رفتن به محتوای اصلی

کهريزک را از يا د نبريم!

کهريزک را از يا د نبريم!

ای انسا نهای آ زا ده و متر قی ،ای آنان که هنو ز به حر مت و شرا فت بشر یت

اعتقا د دار يد.

من جوانی هستم از ايران زمين ، از سرزميني که ديگر باغ ادن تبديل به دوزخی شده است ،که پير و جوان در آن

مي سوزند ،دودی که از سوختگان آن بر پا شده است،

تمام شهر بزرگ تهران را گرفته است ديگر هيچ نقطه ای

نيست که در آن تنفس برايم ممکن با شد.

يکي از همان جوا ناني هستم که ،اگر شا نس با من يارنبود،

الان مثل بسياری از جوانان هموطنم زير شکنجه های مزدوران رژيم می بايست زجه می زدم.اما صدای زجه های آنها زير شکنجه های دژخيمان مرا يک لحظه آرام

نمی گذارد.سرزمينی که بوی خون می دهد و گلوله! جنايت وسر کو ب! .

خسته ام ! خسته، درما نده و از پا ی افتا ده .دردها و رنج ها یی که انسانهای در بند در چنگا ل خو ن خوار و تبهکارانه ی جمهوری ملایان بخصوص در حال حاضر می کشند ، ما نند خو رهای به جا نم افتا ده است و مرا يک لحظه رها نمی کند.

از زندان بزرگی می گو يم که تبديل به زندا نهای کو چک شده است ،

قر با نگا هی برای آزاد زنا ن و مردا ن اين سر زمين به

خو ن نشسته. با گزا ر شات از اين قتلگا ه ،

ديگر باز داشتگاههای داخو،ماتازان و گوا نتانامو لرزه به تن نمی اندازد.شکنجه گاهی که شنکنجه گر خون خوار و

بی سفت و جنايتکاری به نام سردار رادان ،

جا نشين فر ما نده نيرو ی انتظا می تهران است.

که هر روز با هلکوپتر شخصی به همراه يا ران خائن خود ،که نام آنان بايد درتاريخ سياه بشريت ثپت شود ،شکنجه گرانی همچون کشميری ،عامريان ،خميس آبادی ، برای قتل وعام به قربانگاه می آمدند.کسانی که در اعترا ضات دستگير شده بودند ،در آنجا زير شکنجه های قرون وسطائی و تجاوز جسمی و روحی جان باخته اند.جا يی که در آن هر روز 7 تا 8 نفر کشته می شد ند. افتخار تير خلا ص ديگر نصيب سرهنگ حقی شده بود ، چرا که احمدی نژاد مسئو ليت های ديگری برای

بيحيصيت کرد ن نام ايرا نی در مجامع بين المللی دارد.

فجيح ترين شکنجه روانی همچون ليسيدن کف توالت تا انداختن

افراد معتاد کرکی که تمام بدنشان کرم گذاشته، بين دستگير شدگان در اطا قک های تنگ .خيس کر دن زندانيان وکتک زدن آ نها با شلنگ و با توم.شکا فتن فر ق سر محسن روح الامنی توسط خميس آبادی جنا يتکار.

صدای شکستن استخوانهای برادرانم می آيد، استخوانهايشان را درهم می شکنند.خداهم صدايش در امد!

تيرهايئ که همزمان بر پيکر جوانان مملکت من فرو مئ نشيند،قامتشان شکسته !

آخرين نگاهائ غم انگيز دوستانم جانم را مئ سوزاند.

بغض گلويم شکست1

پيکرهاي فداکارانه ائ را مي ديدم که ناباورانه در خاک مئ غلتند.

از یاد نبريم، هزاران انسانی را که پس از تحمل شکنجه های طویل حیوانی زیر گرمای نور خور شيد باد کرده ومي ترکیدند تا کسی هویت آنها را تشخيص ندهند.

نگذاريم ستم و تبهکاری و جنايت رژیم ملایان و قوانین قرون وسطائیش در تمام طو ل

تاريخ ننگين حکو مت جمهوری اسلام بخصوص در حال حا ظر به با يگا نی تاريخ سپر ده شود.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید