فشارهـا بر اقلیتهای مذهبی افزایش مـی یابـد

25.03.2011 - 18:17

سال ۸۹ در حالی پایان یافت که اکثریت مردم ایران علیرغم مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ای که با آن درگیر هستند، امیدوار بودند که سال ۹۰ سالی باشد، سرشار از صلح و صفا و آزادی و برابری. اما متاسفانه در روزهای پایانی سال ۸۹ و آغازین سال ۹۰، دولت جمهوری اسلامی، دست از سرکوب و اعمال فشار بر اقلیت های مذهبی برنداشت، تا عده ای از هموطنان ما، عید را نیز در غم و اندوه و بعضا زندان، بگذرانند.

تنها دو روز مانده به پایان سال ۸۹، تائید حکم ۲۰ سال حبس تعزیری برای هفت مدیر سابق جامعه بهائی ایران، بهائیان ایران و جهان را در بهت و حیرت فرو برد1. پیش از این در ۲۴ شهریور به وکلای مدافع مدیران سابق جامعه‌ی بهائی «به طور شفاهی» اعلام شده بود که احکام زندان آنان به نصف کاهش یافته و از بیست سال به ده سال تغییر کرده اما طی آخرین گزارش‌ها، این حکم به صورت کتبی و در زندان به این هفت نفر ابلاغ شده است.

در همین روز، آقای دیدار رئوفی شهروند بهائی ساکن تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم2 و همچنین آقای مصباح منقطع شهروند بهائی ساکن تهران، در منزل مسکونی‌اش بازداشت و بعد از آن، به بازداشتگاه اوین منتقل شد3.

آقای رئوفی بر اساس حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه‌ای، به ۳ سال زندان محکوم شده است. اما ماموران امنیتی ساعت ۱۰ شب ۲۷ اسفندماه، با حضور در منزل آقای منقطع، پس از تفتیش منزل ایشان اقدام به بازداشت این شهروند بهائی کردند. تمامی این احکام و بازداشتی ها در آستانه نوروز، می تواند زنگ خطری باشد از شروع موج تازه فشار‌ها و بازداشت‌ها علیه جامعه بهائیان ایران در سال جدید.

این فشارها تنها به بهائیان محدود نشد و ماموران امنیتی لباس شخصی در روزهای پایانی سال ۱۳۸۹، ۱۰ تن از نوکیشان مسیحی کرمانشاه را بازداشت نمودند4. بنابر اخبار منتشر شده، ماموران امنیتی با هجوم به خانه ایی واقع در محله فرهنگیان شهرستان كرمانشاه كه از آن به عنوان كلیسای خانگی یاد شده كلیه افراد حاضر در محل را بازداشت كردند. ایشان پس از ورود به این خانه ضمن ضرب و شتم، توهین و استفاده از الفاظ رکیک، كلیه افراد(ده تن) را با دستبند به مكان نامعلومی انتقال دادند. لازم به ذکر است که هفت تن از بازداشت شدگان پس از انجام بازجوئیهای طولانی و همچنین انجام مراحل عكسبرداری، انگشت نگاری و همچنین اخذ تعهد مبنی بر عدم شركت در اینگونه جلسات، در ساعت ۲ بعد از ظهر روز جمعه ۲۷ اسفند آزاد شدند.

در حالی که فشار اقتصادی بر اکثریت اقشار جامعه ایران فشار می آورد و تعطیلی برخی کارخانه ها در آستانه سال جدید، کارگران و کارمندان آنها را با مشکلات عدیده ای روبرو کرده است، اخراج کلیه کارمندان بهائی شرکت "آچیلان دُر" به دستور ادارهٔ اطلاعات سپاه، مشکلات جدی ای را برای این افراد به وجود آورده است5. این در حالی است که بیش از دو ماه از بازداشت مدیر عامل و پنج نفر از کارمندان شرکت "آچیلان دُر" توسط ماموران اطلاعات سپاه گذشته است. تعداد دقیق اخراج شدگان هنوز مشخص نیست ولی بیش از ۲۵ شهروند بهایی در آستانهٔ عید نوروز و فرارسیدن سال نو از کار اخراج شده‌اند. هرچند تاکنون هیچ نوع اتهام روشن و مشخصی در مورد دلیل دستگیری این عده اعلام نشده، اما بازداشت این افراد پیرو انتشار خبری در خبرگزاری دولتی فارس مبنی بر ممنوعیت استفاده از درب‌های اتوماتیک ساخت شرکت "آچیلان دُر" به دلایل امنیتی و وارد کردن اتهام وابستگی شرکت مزبور به بهائیان صورت گرفته است.

متعاقب دستگیری شهروندان بهائی فعال حقوق کودک در اصفهان، مشهد، کرمان و بم، آقای نادر کسایی، شهروند بهائی ساکن سمنان، توسط ماموران امنیتی پس از تفتیش منزل و ضبط کامپیو‌تر و کتب مذهبی دستگیر و به بازداشتگاه اداره اطلاعات سمنان منتقل شد.6 احتمال می رود که بازداشت آقای کسایی در راستای برخورد با فعالان بهائی حقوق کودک باشد. با دستگیری نادر کسایی تعداد بازداشت شدگان بهائی که طی هفته های گذشته در شهر سمنان بازداشت شده اند به ۶ نفر رسید. لازم به ذکر است که هم اکنون، با شروع سال جدید، بیش از ۴۵ نفر از شهروندان بهائی در زندان بسر می برند.7

اما نکته مهم در رابطه با برخورد حاکمیت با فعالان حقوق کودکان این است که حتی با فعالان غیربهائی هم برخورد می شود و جالب اینجاست که اتهام آن ها را همکاری با بهائیان ذکر می کنند. دو فعال حقوق کودک بنام های سارا حاج بهرامی و علی دیوسالار هفته گذشته به اتهام همکاری با بهائیان توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به زندان کرمان منتقل شدند8.

لازم به ذکر است که سارا حاج بهرامی و علی دیوسالار بعد از زلزله ی بم در این شهر اقدام به تاسیس موسسه ای برای نگه داری از کودکان زلزله زده کرده و تا امروز نیز فعالیت قانونی خود را ادامه داده اند. هم چنین شایان ذکر است که علی دیوسالار از آذر ماه ۸۹ به عضویت هیئت مدیره ی انجمن حمایت از حقوق کودکان در آمده و بعد از نسرین ستوده دومین عضو این انجمن است که به اتهامات واهی دستگیر شده است. علی دیوسالار از اعضای خانه ی کودک شوش می باشد.

دستگیری این دو فعال حقوق کودک، تنها به اتهام همکاری با بهائیان، اقدامی بسیار عجیب از جانب حکومت است. حکومت در هفته های اخیر، بهائیان فعال در این حوزه را به اتهامات واهی و ترویج بهائیت میان کودکان آن هم با استفاده از شعر و داستان! دستگیر و روانه زندان کرده است و حالا فعالان غیربهائی نیز به اتهام همکاری با بهائیان! دستگیر می شوند.

در اولین روز سال جدید دولت جمهوری اسلامی علیرغم ندادن مرخصی نوروزی به زندانیان عقیدتی و سیاسی، اعمال فشار بر آنان را نیز در دستور کار خود قرار داد. در راستای اعمال فشار و محدودیت بر زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند امنیتی ۴ زندان رجایی شهر کرج، عفیف نعیمی یکی از مدیران بهائی به حفاظت زندان احضار شد. البته دلیل این احضار هنوز مشخص نشده است.9 از نمونه دیگر اعمال این فشارها بر مدیران در بند جامعه بهائی، که با اعتراض شدید جامعه جهانی بهائی هم همراه شد، می توان به محروم کردن آقای جمال الدین خانجانی، یکی از اعضای گروه هفت نفره مدیران سابق جامعه بهائی ایران، از حضور در مراسم تدفین همسرشان، خانم اشرف سبحانی (خانجانی)، اشاره کرد.10

در کرمانشاه، سه تن از کارکنان یک کتاب فروشی در کرمانشاه به اتهام فروش کتب اقلیت دینی بهائی بازداشت و پس از چند روز بازجویی به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شدند.11

اما در زابل، داستان تلخ محرومیت از تحصیل یک بار دیگر تکرار شد. آقای فائز تشکر، دانشجوی بهائی دانشگاه زابل، که در رشته فیزیک این دانشگاه تحصیل می کرد، اخراج شد12. ایشان که ورودی سال ۱۳۸۹ این دانشگاه بودند، از سوی آموزش کل دانشگاه احضار و به ایشان گفته می شود به دلیل مشکلی که دارد به سازمان سنجش تهران مراجعه کند و تا زمانی که نامه ای مبنی بر حل شدن مشکل به این دانشگاه تحویل ندهد، واحدهای درسی ایشان همچنان مسدود باقی خواهد ماند.

پس از پیگیری های این دانشجو و مراجعه به نهاد رهبری دانشگاه و نهاد رهبری استان تهران، ایشان نامه ای به وی می دهند و اعلام می کنند که به روابط عمومی سازمان سنجش مراجعه کند. در پی این مراجعه و تحویل نامه، یکی از مسؤولین سازمان سنجش (آقای روحبخش) به ایشان اعلام می دارد که «کاری از دست ما ساخته نیست و نمی توان کاری کرد» و به سرعت محل را ترک می کند و بدین ترتیب آقای تشکر از تحصیل در دانشگاه محروم می شود.

منابع:

1- http://www.chrr.biz/spip.php?article13593

2- https://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/7451-1.html

3- http://edu-right.net/%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%AC%D8%A7/%D8%A…

4- https://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/7462-1.html

5- https://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/7463-1.html

6- https://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/7481-1.html

7- https://hra-news.org/1389-01-27-05-27-21/7484-1.html

8- http://www.emruznews.com/2011/03/post-6037.php

9- https://hra-news.org/1389-01-27-05-27-21/7486-1.html

10- http://www.khodnevis.org/persian/mobile/%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87%…

11- https://hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/7490-1.html