن دادن آن بعد از چهل چهار سال کشتارو نشان دادن ماهیت جنایتکارانه قادربه چرخش در استای دمکراسی هست را درک نمی کنند.

کسانی که امکان هیچ نوع تغیر ومصالحه در این رژیم بنفع معترضان خیابان ودست کشیدن از قوانین قرون وسطائی رانمی بینند. ایشان سخن از تغیررفتار حکومت،آغاز یک روند مسالمت آمبز برای گذار به آزادی ودموکراسی با وجود همین حکومت بمیان می کشند.

"برای این که گذار از حکومت ولایی به استقرار دموکراسی بیانجامد باید روند گذار دموکراتیک، مسالمت آمیز و بدون مداخله خارجی باشد.....کسانی که قبلا در حکومت مسئولیت داشته و اکنون جزو منتقدان درونی محسوب می شوند، می توانند رابط بین حکومت و نمایندگان مردم باشند. این اشخاص خودشان موقعیت نمایندگی ندارند و اکثریت معترضان صدای آنها را پژواک صدای خود نمی دانند. آنها تنها می توانند نقش تسهیل گر گفتگو میان حکومت و نمایندگان اپوزیسیون را عهده دار شوند."*

چه باید گفت ویا نوشت بر این تفکر که هرگز نمی تواند دل از جمهوری اسلامی ،خامنه ای ،اطرافیان او واصلاح طلبان بر دارد.تفکری که چشم برعمل کرد مسئولین قبلی حکومت که اکثریت آن ها در تمام جنایت های جمهوری اسلامی شرکت داشته ودر برابر هیچ سرکوب حکومتی اعتراضی نداشته اند ، می بندد آن ها را افرادی صالح برای گفتگو میان نمایندگان اپوزیسیون با حکومتی که به زعم ایشان رهبر آن از سال نودشش قادر به جوابگوئی نیست تلقی می کند.

سیاستی سخت مخرب که از یک سو سمت اصلی مبارزه را به سوی مقابله با حکومت فرضی آقای رضا پهلوی سوق می دهد .از سوی دیگر تنها راه درست رسیدن به آزادی و دمکراسی را "ّبخوان خوابانیدن خیزش انقلابی" را بمیان کشیدن پای حکومتیان از اصلاح طلب تا اعتدالی ،حتی اصول گرا به میدان ودل بستن به نتیجه کار آن هامی داند.

مهم تر تلاش می کند مانع از شکل گیری یک مرکز متحد از نیروهائی با گرایش های مختلف که خواهان قرار گرفتن در یک جبهه متحد خارج از کشور باشند گردد!

این جان کلام آقای نگهداراست برای رسیدن به دمکراسی و آزادی از طریق مسالنت آمیز. راهی جز کنار آمدن با حکومت اسلامی نیست!

الباقی کشیدن پای زندانیان سیاسی به میدان بعنوان رهبران واقعی جنبش (البته گزینشی مانند آقای تاج زاده که مورد تاکید ایشان است.) زندانیانی که هیچ امیدی به رهائی وگرفتن نقش جدی بدون سرنگونی حکومت اسلامی برای آن ها متصور نیست .تعارفی بیش تلقی نمی شود. زندانیان عزیز شده ای که هیچگاه بیانیه چهارده نفر از برجسته ترین آن ها در ارتباط با سرنگونی جمهوری اسلامی! مورد حتی یک سطر تمجید و تکریم آقای نگهدار قرار نگرفتند .ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایرانگلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید