کیانوش توکلی
درخواست تازش به ایران، نادانی و یا خیانت؟
دوست عزیز آقای گرگین !
1- مگر من تا کنون در جایی نوشته و یا گفته ام که موافق حمله به ایران هستم که حالا باید آن را انکار و یا تائید کنم؟! 2_ باز هم می نویسم تا کنون هیج سازمان و یا حزب شناخته شده ایرانی حمله به ایران را توصیه و یا ان را علنی طرح نکرده است! ولی با بدنه این احزاب که صحبت کنی، متوجه نظر واقعی رهبران انان می شود.
واقیعت این است که بعد از 11 سپتامبر و بطور مشخص پس از سرنگونی بسیار ساده طالبان در افغانستان ؛ که موجب تقویت ایده "سناریو افغانی" در بین مردم و اپوزیسیون ایران شد . این تفکر که اگر رژیم آخوندی براحتی طالبان سرنگون شود، چرا بجای عراق به ایران حمله نشود؛ بنابر این سناریوافغانی در ان روز ها طرفداران زیادی داشت و چنان قدرتمند بود که جوانان در تهران شعاری با این مضمون خطاب به امریکا و بطور مشخص به بوش می دادند : " بجای حمله به کابل و یا بغداد بیائید به عمر حکومت آخوندی خاتمه دهید " و در واقع دولت بوش هم بنظر می رسید در آن روز ها در تردید بود که از کدا م کشور آغاز کند و شنیده شد که در بین مشاورین ارشد او، اختلاف نظر جدی وجود داشت ،بهمین خاطر هر روز محور شرارت برای آغاز حمله نظامی تغییر می کرد تا اینکه خامنه ای برای بوش نامه "دوستانه ای "نوشت و عملا در طرح سناریو افغانی با امریکا همکاری کرد و در نتیجه نظام سلطنتی به افغانستان باز نگشت و کرزای" قدرت" را بدست گرفت !
اینگونه بود که پس از کابل ،بجای تهران عراق برای حمله انتخاب شد و تنها رجل سیاسی شناخته شده که امریکا را به حمله به عراق تشویق کرد جناب داریوش همایون بود (در مصاحبه با رادیو پژواک شوئد)
همه بیاد دارند که اصولا چپ ها با حمله به عراق بشدت مخالف بودند و در تظاهرات ضد جنگ، شرکت فعال داشتند . بنابراین سطلنت طلب نه تنها در اینگونه تظاهرات ها شرکت نداشتند بلکه مشوق حمله بودند تا اینکه جمهوری اسلام _پس از سرنگونی صدام و طالبان و قدرت گیری شیعان در عراق و لبنان _ با زبان دیگری با امریکا سخن گفت و حق و حقوق قدرت منطقه ای ، خود را از جهان مطالبه می کند.
اینگونه بود رژیم اسلامی تهران پس از سقوط صدام ، با تاکتیک دو گانه با استراتزی" سناریو افغانی " برخورد می کند و سیاست پیجیده ای را برگزید از یک طرف به نیروهای ضد امریکا عراق کمک بی شائبه ای می کند واز سوی دیگر به دولت شیعه عراق یاری می رساند . هدف استراتژیک جمهوری اسلامی این است که سناریو افغانی هر گز در ایران پیاده نشود .
امریکا در مقابله با این استراتزی دوگانه جمهوری اسلامی ، دست به تقویت مخالفین مسلح مثل پژاک و جندالله زده است و به امکانات رسانه احزاب قومی _ ملی کمک کرده است و تشکیلات صدای امریکا بطور جدی به تقویت جنبش مدنی در ایران زده است و گفته می شود دهها میلیون بیننده و شنونده در داخل ایران دارد.
بهر حال اپوزیسیونی که در دل طرفدار سناریو افغانی بود وقتی اوضاع وخیم پس از حمله عراق و افغانستان را دید ؛ بطور خاموش عقب نشست وباز هم این بار داریوش همایون بود که علیه سناریو افغانی در ایران ، پرچم مخالفت را برداشت و البته دلیل اصلی همایون، ترس او از قدرت گیری احزاب قومی _ ملی است او در مقاله یک" دولت _ یک کشور " به روشنی این موضوع را شرح داده است.
در مقابل این وضیعت، نیروهایی که بطور جدی مخالف تز داریوش همایون بوده و حاضر نیستند پرچم سفید برای حکومت اسلامی بلند کنند به فعالیت خود علیه رزیم اداه داده اند
البته این بخش از اپوزیسیون حق دارند که سیاست پیجیده ای را در مقابل بگیرند . سیاست در خاورمیانه یعنی پیجیدگی! ولی متاسفانه شما به دلایلی که ذکر شد دوست دارید که سیاست را یک خطی و ساده ببیند
ولی امروز در بین نیروهای قومی_ ملی و برخی طرفداران سطلنت ، سناریو افغانی هنوز طرفدارانی دارد و نکته اخراینکه اهرم اصلی طرح خاورمیانه بزرگ امریکا ، همین سناریو افغانی بود که کاملا شکست خورد .بنظر می رسد هیج یک از دو حزب دمکرات و جمهوریخواه دیگر از سناریو افغانی حمایت نکنند .....
ابراهیم اهوازی
درخواست تازش به ایران، نادانی و یا خیانت؟
واقعا نوشته های گرگین مرا بیاد "خسن وخسین هردو دختران مغاویه بودند" می اندازد ولی با این همه از قدرت آقای گرگین در سرهم کردن تاریخ وجامعه شناسی ونژاد پرستی در قالب آریاتبارانی که از مالیخولیای عرب فوبیا وترک فوبیا رنج می برند در شگفت این شخص آنچنان اطلاعات منطقی برای نتیجه گیریهای غیر منطقی بکار می برند که در وحله اول بسیاری از این اطلاعات آبکی دیده می شوند آقای گرگین ایران ملک شش دانگ پدران آریایی شما که 3000 سال پیش از شمال دریای خزر به آن سرازیر شدند وتمدنهای پیش از خود را در عیلام وبابل وماد با خاک یکسان کردند نیست !!!ایران کشوری است چند قومیتی و چند ملینتی وچند زبانه وچند فرهنگی ووووو لذا از خواب خرگوشی بیدار شو قبل از این که دیر شده باشد ،در ضمن "چیفتن" یا تانک بریتانیایی است ونه آمریکایی !!!!!
ناصر مستشار
نهادهای ایرانی دفاع از حقوق بشر در خارج از کشور ، بسیارهم موفق هستند
آیادخالت های امریکا وجمهوری اسلامی در سطح جهان به یک اندازه محکوم است! بخشی از روشنفکران ایران وجهان به دخالت وکمک های امریکا که تحت لوای پیشبرد دمکراسی انجام می پذیرد دل بسته اند که شوربختانه آن دمکراسی گاهی اوقات باید با چکمه نظامی خود را پیش ببرد وتا کنون موفقیتی نداشته است اما علیرغم آن این روشنفکران از وحشت امپراتوری اسلامی به دمکراسی وارداتی از امریکا کرنش می نمایند. بخش دیگر روشنفکران ایرانی به ناسیونالیست ایرانی در آمیخته با اسلام مبتلا شده اند و...
آیادخالت های امریکا وجمهوری اسلامی در سطح جهان به یک اندازه محکوم است!
بخشی از روشنفکران ایران وجهان به دخالت وکمک های امریکا که تحت لوای پیشبرد دمکراسی انجام می پذیرد دل بسته اند که شوربختانه آن دمکراسی گاهی اوقات باید با چکمه نظامی خود را پیش ببرد وتا کنون موفقیتی نداشته است اما علیرغم آن این روشنفکران از وحشت امپراتوری اسلامی به دمکراسی وارداتی از امریکا کرنش می نمایند. بخش دیگر روشنفکران ایرانی به ناسیونالیست ایرانی در آمیخته با اسلام مبتلا شده اند و...
جمهوری اسلامی ،امریکا را محکوم می کند که این کشور بی دلیل در امور داخلی کشورها دخالت می کند اما خود جمهوری اسلامی نیز در امور کشورهای جهان بخصوص همسایگان بطور مستقیم وغیر مستقیم دخالت می کند وتاکنون برای آن دخالت ها بهانه های گوناگون دست وپا کرده است. دخالت های امریکا در راه پیشبرد دمکراسی خود را پوشش می دهد اما دخالت های جمهوری اسلامی خود را در پناه اسلام عزیر مستتر می نماید.بخشی از روشنفکران ایران وجهان به دخالت وکمک های امریکا که تحت لوای پیشبرد دمکراسی انجام می پذیرد دل بسته اند که شوربختانه آن دمکراسی گاهی اوقات باید با چکمه نظامی خود را پیش ببرد وتا کنون موفقیتی نداشته است اما علیرغم آن این روشنفکران از وحشت امپراتوری اسلامی به دمکراسی وارداتی از امریکا کرنش می نمایند. بخش دیگر روشنفکران ایرانی به ناسیونالیست ایرانی در آمیخته با اسلام مبتلا شده اند وپیشروی هرچیزی که بنام ایران باشد مقدس می شمارند و کاملا جانب جمهوری اسلامی را می گیرند و به هرچه دمکراسی و تمدنی که از غرب برخاسته باشد بی اعتنائی ولعنت می فرستند. در این بین تنها جنبش مستقل ملی و دمکراتیک مردم ایران که در گرایش به صلح و در رشد وتکامل بشری تنیده باشدهنوز خود را بدرستی سازمان وسامان نداده است که باید در راه آن تلاش جدی صورت بگیرد که تاکنون نگرفته است واگر تلاشی هم گرفته باشد بسیار ناچیز بوده است چرا که فقدان آن هویدا می باشد!
امریکا از سال 1332 با کودتای بیست وهشت امرداد بطور آشکار در امور ایران دخالت کرده است ودولت کلنیتون نیز بدان اشاره نموده واز ملت و دولت ایران معذرت خواهی کرده است.پس از آنکه امریکا پس از پایان جنگ جهانی دوم جایگاه انگلستان را بدست آورد شروع به دخالت در کشور هائی نمود که یک زمانی حوزه نفوذ استراتژیک انگلستان بوده اند.از آنجمله کشورها ایران بوده است.قدرت نظامی واقتصادی برتر امریکا همواره پوششی بوده است تا انگلستان پشت آن خود را مستتر نماید تا سیاست های خود را پیش ببرد. ورود واشغال همزمان عراق نفت خیز از جانب انگلستان وامریکا بر همین محور طرح ریزی واستوار گشته است.امریکا در صدد است جهان اقتصادی نه جهان جغرافیائی را فتح نماید. اگر روزگاری امریکا در رقابت با شوروی در کشورهای جهان بدنیال دست نشاندگان سیاسی واقتصادی می گشت اما در حال حاضر متقاعد شده است که اختیارات سیاسی را به عهده عناصر ملی متمایل به غرب از درون همان کشورها بگذارد چون دیگر خطری از جانب شوروی احساس نمی کند اما حوزه اقتصادی همان کشور را همچنان می خواهد در سیطره خود نگاه داشته باشد. امریکا این بار با شعار دمکراسی به میدان آمده است.همان شعار حقوق بشر ودمکراسی که جیمی کارتر در دهه هفتاد سر داد تا کمربند سبز امت اسلامی را پیرامون اتحاد شوروی پدید آورد که خواسته ویا ناخواسته به نفع روی کار آمدن خمینی گردید اما سپس همان حکومتی که از طرح های جیمی کارتر بیشترین بهره برداری نمود تا خود را به مصدر حساس ترین کشور منطقه وجهان برساند ابتدا همان حکومت تازه به قدرت رسیده که رویای امپراتوری اسلامی را در سر می پرورانید در نظر داشت که کشورهای اسلامی منطقه وجهان را که در حوزه و تحت نفوذواسترا تژیک امریکا بودند را از اختیار وکنترل امریکا خارج کند که در همانجا تصادم تاریخی بین ایران اسلامی وامریکا دمکراتیک وامپریالیسم شکل گرفت وتا به امروز ادامه دارد. از یک طرف امریکا با شعار دمکراسی وخاورمیانه بزرگ وارد کارزار شده است واز طرف دیگر جمهوری اسلامی با شعار صدور انقلاب اسلامی به تمام بلاد اسلامی دست به کار شده است. اروپا وژاپن تنها به فکر بازار های خودشان هستندند واصلا برایشان فرق نمی کند که در کشور خریدار کالا های آنها اسلامی حکومت می شود یا دمکراتیک! تنها بمب اتم جمهوری اسلامی کشورهای مذبور را نگران می کند ودر همین راستا کشورهای یاد شده را بطور متزلزل وناپیگیر متحد امریکا می نماید.کشورهای وروسیه وچین ظاهرا در دراز مدت با اتمی شدن جمهوری اسلامی مخالفند اما اگر موشک های اتمی فعلا بسوی امریکا نشانه گیری شود آنها را خشنود می سازد. اولین کشوری که در این میان به سختی با اتمی شدن جمهوری در هراس بسر می برد کشور اسرائیل می باشد که رژیم اسلامی ایران بخاطر بدست گیری رهبری مسلمانان جهان وعده نابوی اسرائیل وآزادی قدس مقدس را بعنوان قبله گاه دوم مسلمان جهان را از هم اکنون به آنها وعده داده است. حکومت اسلامی ایران دخالت در کشورهای دیگر را به قانون مندرج در قانون اساسی رسمی خود تبدیل نموده است ودر مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی صدور انقلاب اسلامی به سراسر گیتی را به یک ایدولوژی و تکلیف وفریضه اسلامی ارتقاء داده است و مشروعیت نبرد خود را باز یافته از اسلام می داند.اخیرا با روی کار آمدن احمدی نژاد شاگرد با وفای مصباح یزدی ،ظهور مهدی(عج) که امر جهانی می باشد به یک فریضه کاملا اجباری ملتها تبدیل شده است که همه جهانیان چه مسلمان وغیر مسلمان باید به آن گردن بگذارند
به اسناد زیر که از قول حجت اسلام جهانگیر محمودی از سایت اینترنتی (بازتاب) گرفته شده است بطور کامل توجه نمائید سپس متوجه می شوید که جمهوری اسلامی چگونه دخالت ودستیابی بر همه کشورهای جهان را به یک فریضه الهی ونهادینه شده و اجتناب ناپذیرتبدیل نموده است:
"اساس فلسفه تاريخ اسلامي خوشبيني به تحقق يافتن جامعه ايده آل اسلامي به رهبري امام زمان عجل الله تعالي فرجه ميباشد. دراين که جامعه جهاني روزي به اين جامعه ايده آل خواهد رسيد مورد اتفاق همه فرقههاي اسلامي از شيعه وسني وغيره است. زيرا وعده حاکميت جهاني صالحان ومستضعفين درقرآن آمده است. براساس آيات شريفه هرمسلماني بايد درانتظار فرج امام زمان (ع)باشد وگرنه به انکار امري پرداخته که قرآن صريحا به آن اشاره کرده است. قرآن کريم درموردکساني که به برخي از دين ايمان آورده وبرخي از دين را کافراست، هشدار ميدهد که عذاب خوار کنندهاي درانتظار اوست."
"همه مسلمانان يک امتند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست کلي خود رابر پايه ائتلاف واتحاد ملل اسلامي قرار دهد و کوشش پيگيري به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي وفرهنگي جهان اسلام راتحقق بخشد...."
. "دربخش اول به تاثير ناسيوناليسم نوين در ايجاد ملت بزرگ جهاني به رهبري مهدي موعود (ع) خواهم پرداخت.
ازمنظر دين هرچه امر خدا وپيامبر وائمه اطهار به انجامش درميان باشد، جزو واجبات است و هرچه را نهي کرده باشند ازمحرمات است. علي هذا با توجه به اينکه درايات شريفه فوق امر به وحدت شده است و از لحاظ فقهي واصولي امررا دليل بروجوب ميدانند وترک واجب نيز عملي حرام است. بنابراين ترک وحدت ميان مسلمانان گناه کبيره وعملي
حرام به شمار ميآيد"
با تمام اوصافی که از دخالت های رسمی و ایدولوژیکی که ازجانب جمهوری اسلامی در سطح جهان شرح داده شد اما تا کنون رژیم اسلامی در عرض این 30 سال دست به دخالت ها وحمایت های مالی ونظامی وبمب گذاریها وترورهای مختلفی دست زده است که کم وبیش همگان از آن باخبرند ونیازی به تکرار آنها نیست.اولین کسی که در راه رسیدن خمینی به قدرت سیاسی در ایران مانع تراشی کرد ،امام موسی صدر بود که همواره روحانیت شیعه را از قرار گرفتن در راس هرم قدرت برحذر می داشت لذا امام موسی صدر در آغاز انقلاب ارتجاعی واسلامی پنجاه وهفت با اشاره اطرافیان خمینی به رهبر لیبی معمر قذافی از میان برداشته شد تا قدرت گیری خمینی در ایران هموار گردد.
دکتر گلمراد مرادی
در رابطه با نوشته های هم هموطنان عزیز، ایرانی و بی نام در مورد تروریسم. اگر شما عزیزان هم از آن تیپ آدمهائی هستید که فقط می خواهید بهر نحوی چیزی علیه یک مطلب بنویسید و اظهار نظر کنید، خوب بنده هم هیچ حرفی ندارم که بزنم. وگرنه من که مخالف عقیده شما نیستم و خوب هم می دانم که تروریستها در هر گوشه ای از جهان و بویژه در خاور میانه و نزدیک، اگر نگوئیم هر روز، اما هر هفته بمب گذاری می کنند. ادامه دارد
همین بمب گذاری دیروز در پاکستان یکی دیگر از این جنایتها بود. در حقیقت حرف شماها درست است، فقط جلو سفارتخانه های آمریکا بمب گذاری نیمی شود، بلکه در جاهای دیگر هم هست. اما شاید مقصر هم من باشم که بیشتر توضیح نداده ام، منظورم از تیتر پرسشی این بود که چرا جلو سفارتخانه های دیگر کشورها در مقایسه با آمریکا یا اصلا بمب گذاری نمی شود و یا بندرت انجام می گیرد و چرا در هیچ کشوری در جهان به اندازه یک صدم مرزهای ورودی به آمریکا کنترل نمی شود و چرا فقط دور بر و خانه های شخصی آمریکائی در خارج از آمریکا این اندازه دیوار میله های آهنین می کشند. من فقط مقایسه کردم نه اینکه بگویم: تروریستها فقط در جلو سفارتخانه های آن بمب گذاری می کنند. سفارتخانه های اسرائیل هم همینطور است. اما چون اسرائیل دردیگر کشورها نیروی نظامی ندارد، بنا بر این خانه های چشم گیری هم در خارج از اسرائیل ندارد که اطرافشان را با میله های آهنین مسدود کنند.
کامران
جمع کنيد اين بساط را! انتقاد ناطق نوري ازادعاي ارتباط با امام زمان
جمع کنید بساط ولایت فقیه و خرافات مذ هبی را در ایران. نظام حاکم عامل اصلی ارتجاع و خرافات در کشور ماست. روحانیت صدها سال است با این اراجیف و دین فروشیها انگل وار به حیاتش ادامه می دهد. اگر این خرافات و شیادی های آخوندها در میان مردم نبود سید علی روضه خوان نمی توانست کدخدای حتی یک روستا شود چه رسد به مقام اول یک کشور با یک تاریخ و تمدن چند هزار ساله. راه نجات میهن ما جمع کردن بساط معرکه گیری ملاها و حکومت بر پایه دین و مذ هب می باشد.
ببو
چهار دهه مبارزه!
در باره "خبر هولناک"
یادم جون بودیم / نو گذشته های دور / اون زمون که لبامون - سفرهامون پر بود از خنده و نون / روزی که نو رو دیدم سیبلانو بافنه بودی / تو رویا و هپروت واسه خودت سوسیالیسم ساخته بودی / بعد از اون روز قشنگ! من شدم کمی مشنک / از خودم راضی شدم با تو هم بازی شدم / از دم صبح تا غروب عروسک کوکی شدم / چه روزای خوبی بود ولی افسوس زود گذشت / تا یه جشم به هم زدیم 30 سال از رفتن شاهمون گذشت / یادم روی درخت جکش و داس کنده بودیم / بعد از اون فاجعه! ما از ایران رفته بودیم / شاید اون چکش و داس خشکیده روی ساقه ها / شاید هم بزرگ شده زیر بال شاخه ها!
حبیب تبریزیان
انتخابات رياست جمهوری و واکنش نیروهای دموکرات - سکولار
من مدتهاست در این سایت و اگر امکانی دست داده است در جاهای دیگر، فریاد زده ام که انتخابات ریاست جمهوری آینده یکی از سرنوشت ساز ترین انتخابات های پس از انقلاب خواهد بود
من مدتهاست در این سایت و اگر امکانی دست داده است در جاهای دیگر، فریاد زده ام که انتخابات ریاست جمهوری آینده یکی از سرنوشت ساز ترین انتخابات های پس از انقلاب خواهد بود. من چه به اشاره و چه صریحا! نوشته ام که گفتمان تحول طلبی با دهمبن نام در شرف پا گرفتن است . بسیاری از نیروهای ریزش کرده از اصلاح طلبی و مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلالمی و اعتماد ملی که هم از هم ورشکسته ترند و بسیاری از افراد از طیف دانشجوئی و در رأس همه طیف متمایل به تحکیم وحدت و دانش آموختگان وفعالین منفرد و.. به سوی این گفتمان جدید متمایلند. امروز نه خاتمی برای گفتمان تحول طلب درون کشور مطرح است و نه سایرین.
از درون این گفتمان جدید جوانه های یک جنبش مدنی جدید شکل خواهد گرفت که: با تکیه بر توان توده ائی خود، و نه توسل به مجال های قانونی و حقوقی با هرم قدرت به زبان خود سخن خواهد گفت.
متأسفانه جنگ قومی و فدرالیسم بازی در این دنیای اینتر نتی مجال را ما گرفته است تا به این انتخابات مهم بیا ندیشیم و برای رویا روئی با سورپرایز ها ی آینده و پیش رو اماده و مجهز باشیم!
توجه بینندگان این کامنت را به دو آدرس ذیل جلب میکنم!
http://rahbordonline.com/zeit/
علی زنجانی
آذربایجانیان مقیم خارج کشور آماده اعتراضات گسترده می شوند
بهتر است به جای این مسخره بازی ها نسبت به تورم،بیکاری، فساد گسترده مالی،زندانی کردن معلمان،کارگران و... اعتراض کنند.
مترجم
مناجات! و مناجات!!
این ترجمه خوبی بود اما شاید ازین بهترم بشه ترجمه ش کرد مثلن اینجوری ببین داشم: اولندش واسه ی خاطر خدا همه اون بی ناموسایی که چیش ندارن شوما راببیننن بی مطلی بکشین. باقیش بامن.توبیمیری آخدا از دیوثایی که گنده تر از دهنشون حرف می زن دل خوشی نداره داشم.
سر هر گذری که دیدینشون ترتیبشونو بدین .از تو خونه هاشون بکشینشون بیرون و تار و مارشون کنین. واس اینکه این بی پیراخیلی ناتون و ناتوا توبمیری از قاتلا بدترن. اما راسی بدونین که نباس اونا رو تو این مسجدالحرامه سر به نیس کنین ها! خوبیت نداره!
بیارینشون بیرون و سرشونو زیر آب کننین اگرم آب نبود با سه سنگ یا سه کلوخ ترتیبشونو بدین
تحریر حاجیت الله
تقریر نوچه مون جبرائیل
گفتهءپیغمبرمون محمد عرب
ناصر مستشار
عبدالله نوری؛ کانديدای تحريم يا تحميل؟______ روزبه ميرابراهيمي
خامنه ائی که شمشیر را از رو بسته است و پیروز مندانه به همه نیروها خط ونشان می کشد و این در حالیست که نیروهائی که در دفاع از حقوق دمکراتیک مردم ایران در انتخابات تلاش می ورزند توانائی پاسخ دهی او را به شیوه او در خود نمی بینند، در 19 - ماه AGOST در پاسخ به گروه های مختلف سیاسی که نارضایتی خود را از برگزاری وثبت نام ورد صلاحیت ها از جانب شورای نگهبان ابراز می دارند چنین گفت: مرزهای خود را با دشمن و مزدوران دشمن مشخص کنید.
خامنه ائی که شمشیر را از رو بسته است و پیروز مندانه به همه نیروها خط ونشان می کشد و این در حالیست که نیروهائی که در دفاع از حقوق دمکراتیک مردم ایران در انتخابات تلاش می ورزند توانائی پاسخ دهی او را به شیوه او در خود نمی بینند، در 19 - ماه AGOST در پاسخ به گروه های مختلف سیاسی که نارضایتی خود را از برگزاری وثبت نام ورد صلاحیت ها از جانب شورای نگهبان ابراز می دارند چنین گفت: مرزهای خود را با دشمن و مزدوران دشمن مشخص کنید. گفت: "نظام اسلامی همواره بر برگزاری انتخابات اصرار دارد و حتی در چهار سال قبل که عده ای با راه انداختن یک نمایش و بازی قصد تعطیلی انتخابات را داشتند، با لطف خداوند و ایستادگی مردم نتوانستند انتخابات را تعطیل کنند." ودر ادامه در پاسخ جرج بوش که گفته بود"از دموکرات ها و اصلاح طلبان از بیروت تا بغداد و از دمشق تا تهران" حمایت می کند. خامنه ائی در این رابطه گفت "حمایت آمریکا از هر دسته ای در ایران یک ننگ است."
ودر ادامه در پاسخ به نهضت آزادی گفت:آیت الله خامنه ای درخواست بعضی گروه های سیاسی مبنی بر دعوت از ناظران بین المللی برای نظارت بر انتخابات را "بی شرمی و بزرگ ترین جسارت به ملت ایران" خواند.
چند روز پیش نهضت آزادی ایران در بیانیه ای خواستار نظارت بین المللی بر سلامت انتخابات در ایران شده بود.
تفاوت آشکاری که بین نیروهای اصلاح طلب واقتدار گرا وجود دارد در نحوه ابراز نظراتشان است. هرچقدر اقتدار گرایان حکومتی در بیان نیات خود هرچه شفاف تر عمل می نمایند اما اصلاح طلبان با ایماء واشاره نظرات خود را پیش می برند بخاطر همین مردم مرز واقعی اصلاح طلبی واقتدار گرائی را نمی توانند تشخیص دهند. هرچند اصلاح طلبان در بسیاری از زمینه از جمله حفظ نظام وقانون اساسی و ولایت فقیه با اقتدار گرایان وجوه مشترک دارند اما در بحث های خصوصی از برنامه سیاسی دیگری حمایت می کنند که هنوز شهامت ندارند همه آنها را در جامعه مطرح نمایند. اصلاح طلبان در مورد مرکز تجمع همه نارسائی ها وکمبود ها تا استبداد حکومتی تا کنون و همواره به مردم آدرس غلط داده اند. یک بار جنتی را عامل اصلی همه استبداد حکومتی خطاب می کنند و بار دیگر موتلفه اسلامی ودر جای دیگر نیروهای پیرامونی احمدی نژاد را زمینه ساز فجایع می پندارند اما هیچگاه حاضر نبوده بودند که سردسته اقتدار گرایان یعنی ولی فقیه را مورد خطاب قرار دهند.اصلاح طلبان می اندیشند اگر بتوانند باردیگر وزنه سنگینی در جامعه و مجامع بین المللی ایجاد نمایند ،خواهند توانست تا رهبر را نیز به زیر سیطره مواضع خویش هدایت نمایند. اما همگان شاهد بودیم که در هشت سالی که اصلاح طلبان که بر قوه مقننه ومجریه ودیگر ارگانها صدرات داشته واز حمایت کامل بین المللی نیز برخورد دار بودند از آنجائیکه هیچگاه نخواستند آشکارا قلب اقتدار گرائی را که شخص ولی فقیه می باشد را نشانه بگیرند لذا در همه حوزه ها شکست خوردند و همه مردم امیدشان را نسبت به اصلاح طلبان از دست دادند .
از بعضی سر شناسان اصلاح طلبی باید پرسید ؟ شما که به ظاهر بسیار صادقانه می رسد دولت نهم و جنتی ودیگر اعوان وانصارشان را افشاء می کنید ،حمله جانانه می کنید،زیر سئوال می برید ولی همین دولت دائما مورد پشتیبانی رهبر علی خامنه ائی هست پس عملا شما وقتی احمدی نژاد را افشاء می کنید بطور غیر مستقیم خود خامنه ائی را هم زیر سئوال می برید ولی هنوز پرده ها کاملا پائین نیفتاده است وتا موقعی که پرده ها بالا باشند شما هیچ پیروزی نزد مردم ندارید.زمان شاه هم همینطور بود تا زمانی که نیروهای سیاسی به اطرافیان شاه انتقاد می کردند نه به خود شاه مردم نمی توانستند تشخیص بدهند که منظور ومقصود منتقدین به کیست.از وقتی که نیروهای تازه نفس به میدان آمدند و مسقیما شاه ودربار را زیر سئوال بردند تمام قضایا روشن شد ولی شما تا چه زمانی می خواهید حقیقت را به مردم نگوئید که تمام بدبختیها در بیت رهبری خوابیده است و نه جای دیگر؟ چرا خجالت می کشید و چرا می ترسید شیون یک با ر مرگ هم یک دفعه !!
همه قرائن از برگزاری انتخابات پر ا فتضاح در ماههای آینده حکایت می کند که از هم اکنون شکست آن در جذب اکثریت مردم ونخبگان سیاسی در حمایت وشرکت در آن انتخابات پیشا پیش روشن گردیده است چرا که آن انتخابات کاملا اقتدار گرایانه وغیر دمکراتیک برگزار خواهد گردید و در همین راستا از درون این انتخابات بیرون بیاید هیچ گونه رسمیت قانونی نخواهد داشت و نمی تواند سخنگوی مردم ایران باشد.این بار برای اپوزیسیون گرفتار به پراکندگی تنها وظیفه اتحاد وپیوند سراسری نیروهای سیاسی داخل و خارج بر دوش یکایک نیروهای متعهد سنگینی خواهد کرد تا به مقابله با استبداد حکومتی به پاخیزند!
حبیب تبریزیان
خبر فوری قصد دارند چند زندانی را در راه سر به نیست کنند!
دستگاه های اطلاعاتی رژیم چراغ را و هر نوری را از فضای اطلاعات و خبر رسانی سالم ربوده
دستگاه های اطلاعاتی رژیم چراغ را و هر نوری را از فضای اطلاعات و خبر رسانی سالم ربوده و مارا در تاریکی گذاشته است. در این تاریکی حاکم بر اطلاعات رسانی، چه بسیار قربانیانی که فریادشان را کسی نمیشنود و چه بسیار گاهانی که مانیپیولاتور های اطلاعاتی رژیم، ها را سر کار میگذارند تا بی اعتبارمان کنند!قهرمانان واقعی را میکشند تا برای ما از کارخانه خود قهرمان بتراشند و بما حقنه کنند.
البته ما هم سزاوار هستیم زیرا مخالفین رژیم ـ یا اگر مایلیم و دلمان خوش میشود خود را اپوزیسیون بنامیم ـ اپوزیسیون بعلت عدم همکاری داخلی و فقدان ابتدائی ترین همکاری بین خود، فاقد هدایت و کنترول اطلاعات و اخبار است.
بیچاره آنهائی که در چنگال بی رحم گزمه ها و گراز های وحشی رژیم هستند. رزیم قربانی سازی میکند و قربانیان واقعی را هم اگر بخواهد بیصورت میکند!
ناصر مستشار
جمع کنيد اين بساط را! انتقاد ناطق نوري ازادعاي ارتباط با امام زمان
سیاست گذاری دفتر سیاسی کیهان شریعتمداری در بیت رهبری؟ اگر فراموش نکرده باشیم ،خمینی در مقطع معرفی دولت موقت بازرگان اعلام نمود که دولت موقت، بر گزیده امام زمان است وپشتیبانی از دولت بازرگان یعنی اطاعت از امام زمان وبهمین لحاظ بر همه مسلمانان شیعه واجب شرعی است که از دولت موقت را تقویت نمایند. اما همگان شاهد بودیم که دیری نپائید و همان دولت برگزیده امام زمان با دخالت ها وخرابکاری هائی پی در پی که از جانب حواریون شخص خمینی اعمال می شد همچون گرگانگیری سفارت امریکا که از طریق عوامل شخص خمینی صورت گرفت ،مجبور به استعفاء گردید.
سیاست گذاری دفتر سیاسی کیهان شریعتمداری در بیت رهبری؟
اگر فراموش نکرده باشیم ،خمینی در مقطع معرفی دولت موقت بازرگان اعلام نمود که دولت موقت، بر گزیده امام زمان است وپشتیبانی از دولت بازرگان یعنی اطاعت از امام زمان وبهمین لحاظ بر همه مسلمانان شیعه واجب شرعی است که از دولت موقت را تقویت نمایند. اما همگان شاهد بودیم که دیری نپائید و همان دولت برگزیده امام زمان با دخالت ها وخرابکاری هائی پی در پی که از جانب حواریون شخص خمینی اعمال می شد همچون گرگانگیری سفارت امریکا که از طریق عوامل شخص خمینی صورت گرفت ،مجبور به استعفاء گردید.
اگر فراموش نکرده باشیم ،خمینی در مقطع معرفی دولت موقت بازرگان اعلام نمود که دولت موقت، بر گزیده امام زمان است وپشتیبانی از دولت بازرگان یعنی اطاعت از امام زمان وبهمین لحاظ بر همه مسلمانان شیعه واجب شرعی است که از دولت موقت را تقویت نمایند. اما همگان شاهد بودیم که دیری نپائید و همان دولت برگزیده امام زمان با دخالت ها وخرابکاری هائی پی در پی که از جانب حواریون شخص خمینی اعمال می شد همچون گرگانگیری سفارت امریکا که از طریق عوامل شخص خمینی صورت گرفت ،مجبور به استعفاء گردید.اولین کسی که به امام زمان پشت کرد خود خمینی بعنوان نائب امام زمان بر روی زمین بود. از این گاه شماری تاریخی که به قدرت رسیدن حکومت اسلامی در ایران منجر گردید می خواهم این نتیجه را بگیریم که اگر خمینی خود را منتسب به نیابت از امام زمان بر کره زمین می نمود ،در عمل این خمینی بود که در دستگاه عریض وطویل شریعت پیروان مهدی دفتری گشوده بود و هر از گاهی از درون آن دستگاه نامرئی برای مشروعیت بخشیدن به احکامش به عنصر ناشناخته ائی بنام امام زمان رجوع می کرد تا با توسل به او که مردم نیز به آن پدیده موهم اعتقاد دیرینه داشتند و دارند به اهدافش برسد! مدتهاست که از حسین شریعتمداری بعنوان نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان تهران یاد می شود که آدمی ناگاه رابطه خمینی وامام زمان را در دوره دولت موقت تداعی می کند.خامنه ائی خود را خیلی کوچکتر از خمینی می داند که مانند او بتواند خود را نماینده امام زمان بداند لذا او همچون خمینی دست به حیله گری منتسب به امام زمان نمی زند. خامنه ائی مانند خمینی به کائنات متوسل نمی شود چراکه آن شیوه سیاسی تنها به خمینی تعلق داشت چراکه او با کاریزمای ارتجاعی که در کارزای پر از اسرار ناپیدا و پیدا باعث نابودی نظام 2500 ساله شاهنشاهی گردیده بود که برای همگان ناممکن بنظر می رسید اما او آنرا براحتی با کمک بیگانگان وتو طئه های گوناگون ممکن نمود که همه اینها زمینه ائی شد تا او در یک دوره استثنائی چنان به عرش برسد که عوام الناس اورا در کره ماه که قبلا امریکائی وروسها در آنجا پیاده شده بودند رویت کردند. خامنه ائی برای ادامه ولایت خویش در حال حاضر تمام اتکاء اش تنها به نص صریح قانون اساسی وسرکوب نیروهای آزادیخواه درون کشورو بکار گرفتن انواع و اقسام زد وبند های سیاسی بین المللی و معاملات پشت پرده با نیروهای با نفوذی مانند رفسنجانی،خاتمی،کروبی،به میدان آوردن مهدوی کنی برای ریاست مجلس خبرگان واز بین بردن حساسیت های ضد رفسنجانی و به بازی گرفتن بقیه نیروهای حاشیه ائی که همچنان پیرامون حکومت اسلامی دست به دعا ایستاده اند تا بالاخره تا متولیان اصلی حکومت کمی عاقل تر شوند که در این رهگذر اپسیوزیون پراکنده وبی برنامه بیشترین یاری های را بطور مستقیم وغیر مستقیم به ادامه حیات جمهوری اسلامی از خود مایه می گذارند .روزنامه ائی بنام کیهان شریعتمداری که از تیراژ بسیار پائینی برخوردار هست و اکثریت مردم ایران به این روزنامه اعتمادی ندارند اما همین روزنامه مذموم حرف اول و آخر را در حوزه سیاست گذاری کلان و اصلی در حکومت را می زند.
"نوروز: «سید محمد خاتمی» در جریان سفر خود به كرمان در سخنان مهمی در جمع اقشار مختلف مردم این شهر بشدت از جریان تخریب دولتهای گذشته و چهرههای مؤثر نظام توسط دولت نهم و حامیانش انتقاد كرد و بهطور ویژه اعطای جایزه «منتقد برتر مطبوعات» به «حسین شریعتمداری» مدیرمسؤول روزنامه «كیهان» را زیر سؤال برد".
اگر فراموش نکرده باشیم مهدی کروبی قرار بود بر روی ماهواره تلویزیونی بنام "صبا" راه اندازی نماید که ولی فقیه علی خامنه ائی در آن رابطه هیچ دخالت و نظری ابراز نکرد بلکه ماموریت حل وفصل آن به حسین شریعتمداری واگذار گردید ونامبرده بسرعت طی یک فتوائی اعلام نمود، اگر کروبی مقلد اما راحل می باشد آن تلویزیون افتتاح نخواهد شد وهمین هم شد و کروبی از شروع بکار آن تلویزیون منصرف شد و تنها به انتشار روزنامه بسنده نمود که کمترین اثر را در عرصه سیاسی از خود به جای می گذارد!
بین بیت رهبری و کادر سیاسی بسیار ورزیده کیهان شریعتمداری یک کریدور نامرئی احداث شده است که موسسه سیاست گذاری کیهان ابتدا به همه مسائل مربوط به حکومت اسلامی برخورد برق آسا می نماید و سپس موضوعات برخورد شده از جانب تیم شریعتمداری در جامعه" تست" می شود ، وقتی موضو ع پیگیری شده از جانب کیهان در میان مردم و نیروهای سیاسی خودی وغیر خودی جا افتاد تازه پس از آن ولی فقیه به میدان می آید وحکم نهائی را طی یک دیدار مثلا با خانواده شهدا صادر می نماید که آنگاه جنبده ائی به خود اجازه انتقاد واعتراض نمی دهد اما پس از گذشت چند هفته نقد بررسی وتحلیل ها از نو آغز می شود.هیچگاه فراموش نمی نمائیم که آغاز سال 86 خورشیدی از جانب خامنه ائی انسجام اسلامی ملی اعلام گردید و نامبرده همگان را موظف به حمایت از دولت بی کفایت احمدی نژاد نمود اما دیری نپائید واعتراضات و انتقاد های سهمگین علیه دولت هاله ائی از نور آغاز گردید که اینک در آستانه انتخابات پر هیاهو وغیر دمکراتیک همه بر ای زور آزمائی واثبات صداقت خود شروع به زیر سئوال کشیدن دولت پرجنجال احمدی نژاد نموده اند تا در میان مردم محبوبیتی کثب نمایند و گاهی اوقات اکثر انتقاد ها به جاهای بسیار باریک کشده می شود اما ولی فقیه تا پایان انتخابات هیچ حمله ائی نمی نماید تا مجلس مخلص و ارادتمند به ولی فقیه تشکیل شود تا همه دهان ها را ببندد.
در جریان گروگان گیری سفارت امریکا که بقول دکتر ابراهیم یزدی چپ فریب خورد و در تمام مدت از جعبه های مارگیری اسنادی ساختگی علیه کسانی بیرون می آمد که مخالف بر پائی حکومت اسلامی بر اساس شریعت در ایران بودند تولید می شد؟ در همان هنگام خمینی بسرعت حمایت خود را از گروگان گیری اعلام ننمود بلکه در آن دوره که هنوز از نفوذ دستگاه فکری شریعتمداری خبری نبود ، خمینی در کریدور دیگر که از طریق احمد خمینی و موسوی خوئینی ها تشکیل شده بود همه جوانب و فواید و ضرر های گروگان گیری به دقت با استعداد و روحیات و پذیرش نیروهای سیاسی " تست" گردید که پس از آن خمینی از گروگان گیری سفارت امریکا که آنرا انقلابی بزرگتر از انقلاب اسلامی ارزیابی نمود چراکه در سایه گروگان گیری تمام موازنه سیاسی که از جانب خمینی روی گردانده شده بود دوباره بسوی خمینی کشانده شد. خمینی واعوان وانصارش مانند آخوند بهشتی توانستند در سایه گروگان گیری همه نیروهای ملی ولیبرال ومستقل توسط نیروهای چپ مانند حزب توده وسازمان اکثریت منزوی و خوار نمایند تا پایه های اولیه شکل گیری حکومت اسلامی به پایان برسد.جمهوری اسلامی در 28 سال گذشته برای نابودی نیروهای سیاسی مخالف خویش از علم پزشکی برای در مان سرما خوردگی استفاده کرده است.بدین معنی که برای کشتن مخالفین خود از پادزهر هائی استفاده نموده است.ابتدا از احزاب ملی ولیبرال علیه چپ استفاده نمود تا دوران انتقالی را از سر بگذراند سپس با ایجاد انشعاب در میان نیروهای چپ ،بخشی از آنها علیه نیروهای ملی ولیبرال بکار گرفت سپس حتی برای حفظ توازن قدرت ودر گیری جناح های داخلی جریانات سیاسی مانند حزب جمهوری اسلامی وسازمان مجاهدین انتقلاب اسلامی که از بنیانگذاران جمهوری اسلامی بشمار می آمدند وهنوز در رویاها وشعارهای زمان قبل از انقلاب غوطه ور بودند توسط شخص خمینی منحل گردیدند تا آب ها از آسیاب بی افتد . همان سناریو ئی که از آغاز در تثبیت ظاهری جمهوری اسلامی بکار گرفته شده است سالهاست که به اشکال گوناگون در راه خنثی سازی نیروهای سیاسی بکار گرفته می شود. اپسیوزیون نا کارآمد در تمام سالیان گذشته از طریق نیروهائی که مانند پادزهر عمل می نمایند همواره ضربه خورده است و در همین راستا حکومت بی کفایت، اپوزیسیون نا کار آمد را نیز تولید کرده است ومتاسفانه نیروهای سیاسی همچنان اسیر افکار وتاکتیک ها و استراژی دوره های واپس مانده گرفتار مانده اند.
پایان ِخودکامگی ها با یک دَرگوشی
گویند:در زمانهای قدیم روزی یکی از طلبه های حوزه علمیه قم برای خرید ذغال به دکان ذغال فروشی رفته و میپرسد"یا علاف به جهت رفع برودت ثمن این ذغال الاسود به من شرعی چند است" ذغال فروش یک نگاه چپ چپ به طلبه کرده و میگوید اگر میخواهی ذغال بخری منی سیزده قران است ولی نه اگر میخواهی موعظه کنی مسجد دو کوچه آنورتر است.حال حکایت این مقاله کم شبیه آن حکایت نیست توصیه من به نویسنده مقاله اینست که اگر منظور از نوشتن این مقاله روشنگری سیاسی است پس لطفا به فارسی و با زبانی قابل فهم بنویسید اما اگر منظورتان استفاده لغات قلمبه سلمبه و جدیدی که در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود است بفرمایید ... دو کوچه آنورتر است
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید