در طی روز های اخیر میزان تظاهرات نظامی رژیم افزایش یافته و با ادعاهای پی در پی از آزمایشات موشکی متعددی خبر میدهند آنچه که روشن است این است که هر بار رژیم اسلامی قصد حرکتی رو به جلو در قبال بلند پروازی های هسته ایی خود را داشته است قبل از ان اقدام به چنین نمایش هایی کرده تا برای اقدامات آتی خود تضمین امنیتی داشته باشد . اینکه رژیم چرا همزمان وحتي هفته ها قبل ازافتتاح نیروگاه بوشهر این کار ها را کرده وميکند نشان از ترس و واهمه اش از بر باد رفتن ناگهانی تنها وسيله ممکن براي بقايش يعني تاسيسات هستهاي خود ميباشد، که ممکن است به یک باره و بر اثر یک حمله برق آسا از طرف اسراییل یا امریکا از بين برود.
رژيم اسلامي براي در امان بودن از مکافات رفتارهاي تروريستي خود در گذشته وآينده تنها راه چاره رادر دستيابي به سلاح هسته اي ميبيند وبراي در امان بودن از حمله نظامي قبل از رسيدن به آرزويش دست به ايجا جنگ رواني با هدف بازدارنگي زده است.
.اما آیا اقدامات و تظاهرات نظامی و ادعاهایی که درستی آنها هیچگاه از طرف کار شناسان نظامی غرب تایید و البته تکذیب هم نشده است میتواند تضمینی برای باز دارندگی به حساب آید ؟و اینکه چرا مقامات و نظامیان غربی و اسراییلی با آگاهی از بلوف نظامی ایران در جهت تکذیب ادعا هاو توان موشکی رژیم که هر روزز بیشتر شبیه بازی های رایانهایی و گیمهای اکشن و ترسناک میشود خودداری میکنند؟
جواب این سوال بسیار روشن است آنچه که درسال های قبل از حمله به عراق جهت زمینهسازی و استناد به تظاهرات دروغین نظامی صدام حسین و رژیم بعث عراق توسط غربیها شاهد آن بودیم اکنون در حال تکرار آن این بار در باره ایران هستیم .
امریکا و متحدانش از همان اوایل کار میدانستند که هیچ سلاح غير متعارفي برای تهدید غرب در دست صدام موجود نبوده ودر صورت بروز جنگ 'ارتش عراق هرگز نمیتواند خطري برای نظامیان آمریکا و متحدانش باشد .لذا آنها اجازه دادند تا صدام به تهدیدات مجازی خود ادامه دهد تا بهانه لازم برای توجیه و کسب مجوز افکار عمومی داخل امریکا براي شروع جنگ فراهم شود. وقتی صحبت از افکار عمومی امریکا میشود صحبت از مردمی است که بر اساس نظرسنجیهای رایج در آمریکا حتا نام رئیس جمهوری بیست سال پيش خود را نمیدانند و به راحتی تحت تاثیر تبلیغات غولهای رسانه ایی آمریکا قرار میگیرند' میباشد' نظیر آنچه که در مورد عراق روی داد.
بنابراین من بر خلاف کسانی که وقوع جنگ را آرزوی رژیم میدانند اعتقاد دارم این هل من مبارز طلبیدن رژیم نه از روی اعتماد به نفس و استقبال از جنگ بلکه ناشی از ترس و واهمه رژیم از وقوع جنگ میباشد.
رژیم به زعم خود با این بازیهای رایانه ای و افزايش حجم تبلیغات نظامی میتواند دنیا را متقاعد کند که حمله به ایران خطرناک و غیر ممکن میباشد اما غافل از انکه سران و کارشناسان نظامی اسراییل و آمریکا از تو خالی بودن این تهدیدات کاملا اطلاع داشته اما اجازه میدهند رژیم ایران به این تهدیدات ادامه دهد تا زمینه راضی کردن افکار عمومی در آن کشورها و متحدین اورپایی آنها فراهم شود.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا رژیم از این موضوع اطلاع ندارد و اگر دارد چرا این روش نادرست را انتخاب کرده است دلیل آن نیز روشن است رژیم در عرصه سیاسی داخل با بحران مشروعیت و چالشی جدی مواجه بوده و در عرصه سیاستهای خارج نیز با عدم اعتماد بین المللی روبرو شده است .
این بی اعتمادی به دلیل ماهیت رژیم در به چالش کشیدن اسراییل و حمایت از گروههای تررویستی در سالهای آغازین بعد از پیروزی انقلاب بوده و مربوط به دوران احمدی نژاد نمیشود لذا عدم اعتماد دول غربی ودر راس آنها آمريکابه رژیم 'ریشه در گذشته سياه رژیم داشته و برگشت ناپذیر است آنچنانکه حتي با هشت سال ریاست اصلاح طلبان معتدل بر دولت اسلامی ایران نیز بر طرف نگرديد و با روی کار آمدن دوباره اصولگرایان در دولت ایران بر شدت آن افزوده شد بنا بر این سران رژیم با آگاهی از بر گشت ناپذیر بودن حس عدم اعتماد از سوي آمریکا 'اسراييل و دول اورپایی به خود' راهی جز تهدید برای باز دارندگی نديده و در وحشت از یک جنگ ویرانگر و کابوس تکرار سرنوشت صدام حسین راهی جز تهدید تا آخرین لحظه براي آنها متصور نيست.
رژیمی که زماني نه چندان دورآمریکا را با چاقوی زنجان تهدید میکرد! چه شده است که ناگهان آنها را با بمب و موشکهای قاره پیما تهدید میکند؟ آیا غیر از این است که تا چند سال پیش امکان حمله نظامی به ایران را ناممکن و در حد یک شوخی میدانست و بايدجوابش رابا شوخي ميداد؟
اما اینک همه چيز تغيير يافته اينک که رژيم اسلامي ايران این تهدیدات را جدی گرفته است و میداند که باید به زودی در قبال اقدامات تررویستی خود پاسخ گو باشد به شکل جدی به تکاپو افتاده وميخواهد ديگر نه با چاقوي زنجان بلکه با بمب وموشک تهديد کند اما همچنان براي فرار از کابوس جنگ در عین حال که تهديد ميکند افدام به فرستادن پیغامهای گفتگو در جهت باز شدن منفذ و امکاني برای مذاکره را نيز از نظر دور نميدارد. رژیم به خوبی میداند که این جنگ از هم اکنون آغاز شده و مرحله راضی کردن افکار عمومی در کشورهايي نظير اسراييل وآمريکا برای حمله نهایی را طی میکند لذا برای جلوگیری از اجراي مرحله نهايي اين حمله راه تهديد را برگزيده و در اين راه بر طبل جنگ ميکوبد، طبلي تو خالي که براي خالي نبودن متن گاه تصاويري از بمب و موشک بهمراه آواز دهل به آن اضافه ميشود.
اينک نمآهنگ طبل وموشک را از رژيم مستبد و به شدت فريبکار ديگري شاهديم که در آن کلماتی به عربي بر روي آنچه که رژيم اسلامي ايران آنها را بمب و موشک میخواند نوشته شده است.
تاريخ چقدر زود تکرار ميشود وسرنوشت ديکتاتورها چقدر شبيه به هم است هنوز تصاويري که صدام از موشکهاي مهيب خود به دنيامخابره ميکرد را فراموش نکردهايم، روي آنها نيز کلماتي به عربي نوشته شده بود!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید