(حمله گرگها)
سروده ای زیبا از مردم خونگرم ومهمان نوازاستان سرسبز وزیبای مازندران،حافظان تاریخی بزرگترین دریاچه جهان.درروستایی در دامنه رشته کوههای البرزهمیشه سرفراز پسرک چوپانی عاشق سینه چاک دخترعمو ومتقابلا دخترعموهم دلباخته پسرعمو،روزها که پسرک چوپان گله را برای چراندن به دامنه کوهها می برد تنها دلخوشی ا و نواختن نی لبک برای دل خود ودخترعمو، وازآ نجا که آ ندو دلداده عاشق هم بودند صدای نی چوپان ارام بخش وجود دخترک وراهی برای ارتباط وعشق ورزیدن، تو گویی ناله نی لبک همه حرفهای دل چوپان عاشق را از روزنه کوچک خود ابراز میکرده است ، روزی ا ز روزها ناگهان گرگهای گرسنه به گله زده وپسرک چوپان که دست تنها بود بوسیله تنها امکان ا رتباطش یعنی نی لبک پیام خود را به دخترعمو رساند که های دخترعموی عزیز چه نشستید به دادم برسید واهالی محل وهمه پسرعموها ودوستان را خبر کن که گرگها به گله زده اند وبدین طریق پیام خود را به معشوقه وبقیه اهالی رساند. اما چندی پیش چهار گرگ درنده به رهبری رییس گرگها یعنی پوتین برای تقسیم این زیباترین دریاچه جهان به مهمانی کرکسها امدند برای تکرار عهدنامه های ننگین دوران قاجار، واین دلقک بی خرد وابله و بلا نسبت رییس جمهوری ولایت فقیه آ نقدر ذوق زده شد ودست وپای خود را گم کرده بود که در چهره اش حقارت ورذالت موج میزد غافل از اینکه میهن عزیزمان ایران پیوسته تاریخ بیشترین ضربه ها وزیان ها را از همسایه شمالی خود دیده است وآنها همیشه تاریخ چشم طمع به سرزمین ما داشته اند وآرزوی اینکه روزی پایشان را در آبهای گرم همیشه خلیج فارس بشویند، احمدی نژادواربابانش فکر میکنند پوتین در مواقع خطر پشتشان خواهد ایستاد ذهی خیال باطل ،که اگر چنین بود صدام حسین چنین عاقبت شومی نداشت، صدام حسینی که همه سالهای جنگ هشت ساله ایران وعراق با سلاحهای روسی چه برسر مردم ما نیاورد، متأ سفانه مردم میهنمان به دلیل سانسور شدید حکومت شاید از عمق این فاجعه وخیانت دولتمردان آ گاهی نداشته باشند چون چوپانهای عاشق را یا کشتند ویا به بند کشیدند ونی لبکشان را شکستند تا هیچ صدایی از ان بیرون نیاید تا کوس رسواییشان را بنوازد ، حد اقل اگر پسرک چوپان الان بود میتوانست با نی لبکش به سران این جمهوری ولایت فقیه بفهماند که ای بی خردان گرگ اگررویش زیاد شود وفرصت پیدا کند گله را با صاحب گله یکجا می بلعد وبه مردک نادان یعنی احمدی نژا د میفهماند که ، تکیه برجای بزرگان نتوان زد به گزاف ، مگر اسباب بزرگی همه آ ماده شود . وبرای بزرگی کردن باید منش آن را آموخت ، که میدانم هیچوقت نخواهی آ موخت چرا که تو تربیت شده مکتبی هستی که امامت در دوران امامتش یک کلمه از میهن نگفت واحساسش را بعد از پانزده سال دوری از میهن به خبرنگارشنیدیم که گفت هیچ واز دل ان بزرگترین هیچ تاریخ هیچ های حقیری چون تو زاده شدند که اگر پای منافع شخصیتان بلنگد کل وطن را یکجا میفروشید ، روی سخنم بیشتر با انهایست که هنوز ودر هرشرایط تاریخی قلبشان برای میهن میطپد که تا دیر نشده بایدکاری کرد والا متأ سفانه این فرصث هم مثل همه فرصت سوزی های رژیم به ضرر میهن ومردم مان تمام خواهد شد وفردا در پروسه دگردیسی جامعه فرزندان ما از ما به نیکی یاد نخواهند کرد.
پاینده ایرا ن
برزو علی زاده وندچالی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید