تاملی بردشواری های جنبش و ضرورت تشکیل جبهه ی مردمی

پیکار دلیرانه ی مردم ایران علیه دولت جانیان برآمده از کودتا هر دم افزون تر از قبل در عرصه های مختلفی شدت و گسترش می یابد . عدم تثبیت برنامه های خائنانه ی کودتاگران صرفا ناشی از مبارزات بی امان توده هاست که نشان داده اند از چنان سطح بالای آگاهی برخوردارند تا در چشم انداز تحولات با همه ی دشوار ی ها بتوان پیروزی و غلبه بر واپسگرایان را به عیان مشاهده نمود . سرگیجگی و از دست دادن تعادل روانی کودتا گران از همین منظر قابل تحلیل و تفسیر است . از آن جایی که ستاد کودتا می داند نتیجه ی شکست محاسباتش از دست دادن منابع ثروتی است که بدان چنگ انداخته اند و غارت و چپاول مغول وار کشور را نخواهند توانست ادامه دهند . به همین دلیل آشکارا با عجله و دستپاچگی تمامی نقاب و ماسک ها را کنار گذاشته چهره ی بغایت ضد مردمی و ضد ملی خود را گستاخانه در معرض دید همگان نهاده اند .

از دستاورد های بزرگ جنبش مردمی تا این مرحله همانا کنار گذاردن یا بهتر گفته باشیم کنار گذاشته شدن اجباری ماسک های فریب و خدعه در تمامی جها ت است . و این نیست مگر حاصل برآمد جنبش شکوهمند مدنی مردم علیه دولت رو سیاه کودتا . با همه ی اوصاف برای به بار نشاندن مبارزات مردمی امکانات باند جهل و نادانی ارتجاع را نباید دست کم گرفت . نیرو های ملی و میهنی به حق در افشای ترفند های جنایتکاران به وظایف خود هوشمندانه آگاه بوده لحظه ای درنگ نمی کنند و با وجود فضای فوق امنیتی حاکم بر کشور و کمبود شدید امکانات سازمان یابی و تشکل دهی ، این نیروها به همراه شخصیت های وطن پرست از هر فرصتی برای ژرفش کارزار بهره می جویند .

روزی نیست که پروژه ی کودتا قتل و جنایت جوانان غیور کشور را از برنامه ی خود حتی تعدیل نماید یا عربده کشی های اوباشانه را به قصد ارعاب توده ها به کنار نهد . با براه انداختن سناریوی اعتراف گیری و شوهای مضحک تلویزیونی که این بار قربانیان آن از بالا ترین سطوح حکومتی متعلق به طیف اصلاح طلبان انتخاب شده مبین آن است این نمایشات آبروباخته که در این چند دهه سوای فریب افکار عمومی با ترویج فرهنگ جهل و خرافات ، از ابزار مهم سرکوب حکومت بود به زعم کج اندیش کودتاگران در تثبیت دولت فاسد کودتا با هدف ارعاب معترضین می تواند موثر باشد. انجماد فکری واپسگرایان تا بدان حد دیدگانشان را کور کرده به رغم اجرای تمامی برنامه های حیوانی خود ، تزلزل ارکان حاکمیت جهل و تاریک اندیشی را نمی بینند .

در این میان علی رغم تبلیغات گستردۀ رژیم موج همدردی با قربانیان شوهای تلویزیونی یا با خانواده های جانباختگان در خیابانها و بازداشتگاههای مخوف گشتاپویی با روشن شدن ابعاد وسیع جنایات هر دم در جامعه بیش تر می شود .

درپی کودتای انتخاباتی رژیم ، با مبارزات مردمی چنان ضربات عمیقی به پایگاه اجتماعی این واپسگرایان وارد آمده که نجات کل سیستم از این بحران تقریباً محال به نظر می رسد .

با زمینه ی مساعدی که در بطن جامعه وجود دارد همه ی نیرو های مترقی از هر طیف و گروهی با هر فلسفه ی فکری می بایست در جبهه ای واحد گرد هم آیند . که چشم اسفندیار قدرت مردمی صرفا در نبود تصمیم و حرکات یکپارچه ی جمعی و فراگیر در صحنه ی عملی مبارزه است . با سازماندهی اقشار زحمتکش در نهاد های صنفی و سیاسی بر چیدن اساس دولت کودتا کاری است سهل و آسان و کاملا امکان پذیر . چرا که توان مقاومت سرکوبگران با همه ی امکانات و سیع خود در برابر نیرو ی لایزال توده ها آنگاه که منسجم و متحدانه به صحنه آید فوق العاده ناچیز است .