رفتن به محتوای اصلی

سن من اجازه نمی دهد با رنج تاریخی نسل قبلی ارتباط برقرار کنم

سن من اجازه نمی دهد با رنج تاریخی نسل قبلی ارتباط برقرار کنم

 

گفتگوی نوشین شاهرخی با علی عبدی, ٧ امرداد ١٣٨٩

اگر حرف از دهه‌ی شصت می‌شود و خانمی با یادآوری یک رنجی کنار من گریه می‌کند، من با این سنم نمی‌توانم با این رنج ارتباط برقرار کنم. من آن چیزی که درک کرده‌ام دوران آقای خاتمی بوده و تفاوت بارز آن با دوران احمدی‌نژاد و گفتمان متفاوت میرحسین با گفتمان‌های قبلی و حتی با خاتمی.

شهرزاد نیوز: جلوی در ورودی سالن کنفرانس بنیاد پژوهش­های زنان نظر مرد 25 ساله­ای را جویا می­شوم. با آغاز سخن گفتن علی عبدی این نظرخواهی کوتاه به یک گفتگو می­انجامد. فرصت استراحت ناهار است و دوستان عبدی منتظر تا با یکدیگر غذایی بخورند، و او در میانه­ پرسش­های من و انتظار دوستان به پاسخ می­نشیند.

فکر می‌کنید چرا در خیزش سال گذشته، در هنگامه‌ی جنبش صدهاهزار نفری، زنان خواسته‌های مشخص خودشان را مطرح نکردند؟

البته من مرد هستم و حدود 9 ماهی است که از ایران خارج شده‌ام، ولی فکر می‌کنم که بحثهای جنستی در ایران مطرح شده. خیلی از شعارها بر پلاکاردهایی که دست مردم بود، شعارهای جنسیتی بود، ولی در غالب کلمه در نیامد و آن برمیگردد به ریشه‌ای که این جنبش از آن برخاست. تقلبی در انتخابات صورت گرفت و رأی‌ای که دزدیده شد، شعارش به این سمت بود که "رأی من کو؟". مثلا وقتی زندانیان سیاسی را می‌گیرند، باز در همین کنتکس شعار داده میشود "زندانی سیاسی آزاد باید گردد".

هم نقض حقوق زنان و هم حقوق مردان جریان دارد. آنها که در کهریزک کشته شدند، چهارتا مرد بودند. البته زنان خیلی بیشتر از مردان تحت فشار هستند، ولی با توجه به آن کنتکس که اتفاق می‌افتد خوب شعارها کلان هستند.

اما قبل از انتخابات، جنبش و فعالین زنان یک همگرایی داشتند و دو خواسته‌ی اصلی را مطرح کردند. در مورد حجاب اجباری ما در کمپین کروبی ساعت‌ها در خیابان شعار دادیم. یا در کمپین میرحسین یک شعار این بود: میرحسین رهنورد، تساوی زن و مرد.

بعد از انتخابات شرایط عوض شد و همان باتومی که تو سر خانم می‌خورد، به سر آقا هم می‌خورد. بنابراین الویت‌های کلان جنبش سبز تغییر کرده بود. هرچند من با الویت‌بندی مشکل دارم. یک همجنسگرا باید حقوق برابر با یک دگرجنس‌گرا داشته باشد، زن با مرد، کرد با فارس، باید دمکراسی باشد و انتخابات آزاد.

شما به جز در کمپین یک میلیون امضا در کمپین موسوی و کروبی هم فعال بودید؟

من در خیلی کمپین‌ها فعال بودم و یکی از آنها هم این کمپین‌ها بود.

29jul2010Ali2

علی عبدی

فکر می‌کنید که اگر آنها روی کار می‌آمدند، می‌توانستند به این خواسته‌ها پاسخ‌گو باشند؟

میرحسین و کروبی و کلا انتخابات جمهوری اسلامی صرفا یکی از ابزارهایی هست که اگر شما با زندگی واقعی روزمره مردم سروکار داشته و پی تغییر باشید، میتواند بسترسازی کند. توی دوره ی هشت ساله‌ی خاتمی امکان فعالیت در جامعه‌ی مدنی برای کسی که برای تغییر بود بیشتر بود. و شما برای ایجاد تغییر از هر فرصتی باید استفاده کنید.

یعنی انتخابی میان بد و بدتر؟

من به جای اینکه بگویم بد و بدتر می‌گویم از گزینه های موجود، گزینه‌ی بهتر را انتخاب می‌کنم. و این بخشی از مبارزه است.

وقتی می‌گویید گزینه‌ی بهتر، فکر می‌کنیداگر موسوی رئیس جمهور می‌شد تا چه اندازه می‌توانست خواسته‌های فرد شما را ارائه دهد؟

من نگاهم این است که من به عنوان شهروند چقدر در فرایند گذار به دمکراسی نقش داشته باشم. اگر به میرحسین رای می‌دهم، به این خاطر است که در ایجاد تغییرات اجتماعی تأثیرگزارتر باشم.

یعنی فرد موسوی برای شما ابزار است؟

موسوی یکی از ابزارها برای تغییر است، البته منظورم این نیست که طعمه است. اگر دولتی سر کار باشد که مقداری به ارزش‌های دمکراتیک بیشتر پای‌بند باشد، مثلا کمپین یک‌میلیون امضا می‌تواند در جامعه‌ی ایران شکل بگیرد و در افزایش آگاهی‌های جنسی قدم بردارد. تغییر یک‌شبه به وجود نمی‌آید.

برای شما مهم نبود که آدمی مثل موسوی در بدترین و سیاه‌ترین زمان موجودیت جمهوری اسلامی نخست‌وزیر بوده؟ به این تاریخ چگونه نگاه می‌کنید؟

این تاریخچه کنار گذاشته نشده. کسانی که زمانی کاری کرده‌اند که موجب رنج مردم شده‌اند، قطعا باید روزی در یک دادگاه عادل و مطابق قوانین بین‌المللی پاسخگو باشند. منتها ما در گذشته زندگی نمی‌کنیم و در ایران زندگی می‌کنیم و زندگی مردم در حال گذار است و ما نیازهای کانکریت داریم و در ماندن در گذشته نمی‌توانیم به جایی برسیم.

آیا کسی می‌تواند دوران کودکی‌اش را ببرد و بگوید من از دوران کودکی‌ام گسسته‌ام؟ آیا ما بی‌ریشه‌ایم، مثل درختی بی‌ریشه؟ پس با این تاریخ زنده چه می‌کنید، با نسلی که این دوران را گذرانده است؟

این به معنای نفی گذشته و فراموشی گذشته نیست. موسوی و تمام کسانی که در دهه‌ی سیاه شصت جرمی مرتکب شده، یا جنایتی انجام داده‌اند باید پاسخ‌گو باشند. ولی الان هفتاد درصد جامعه‌ی ایران زیر سی سال هست و تجربه‌ی شما را ندارد. نگاه ما به میرحسین با نگاه شما متفاوته.

ولی ایشان خودش را نقد نکرده و هنوز از دوران طلایی خمینی سخن می‌گوید.

من فکر می‌کنم کسانی که علاقه‌ای به میرحسین و جنبش سبز ندارند، با پیش فرض‌ به آن نگاه می‌کنند. خوب ایشان می‌گوید منظورش از دوران طلایی آیت‌الله خمینی ریشه‌های انقلابه. از نظر من آیت‌الله خمینی از جنایت‌کارترین آدم‌های این سده بود. آقای خمینی مسئول اصلی اتفاقی بود که در آن موقع افتاد. باز تأکید می‌کنم که هفتاد درصد این جامعه زیر سی سال هستند و ارتباط بین نسل‌ها فرق می‌کند. مثلا اگر حرف از دهه‌ی شصت می‌شود و خانمی با یادآوری یک رنجی کنار من گریه می‌کند، من با این سنم نمی‌توانم با این رنج ارتباط برقرار کنم. من آن چیزی که درک کرده‌ام دوران آقای خاتمی بوده و تفاوت بارز آن با دوران احمدی‌نژاد و گفتمان متفاوت میرحسین با گفتمان‌های قبلی و حتی با خاتمی.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
1oo1nights.org

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید