برنامه دو زبانه
اسلام و تناقضهای ذاتی آن L’islam et ses contradictions
شنوندگان عزیز، سلام !
Chers auditeurs bonsoir
کلود لِوی استروس، انسانشناس و قومشناس فرانسوی که در ماه اکتبر سال 2009 در 100 سالگی درگذشت، یکی از معدود اندیشهگرانِ اثرگذار نیمۀ دوم قرن بیستم در حوزۀ علوم انسانی بود. پژوهشگران و متخصصان این علوم در فرانسه و دیگر کشورهای غربی همچنان به آثار او استناد میکنند. او در کتاب «گرمسیریانِ غمگین» که امروز 60 سال از انتشار آن میگذرد، ایدههای بحث انگیزی در بارۀ اسلام و مسلمانان مطرح کرد که اکنون به منبع الهام برخی از نویسندگان و متفکرانِ غربیِ مخالفِ حضور اسلام در کشورهای اروپایی تبدیل شده اند. نگاهی به برخی از آنها میتواند تا حدودی روشنگر عمق نگرانیِ گروهی از متفکرانِ غربی از پیشروی اسلام در جهان به ویژه در کشورهای غربی باشد.
Face à un certain islam qui progresse depuis quelques décennies dans les pays de l’Europe de l’Ouest, plusieurs penseurs et écrivains, surtout en France, ne cessent de se référer aux réflexions sur cette religion de Claude Lévi Strauss, anthropologue et ethnologue français, qu’il a notamment formulées dans « Tristes tropiques ». En lisant ce livre, on s’aperçoit que l’auteur avait décortiqué l’islam non seulement en tant qu’ethnologue et anthropologue, mais aussi en qualité de philosophe, d’historien et de sociologue
لوی استروس با مقایسۀ اسلام و تمدن اسلامی با دینها و تمدنهای دیگر، کم و بیش هیچ جنبۀ مثبتی در اسلام نمیبیند. نه در زمینۀ زیباییشناسی چیز درخوری در آن مییابد و نه در زمینۀ اخلاق. از نظر او، مسلمانان به رغم ادعای بردباری دینی و تسامح، همواره در پی برانداختن دینهای دیگر بودهاند. درست است که پیامبر اسلام از تسامح دینی سخن گفته است، اما با این دعوی که خاتم انبیاست و دینش، دینی همهگیر و جهانرواست، درواقع، دینهای دیگر را در وضع بحران دائمی قرار داده است. به نظر میرسد اسلام در کلیتش شیوهای است برای ایجاد ناسازگاریهای حل ناشدنی در ذهن مؤمن مسلمان برای آنکه او سرانجام به راه حلهایِ آسان اسلام راضی شود.
Il faut bien admettre que dans ce livre, qui n’est pas un livre sur l’islam, Lévi Strauss en aborde de nombreux aspects. Il ne voit presque rien de louable dans cette religion. Laissons de côté ses observations minutieuses sur le comportement social des musulmans en Inde et attardons-nous sur un certain nombre de ses conclusions. D’après lui, le contact avec les non-musulmans angoisse les musulmans. Parce que leur genre de vie provincial se perpétue sous la menace d’autres genres de vie, plus souples et plus libres que le leur, et risquent de l’altérer par la seule contiguïté
به گفتۀ لوی استروس، مسلمانان برتری دین خود را بر دینهای دیگر در سادگی راه حلهای آن میدانند. برای مثال، میگویند شریعت اسلام نسبت به آموزههای ادیان دیگر راهحلهای سادهای در زمینۀ ارث، تقسیم اراضی، وام بدون بهره و پاکدامنی زنان و دختران پیشنهاد میکند. هیچ چیز به اندازۀ باکرهگی دختر پیش از ازدواج و پاکدامنی او پس از ازدواج ذهن مسلمان را به خود مشغول نمیکند. به گفتۀ لوی استروس، مسلمانان برای آسوده خاطر شدن از عفت زنان و دخترانشان، کاری سادهتر از این نیافتهاند که آنان را خانه نشین کنند و با چادر و چاقچور بپوشانند.
Selon Lévi Strauss, dans l’islam, il y a une contradiction entre la portée universelle de la révélation et l’admission de la pluralité des croyances religieuses que l’on attribue au Prophète. Si dans l’esprit des musulmans l’islam est supérieur aux autres religions et doit les vaincre, à quoi bon prétendre les tolérer ? Ainsi, tout l’islam semble être une méthode pour développer chez les croyants des conflits insurmontables, quitte à les sauver par la suite en leur proposant des solutions d’une très grande simplicité
به گفتۀ لوی استروس، مسلمانان هنوز چشم به جامعهای دوخته اند که چهارده قرن پیش وجود داشته و بیگمان راهحلهایی که در شریعت آن نهفته است، همه را برای گشودن مشکلات آن جامعه اندیشیده بودند. آنان بر این گمان اند که برای مسائل و مشکلات جامعههای انسانیِ امروز راه حلهای آماده دارند. درواقع، آنان اسیر کتاب مقدسشان اند و از همین رو، خیال اندیشانی بیش نیستند. گمان میکنند با گشودن مشکلات بر روی کاغذ، میتوانند بیدرنگ از چنگ آنها برهند.
Un autre point important que relève Lévi Strauss dans l’islam est sa prétendue fraternité. Mais cette fraternité ne repose que sur une base culturelle et religieuse. Elle n’a aucun caractère économique ou social. Le mendiant est mon frère en ce sens surtout que nous partageons fraternellement la même approbation de l’inégalité qui nous sépare. Nous sommes frères puisque nous avons le même dieu. La fraternité musulmane s’arrête là
شکی نیست که اندیشهورزیهایکلود لوی استروس دربارۀ اسلام بسیاری از مسلمانان را خوش نمیآید. استفادهای که مخالفان حضور اسلام در کشورهای غربی از سخنان او میکنند، نباید مسلمانان را از درنگریستنِ جدی به خرده گیریهای او باز دارد. هنگامی که او میگوید برادری اسلامی برادری صرفاً دینی و فرهنگی است و جنبۀ اقتصادی و اجتماعی ندارد، آدمی بی اختیار به حکومت اسلامی ایران میاندیشد که چگونه با تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی را در جامعۀ ایران نهادینه کرده است.
En réfléchissant à la définition que donne Lévi Strauss de la fraternité musulmane, on ne peut pas s’empêcher de penser aux inégalités économiques et sociales que la République islamique a institutionnalisées en Iran par la division de la société en deux camps : les gens de la famille et ceux qui y sont étrangers
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید