رفتن به محتوای اصلی

رسمی شدن زبان ترکی به معنی جایگزینی آن با زبان فارسی نیست

رسمی شدن زبان ترکی به معنی جایگزینی آن با زبان فارسی نیست

یک آذربایجانی

 زبان تركى رادر ايران رسمى كنيد

 عده ای تلاش دارند تا به رسمیت شناختن زبان ترکی را که در این بیانیه خواسته شده با ترفندهای مختلف، تحریف کنند و آن را غیر قابل طرح بنمایانند! مثلا می خواهند چنین وانمود کنند که رسمی شدن زبان ترکی یعنی جایگزینی آن با زبان فارسی و تحمیل زبان ترکی به همه ایرانیان از فارس و کرد و عرب و بلوچ ...!؟ این دیگر خیلی مسخره است. منظور از رسمی شدن زبان ترکی، تبدیل سیستم موجود تک زبانه فارسی، به سیستمی چندزبانه است که در آن زبانهای ترکی، کردی، بلوچی، عربی و ... هم به عنوان زبانهای رسمی در کنار زبان رسمی و مشترک فارسی به رسمیت شناخته می شوند. یعنی همه زبانهای ایرانی در منطقه خود در کنار زبان فارسی، زبان رسمی و اداری خواهند بود. این همان پیشنهاد یونسکو به تمام کشورهای دنیاست که سیستم های آموزشی باید حداقل سه زبانه باشد: زبان مادری، زبان مشترک کشوری و یک زبان بین المللی مثل انگلیسی.

 دوستان دانسته یا ندانسته زبان رسمی و زبان مشترک را با هم مخلوط می کنند. در خیلی کشورها بیش از یک زبان رسمی وجود دارد ولی معمولا تنها یک زبان مشترک داریم. زبان فارسی هم زبان رسمی خواهد بود و هم زبان مشترک ولی زبانهای دیگر هر کدام در منطقه ای که اکثریت دارند، زبان رسمی اداری و دولتی در کنار زبان مشترک فارسی خواهند بود. ما مخالفتمان هرگز با خود زبان فارسی نیست بلکه با انحصار زبان فارسی و جایگزینی آن با زبانهای دیگر است. خیلی مسخره است که فکر کنیم ما می خواهیم زبان ترکی به جای فارسی زبان تحمیلی در ایران باشد! بلکه ما با اصل زبان تحمیلی مخالفیم فرقی نمی کند فارسی باشد یا ترکی یا کردی.

 البته نکته دیگری که در مورد زبان ترکی در ایران وجود دارد، این است که ترک زبانان در سرتاسر ایران گسترده شده اند، بنابراین زبان ترکی باید در سرتاسر ایران، زبان رسمی دوم باشد ولی نه زبان مشترک. فرق زبان رسمی با زبان مشترک این است که زبان مشترک را باید همه ایرانیان در کنار زبان مادری شان، به صورت اجباری بیاموزند ولی زبان رسمی، زبانی است که دولت موظف است به مراجعات مردمی به آن زبان به صورت رسمی پاسخ دهد. مثلا وقتی زبان کردی در کردستان رسمی باشد، تمام ادارات دولتی در کردستان موظفند که فرمهای اداری را هم به زبان کردی و هم به زبان مشترک فارسی (بسته به درخواست مراجعه کننده) ارائه کنند. تمام اسناد حقوقی، تجاری و ملکی به زبان کردی هم کاملا به رسمیت شناخته می شوند.

 بنابراین سه گونه زبان رسمی را می توان از هم تفکیک کرد. یکی زبان رسمی و مشترک که در ایران فارسی خواهد بود و همه ایرانیان باید آن را بیاموزند و در سرتاسر کشور باید به رسمیت شناخته شود. دوم زبان رسمی سرتاسری ولی غیر مشترک که در مورد خاص ایران می تواند زبان ترکی و احیانا کردی (به دلیل بیشتر بودن گویشوران شان) باشد. به این معنا که در سرتاسر ایران، اسناد و مدارک به این زبانهای رسمی سرتاسری، در ادارات پذیرفته می شوند و در هر اداره ای باید مترجمی که به این زبانها (مثلا ترکی و کردی) مسلط است وجود داشته باشد تا بتواند این اسناد را بررسی کند و به آنها ترتیب اثر دهد. نوع سوم زبانهای رسمی منطقه ای هستند که فقط در منطقه خودشان به رسمیت شناخته می شوند و اسناد آنها برای ارائه در سایر نقاط کشور باید حتما به صورت رسمی به فارسی ترجمه شده باشند. این زبانهای رسمی منطقه ای به دلیل کم بودن تعداد متکلمین آن، امکان تبدیل شدن به زبان سرتاسری را به صورت طبیعی ندارند و این به معنای تبعیض نیست.

 در مورد اینکه چرا این بیانیه الان منتشر شده، کاملا بدیهی است چون اول مهر روز بازگشایی مدارس است و هیچ ربطی به سفر احمدی نژاد به نیویورک ندارد. این دیگر از آن حرفهاست!

 

سامان باربد

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

آقای گرگین. حتا اگر تعداد آذری ها 5 میلیون نفر هم باشد، به 5 میلیون دلیل حق دارند به زبانی که می خواهند آموزش ببینند. اما آنها که ناگهان به یاد "رسمی" شدن افتاده اند فراموش می کنند که راه رسیدن به حق شهروندی "باد و مباد" نیست، *باید نباید* است. مساله نویسنده ی آن مقاله ی ستم را سپرکرده اینست که می خواهد زبانش، زبان "رسمی" کشور شود و من هم بر این باورم که نمی تواند.

 یک نمونه می نویسم که به ظاهر "سیاسی" هم نیست: مدارک و نوشته های مالی فعالیت های بازرگانی و پیشه وری باید به زبان "رسمی" فارسی نوشته شود تا بتواند در دادگاه "قرائن و شواهد" بی واسطه باشد. اینکه بیدادگر در بیدادگاه داوری می کند، اینکه بیدادستان، مال غیر را "حلال" می خواند، دلیلی نمی شود که اصل بنیادین را فراموش کنند که ایرانی اند. نباید فراموش کنند که یک زبان رسمی که زبان فارسی ست، راه رسیدن به هماهنگی، راه درس گرفتن از آزمون سده ها، راه رسیدن به آینده ی سربلند و متوازن ایران است

  

مزدک

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

من فقط یک سؤال از نویسنده مقاله زبان ترکی را رسمی کنید می پرسم چرا درست موقعی که احمدی نژاد میخواهد به آمریکا برود و مردم از ما خارج نشینان توقع دارند تا از این وسیله استفاده کرده و با تمام نیرو به افشاگری پرداخته و برعلیه حرامیان اسلامی حاکم برجان و مال مردم ایران بتازیم شما این موضوع بحث انگیز را مطرح می کنید؟

بنظرمن هر حرکتی که از گروهای سیاسی یا قومی جامعه میشود باید هدفی داشته باشد و مسلما هدف شما مطرح کردن موضوع زبان مادری در وهله اول است. که من مشکلی با آن ندارم و حق دمکراتیک هر مردمی می دانم!ولی آیا مطرح کردن آن وقتی درتقاطع با موضوع به این مهمی یعنی اتحاد برعلیه استبداد است درست می باشد؟مسلما خواهید گفت که روی سخنتان با حاکمیت است. خب اگر حاکمیت این جانیان را برسمیت می شناسید چرا از دیگران که خود قربانیان این ارازل و اوباش اسلامییند و با این حرامیان سرسازشی ندارند تقاضای همدردی دارید؟درضمن درجواب خانمی که آمارداده اگرهمه آمارهایتان مثل 1500000قشقایی باشد وای بحالتان!چون درفارس و اصفهان و ...کل مردم شریف قشقایی به 200/300هزار می رسند و مشکلی هم با مردم منطقه ندارند.بنابراین بیخود به کینه توزی و دشمنی بین مردم نپردازید!ازطرف خودتان حرف بزنید!اکثریت مردم ایران با فراگیری زبان مادری از هرقومی درایران دشمنی ندارند. دریک حکومت دمکراتیک چنین حقی برسمیت شناخته خواهد شد ولی گویا منظورشما از رسمی کردن زبان ترکی با آن جعل آمار چایگزینی فارسی است نه فراگیری زبان ترکی و دیگر زبانهای اقوام ایرانی درکنارزبان اکثریت ایرانیان.چنین چیزی همانقدر غیره دمکراتیک است که به شما اجازه از استفاده از زبانتان در کنار زبان اکثریت مردم ندهند.ولی من بازهم تاکید می کنم که این بحثها میتواند درصورت متمدنانه مطرح شدن کمک زیادی به درک و حل بسیاری از معضلات قومی درایران نماید.بنابراین در مورد چنین بحثهایی باید نهایت احترام به یکدیگررا رعایت کنیم.چون فرق است بین حق مسلمان بودن یا و ترک بودن و ترکی حرف زدن یک ایرانی بعنوان یک انسان و حکومت حرامیان اسلامی!

 هرچند که با دیدگاهای سیاسی ایشان اختلاف کلی دارم ولی جواب متمدنانه ایشان را به مقاله ای درمورد رسمی کردن زبان ترکی می پسندم. هرچند که من با کل نظرایشان موافق هم نباشم ولی به سختی می توانم پاسخ افراد معترض به ایشان را متمدنانه بدانم.بکار بردن صفاتی مثل فاشیست و شونیسم و نژادپرستی را درمورد پانها بهتر میتوان بکار برد!

 امیدوارم هموطنان ترک و کرد و بلوچ و عرب و ...بجای وسوسه شدن و برانگیختن با افکار مشتی پان ضد ایرانی و ضد انسانی به برخوردهایی متمدنانه و سازند روی بیاورند و برطبل دشمنی و کینه نکوبند.مردم فارس با هیچ یک از هموطنان دیگر نه دشمنی دارد و نه خواهان اختلاف و کینه و دشمنی هستند. اگر ما همه خواهان ایرانی سربلند و آزاد و دمکراتیک و سکولار هستیم چاره ای جز دوستی و اتحاد و احترام بهمدیگر نداریم!

  

رامین

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

Very broken off and too far from the realities in iran. no wonder you have always lost in the history, you can not see even your nose let alone the future. After all the events happened and happening in recent years and still this blindness, you will lose big time. You are bringing the end of whatever has been left of iran with your very own hands but it is amazing that you still can not see it

 

آمار

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود تیتر مقاله

درود نظر شما را در رالطه با آمار تقریبا میپسندم. یعنی حدود ترکزبانان میشود 8-9 ملیون.

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/dorooghbaazibaamaarberahen… http://shahrbaraz.blogspot.com/2008/09/blog-post_07.html

 ترک آذربایجانی

 xanaraz.baycan@gmail.com

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

این نوشته مصداق بازر تفکر بیمار نژاد پرستی آریایی است

 این نوشته مصداق بازر تفکر بیمار نژاد پرستی آریایی است

 صاحبان این تفکر بویی از کرامت انسانی نبرده اند. اینان نباید فراموش کنند که حقوق الهی-انسانی و عقلانیت بشری برتر از هر چیزی است. این افراد با این فکار مالیخولییایی که در عصر علم و ارتباطات هیچ جایگاهی ندارند و توهین به کرامت انسانی ملل غیر فارس ایران دارند راه تجزیه ایران را هموار میکنند

  

Aytan

 شونیسم یعنی اعتقاد به برتری نژادي و يا حقوقي ملتی بر ملت دیگر. با کنار رفتن قاجاریه یا آخرین حکومت ترک در ایران، رژیم نژاد پرست پهلوی با نقاب وحدت ملی ولی در اصل برای خدمت به اربابان خارجی خود تمركزگرایی (سانترالیسم) افراطی ویکسان سازی اجباری هويتي - فرهنگی کشور کثیرالملله ایران را در دستور کار خود قرار داد.

شونیسم یعنی اعتقاد به برتری نژادي و يا حقوقي ملتی بر ملت دیگر. با کنار رفتن قاجاریه یا آخرین حکومت ترک در ایران، رژیم نژاد پرست پهلوی با نقاب وحدت ملی ولی در اصل برای خدمت به اربابان خارجی خود تمركزگرایی (سانترالیسم) افراطی ویکسان سازی اجباری هويتي - فرهنگی کشور کثیرالملله ایران را در دستور کار خود قرار داد. طبق سیستم جدید شونیستی ، ایران یعنی تنها سرزمین ملت فارس و دیگر ملتهای ترک ، کرد ، عرب ، بلوچ ، ... باید از صحنه فرهنگی، سیاسی ایران محو می شدند. دلیل استعمارگران خارجی به خصوص انگلیس برای این سیاست نیز ایجاد قدرتی یکپارچه به عنوان سدی در مقابل رقیب استعماری روسیه (که به تازگی سیاستهای ضد سرمایه داری را نیز پیشه کرده بود) وساده کردن بازیهای استعماری خود در منطقه با جایگزینی یک مهره مرکزی به جای چندین کانون قدرت ملی بود. البته دلایل دیگری نیز برای مبارزه با عنصر ترک در این منطقه وجود داشت. اول خاطره تلخ اروپاییان از دولت مقتدر عثمانی و دیگری ترس از پیشرو بودن ملت آذربایجان در حرکات روشنفکری وضد استعماری بود چراکه آذربایجان در آن زمان در نتیجه ارتباط زبانی ملت ترک آذربایجان با آزادیخواهان همزبان خود در آنسوی رود آراز و ترکیه دروازه ورود اندیشه های نو و آزادیخواهی به ایران بود.

 این دوران مقارن بود با عصر نظریه های نژاد پرستی به خصوص تئوری ساختگی نژاد برتر آریا در اروپا که دستاویز استثمارگران شده بود. این تئوری های نژاد پرستانه ساخته و پرداخته اروپاییان در ایران منبع الهام و تغذیه برای عده ای روشنفکر جیره خوار دربار پهلوی گشت تا با این رژیم در نابودی ملتهای ایرانی غیر فارس همراه گردند. آنها برای نابودی دیگر ملتها ، یکسان سازی اجباری هويت ملتها را پیشه كرده و زبان و فرهنگ ملتها را مورد حمله قرار دادند. حکومت مرکزی نابودی هويتي ملتها را به نسل کشی ترجیح داد ، هرچند که در مواردی نیز جنایت و خونریزی را نیز بر این ملتها روا داشت.

 فعالیتهای شونیستی در این دوران عموما در قالب ایده های پان ایرانیستی صورت می گرفت. پان ایرانیستها طرفدار ايجاد ملت واحد ايراني از طريق نابودي هويت ملتهاي غير فارس و فارس سازي اجباري آنها هستند. از این رو است که پان ایرانیست ها (=شونیستها) به پان فارس يا پان آريانيسم نیز معروف گشته اند.

 مرامنامه شونیسم فارس را می توان درنژاد پرستی آریایی، ترک ستیزی و عرب ستیزی، اسلام ستیزی، باستانگرایی، تبلیغ دین زرتشت خلاصه کرد. اگرچه جرقه های شونیسم فارس قبل از رژیم پهلوی و تحت تاثیر غربیان در ایران زده شده بود ولی ارتقاء آن در حد یک سیاست حکومتی از زمان رضاخان شروع شد. از بنیانگذاران باستانگرایی و شونیسم آریایی نیز می توان از آخوندزاده، جلال الدین میرزای قاجار، میرزا ملکم خان و در نسل بعد، سید حسن تقی زاده ، کاظم زاده ایرانشهر تبریزی، محمود افشار، احمد کسروی، تقی ارانی، ملک الشعرای بهار، رضا زاده شفق، محمدعلی فروغی ، جواد شیخ الاسلام زاده ، یخی زکاء و... نامبرد.

 

کاوه

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

هفت دلیل برای نابغه بودن کیخسرو جون 1-به نظر شما کدام شهر ایران آریایی ترین شهر میباشد واصلا اثری از این نژاد سفید با چشمان آبی (مثل آریایی های اصیل آلمانی )در این سرزمین بر جای مانده است یا نه؟؟؟کیخسرو جون خصوصیات این تژاد برتر رو لطفا برای اینجانب تعریف بفرمائید!!! 2-بهتر بود قبل از نوشتن این مقاله سفری کوتاه به ایران عزیزتان می کردید تا لااقل از تعداد استانهای تورک زبان آگاهی کافی به دست می آوردید

 3-درست نوشته اید ولی این آمار مربوط به زمانی است که کل جمعیت ایران از 10 میلیون تجاوز نمی کرد

 4-نمیدانم این اعراب چه هیزم تری به شما فروخته اند که مدام از آنها بدگویی میکنید ولی دوست گرامی دوران حکومت سلسله های تورک تبار در ایران یکی از درخشانترین دوران فرهنگ وتمدن این مرز وبوم میباشد واصلا جغرافیا فعلی ایرانی که مدام سنگ آن را به سینه میزنید در سایه حکومت شاهزادگان و نجیب زادگان تورک میباشد نه در سایه خونخواری های کوزوس و دازیوس

 5-حق آموزش به زبان مادری هیچ ربطی به داشتن یا نداشتن نوشته های کهن در آن زبان ندارد چنانکه زبانهای مهم امروز اروپایی هم صاحب نوشته های بسیار کهن نیستند و تازه ادبیات کهن فارسی بیشتر شامل اشعار وامثال بوده وفاقد هر نوع نوشته معقول وفلسفی می باشد ودر مورد کمونیست و... دوست عزیز این اتهامات خیلی قدیمی شده اند در فکر اتهامات جدیدی باشید

 6-دولتی که بر مبنای دمکراسی و احترام به حقوق بشر بنا شده باشد موظف به رعایت حقوق و خواسته های شهروندان خویش است والبته فکر نکنم برای فردی مثل شما که هنوز هم در حواب وخیال های اعلیحضرت نآبانه غوطه ور هستید درک این مسئله به این راحتی ها امکان پذیر باشد

 7-امروزه روز به روز بر تعداد افرادی که پی به هویت ملی وقومی خود برده وسعی در احیای زبان وفرهنگ خود می کنند و بر میزان شعور و آگاهی مردمان این سرزمین افزوده می شود و خوشبختانه از میزان قدرت وشیرینی نوشته های امثال همچون شماها کاسته می شود چیزی که ایران را به سمت اتحاد ویکپارچگی هدایت میکند از میدان به در کردن امثال شما ها میباشد که با سیاست یکپارچگی وعدم پذیرش حقوق به حق قومیت های ایرانی سعی در دیکته کردن آرمانهای خود به مردم وفریب آنها را دارید.........

 

ايراني تبعيدي

 آخرین پرده نمایش در آمفی تئاتر زندان گوهردشت

اين تابستان هم به مانند تابستان هاي ساليان اخير گذشت ولي حكايت ان تابستان جنايت در بيست سال قبل با بسياري مكنونات و ناگفته ها همچنان باقيست. وقتي صحبت از جانهاي شيريني كه در راه سعادت ملت ايران ظالمانه نابود شدند ميشود انسان ناخوداگاه دندان حسرت به لب ميگيرد كه براستي انها چه بودند و ما چه هستيم.... نگاهي به ادبيات برخي از اين پهلوان پنبه هاي بي ادب اينترنتي كه مدعي همه چيز و همه كس هستند قدر و منزلت امثال بانو انتظاري و ازاديخواهان زنده يادي همچون اقاي سيفان را بهتر و بيشتر نشان ميدهد....

  

منوچهر جمالی

 mail@jamali.info

 نابودی خرده‌فرهنگ‌ها در ایران

آنچه را در پژوهشها درباره « آنچه را گویش مینامند » ، اشتباه کرده اند آنست که در این زبانها، واژه هائی هستند که معنای اصلی را حفظ کرده اند ، درحالیکه معنای اصلی آن در فارسی که ما بدان تکلم میکنیم گمشده است و بدون داشتن آن زبانها، نمیشود در فرهنگ اصیل ایران ، پژوهش کرد . موبدان زرتشتی، معانی را در واژه ها نگاه داشتنه اند که تئولوژی آنها را تائید میکرده است و معانی واژه ها را که برضد تئولوزی آنها بوده ، زدوده اند . درحالیکه دراین زبانها و درکردی و پشتو و بلوچی و ...... باقیمانده است . این ها ثروت بزرگ فرهنگی هستند

 

تاریملی

 زبان تركى رادر ايران رسمى كنيد کسانی که در المان زندگی می کنند میدانند که سالهاست در این کشور که روزی زادگاه ایدولوزی فاشیستی و راسیستی اریایی بود کلمه اریای کاربردی ندارد و خیلی از المانها از بکار بردن ان شرم دارند و فقط گروهای کله تاس و مارزینال شاید ان را بکار ببرند که درمیان المانیها به انها دو ﺁ(AA یعنی Arische Arch) می گویند

 اریش یعنی اریایی و ارش هم یعنی ک..ن حالا این اقای سه نام هی اریای و اریای کند و با این ایده های نزادپرستانه بیشترین خدمت را به بیداری ملل ساکن ایران از جمله تورکان ازرباجان می کند و ما بایستی نوشته های مرد سه نام اریایی را بیشتر در سایتها انتشار دهیم تا صورت واقعی راسیسم فارسی را افشا نماییم.

 ما حقوق مان را خواهیم گرفت حالا چه هفت دلیل علیه ان باشد و یا هزار دلیل.

 ما بطور مدنی خواسته هایمان را بیان می کنیم و می گوییم ایران سرزمین مشترک ماست و همه بایستی از حقوق مساوی برخوردار باشیم و هیچ کس نبایستی از دیگری بالا تر باشد. نگذارید ان روز برسد که مثل فرزند ان مهتر و قشوچی اسطبل شاهزاده قاجار از خواب بیدار شد و قیام بهمن سال 56 تبریزرا ادعا کرد که از ان طرف مرز امده اند و اخر سر هم گریان از ایران با اردنگی بیرون شد که حتی اربابانش هم اجازه معالجه در کشور شان به او ندادند.

 در ضمن غلام نامیدن پادشاهان تورک که هزار سال بر ایران و چندین کشور همسایه حاکمیت داشتند به قصد توهین در اصل توهین به فارس و به قول خودتان فرزندان کوروش و داریوش است حتما از این غلامان پستر بوده اند که غلامی و بردگی این غلامان را هزار سال تحمل کرده اند.

 

پااندازی بهتر است يا بمباران ايران؟

 ضیافت افطار با "احمدی نژاد" در نیویورک!

هم رژیم ايران و لابی های آن دشمن مردمند و هم جنگ طلبان و لابی های آن ها و هم کسانی که برای يکی از اين دو طرف کار می کنند. استفاده از کلمه «پانداز»، به ادبيات مجاهدين نزديک تر است و البته صدباراز آن مودبانه تر. کسی که نشريات مجاهدين را خوانده باشد و فحش هايی را که به افراد شريفی مثل حسين باقرزاده و علی اصغر حاج سيد جوادی و ديگران نوشته اند را ديده باشد اين را خوب می داند. اما به نظر من پااندازی بسيار شرافتمندانه تر است از تهيه کردن مقدمات جنگ با ايران و بمبارا ن مردم، و بسيار شرافتمندانه تر است از پول گرفتن و دستور گرفتن از مجاهدين برای نفوذ به يک سايت ... آقای حبيب تبريزيان معنی اين حرف اينجانب را می فهمند! در اين سايت به طور مستمر کلماتی خيلی بدتر از« پاانداز» نوشته می شود ولی ايشان فقط در همين مورد صدايش در می آيد. اين هم دليلش معلوم است!

 

یاشار تبریزلی

 شکنجه ۹ فعال حقوق فرهنگی آذربايجان

شونیستها برای نابودی ملتهای دیگر چه ها که نکردند؟! ● سواد آموزی به زبانهای غیر فارسی ممنوع شد ● حتی سخن گفتن به این زبانها نیز در مواردی با محدودیت مواجه گشت ● چاپ و نشر کتابهای غیر فارسی ممنوع شد● استفاده از زبانهای غیر فارسی در رسانه های جمعی ممنوع شد ● انواع تحقیرها و توهین ها علیه ملتهای غیر فارس شروع شد ● موسیقی ملتهای غیر فارس با محدودیتهای فراوان مواجه گشت

 ● تاریخ ملتهای مختلف تحریف شد و ترک و عرب را نیز اقوام مهاجم غیر ایرانی و عامل عقب ماندگی ایران معرفی کردند ● با تئوری های مختلف سعی در تحقیر تاریخ و زبان این ملتها بر آمدند ● مبدا تاریخ را به زمان هخامنشیان تغییر دادند و تمدنهای قبل و بعد از آن را کمرنگتر و تحریف کردند ● اقدام به بزرگنمایی و جعل تاریخ تمدن پارس و آریایی کردند ● از لحاظ اقتصادی توجه به مناطق غیر فارس کمتر شد ● اقدام به تغییر اسامی شهرهای غیر فارسی کردند ● اندیشه برتری قوم فارس و زبان فارسی به دیگر اقوام را القا کردند ● نویسندگان غیر فارس را با برچسبهای مختلف تجزیه طلبی و کمونیست بودن و جاسوس بیگانه بودن و غیره مورد انواع اذیتها و تهدیدها قرار دادند● با فرستادن مسئولین دولتی فارس به مناطق غیر فارس سعی در کنترل این مناطق داشتند ● با فرستادن سپاهیان دانش فارس زبان به مناطق غیر فارس زبان و بالعکس سعی در استحاله قومی داشتند ● مهاجرتهای اجباری جهت تغییر بافت بومی ایران را حمایت میکردند ● سعی در تغییر ترکیب بومی نیروهای نظامی هر منطقه داشتند ● به سرکوبهای خونین مناطق مختلفی نظیر کردستان و آذربایجان و ترکمنصحرا و خوزستان پرداختند ● انواع کتب و نوشته های ضد ملتها نظیر شاهنامه را ترویج و تبلیغ کردند ● سعی در شناساندن کشور ایران به عنوان سرزمین پارس یا پرشیا بعنوان موطن فارس زبانان داشتند ● نام گذاری های غیر فارسی بر روی کودکان را سخت و حتی غیر ممکن کردند ● با تقسیم بندیها و نام گذاریهای متفاوت مناطق غیر فارس نظیر آذربایجان (به آذربایجان غربی و شرقی و زنجان و همدان واراک و امروز اردبیل ) وعربستان (به خوزستان) سعی در نابودی نام ملتهای غیر فارس داشتند ● ملتهای مختلف ایرانی غیر فارس را قوم ، قبیله ، عشیره ، خرده فرهنگ و اقلیت نامیدند ● زبانهای غیر فارسی را لهجه و گویش نامیدند ● به اختلاف داخلی بین اقوام غیر فارس دامن زدند ● ارتباط ملتهای غیر فارس با همزبانان خود درماورای مرزهای ایران را با انواع تهدیدها مواجه کردند ● آماری مخدوش از جمعیت ملتهای غیر ایرانی اعلام کردند ● و دهها ظلم و جنایت دیگر.

 

ایرانی

 زبان تركى رادر ايران رسمى كنيد

چند تن بیمار پان ترک و پان کرد با ظاهر دمکراسی خواهی و حقوق بشر این سایت ایرانی و فارسی زبان را به محلی برای ترویج ذهنیات بیمارگونه خود تبدیل کرده اند و می خواهند شکم های گرسنه را با «زبان وفرهنگ مادری» سیر کنند!!!!! و تعجب آور است که آقای توکلی که مسئولیت قانونی این سایت را بر عهده دارد هنوز به این نتیجه نرسیده است که درج این گونه مطالب کمکی به پیشرفت دمکراسی خواهی و "فرهنگ گفتگو" نمیکند برعکس اینگونه پریشان گوئی ها به تفرقه و کینه و تنفر قومی در میان ایرانیان دامن می زند . صاحبان خرد و اندیشه و ایران دوستان در هر فرصتی هشدار داده و گفته اند که اینگونه نوشته ها در خدمت جمهوری اسلامی و دشمنان خارجی ایران است ولی از قرار معلوم نرود میخ آهنی در سنگ .

  

سانای همدانی

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

در آخرین آمار مرکز زبان شناسی جهان "ائتنولوگ" که در سال۲۰۰۵ داده است با احتساب اینکه جمعیت ایران کم تر از ۷۰ میلیون بوده آذربایجانی ها را بیش از ۲۳ میلیون - قشقایی ۱۵۰۰۰۰۰ و ترکهای خراسان ۱ میلیون که روی هم رفته جمعا” ۲۶ میلیون جمعیت ترکهای و ۲۲ میلیون جمعیت فارسها را برآورد کرده است . پس می بینیم که ترکها در ایران در اکثریت هستند. همان در تهران اش حداقل ۶ میلیون تورک زندگی می کند. و تهران بعد از استانبول دومین شهر پرجمعیت تورک است. نگاه کنید به گزارش ائتنولوگ : http://www.ethnologue.com/show_country.asp?name=iran

 

ترک

 tork@yahoo.com

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

این آقا با نظراتی که ارایه داده است. عین شونیسم و برتری طلبی قومی است. این اقا هنوز نفهمیده که دوره این حرفها گذشته است. این حرفها مال دوره قلدری رضا خان بود. نه حرفهای آستانه قرن بیست یکم. ترک زبانها 30 میلیون نفر هستند، نه 5 میلیون. کسانی که از اریا پرستی به ایرانی بودن میرسند. عین نژاد پرستی و عین شونیسم است. متاسفانه سایت ایران گلوبال هم با چاپ این اراجیف که در اروپا میتواند جرم باشد. خود را در خدمت نژاد پرستان قرار داده است. چاپ اینگونه مطالب اصلا با دمکرات بودن منافات دارد. تمامی دمکراتها اگر میخواهند عملا به استقرار دموکراسی در کشورمان کمک بکنند باید اینگونه افکار و افراد را تحریم بکنند. تا تبلیغ

 

ناصر مستشار

 انتخابات رياست جمهوری و واکنش نیروهای دموکرات - سکولار

آیابرگزاری انتخابات واقعاآزادمی تواند ضد حمله ائی درمقابله باحمله نظامی بشود؟ مردم ونیروهای آگاه سیاسی ایران در 30 سال گذشته همه پشتک وبارو بازی ها وآرتیست بازی های نیروهای جمهوری اسلامی چه اصلاح طلب وانحصار طلب را تجربه کرده اند و پیشاپیش همه نیروهای سیاسی را بخوبی شناخته اند اما علیرغم این برای تامین صلح وجلو گیری از آغاز جنگ همه تلاش های خود را بکار خواهند گرفت!

 آیابرگزاری انتخابات واقعاآزادمی تواند ضد حمله ائی درمقابله باحمله نظامی بشود؟

 مردم ونیروهای آگاه سیاسی ایران در 30 سال گذشته همه پشتک وبارو بازی ها وآرتیست بازی های نیروهای جمهوری اسلامی چه اصلاح طلب وانحصار طلب را تجربه کرده اند و پیشاپیش همه نیروهای سیاسی را بخوبی شناخته اند اما علیرغم این برای تامین صلح وجلو گیری از آغاز جنگ همه تلاش های خود را بکار خواهند گرفت!

 ای جنگ طلبان و ای قدرت پرستان و ای زورگویان حاکم بر سرنوشت مردم ایران ! بگذارید جمهور مردم و نمایندگان واقعی مردم در باره تعلیق غنی سازی اورانیوم تصمیم بگیرند تا مانع از آغاز جنگی خانمانسوز وضد انسانی وایران ستیز بشوند!

 احمدی نژاد ی وشرکایش مرتب بر طبل جنگ می کوبند تا آنجا که او می گوید:مردم ازبی نظمی کنونی جهان خسته شده اند وبرای اداره جهان، دائما از ما کمک می خواهند؟

 هرچقدر احمدی نژاد از سیاست های تهدید وتحریک علیه جهان بهره می گیرد تا خود را در کانون ماجراجوئی ها جهان قرار دهد،در مقایسه با احمدی نژاد اما رئیس جمهور سابق محمد خاتمی هرچند شاید ظاهری باشد نامبرده از شعارهائی که از عقلانیت پیروی می کند تبعیت می نماید. پذیرش شعارهای خاتمی به شرطی هست که آقای خاتمی اینبار نیز همچون گذشته از شعار های منطقی به شکل ابزاری،بناپارتیستی ،تبلیغاتی برای رسیدن به اهداف استفاده نکند؟ بلکه بطور واقعی در برابر شعارهائی که سر داده است در برابرمردم ونیروهای آگاه سیاسی متعهد بماند. اگر به شعارهای اخیر خاتمی بدرستی توجه کنیم می بینیم که عطر وطعم دیگری دارد که تا کنون در حیات جمهوری اسلامی از جانب هیچیک از پایوران رژیم بکار گرفته نشده است،ایشان چنین می گوید: همچنين امري به نام جامعه كه مفهوم جديد است مطرح مي‌شود و اين پرسش كه مبناي انتظام امور جامعه چيست؟يک سئوال اساسي است» وي افزود:« در دنياي امروز به اين مساله بدين گونه پاسخ داده مي‌شود كه انسان عقل بنياد است و به هيچ منبع و مرجعي جز خود متكي نيست و تعيين كننده نظم اجتماعي و محور آن يعني حاكميت، همين عقل است.» در همان راستا و در راه پیش بردن سیاست ها وشعارهای ارائه شده خود می گوید: خاتمی در اولين گردهمايي روءساي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان: مشكل بزرگ اصلاح طلبان نداشتن رسانه است

 در همین راستا هاشمی رفسنجانی که اخیرا به ریاست مجلس خبرگان رهبری برگزیده شده است بطور مرتب از پیشگیری شرائط بحرانی وجنگ احتمالی هشدار می دهد. شاید او نیز از طریق شعارهای دلچسب که حاکی از نگرانی و دلهره می باشد می خواهد این بار نیز همچون دهه اول انقلاب با بکار گیری اینگونه شعار ها به شیوه ابزاری، خود را به مقام رهبری نظام جمهوری اسلامی برساند! برفرض مثال اگر خاتمی توانسته باشد از شعارهای بسیار منطقی و عقل گرائی که به نیروهای سکولار حتی لائیک تعلق دارد استفاده ابزاری نماید تا جایگاه خود را تحکیم ببخشد، اگر همه این شعارها در خدمت تعلیق غنی سازی اورانیوم وتامین صلح بکار گرفته شود تا جنگ آغاز نشود بازهم نعمتی است که نیروهای سیاسی آگاه نمی تواند با آن غیر عقلانی برخورد کرد. از آنجائی که نیروهای دمکرات همواره صلح طلب نیز می باشند به این امر حیاتی اشراف کامل دارند که در حین جنگ به هیچ کار سیاسی سازنده ودمکراتیک ومردمی نمی توان پرداخت ودر ایام جنگ تنها سلاح و نظامیان سخن آخر را می زنند وآنها تصمیم گیرنده نهائی می باشند ونیروهای سیاسی باید در گوشه عزلت بنشینند وتنها تماشاگر خرابی وکشتار باشند .هرچقدر شخصیت های یاد شده مانند خاتمی ها بخواهند از شعار هائی که داده اند به شکل ابزاری بهره ببرند تا به اهداف معین سیاسی خود برسند ما نیروهای سیاسی سرنگونی طلب نیز می توانیم از شعارهای آنها علیه خود آنها اما به نفع مردم ومیهن به شیوه ابزاری استفاد ببریم ودر انظار عمومی از آنها بخواهیم تا در مرحله عمل شعارهای خود را به اجراء بگذارند در غیر اینصورت چهره آنها را در برابر مردم افشاء نمائیم. یا آقای خاتمی شعار می دهد یا ابراز عقیده می کند که می گوید: انسان عقل بنياد است و به هيچ منبع و مرجعي جز خود متكي نيست"" این نظریه در نقطه مقابل نیروهای تاریک اندیش حاکمیت خود نمائی می کند که میگویند : مرجع وتصمیم گیرنده نهائی در باره همه مسائل وامور مملکت که حاکم بر سرنوشت مردم می باشد تنها نزد"الله" است که به نمایندگی او ولی فقیه بر روی زمین همه آنها را به اجراء می گذارد.در ماههای آتی تصمیم گیری در باره برگزاری انتخابات واقعا آزاد یا انحصار طلبانه تعین تکلیف خواهد شد. جناح انحصارطلب که مدتهاست ولی فقیه را که خود او از واپسگرایان شناخته شده حاکمیت است را به خدمت خود گرفته است اما امکان این می رود برای نشان دادن مسالمت آمیز بودن چهره جمهوری اسلامی و برای پیش برد صلح طلبی دروغین خود تن به برگزاری انتخابات شبه آزاد بدهند تا به جهانیان ثابت نمایند که ایران کشوری است که اصول وقواعد دمکراتیک انتخاباتی را به نحو احسن برگزار می کند و حکومت اسلامی نماینده مستقیم و واقعی مردم می باشد وسیاست های اتمی جمهوری اسلامی به نیابت از مردم اتخاذ می شود و همه سیاست ها در ایران مبتنی برخواست عمومی واراده مردم شالوده ریزی شده است ودر همین راستا اگر امریکا ومتحدانش در اندیشه بکار گیری گزینه نظامی می باشند ، آنهاعملا با همه مردم ایران سر ستیز دارند نه با حکومت اسلامی! که جمهوری اسلامی با بکارگیری این ترفند همه کشورهای طرفدار دمکراسی را وادار به موضع گیری خواهد کرد اما جمهوری اسلامی در پس پرده همچنان سیاست های اتمی خویش را کما فی سابق پیش خواهد برد.نیروهای موسوم به اصلاح طلب اگر در شعار های خود صادق هستند باید هرچه زودتر سیاست خود را در رابطه با غنی سازی اورانیوم نسبت به انحصار گرایان تغییر بدهند واز ادامه غنی سازی اورانیوم وتعلیق آن حمایت نمایند تا جبهه صلح طلبی جهان از آنها پشتیبانی نمایند.نمی توان هم از صلح طلبی سخن گفت اما بر غنی سازی اورانیوم که سر انجامش بدست آوردن بمب اتمی هست پشتیانی کرد! مردم ونیروهای آگاه سیاسی ایران در 30 سال گذشته همه پشتک وبارو بازی ها وآرتیست بازی های نیروهای جمهوری اسلامی چه اصلاح طلب وانحصار طلب را تجربه کرده اند و پیشاپیش همه نیروهای سیاسی را بخوبی شناخته اند اما علیرغم این برای تامین صلح وجلو گیری از آغاز جنگ همه تلاش های خود را بکار خواهند گرفت!

  

Geoffrey Lewis

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

امروز مقاله‌ای را به پارسی برگرداندم که متن سخنرانی پرفسور جفری لوییس (Geoffrey Lewis) در موسسه‌ی مطالعه‌های ترکی سوئد در شهر استانبول به تاریخ فوریه ۲۰۰۲ م/بهمن ۱۳۸۰ خ بود. عنوان این سخنرانی «اصلاح زبان ترکی: کامیابی فاجعه‌آمیز» است و پرفسور لوییس در آن به اصلاح زبان ترکی در ترکیه می‌پردازد. پرفسور لوییس از بنیانگذاران مطالعه‌های ترک‌شناسی در دانشگاه آکسفورد بود. وی نویسنده‌ی بهترین خودآموز زبان ترکی استانبولی (به انگلیسی) است. وی هم چنین در زمینه‌ی اصلاح زبان ترکی کتابی نوشته

 

پارسی

 زبان تركى رادر ايران رسمى كنيد

آقای ایرانی!!!!؟ شما ها قریب به هشتاد سال است افکار بیمارگونه برتری نژادی «پارس» را سر داده اید ، کمی تحمل کنید تا دیگران هم افکار بیمارگونه «برابری قومی» را سر بدهند ؟ ترک و کرد هرگز نگفته از نژادبرتر ، زبان برتر ، فرهنگ برتر و ... برخور دار است . آنها میگویند ماهم انسانی هستیم مثل شما و فرهنگ و زبان خودمان را مانند شما دوست داریم . آیا این «بیماران» چز این گفته اند ؟ پس شما که تا این حد از سلامت شخصیت و اندیشه برخوردارید چرا برمی آشوبید ؟ وجداناً قضاوت کنید ، این «بیماران» با رژیم حاکم همصدایی می کنند یا شما منادیان برتری فرهنگ «پارس»ی ؟

  

کیقباد

 هفت دلیل در این که چرا زبان ترکی نمی تواند در ایرانزمین رسمی شود

دنیای غریبی است ، دنیای بنگ و دود : زبانهای آریایی !!!! سرزمین زردشت (که در تاریخ مثلاً ولادتش ، هزار سال اختلاف نظر!!! وجود دارد ) . خواستم خواص اعجاب انگیز «مواد» را بیازمایم که منجر به افاضات ذیل شد : - درود و روزه به «امی تیس» ، همسر و خاله کوروش کبیر . - درود و وضو بر کوروش فراوان کبیر ، که سرزمین شرق میانه را «به درخواست مردمان این سرزمینها»!!!!؟؟؟در خون غوطه ور ساخت . - درود و آفتابه بر داریوش کبیر!!!!!!!!!! که بنای نیمه تمام تخت جمشید؟؟؟؟ را بنا نهاد . - درود و مرحبا بر اسکندر ذوالقرنین و چنگیز خان مغول ، که اولی بنای سنگی و نیمه تمام تخت جمشید را به «آتش بدون دود» شعله ور ساخت و دومی در ایران! خالی از سکنه ، میلیونها انسان و حیوان را از دم تیغ گذراند . - العجب از مورخان چیره دست کنیسه و کلیسا ، که از ایران 2 میلیونی عصر ناصرالدین شاه ، به دوران خشایارشا ، پنج میلیون نظامی به یونان روانه نمود .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید