افکار افراطی در دو سو، سرچشمه نا امنی جهان است

فرهاد:

جناب پویا، ممنون از توضیحات روشنگرانه و مستدل و منطقی‌ شما. البته آقای توکلی خودشان را به ندیدن و یا نشنیدن زدند!! شاید هم سرشان بسیار شلوغ است!!! بگذریم، ولی‌ قصد من از طرح کردن سوال نشان دادن تناقض نهفته در اندیشه بسیاری از روشنفکران و یا مبارزین دهه چهل و ۵۰ شمسی‌ بود. کسانی که شاه را سرسپرده و سگ‌ زنجیری آمریکا می‌دانستند و توجه و احترام به شاه در مجامع بین الملل را فقط ناشی‌ از همن رابطه ارباب و نوکری ارزیابی مینمودند!!!! ادبیات احمدی نژاد ادبیات عجیب وغریب و نا‌ آشنایی نیست، این همان ادبیاتی است که حزب توده،چریک‌های فدایی ، مجاهدین، پیکار،رنجبران، و روشنفکران و از سال ۵۸ به بعد هم ملاها.... وارد جامعه سیاسی ایران کردند و به آن دامن زدند و تا سالهای بعد هم و شاید امروز هم آنرا قبول دارند و فقط در این میان احمدی نژاد شهامت ابراز آنرا دارد و دیگران سکوت اختیار کرده اند!!!! نه این که باور نداشته باشند، زیرا

خودشان وارد کننده و پرورش دهنده این ادبیات و این برخورد با دنیای غرب بودند و هستند!!! میخواستم بدانم امروز چه فرقی‌ با دهه ۵۰ شمسی‌ کرده؟؟ امپریالیسم آمریکا چه دگردیسی نسبت به آن دهه داشته؟؟ آیا جهان سرمایه داری به لشگر کشی‌ و تهاجم خویش پایان داده و همه جا امن و آرام است؟؟؟ آیا عدالت اجتماعی و اقتصادی برقرار شده و....... ؟؟ نتیجه اینکه ادبیات احمدی نژاد همان ادبیات خودمان است ، همان ادبیات حنیف نژاد، جزنی،گلسرخی،دانشیان و... تمام کسانی که قهرمان و الگوی نسل ما بودند!! شاه بد بود زیرا روسا و سران کشورهای آمریکا و اروپا به او احترام میگذاشتند و احمدی نژاد بد است زیرا سران همان کشورها و همان سیاستها به او بی‌ احترامی میکنند؟؟!!!!!!! کدام درست است؟؟

yenilik :

آقای توکلی، امروز بخش گسترده‌ای از حفظ " منافع ملی‌ یک جامعه " به دوش " برجستگان طبقهٔ متوسط " گذارده شده که در رابطهٔ تنگاتنگ با جامعه، دانشگاه و مدیا و مطبوعات آن جامعه، به طور مستمر در حال " به روز کردن خواستها و نیازهای " کوتاه مدت و دراز مدت مردم آن جامعه هستند. من به عنوان نمونه، به " انجمن بازرگانان و صنایع ترکیه " اشاره می‌کنم که اطلاع از " نظر " آنان برای دولت بسیار مهم و حیاتیست. متاسفانه در ایران چنین " نهادی " وجود ندارد، حرفهای احمدی نژاد از نوع حرفهای " چاوز " ونزوئلا ولی‌ بیشتر جنجالی، دری وری و احمقانه است. فقط خدمتتون عرض کنم که پارسال پایتخت عراق " بغداد " نزدیک به ۵ هزار نفر در اثر خشونت جان خود را از دست دادند، و شهر " کاراکاس " پایتخت ونزوئلا نزدیک به " ۱۵ " هزار نفر در اثر خشونت و آدم کش‌ی جان خود را از دست دادند. امیدوارم احمدی نژاد از " چاوز " در این بعد سبقت نگیرند.

ادبیات سطحی، مبتذل، لمپنانه از خصوصیات فرهنگ " تباهی degeneration " است، این ادبیات حریف را نه با دلیل و منطق، که با انگ زدن، استهزأ، به گند کشیدن اصلوب و روش...مجاب می‌‌کند. جامعه ایران به لطف زبان فارسی‌ که قادر به خلق فرهنگ نقد نشد، جو " ضدّ علمی‌ و سطحی نگری " را به تعارضی‌ گسترده در جامعه نهادینه کرده، خفه کردن هر صدای متفاوت از علائم آشکار چیره گگی این فرهنگ است، به قرن ۲۱ خوش آمده اید، مغولها چندین قرن پیش باراتون " رصد خانه " ساختند، شما در قرن ۲۱ برای خودتون " چاه جمکران " کندید.

فرهاد :

آقای کیانوش توکلی گرامی‌، ۲ نکته بسیار ظریف و مهمی‌ به نظرم رسید که لازم دانستم آنرا با شما و دیگر دوستان در میان بگذارم و نظر شما و احتمالا دیگران را در این موارد جویا شوم، و اما نکته اول در ارتباط به اشاره درست شما به صندلیهای خالی‌ سازمان ملل به هنگام نطق احمدی نژاد است، که خالی‌ شدن صندلیها نشانه چیست و کدام کشورها به سخنرانی احمدی نژاد توجه نشان ندادند و آنرا بایکوت کردند و در چه زمینه ای‌ و به چه دلیلی‌ (صرف نظر از اینکه ما با احمدی نژاد مخالفیم یا موافق) ؟؟؟ دوم، در آخرین سخنرانی محمد رضا شاه پهلوی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تمام صندلیهای مجمع پر بود و ایشان با تسلط کامل به زبان انگلیسی و بدون احتیاج به مترجم در مورد مسایل روز سخنرانی کردند و در خاتمه نطق ایشان اکثریت سران حاضر در سازمان ملل برای ایشان کفّ زدند و سخنان ایشان را تایید نمودند!! و اما در همان زمان هم امثال

امثال کسانی مانند شما و یا من بودند که این تشویقات و توجهات به محمد رضا پهلوی را نشانه وابستگی‌ و سر سپرده بودن و مهره بودن ایشان قلمداد کردند که به هیچ عنوان ربطی‌ به شایستگی ایشان نداشت!!!!!!! من در تعجبم که از منظر ما ایرانیان و بخصوص شما که حتما هم در آنزمان جز مخالفین شاه بودید کدامیک درست و صحیح است!!؟؟ آیا توجه نشان دادن قدرتهای بزرگ و جهان غرب به سخنان شاه درست و اصولی بود (که البته از نظر مخالفین شاه درست نبود و نشانه وابستگی‌ شاه به آنها قلمداد شد) یا ترک جلسه سخنرانی احمدی نژاد توسط همان دولتها؟؟؟!!!!!

کیانوش توکلی:

جناب فرهاد گرامی بنده خود« را به ندیدن و یا نشنیدن» نزده ام بلکه کار و زندگی روزمره از یک طرف و رسیدن به کار های دو سایت از سوی دیگر فرصت زیادی برای پاسخگویی به کامنت ها برایم باقی نمی گذارد وانگهی جهان چنان پیجیده شده است که دیگر کسی به تنهایی نمی تواند به هر سئوالی پاسخ جامع و علمی بدهد.. بهر حال ،شما در کامنتهای خود سئوالهای زیادی را طرح کرده اید از جمله :«

طرح کردن سوال نشان دادن تناقض نهفته در اندیشه بسیاری از روشنفکران و یا مبارزین دهه چهل و ۵۰ شمسی‌ بود. کسانی که شاه را سرسپرده و سگ‌ زنجیری آمریکا می‌دانستند و توجه و احترام به شاه در مجامع بین الملل را فقط ناشی‌ از همن رابطه ارباب و نوکری ارزیابی مینمودند!!!! ....»وسپس نتیجه گرفتید که :«

فقط در این میان احمدی نژاد شهامت ابراز آنرا دارد و دیگران سکوت اختیار کرده اند!!!! »

و چند سئوال را طرح کرده اید:

1_امروز چه فرقی‌ با دهه ۵۰ شمسی‌ کرده؟؟

بنظر اینجانب جهان امروز با سالهای 50 شمسی_ خیلی متفاوت شده است . اردوگاه شرق منهدم شدو ایدئولوژی کمونیستی اعتبار و اتوریته خود را در بین روشنفکران جهان از دست داده است ،جنگ سرد پایان گرفته استو جهان چند قظبی شده است .

عصر صنعتصی جای خود را به دوران ارتباطات و دیجتال داده است و فردیت و تفکر رقابت آزاد حقانیت خودش را بیشتر ثابت کرده است و افکار لیبرالی و دمکراسی خواهی حداقل در بین روشنفکران ایرانی رشد چشمگیری داشته است و اسلام سیاسی در بخشی از خاورمیانه به قدرت دولتی دست یافته است و تناسب قوا در خامیانه تغییر چشمگیری بسود کشورهای اسلامی کرده است .

احتمال دست یابی به سلاح اتمی توسط اسلام سیاسی شدت یافته است و از سوی دیگر اسرائیل با دارا بودن 200 کلاهک اتمی ... همه اینها وضیعت خاورمیانه را پیجیده کرده است .

وضیعت محیط زیست وخیم گزارش شده است : گاز های گلخانه ای ،گرمایش زمین ، ذوب شدن یخ های قطب شمال و...ادامه حیات جهان رادر طولانی مدت زیر سئوال جدی برده است و در کوتاه مدت ، خشک سالی و کمبود آب خطر جنگ های منطقه ای و جهانی را تشدید نموده است و....

2_امپریالیسم آمریکا چه دگردیسی نسبت به آن دهه داشته؟؟

این وازه ها و کلماتی نظیر «امپریالیسم » و کاپیتالیسم ساخته متفکرین مارکیستسی می باشد بهتر است که خود کمونیستها به این سئوال شما پاسخ دهند ولی از نظر من ، در دوران کنونی هم جهان همچنان نا عادلانه تقسیم شده است ...سخن از کشورهای قدرتمند و زور گو و مردمان و کشورهای فقیر ...موضوع پناهجویانی که از کشورهای فقیر روانه کشورهای ثروتمند می شوند واین جریان شتابنده مهاجرت های غیر قانونی

کشورهای ثروتمند جهان را وادار می کند که به فقر و گرسنگی پایان دهند

آیا جهان سرمایه داری به لشگر کشی‌ و تهاجم خویش پایان داده و همه جا امن و آرام است؟؟؟

طبیعتا دوران لشگر کشی نظامی کلاسیک ، سالهاست که پایان گرفته است اما جهان امن و آرام نشده است در واقع نا امنی از افکار اکستریم و افراطی سر چشمه می گیرد بطور مثال تفکر نئو کانها امریکایی و رهبران احمق جهان سومی نظیر صدام ، ملاعمر و احمدی نژاد که عمدا بهانه بدست رهبران نئوکانها امریکا می دهد تا قدرت های نظامی را وادار به تجاوز و اشغال کشورهای خود سازند

عمدا قدرت های بزرگ را تحریک به تجاوز می کنند؛ رفتاری که « رهبران» بیشعور «جهان اسلام » بسیار «سنجیده » برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی و به منظور فرار به جلو دست به تحریک قدرت های بزرگ می زنند بطورمثال احمدی نژاد فاشیست و جنایتکار در حالی که مردم کشورخود را به سلاخی کشیده است با استفاده از تریبون سازمان ملل خواهان کمسیون حقیقیت یاب برای 11 سپتامبر می شود.اواگر دنبال حقیقت است اول یک کمیسیون حقیقت یاب برای فجایعی که پس از انتخابات در ایران صورت گرفته تشکیل دهد و سپس بر ای 11 سپتامبر طلب کمیسیون حقیقت یاب برای جهان نماید.

3- آیا عدالت اجتماعی و اقتصادی برقرار شده و....... ؟؟

مقوله عدالت اجتماعی و اقتصادی طبیعتا مثل هر پدیده دیگری نسبی است و کاملا روشن است که وضیعت عدالت اجتماعی و اقتصادی امروز جهان نسبت به 100 سال پیش در سراسر جهان بهتر شده است .

در مورد ایران بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی در 30 سال گذشته در کشور بیداد می کند و قتی مردم نتوانند رنگ و نوع لباس خود را انتخاب نمایند و ادیان دیگر اجازه حیات نداشته باشند و از طرف دیگر ، جامعه ایران بسیار بی رحم و اخلاقایات به برکت حکومت اسلامی از بین رفته است در حود 20 درصد مردم ایران در ناز و نعمت زندگی می کنند و اکثریت جامعه ایران زیر خط فقر بسر می برند.

فردیت و تنها به فکر خود و خانواده خود بودن بشکل بیمار گونه ای رشد کرده است متاسفانه جامعه ایران بگونه ای شد هاست که همه سر همدیگر کلاه می گذارند این وضیعت نتیجه بی اخلاقی حاکمان بر سرزمین ایران است .

از سوی دیگر ،کشوری می تواند عدالت اجتماعی و اقتصادی بر قرارنماید که خود از یک رشد اقتصادی بالایی بر خوردار باشد . عدالت در تقسیم فقر و یا ثروت نیست بلکه باسیستم مالیات عمومی و در تقسیم درآمدهای ملی ، دولت ها را قادر می سازد که به یک سیستم دولت رفاء برسند و اقشار کم در آمد از خدمات اجتماعی و کمک های دولتی بیشتری برخوردار شوند . در این ارتباط می شود از تجربیات کشورهای اروپایی و کشورهای سابق کمونیستی سود جست.

#########

اما جناب yenilik گرامی؛ رشد و پیشرفت کشور ترکیه موجب افتخار مردمان کشورهای خاورمیانه و مسلمان است و این کشور می تواند نمونه و الگوی خوبی برای پیشرفت برای سایرین باشد ولی کامنت های شما اولا منبع نا مشخص است ثانیا نحوه کامنت گذاری شما حالت تحریک آمیز دارد وقتی بدون هیج منطقی هر موضوعی را بدون منطق به زبان فارسی و ناسیونالیسم ترک و فارس ربط می دهید ؛بطور مثال کامنتی که پای مقاله اینجانب گذاشتی واقعا چه ربطی با موضوع نوشته من دارد؟!