انتخاب کامنت ها و تنظیم از کیانوش توکلی :
ایرانی
استاده در سياهي شب، مريم سپيد
البته باید قدر کسانی که در آن جامعه ، آن هم هنگامی که اکثریت مطلق زنان در اسارت سنت و روابط کهن خانواده و اجتماع بودند را دانست همچنین قدر خانم شاهزاده مریم فیروز را. به خصوص که کناره گیری از ململ حریر و رختخواب پر قو برای بسیاری از شاهزادگان قاجاری کار دشواری بود و این خانم چنین هنری از خودبروز داده بود
اما آیا مبالغه کردن در باره کسی که شریک زندگی و همپیمان و همدست و هم نظر و همکار مردی به نام کیانوری بوده است به این اخلاق و فرهنگ مرده دوستی و مرده پرستی ما باز نمی گردد؟
گیریم خانم مریم فیروز تا مرز بهمن 1357 جز خدمت به میهن و مردم نکرده است . اما آیا منکر این می توانیم شد که همدوش با نورالدین کیانوری مجری سیاستی بودند که از مسکو دیکته می شد و قصدش حمایت بی قید و شرط از ارتجاع مذهبی و برپا کردن حکومت دینی تحت زعامت آیت الله خمینی در ایران بود؟
دوستان رفقا اینهمه اسیر عواطف نباشید. هرچند که شما مریم فیروز را به دلایل عاطفی یا بر اساس عرق تشکیلاتی یا مسلکی دوست داشته باشید، دوستداری حقیقت و احترام به حق بسیار مهم تر و شریف تر از عشق شما به مریم فیروز است.
اگر میخواهید رذالت و دنائت به نام احزاب سیاسی و به نام چپ و به نام کمونیسم تکرار نشود حقایق را برای معاصرین و برای آیندگان بازگو کنید.
مریم فیروز حتما زن خوب و خوش قلبی بوده است ام عمل او در عرصهء اجتماع و سیاست ، درخدمت جهل و تباهی قرار گرفته است و اگر حساب و کتابی در کار جهان باشد باید این جنبه از زندگی او و زندگی همهء ما نیز گفته شود و در معرض قضاوت تاریخ قرار بگیرد!
منوچهرجمالی
خـرد ، غـربـال هست
آقای باربد
هوم ، نام دیگر نی است ( خوم = خـُم = خامه )
چون نی ( کانیا کانا ، گانا ) اینهمانی با دحترجوان داشته است و بیان اصل زایش و آفرینش جهان از رویش و زایش بوده است، برضد اندیشه زرتشت بوده است درگویشهای گوناگون به حلق که نی میباشد، هوم میگویند . هنوز هم بهدینان یزد به عرق آشامیدنی که مواد مخدراست،
دُم نـِد میکویند، یعنی از دم نی . ازاینگذشته تبریها به قنات ، سوما میگویند که همام هوم میباشد . و قنات ( ویناوات = گناباد) اینهانی با نی داشته است، چون آب را میزاید . من یک کتاب لغت از واژه های نی درفرهنگ ایران فراهم آورده ام که پس ازاتمام منتشرخواهد شد
آیدین تبریزی
نگاه می کنیم و نمی بینیم
جناب ایرانخواه،
اصلا بحث قاراباغ چه ربطی به من و شما دارد. شما هزار و یک آمار بدون سند اینجا مطرح می کنید که من هم چون سندی ندارم، نمی توانم جوابی بدهم بعد شما می خواهید ادعا کنید که چون کسی پاسخی به شما نداده پس آمارتان درست است. اگر حرف مفت نمی خواهید بزنید برای تمام درصدهایتان سند ارائه کنید. از آن گذشته من اینجا چه کاره ام که به شما جواب بدهم. بروید حرفهایتان را به گروه مینسک بزنید. من اصولی دارم و می گویم اگر به قول شما 80 درصد مردم یک منطقه (نه فقط ارمنی ها) رای به جدایی دادند، آنها حق جدایی دارند. اما باید دقت کنید که قاراباغ یک منطقه محصور در داخل آذربایجان است که با هیچ کشور خارجی غیر از آذربایجان مرزی ندارد . درست مثل اینکه استان یزد ادعای استقلال کند. خوب اگر قاراباغ مستقل شود و آذربایجان مرزهایش را به رویش ببندد که از گرسنگی خواهند مرد! البته هر کسی "حق" دارد "مرگ" را هم برای خودش انتخاب کند. من اگر از حق جدایی حرف می زنم، مخالف خود جدایی هستم ولی طرفدار "حق جدایی" و این حق جدایی را هم برای ارامنه و هم برای دیگران به رسمیت می شناسم. ولی مسائلی دیپلماتیک وجود دارد که جدایی را بسیار دشوار می کند. بنابراین راه جایگزین من برای همه مردمان محصور در داخل کشورهای دیگر، فدرالیسم است. البته این فدرالیسم باید آزادانه و از روی انتخاب باشد و آنها حق داشته باشند که حتی مرگ (جدایی) را به عنوان آخرین راه چاره، برای خود انتخاب کنند. خوب رای مثبت من را برای استقلال قاراباغ گرفتید دیگر بروید و بگذارید اینجا بحثهای مربوط به ایران مطرح شود.
باز حرف مفت زدن آقای ایرانخواه شروع شد!
"کاراباغ هيچ شباهتی با نسلکشی ارمنيان ندارد. بلکه هر دو طرف آواره شدند و يک جنگ دو طرفه نظامی بود...در هر حال آوارگان جنگی بايست بتوانند به مکان خود برگردند يعنی چهارصد هزار آواره ارمنی و هشتصد هزار آوارهی آذری."
چطور می شود طرفی که در جنگ پیروز شده باشد، چهارصد هزار آواره داشته باشد؟!! جوک می گویید؟! چه کسی آنها را آواره کرده است ارمنی ها یا روسها؟! نیروهای آذربایجان که از آنجا بیرون رانده شده اند!!
اگر آواره کردن یک میلیون نفر از خانه هایشان جنگ دوطرفه است، کوچ اجباری ارمنی ها و آواره کردن آنها هم جنگ دوطرفه بوده! آن موقع طرف ارمنی شکست خورده بود و آواره شده بود و امروز طرف آذربایجانی شکست خورده و آواره شده است!!؟
بعد ادامه می دهد: "اکثريت ارمنيهای مناطق کاراباغ کوهستانی رای دادند که جدا شوند٬ ولی حق طلاقشان را دولت آران باطل شمرد"
همینجا اشتباه دموکراتیک مرتکب می شود، فقط ارمنی ها نیستند که باید رای بدهند بلکه همه کسانی که در آن منطقه زندگی می کنند چه ارمنی و چه ترک و چه کرد باید رای بدهند وقتی بقیه را آواره کرده اند دیگر کدام رای گیری؟!
هومن ارتائی
خـرد ، غـربـال هست
خرد، که بیخ ِآفریننده جهان هست
بیخ ِ هرانسانی نیزهست
واژه ِ« هرانسانی " ، شامل ترک وعرب ویهودی و چینی و بلوچی و ترکمن و زن و کارگرو افریقائی و تورانی و ازبک و .... میشود .
آیا این شوونیسم است آیا این توهین به انسان است ؟
کسیکه دریک باطلاق دور افتاده از اصل ، یک دریا می بیند ، چگونه اقیانوس معنی را نمی بیند ؟
آن جمله شهرستانی، درکاتا نیست ، بلکه نتیجه افکارزرتشت است که موبدان به شهرستانی یا کسان دیگرگفتهاندو نتایج خطرناک آن فاجعه باراست . ازجمله همان دروند و اشون زرتشت و دارالحرب و دارالسلام اسلامیست . با این جمله همه تراژدیهای ایران از بین برده شد .
بیخ ِ هرانسانی نیزهست
واژه ِ« هرانسانی " ، شامل ترک وعرب ویهودی و چینی و بلوچی و ترکمن و زن و کارگرو افریقائی و تورانی و ازبک و .... میشود .
آیا این شوونیسم است آیا این توهین به انسان است ؟
کسیکه دریک باطلاق دور افتاده از اصل ، یک دریا می بیند ، چگونه اقیانوس معنی را نمی بیند ؟
آن جمله شهرستانی، درکاتا نیست ، بلکه نتیجه افکارزرتشت است که موبدان به شهرستانی یا کسان دیگرگفتهاندو نتایج خطرناک آن فاجعه باراست . ازجمله همان دروند و اشون زرتشت و دارالحرب و دارالسلام اسلامیست . با این جمله همه تراژدیهای ایران از بین برده شد .
توچال
در آستانه گرد همائی مشورتی جدل در هانور
سی سال است که یک مشت روشنفکر نمای علاف و گیج و گمراه هر از مدتی دور هم جمع می شوند تا به قول خودشان مسائل جامعه و جنبش را مورد تجریه وتحلیل قرار دهند و زمینه ائتلاف و همکاری گروههای اپوزیسیون را فراهم کنند . خجالت بکشید آقایان ، خودتان را بیشتر از این مسخره نکنید و بروید دنبال کار و زندگی تان که ذره ای صداقت در حرف ودر عمل هیچکدام از شماها نیست .
ایرانخواه
جناب آيدين
کاراباغ هيچ شباهتی با نسلکشی ارمنيان ندارد. بلکه هر دو طرف آواره شدند و يک جنگ دو طرفه نظامی بود. اکثريت ارمنيهای مناطق کاراباغ کوهستانی رای دادند که جدا شوند٬ ولی حق طلاقشان را دولت آران باطل شمرد و حتی خودمختاری که این منطقه در دوران شوروی داشت را برداشتند. کوشش کرد که اين منطقه را با زور به تصرف در آورد که جنگ شد و غيره. جالب است که کردهاي ايزدی در ارتش ارمنستان جنگيدند و کردهای مسلمان هم در ارتش جمهوری آذربايجان. در هر حال آوارگان جنگی بايست بتوانند به مکان خود برگردند يعنی چهارصد هزار آواره ارمنی و هشتصد هزار آوارهی آذری. ولی با کينه و نفرتی که وجود دارد٬ فکر نکنم اين ممکن باشد. در نهايت اگر بخشی از ایران حق طلاق دارد٬کاراباغ کوهستانی حق جدايي دارد. و جنگ کاراباغ را نميتوان با نژادکشی ارمنيان يا نژادکشی ايرانيان (در زمان مغول) مقايسه کرد.
جناب آیدین و کردی
اگر در رابطه با آماری هم شک داريد٬ خوب بپرسيد بجای اينکه علامت !؟ بگذاريد.
این منبع مستقل میگوید چهارصد هزار
http://action.amnesty.org.au/news/comments/1755/
البته جاهای ديگر سيصد هزار خواندم و همچنين در مورد آوارگان آذربايجان از حدود ششصد هزار تا يک مليون شما خواندهام. در هر حال٬ يک نفر هم زياد است. کاراباغ پيش از اينکه استالين آن را به آران دهد٬ مرز داشت با ارمنستان. و در هر حال٬ از لحاظ قراردادی سازمان ملل٬ هر کشوی حق به آبراه آزاد دارد و غيره. در رابطه با فدرالیسمی که پیشنهاد کردید(چه قفقاز چه ایران..) من بحثهایی قبلا کردهام. در ضمن شاید بسیاری نه فدرالیسم و نه جدایی شما را بخواهند٬ پس رای آنها نیز مهم است. ولی من دوست ندارم ایران آزمایشگاه باشد. هر زمان دیدم که فدرالیسم قومی/مذهبی در چند کشور همسایه دیگر(و نه سوئیس و آلمان و کشورهای بافرهنگ) بلکه همین عراق به موفقیت انجامید٬شاید بگویم آری.
تفاقا بحث قاراباغ خيلی بيشتر ربط دارد به ايران تا بحث سوئیس و کانادا که روزانه گوشمان را کر میکند. چون منطق و فرهنگ ایرانیان هم مانند ارمنیان/آذربایجانیان قاراباغ و عراق و افغانستان و ترکیه است. جالب است که آقایون جزئیات سیستم سوئیس و موئیس و غیره را میدانند٬ ولی حتی نیم مثقال دانش از همین کاراباغ که موجب آوارگی ۱.۲ ملیون انسان و کشتار سی هزار نفر شد٬ چیزی نمیدانند. و اگر هم بدانند٬ شاید از منابع قومگرایانه باشد که بدتر است که چیزی ندانند.
من حرفهای جناب کردی را تا حدی میپذیرم.
حالا اگر یک عده میگویند که ما مانند دوران کورش ۲۵۰۰ فرهنگ داریم و اروپایی هستیم و غیره٬ حرف گزاف میگویند. ایرانیان باستان دروغ را بزرگترین گناه میشمردند و دروغ حالا شده بزرگترین خصلت ما. بسیاری از ایرانیان اخلاقشان حتی از یک جزیره نشین بیتمدن پستتر است. همین عراق که میتواند ادعا کند پنج هزار سال تمدن دارد و مهد خط و تمدن جهان است٬ ولی میبینم که ماجرا فرق دارد.
این را من میگویم با اینکه افتخار میکنم ایرانی هستم. خلاصه ما بایست از پیشآمدهای همسایگان یادبگیریم. البته با آنچه داریوش فروهر خودگردانی میداند٬ مشکلی ندارم. اصلا در کل آدم سیاسی نیستم ولی میتوانم این پیشنهاد را کنم که بجای سوئیس/موئیس٬ ما هم اندکی از عراق و کاراباغ و غیره عبرت گیریم و چند نوشتارهای غربی را در این مورد به فارسی ترجمه کنیم.
برای نمونه کتاب همین کافمن «کینههای امروزین"
جناب آيدين
شما بهتر است به جای شعار نوشتن و سپس چند علام !؟؟! گذاشتن٬ اندکی پرسش خود را غيراحساسی بنويسيد! تا آنجا که خوانندگان ميخوانند٬ حرفهای مفت از کيبورد شما ميبارد. آوارگان ارمنی حدود دويست تا چهارصد هزار گفتهاند٬ مال ساير مناطق آذربايجان بودند. همانطور که بسياری از آوارگان آذری٬ مال خود کشور ارمنستان بودند.
آن رای گيری هم پيش جنگ آغاز شد و آذربايجانيها شرکت نکردند. اما حدود ۹۹٪ ارمنيان رای بر جدايی دارند و با وجود اينکه مناطق کاراباغ کوهستانی٬ ۸۰٪ ارمنی بود٬ يعنی اکثريت مطلق ساکنين مناطق کاراباغ کوهستانی٬ رای بر جدايی دادند. اگر هم آن ۲۰٪ غيرارمنی امروز دوباره رای گيری کنند٬ باز آن ۸۰٪ ارمنی رای بر جدايی دادند. البته اين نکته هم مهم است که کشور جمهوری آذربايجان يا ترکيه٬ کشورهای تاريخی نيستند.
اما در این جنگ٬ نژادکشی نیست. نژادکشی یعنی نیت داشتن برای نابودی گروهی از صحنهی زمین. دولت ترکیه در این راستا نیت داشت که قوم ارمنی را نابود کند. و اول هم سلاحهای ارمنیان عثمانی را ستانید (زيرا ارمنيان خرشدند و فکر کردند که ميتوان به ترکان جوان اطمينان داشت) و سپس نژادکشی انجام داد و حدود یک سوم تا نيمی از جمعيت ارمنيان جهان نابود شدند.
اما جنگ کاراباغ٬ بیشتر مانند جنگ ايران و عراق بود (البته نژادکشی در مورد کردان در شمال عراق و شیعیان انجام گرفت ولی نه به آن فاجعگی نژادکشی ارمنيان). دولت آران حتی پايتخت ارمنيان را بارها بمب کرد (زيرا نيروی هوايی داشت برخلاف ارمنيان کاراباغ) و مردمان بيگناهی نيز کشته شدند.
بجای اينکه علامت !؟!؟! بنويسيد٬ در رابطه با جنگ کاراباغ٬ بهتر است اين کتاب را بخوانيد:
http://www.amazon.com/exec/obidos/ASIN/0801487366
اصلا خوب بود کسی اين کتاب را ترجمه کند به فارسی. تا مردم قدر دوستی بین ایرانیان امروز را بفهمند.
جمال
جناب محسن کردی بعد از مدتها مرخصی
..............
ایشان در کامنتشان اظهار میدارند که اگر قدرت تقسیم شود در ایران هم دیگر را لات و پار میکنیم پس همان بهتر قدرت در دست فرزندان کوروش و داریوش بماند وبا قداره کشی را در عصر فضا بر مردم غیر فارس در این سرزمین بی هویت زندگی را بر آنها حرام کنند و زبانشان را از حولقم در آورند .ایشان میفرمایند فکر کنید مثلأ ملت کرداگر تانک ، توپ هواپیما به دست آورد ایران یوگوسلاوی میشوود این آقا هنوز نمیتواند درک کند که زمانی که ایران به ملت کرداعلام جهاد داد و قداره بندهای ایرانی مثل مور و ملخ به کردستان حمله کردند و در روز نوروز 1358 هواپیماهای ایرانی سنندج را از هوا بمب باران کردند ایران یگوسلاوی شذ این جناب قدرت را خوب میداند به شرطی که در دست حضرت مباراک باشد که زبان ، فرهنگ، اقتصاد تمام مبناهای زندگی انسانی مثلأ ملت
کرد را به نام نامی تمامیت بی تمامیت و بی هویت ارضی ایران بر ملت کرد قدغن کنند در ضمن جناب سرگرهبان جنگ طلب شما هستید نه ملت کرد ملت کرد چیزی بغیر از حاکمیت بر سرزمین خود را طلب نکرده این جوانان کرد نیستند که زندگی را بر مردم اصفهان و شیراز ، اراک ، ابر قو به جهنم تبدیل کرده باشند دقیقأ بر عکس این شماید که در کردستان مزاحمید جناب سرگرهبان در آخر ملت کرد در بخشی از سر زمین خود صاحب تانک و توپ هم هست ولی به حقوق هیچ ملتی تعرض نکرده
آرش پورصالح
آقائی که نمیدانم اصلا کتاب تاریخی خوانده ئی یا نه خواهشا به کتابهای تاریخی مراجعه کن و ببین شرط اول یک پژوهشگر تاریخ نداشتن قصد و غرض است که این پورپیرا همین شرط اول را هم ندارد وباحمایت از غرب یک مشت افراد عامی رافریب میدهد ویک مشت جفنگیات را به خورد افراد نا آگاه میدهدپس شمائی که نمیدانید تاریخ چیست وروش علمی درتاریخ چیست خواهشا اظهارنظر نکنید متاسفم برای کسانیکه چرندیات پورپیرای مزدور را باورمیکنن.
محسن کردی
آقای جمال... اگر آفتاب می خواهی.. تو خود همان آفتابی که آمدی دلیل آفتاب. کامنت ات را نگاه کن. تو برای جنگ آمده ای نه صحبت و مذاکره و من هم همین را میگویم که تو میگویی. تفاوت نمی کند که تقصیر با کی است یا کی شروع می کند. من در این که شروع میشود شکی ندارم. و وقتی شروع شد چه اهمیتی دارد که تیر اول را کی شلیک کرد؟ مگر در جنگ یوگوسلاوی یا افغانستان یا عراق کسی را بخاطر شلیک تیر اول محاکمه کردند؟ من تنها کردستان را نگفتم. از فدایی و مجاهد و که توده ای هم که بیشتر غیر کرد هستند هم یاد کردم. منتها اون رگ غیرت کردی تو.. همان رگی که مثل رستم بیشتر اهل زور بازوست تا مذاکره حسابی گل کرد و آستین ها را بالا زدی و با یک کامیون متلک از تایلند و غیره آمدی برای جنگ. تفاوت من با تو در این است که لاف در غربت نمیزنم. جمهوری اسلامی همه ما مخالفین را تارومار کرد و تا پشت مرزهای ایران دنبال مان کرد. من این واقعیت را پذیرفته ام اما تو دست از رجز خوانی ات بر نمیداری. آری.. جمهوری اسلامی هتک و متک شما گروههای کرد مسلح را در آورد و فرستادتان لای دست ما تبعیدی های خارج. فرستادتان لای دست مجاهد و فدایی و توده ای و سلطنت طلب. چی فکر کردی؟ با الدرم بلدرم در این سایت مثلا داری مبارزه می کنی؟ وقتی شوانه قادری را کشتند و توی خیابون جسدش را کشیدند تو چه گهی خوردی؟ هیچی! پس اینجا برای ما آدمهای بی آزار شاخ و شانه نکش. به اندازه سر سوزنی غیرت کردی داشته باش بپذیر که از رژیم شکست خوردی و عرضه هیچ غلط دیگری را نداری. دق دلی ات را سر من خالی نکن. دشمن تو جای دیگری است مردک عقده ای نابینا.
نگاه می کنیم و نمی بینیم
بسیاری سیاه بختی ها از همین نظریه های جدلی آغاز شد. مثل خمینی که در کتاب ولایت فقیه نظریاتش را گفته بود اما ما ایرانی ها... ما ایرانی ها.. امان از ما ایرانی ها.. آیت الله باید به پیروزی می رسید و حکومتش را برپا میکرد که بفهمیم که آقا... قضیه جدی است!! ما به این مسائل همانگونه بی اهمیت نگاه می کنیم که به مسئله کمربند ایمنی در اتوموبیل. حتا پیراهنهایی به بازار آمده بود که نقش کمر بند ایمنی را داشت که پلیس نگیرد!! این ملت چقدر لجبازند که کلی زحمت میکشند پول میدهند یک پیراهن نقاشی شده تن شان می کنند که سر پلیس را کلاه بگذارند که آنها را مجبور به بیمه کردن جانشان با بستن کمبرند ایمنی نکنند. می بینید ما ملت تا کجا آمادگی نابود کردن خودمان را داریم؟ تا دم مرگ!!
و حالا به این بحثهای میان ما، بحث بین کرد و ترک و فارس و و آریایی و غیر اریایی و غیره نگاه کنید. سرم دود کشید و قتی دیدم کرد کرمانج ساکن خراسان نیز مدعی حقوق قومی و آب و خاکش در مقابل ایران است!! برای من مثل روز روشن است که اگر قدرت نظامی و سیاسی روزی در ایران به تساوی تقیسم شود ما یکدیگر را خواهیم خورد. نه اینکه ارتش ایران و سلاحهابه تساوی تقسیم شود. نه.. کافیست که آمریکا مثلا کردها را مسلح کند. آنهم مسلح به تانک، هواپیما و آفند و پدافند موشکی. من شکی ندارم که ما یکدیگر را مثل یوگوسلاوها قتل عام خواهیم کرد و من از چنین روزی میترسم. اگر امروز یکدیگر را نمی دریم برای آن است که این سلاحها و قدرت هنوز به تساوی تقسیم نشده بناچار با خشمی به همان اندازه جنگ یکدیگر را خطاب می کنیم و دندان قروچه میرویم و نعره میکشیم. پس از سی سال تجربه زندگی سیاسی، آیا هنوز هم باید یک امری رخ بدهد تا مطمئن شویم که امکان رخ دادنش هست؟ یا هنوز باید با ناباوری و لج کودکانه مان با پوزخند منتظر شویم و قمار کنیم تا رخ بدهد آنوقت خرفهم شویم؟ متاسفم.. اما اگر پس از اینهمه تجربه بازهم کسی باشد که نتواند تنها از خلال همین بحثهای ساده در این سایت حوادث فردا را حدس بزند، تنها با رخ دادن یک واقعه قانع خواهد شد. چنین کسی در آن زمان خرفهم شده است نه چیز دیگر چرا که در آن هنگام از دیدن کشته های پشته و فروریختن بمب و توپ و گلوله حتا خر هم می فهمد که چه رخ داده است.
حمید شالچی
آقای تبریزی من هم یک آذربایجانی هستم ولی بر اساس همان منطق علمی که مارابه آن دعوت می کنید حاضرنیستم سخنان بیهوده پورپیرا را بپذیرم وبه آسانی دستاوردهای یک ملت را که درتاریخ وتمدن حرف اول را میزندبایک مشت خیال وفرضیه رد کنم مردم انگلستان از پادشاهی سفاک چون ریچارد یک قهرمان میسازند ومادستاوردهای چندین هزارساله خودراکه اجنبیان ازدوست ودشمن سرتعظیم فرودمیاورندبادلایل واهی مردی فریب خورده و دانشمندنماونآگاه زیرسوال میبریم .
آرمین
حرف من با تمام شماهاست تاکی بگوئیم جنگ قومیتی بس است تا که بگوئیم ترک فارس لر وکرد گفتن بس است میخواهم بگویم ماایرانیان هرچه بدبختی میکشیم ازسرخائنانی است که درمملکت ماریشه دوانده ئندمثلا آقائی که درراس یک وزارتخانه نشسته وبراحتی ثروت کشورمن وتورا بالا میکشد ومن وتو نشسته ئیم ودعوامیکنیم که من ترکم تو کردی وسرمایه دار غربی بیرون منتظرنشسته تاببیندکی ازهم میپاشیم تاماراوسرمایه های اجدادمارابه یغما ببردبیائیدبه فکرچاره ئی باشیم تادست خائنین را ازهرقومیتی ازکشورمان کوتاه کنیم چراماباید اختلاف را به حدی برسانیم که مردمانی که کشورشان همین اواخرتاسیس شده چون اران(جمهوری آذربایجان)برای ما شاخ وشانه بکشند اگرمشکلاتی هم برای مردم سنندج پیش آمده بواسطه همین خائنین است وکوتاهی آنان درموردایرانیان ساکن این نواحی.پس اگر خمینی می گوید ایرانیان چراناراحت میشوید شماکردهاکه یک قوم ایرانی هستید.وچراماهنوزمتوجه تهدیدغرب نیستیم آبامیدانیدکه موسس تفکرتجزیه ایران یک انگلیسی به نام لردکرزن بودکه ازایرانیان نفرت داشت.پس چه بایدبکنیم تاازپیچ وخم کوچه اول بیرون بیائیم
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید