همانگونه که در جریان هستید زنان ِایران برایِ جلوگیری از ادامۀِ زیر پا گذاشته شدن ِهوده هایِ (حقوق) هُومَنی (انسانی) و همبودگاهی شان (اجتمائی شان) به پا خاسته اند. در هفته هایِ واپَسین، پیشنهاد نامه ای (لایحه ای ) که میبایستی ازبُن (در اصل) برایِ پشتیبانی از خانواده سامانده شده باشد (تنظیم شده باشد)، ولی به واژگون (برعکس) نابودیِ شیرازۀِ خانوداه را در تیرس ِخود گرفته است، انگیزه ای برایِ پتکارش (اعتراض) زنان ایران به آن و پایورزی (استقامت) در برابر ِآن شده است. از این رو این پیشنهاد نامه بیشتر درخور ِنام ِپادخانواده (ضد خانواده) میباشد تا اینکه پیشنهاد نامه ای که بخواهد هودۀِ (حق) خانواده را به پدافندد. این پیشنهادنامه باید که در هفته هایِ آینده در مجلس برنهاده شود (تصویب شود). خانم شیرین عبادی همۀِ آزادیخواهان را فراخواسته اند که برایِ پتکارش (اعتراض) و جلوگیری از برنهاده شدن ِ (تصویب) این پیشنهادنامۀِ ناهومنی (غیر انسانی) در مجلس، در روزی که باید بر سَر ِ سَرنوشتِ آن رای گیری شود، دور ِمجلس گردِ هم آیند. اگر این پیشنهادنامه در مجلس به دات نامه (لایحه قانونی) برنهاده شود (تصویب شود) ، بسیاری از هودهِ هایِ (حقوق) زنان در خانواده زیر پا گذاشته خواهد شد. همانند اینکه مرد میتواند بدونِ پروانه از همسر خود شمار ِ زیادی همسر نو که دفترینه نشده اند (ثبت نشده اند) به زنی بگیرد. و همچنین هوده هایِ (حقوق) زنان در پیوند با پیدا کردن ِکار و ناوابستگی های پولی شان به همسرانشان، بسیار کرانمند (محدود) خواند شد. هتا (حتی) بستن خراج بر مهریه آنها را این پیشنهاد نامه در نگر گرفته است.
اکنون پرسش اینجاست که ارزش ِ این جُنبش ِشهروندی که آغاز شده است در رویدادهایِ ساستاریکِ (سیاسی) ایران به چه اندازه میباشد؟ آیا سازمان هایِ دمکراتیک خواست هایِ زنان را، با ارزش، کِرامند (بااهمیت) و آنها را در چهارچوبِ برنامه هایِ دمکراتیک خود ارزیابی میکُنند؟ آیا زنان ِایران نغشی (نقشی) در آن همبودگاهِ ایرانشهری بجا خواهند آورد که سازمان هایِ دمکراتیک در آرزوها و برنامه هایِ والایِ خود نگاشته اند؟ آیا سازمان هایِ دمکراتیکِ ایران به خواسته هایِ دمکراتیک زنان ِ ایران این اندازه بها میدهند که بخواهند به پُشتیبانی از آنها برخیزند؟
از دیدگاهِ من آن جُنبش ِشهروندی ای که برایِ آغازیدن ِ و رُستِ (رشد) آن در سی سال ِگذشته نوشتارها و کتاب ها نوشته است هم اکنون گُوالیده شده است و در هال (حال) رسیدن به اوگ (اوج) خود میباشد. زنان ایران برایِ جلوگیری از زیرپا گذاشته شدن هودۀِ هومنی (حق انسانی) خود به پا خاسته اند و برایِ این پویش، انگیزه ای سِتَرگ دارند. آنها در هال (حال) بدست گرفتن رهبریِ جنبشی هستند که روشنبین ها و دگراندیشان سال ها برایِ به پویش در آوردن آن خامه (قلم) فرسایی میکردند و هر روز دیدمانی (تئوری ای) تازه برایِ برخاستن مردم در برابر بیدارگری میبافتند. اکنون باید که این آقایان چشم بر راستینگی ِ (حقیقتِ) این جُنبش برگُشایند و این پویش مِهَستی ( حرکت عظیمی) که به رهبریِ زنان کَهرمان (قهرمان) ایران آغازیده شده است را در یابند. با کارزار یک ملیون دستینه (کمپین یک ملیون امضا) [1] و هُشداری که آنها همکنون به حکومت داده اند، که در برابر ِ برنهاده شدن ِ (تصویب) ِپیشنهاد نامۀِ پادخانواده، پایورزی خواهند کرد، زنان شیردل ایران مبارزۀِ آزادیخواهی ِ مردم ِ ایران را به آن زینۀِ (مرحله) سرنوشت سازی رسانده اند که ملاها را هراسان ساخته است. زیرا ملاها خوب از کرانمندی (اهمیت) این جُنبش و پَتِستی (تهدیدی) که پایندگی (بقای) آنها را نشانه گرفته است، آگاه میباشند. برایِ اندریافتن ِکرانمندیِ (اهمیت) این جنبش ونگرانی ملاها همان بس که شریعتمداری به اَرازل و اوباش ِحکومتی آماده باش داده است. او و همکارانش در روز هایِ واپسین چماق هایِ پوسیدۀِ خود را بسوی این جنبش نشانه گرفته اند و بیشرمانه و به دور از هرگونه مَنِشِ مردانگی با یک درخواست آشکار از همۀ گُماشته ها، "دریا دلان انقلابی"، ارازل و اوباش و گیره (جیره) بگیران خود خواسته است که مَزَن ترین (شدید تری) ، و سخت ترین برخورد را با با زنان شیردل ایران بکُنند؛ که بزبان دیگر پروانۀِ ویژه و برگ سبز برای کُشتن زنان شیردل نیز بیرون داده است.
ما برونمرزی ها نمی توانیم فراخوان ِخانم شیرین عبادی را در گرد آمدن در جلویِ مجلس بجا آوریم، ولی هر ایرانی آزادیخواه در هر کشور ِ اروپایی و یا دمکراتیک میتواند با پرماس کردن (تماس گرفتن) با جنبش ِ زنان در این کشور ها، و بُردن این رویداد به رسانه هایِ گروهی ِ کشوری که در آن زندگی میکنُد، به این جُنبش پهنایِ جهانی بدهد و مردم آزاده جهان را به پشتیبانی از زنان ایران فرابخواند.
کرانمندی (اهمیت) این مبارزه از آن روی است که پیروزیِ زنان ایران در این نبردِ رو در روی و سرنوشت ساز در جلویِ مجلس به پس زدن ِ ملاها از یک سنگر، بسنده و کرانمند (محدود) نخواهد ماند، ونکه (بلکه) این پیروزی زنجیری از واکنش هایِ پیوستۀِ پتکارشی (اعتراضی) و همبودگاهی (اجتمایی) را در ایران میآغازد که به درهم کوبیدن ِسُتون بیدادِ رازمان (رژیم) ملاها می سرانجامد.
این ژایش (فرصت) گرانبها را برایِ کوبیدن و بستن پوزۀِ اژیدهاک زمان، از دست ندهیم. زنان ایران را در این مبارزۀِ آزادیخواهانه تنها نگذاریم، زیرا آزادی زنان آزادی ایران است.
یاداست:
[1] یک میلیون امضا نام طرحی مستقل و اجتماعی است که شماری از فعالان حقوق زنان در داخل ایران از ۵ شهریور سال ۱۳۸۵ به راه انداختهاند. هدف این طرح جمعآوری دستکم یک میلیون امضا در حمایت از رفع تبعیضهای قانونی علیه زنان است
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید