این واژگونه نکاری و رایزنی و سوء استفاده از علوم تجربی، چند سال پیش بوسیلهء رسانهء وابسته و ضد ایرانی "بی بی سی" و در رسانه های وابسته به نظام جمهوری اسلامی، و تجزیه طلبان انتشار یافت و دیگر لازم به تکرار، تکمیل و تفسیری تازه از آن از سوی افرادِ بی هویّت و راه گم کردهءِ تاریخ نبود و نیست. یک موضوع بی اساس و غیر علمی و غرض ورز را اگر روزانه و هر ساله و با استمرار و موازی گذر زمان انتشار و در بارهء آن تبلیغ کنند بی ارزش است و تأثیر گذار نخواهد بود.
چنانکه در ایران 1400 سال است، که تبلیغ دین اسلام از سوی بیگانگان صورت گرفته تا ایرانیان راستین و آگاه را از هویّت ایرانی خود بدور نگهدارند تا دین اسلام و فرهنگ بیگانگان و اهداف و منافع قومی خویش را در ایران همچنان برقرار سازند که همه آب در هاون کوبیدن بوده و هست. امروز ایرانیان راستین با شناخت عمیق از دین اسلام ایدئولوژیک و اسلام سیاسی و با پرده برداری از اهداف پلید و شوم مردمانِ مهاجم و مهاجر به ایران، بیش از هر زمان دیگر پای بند ایرانیّت و پاسدار هویّت سکولار و پروسهء تاریخی ایرانی خود در ادوار گذشته و آینده بوده و خواهند بود.
شتابان فقط به چند نکته در مورد این تحقیقات حوزه ای آخوندی بی اساس و ضد ایرانی "(دکتر !!! )مازیار اشرافیان بناب" تُرک تبار اشاره میکنم:
1- فرد بنیاد گذار این رایزنی و سرقت و جعل و وازگونه نگاری که آنرا تحقیقات مینامند "(دکتر !!! )مازیار اشرافیان بناب" نام دارد و خود تُرک آذربایجانی است، بنا بر این طبق تجربیّات عینی فراگیر گذشته و حال مردمان در خاورمیانه، آسیای میانه،در قفقاز، در آسیای کوچک، و در قارهء اروپا، هر گونه پژوهش و تحقیقات در جامعه و فرهنگ تُرک تباری در منطقه و جهان بی اعتبار است. زیرا تنها هدف حکومتها و پیشتازان پان ترکیسم از چنین تحقیقاتی، واژگونه نگاری تاریخی و بی هویّت کردن دیگران، در مقابل کسب هویّت و تسخیر سرزمین و مال و اموال دیگر برای قوم و ژنتیک تُرک تباری خود و تحمیل هژمونی تُرک سالاری است.
2- چنین تحقیقاتی از سوی یک نفر امکان پذیر نیست، پس باید چنین مأموریتّی برای انجام چنین تحقیقاتی با هزینه های سنگین و ابزارهای مورد نیاز، از سوی حکومتها و یا ارگانهای ویژه صورت گرفته باشد، ضرورت هست فرد مسئول این تحقیقاتِ آبکی، به خوانندگان و به جامعهء آکادمیک و به کارشناسان رُک و راست بگویند، که این تحقیقات از سوی جمهوری اسلامی و بدستور شخص علی خامنه ای، و حکومتهای آنکارا و باکو صورت گرفته است ؟ ارگانهای پشتیبان این تحقیقاتِ تُرک تباری بی اساس در منطقه و در اروپا و در جهان کدامند ؟
3- هیچ دانشگاه با اعتباری چنین تحقیقات جعلی و دزدی آشکار مردم شناسی و باستان شناسی به شیوهء فرهنگ تُرک تباری بویژه مانند فرهنگ امثال علی خامنه ای و اردوغانی را پشتیبانی مالی و علمی نخواهد کرد، مگر اینکه مسائل مافیاییِ پشت پردهء دیگر بین حکومتها و ارگانها و چنین دانشگاههایی در میان باشد. شیوه و مطالب این تحقیقات فقط شایستهء حوزه های دینی قم است که تحت نظارت ارگانهای وابسته به بیت رهبری صورت گرفته باشد
4 - نقش رسانهء "بی بی سی" دیروز و امروز در مورد ایران، بر همگان آشکار است و گردانندگان و هویّت کارکنان دور و نزدیکِ آن بر کسی هم پوشیده نیست و در وابستگی این رسانه به حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی نباید تردید کرد. ملّت ایران و نسل جوان ایرانی نباید دامنگیر فریب دوبارهء رسانه های مانند "بی بی سی" بشوند و یا از آن تأثیری بگیرند.
5- در تاریخ مستند و معتبر آمده است که شش گروه از مردمان سفید پوست در زمانی بسیار دور جغرافیای مسکونی خود را که آسیای میانه بوده است به طرف غرب و جنوب غربی این قاره رها میکنند و مهاجرت خود را به جغرافیا و قاره های دیگر گسترش میدهند، گروهی از آنها که خود را آریایی نامیدند، به فلات ایران می آیند و این جغرافیا را بنام قوم خود آریا، ایران" نامگذاری کردند.
اصولأ از بنیاد موضوع مطرح شدن آریایی بودن هیچگاه بر اساس گروه خونی، نژادی و ژنتیکی و فیزیولگی و آناتومی نبوده و نیست، بلکه بر اساس منش و فرهنگ و دیدگاه و جهان بینی و شاخص های دیگر بوده و هست. امروز هم این تفاوتهای فرهنگی و شاخص های دیگر بین مردمان گوناگون به روشنی وجود دارد و قابل اثبات حوزهء جامعه شناسی است .
بحث نژادی و ژنتیکی و فیزیکی و آناتومی و قیافه و چهره شناسی را نازیسیم در قرن نوزده نسبت به آریایی بودن مطرح کرد، که مورد انتقاد ایرانیان و قشری از جامعهء آلمانی هم قرار گرفت، با شکست تژ نازیسیم هیتلری، و بازگشت همان فرهنگ و منش و دیدگاه آریایی، می بینیم که آلمان آن قدرت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را در جهان کسب کرد که نازیسیم آرزوی آنرا داشت، و میخواست این اهداف را بر اساس ظاهری قیافه و شکل و اندام شناسی، با زور اسلحه و تجاوز به دیگر مردمان به سرانجام رساند.
6- مردمان تُرک تبار دچار یک بحران هویتّی و مبتلا به سرگیجه و گمنامی تاریخی هستند، و برای برون رفت از این بحران هویتّی و آوارگی فرهنگی و تمدنی و زبانی و برای پیوستن آنها به کاروان جهانی و ثبت نام خود در اوراق و اسناد تاریخی منطقه ای و جهانی در تئوری، در شکل نیمه مجسم و مجسم در قرن 20، و برای درمان مبتلا به بیماری خود کم بینی و برای دریافت یک شناسنامهء هویتّی و اجازه اقامت در منطقه از سوی دیگر مرمان باستانی و تاریخی و بومی جغرافیای شرق به روشهای خردگرایی و همزیستی مسالمت آمیز، به خشونت و پاک سازی قومی و اتنیکی روی آورده است، روند شکل گیری کشوری نو پا بنام ترکیه نمونهء عینی این روش است که حداقل 6 قوم و نژاد را در ترکیه پاک سازی کرده و میکند.
7- دو قوم و نژاد عرب و تُرک اولین خشت تمدن سازی و فرهنگ سازی و کشورداری و پیوستن به تاریخ و کاروان جهانی خود را بر خشونت و خونریزی و با پاکسازی دیگران بنا نهادند و میدهند و خاورمیانه را از قرون وسطی تا کنون در اسلامگرایی و خرافات و در عقب ماندگی و آتش و خون نشانده اند و خواهند نشاند، ولی هرگز با چنین روشهایی دیواری هر چند کوتاه از تمدن و فرهنگ نساخته و نخواهند ساخت و هویّتی نیک برای خود دست و پا نخواهند کرد و همچنان بی هویّت و سر درگم در تاریخ خواهند ماند. مگر اینکه به فرهنگ خردگرایی و مدارایی و آموختن منش همزیستی مسالمت آمیز روی آورند.
انتشار مطلب توهم نژاد آریائی ایرانیان "(دکتر !!! )مازیار اشرافیان بناب" در راستای پیشبُرد همین سیاست و اهداف پان ترکیسم و پان عربیسم، و باب طبع و مزاج بیت رهبری علی خامنه ای است.
8- حکومتها و نخبگان مردمان تُرک تبار از یک سو تبلیغ میکنند که موضوع نژاد و راسه بی معنی است و مردمان منطقه در گذر تاریخ بهم آمیخته اند و مردمانی بنام آریایی (ایرانی) وجود ندارد، امّا از سویی دیگر بتازگی رجب طیب اردوغان از گروهی از تُرک تباران درخواست آزمایش خون کرده است، تا هویّت خونی و تُرک تباری آنها روشن شود، پرچم ملّی تُرک تباران و فرهنگ تُرکی و تربیّت و منش و صف بندی و مرز کشیدن مردمان و حکومتها آنها، تاکتیک و استراتژیهای امروز و آیندهء آنها، در جهت گسترش نژاد پرستی و اشاعهء پان تُرکیسم و هویّت طلبی تُرکی در منطقه است، که ملّت ایران، بویژه نسل جوان ایرانی و سایر مردمان دیگر در منطقه باید هوشیار باشند و بر خوش باوری و حسن نیّت خود نسبت به مردمان تُرک ساکن ایران حد و مرزی بگذارند .
9 - نسلهای گذشتهء ایرانیان هر چه بوده اند، و یا بقول نمایندهء علی خامنه ای، اگر این مردمان گاو پرست بوده و ادرار و شاش گاو را می نوشیدند و یا سگ پرست بوده اند و سایر مسائل دیگر،...، ولی این مردمان خود را آریا و آریایی نامیده اند، حتّی داریوش کبیر و سایر چهره های نمادین ایرانی خود را در آثار و سنگ نوشته ها و کتیبه های بجا مانده خود را آریایی نامیده است بنا براین ایراینان دیروز و امروز و در آینده آزاد هستند و این حق طبیعی و دمکراتیک نسلهای ایرانی است که بنا بر سنّت و بر اساس رسالت تاریخی و مسئولیّت قومی که نسلهای گذشته بر عهدهء آنها گذاشته ایند، خود را " آریا و اریایی" بنامد.
10 - چرا ایرانیان به واژه های تُرک (به معنی قوی و زورمند) و نام کشور ترکیه که هر دو قلابی است و در قرن بیست (1926 میلادی) بر سر زبانها افتاده است، اعتراضی نمیکنند، چرا ایرانیان به انگلیسی ها، به آلمانی ها، به فرانسوی ها، به چینی ها، به هندیها، و به سایر مردمان جهان اعتراضی ندارند، که چرا خود را انگلیسی و یا آلمانی و یا فرانسوی و یا چینی و هندی مینامند، چرا مردمان تُرک تبار به این مردمان اعتراضی ندارند، و فقط به ما ایرانیان !!!.
11 - اگر ایرانی ها خود را آریایی نامگذاری و معرفی نکنند، پس چه نامی را باید بر این مردمان باستانی و تاریخی گذاشت. این سه واژهء: آریایی، ایران، و ایرانی، واژه های زنجیر وار بهم پیوسته است، حذف و برداشتن آریایی و آریا، یعنی حذف و برداشتن نام سرزمین ایران و حذف وابستگییهای آن به قوم ایرانی در صحنهء جهانی است.
چرا که واژهء ایران به معنی( سرزمین آریایی ها، آنجا که آریایی ها سکونت دارند) در تاریخ گذشته و امروز ثبت است، و هزاران تحقیقات این چنینی تأثیری در محتوا و در پروسهء تاریخی آن نداشته و نخواهد داشت.
همین دانشگاههای اروپایی که امروز اجازه میدهند افرادی مانند مازیار اشرافیان بناب" و نوچه های آن دست به چنین سرقت و واژگونه نگاری تاریخی و ژنتیکی و مردم شناسی در ایران بزنند و مرتکب چنین جرمهای حقوقی و حقیقی شوند، همین امروز هم در همین دانشگاهها ایران شناسی ایی تدریس میشود که بطور کلی و 100% محتوای تحقیقات مازیار اشرافیان بناب را نفی میکند.
12 – دیاگرامها و نقشه هایی که بر اساس آنها "(دکتر !!! )مازیار اشرافیان بناب" و دیگران ارزیابی کرده است که آریایی بودن یک توهم هست، به نقاشی ها و رنگ و آب بازیهای کودکان پیش دبستانی بیشتر شباهت و همخوانی و همسویی دارد، تا یک تحقیق علمی مردم شناسی و نژاد شناسی آنهم در مورد ایران.
روشی که دراین نوشتار و در چگونگی این تحقیق آشورا تاسوعایی و شیعه گری قزلباش صفوی تُرک تباری بکار گرفته شده است، همان روش پاک سازی قومی و نژادی شناخته شدهء جهان بینی تُرک تباری است، با این تفاوت که بجای شمشیر پان اسلامیسم تُرک تباری این بار قلم و لابور بکار گرفته شده است.
روش قلم امروز امثال مازیار اشرافیان بناب" برای بی هویّت کردن ایرانیان با کشتار یک و نیم میلیون مردمان ارامنه، در واقع یکسان هست، اگر ارامنه و دیگر مردمان را در کوهستانها و دشت و صحرا کشتار و به دار آویختند و از گرسنگی و تشنگی آنها را از پای در آرودندو آنها را خانه بدوش کردند، امّا امروز ایرانیان را در لابورها و اتاقهای آزمایشگاهی میکشند.
13 – حکومتها و جوامع تُرک تباری با نخبگان و پیشتازان آنها مانند "(دکتر !!! )مازیار اشرافیان بناب" بجای اینکه نژاد و خون ایرانیان را در لابورهای خریداری شده در انگلستان مورد آزمایش قرار دهند که آیا آریایی هستند یا نه، بروند و خون تُرک تباران را در لابورها مورد آزمایش قرار دهند که چند در صد از خون این مردم با خون گرگها آمیخته است و تناسب آمیختگی و وابستگی نژادی این مردم با گرگهای وحشی تا چه میزان است، وابستگی میمون ها و انسانها اثبات شده است و انسان نوع تکامل یافتهء میمون است، امّا آیا گرگ و انسان جهات مشترک انسانی دارند ؟
همچنان تحقیق کنند که چرا همهء نژاد گرگ ها تکامل نیافتند تا به نوع سگ قابل تربیّت امروزی در آیند تا با انسانها همخویی و همسویی و زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند، اصولأ چرا گرگها قابل تربیّت نیستند و در سرشت و توان آنها رگه هایی از تمدن افرینی و فرهنگ سازی همزیستی مسالمت آمیز وجود ندارد و فقط با ماندن در گروه نوعی و خونیِ خود، بشکل گروهی به شکار دیگران میروند.
امّا آیا این گرگهای خاکستری بی رمق و بازمانده در هر شمار و تعداد و از هر رنگ و رنگار با زوزه کشیدنها در هوا ، جرأت حمله به شیران زرد را دارند ؟ گرگهای خاکستری این را بخوبی میدانند که با دُم شیر نمیشود بازی کرد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید