چکیده
گُزیدمان ِفَرنِشینی (انتخابات ریاستِ) دولتِ آینده ژایشی (فرصتی) گرانبها برای سازماندهی ِآن مَردمی است که 30 سال آزگار برایِ رسیدن به آزادی دم شُماری میکُنند. بادپروایی (بیتفاوتی) در برابر ِ این گُزیدمان همسویی کردن با آرزویِ آخوندهایِ خودکامه خواهد بود که هَمِۀِ توانِشان را در بیرون راندن ِهَماوردان (حریفان) خود از میدان ِکارزار، هَزینه میکُنند. با هُماسیدن (شرکت کردن) در گُزیدمان ِآینده در راستایِ به جُنبش درآوردن ِمردم برای پذیرش ِخویشکاری (مسئولیت) و پَذیراندن (تحمیل کردن) بُنپایه هایِ (قواعد) مَردمسالارانۀِ خود به آخوندهایِ خودکامه، مَردم را به نیرویی به ترادیسیم (تبدیل کُنیم) که دگرگونی مَردمسالارانه در ایران را از آرزو به راستینگی (واقعیت) به دِگَردیسند (بدل کُنند).
سَرآغاز
کمتر از هشت ما به زمان ِ گُزینش ِفَرنشین ِ[1] دولتِ آینده مانده است. این گُزیدمان، ژایش ِ[2] مَهینی را برایِ آزادیخواهان در هناییدن [3] در رویدادهایِ آینده و کشورمداریک [4] ایران بدست خواهد داد که با نِگَروَرزی به نِهِش [5] تَرازداریِ (اقتصاد) آشُفته کشور، خودکامگی ِ لِگام گُسیخته و جَنگِ در پیش ِروی، اگر آزادیخواهان در بکارگیریِ شایسته از این ژایش [2]، کوتاهی کُنند، نابخشودنی خواهد بود.
راه هایی که ما درپیش رو داریم از این شُمار هستند:
1. بادپَروایی [6] در برابر ِگُزیدمان ِآینده .
2. دونباله روی از رازمان اسلامی [7] و پَذیرش بُنپایه هاییِ [8] که از سویِ مُلاها در گُزیدمان [9] آینده نیپیک میشود [10].
3. پَذیراندن بُنپایه هایِ دمُکراتیک از سویِ آزادیخوهان به سامان ِخودکامگی ِمُلاها.
باد پَروایی ِ [6] آزادیخواهان در برابر ِ گُزیدمان ِآینده همسو با خواست بُنیادگرایان خواهد بود. زیرا که برایِ مُلاها هیچ چیز خوشایندتر از این نیست که بدون ِ هرگونه هَماوردی (حریفی)، به تنهایی در بازی اسب دوانی ای به هُماسند [11] که تنها اَسبِ آنها پروانۀِ دویدن در آن بازی را داشته باشد. اگر تا پیش از دورۀِ احمدی نژاد، بخشی از آزادیخواهان باور داشتند که با نَه هُماسیدن [11] در گُزیدمان هایِ سررشته داری کشور [12]، میتوان سِزاواری آخوندها را در فَرمانروایی بر ایران، به زیر پُرسش بُرد و با این کار ادامۀِ هستیِ آنها را در ایران دُشوار کرد، آزمون ِبرسرکارآمدن ِ احمدی نژاد نشان داد که مُلاها آن اندازه بیشرم هستند که برایِ ادامۀِ خودکامگی ِخود، نیازی به گرفتن پروانه از بیشینۀِ [13] مَردم ندارند. و آنها میتوانند تنها با 2% از مُزدورانشان در کشور و با زور سرنیزه، مُجد [14] را با چنگ و دندان نَگَه بدارند. همانگونه که هَمه میدانند، با آنکه بیشینِۀِ مردم با سامان ِخلیفه گریِ اسلامی در ایران میپتکارند [ 15] به شَوَندِ [16] نبودِ اَنجمن ها و سازمان هایِ شهرینِگی [17]، که بتواند پَتکارش هایِ [ 15] مردم را سازماندهی کُند، مَردم در بازگویی خواسته هایِ شهروندیشان، خاموش مانده اند. مُلاها نیز که از این راز ِآشکار آگاه هَستند، با هَمِۀِ توان از نهادینه شُدن ِاین اَنجمن هایِ شهرینِگی جُلوگیری میکُنند. راستی این است که مَردم خواهان ِدگرگونی نِهش [5] اَندوه بار کنونی هَستند، ولی این دِگَرش ِکشورمداریک [4] را به بهایِ از دست دادن ِ اَندک آسایشی که همکنون از آن برخوردارند و یا با دُنبال ِروی از برنامه ای که به کامگار بودن [18] آن شک داشته باشند، نمیخواهند. دیدمان هایی [19] که کارشناسان کشورمداریک [4] ایران در به جُنبِش در آوردن مردم می نمایانند، بیشتر بر هَدَمان (ایثار) و اَزخودگُذشتگی مَردم پافِشاری میکُنند. در هِنگامیکه سِرشتِ ازخودگُذشتگی، مَنش ِکسان ِ اندکی همچون کَهرمانان ِ (قهرمانان) داستان ها است، این دیدگاه ها نمی توانند با راستینِگی [20] همبودگاه [21] هُومَنی [22] که از آدم هایِ ساده و نا اَفسانه ای چِهرِنیده شُده است [23] سازگاری داشته باشند.
یکی از دُشواری هایِ کسانی که در زمینۀِ فراپُرسش هایِ کشورمداریک [4] ایران خود را کارشناس میدانند و هر روز دیدمان هایِ [19] تازه برای رهایی مردم از شرّ آخوندها سَرهم میآورند، نَبودن ِ پیوند و مراوده با دُرون ایران و با راستینگی هایی است که مردم ِایران با آن ها هر روزه رو در رو میباشند. گاهی جدایی از راستینگی و گِرفتاری هایِ مردم در ایران به اندازه ای ژرف میشود که کوشندگان ِکشورمداریک در برونمرز، آرزوهایِ خود را در جایِ فوتوفندهایِ (تاکتیک هایِ) مبارزاتی مینشانند. کُدام آزادیخواه است که آرزوی سرنگونی مُلاها را همین امروز نداشته باشد؟ ولی در جهان راستینگی آن نیرویی که باید این آرزو را برآورده کُند، به فَرنودِ (دلیل) نَبودن ِ یک سازماندهی شایسته، هنوز سربرنیآورده است. گُزیدمان آینده برایِ گُزینش ِفَرنشینی دولت، ژایش ِگرانبهایی را برایِ فراهم آوردن زمینه هایِ سازماندهی ِمردم و ترادیسی (تبدیل) آنها به این نیرو، بدست میدهد که باید با هُشیاریِ فراوان بکار بسته شود. از این رو راه درهم شکستن راهبَندِ هایِ کشورمداریکِ [4] کنونی که برآیندِ راسته [24] نبودن ِسازمان هایِ مردمی است، بادپَروایی [6] و سُتوهیدن [25] در گُزیدمان ِ آینده و با اینکار واگُذاری میدان به دُشمن نخواهد بود، ونکه (بلکه) بکارگیریِ دَرخور از کُمینۀِ [26] دَستمایه هایی [27] است که رازمان [28] اسلامی نمی تواند آنها را از مَردم بگیرد. یکی از مَهین ترین ِ این شایش ها (امکان ها)، جوّ اُستوار در ماه هایِ پیش از گُزیدمان ِفَرنشینی ِ دولت است که در آن گَردِهمایی هایِ آزادیخواهان کمتر سرکوب میشوند.
از آنجا که ما نمیخواهیم از بُنپایه هایِ [8] بازیِ گُزیدمانی ِرازمان اسلامی [7] پیرَوی کُنیم، و اُمیدی به بَهینشگران [29] دَستگاهِ فَرمانپاد [30] نداریم، ناگُزیر هَستیم که در ژایش [2] وامانده، بُنپایه هایِ [8] خودمان را ساماندهی کُنیم [31] و به مُلاهایِ خودکامه به پَذیرانیم. از شُمار ِکسانی که هَمَکنون در چهارچوب توانمان میتوانیم آنها را به نمایندگی از آزادیخواهان به میدان بفرستیم نُخست آقایِ عباس امیرانتظام میباشند، و دوم آقای عبدالله نوری هستند. در پُشتیبانی از نامزَدیِ آنها برایِ فَرنِشینی دولتِ آینده، میتوان کارزار ِگُستَرده ای را آغازید. آقایِ امیرانتظام به پاس 29 سال پایمردی در زندان در برابر خودکامگی آخوندی، نمادِ پایورزی و آدمی نامور و سرشناس میباشند که میتواند در خاستگاه بهترین نامزَد گُزیدمانی آینده، به میدان ِکارزار فرستاده شود. بانِگروَرزی به نِهِش [5] کُنونی که در آن چَکاد [32] آزادیخواهان در هِنگامۀِ [32] سُستی میباشد، بیگُمان نامزَدیِ آقایِ امیرانتظام از سویِ شورایِ نِگهبان رد خواهد شُد، ولی اگر هواداری از او به آغاز ِجُنبشی فراروید، مُلاها ناچار به سُتوهیدَن [25] در برابر رای مَردم خواهند شُد.
آقایِ عبدالله نوری با پایورزی ها و پایمردی هایِ بیمانندی که در زمان وزارتشان در پدافَندی از رایِ مردم نشان دادند، آنچنان خشم بُنیادگرایان را براَنگیختند که هَزینۀِ کینه جویی آنها را با به زندان رفتن پَرداختند. او یکی دیگر از کسانی است که شایستگی ِ نمایندگی از رایِ آزادیخواهان را با بیآلایشی، دُرستکاری و باورمندیش به دمکراسی نشان داده است.
فَراپُرسش [34] دیگری که باید از سر راه برداشته شود تا نامزَدی این دو تن مینش [35] پیدا کَرده و پیروزیِ آزادیخواهان پایندان شود (تضمین شود)، دیدهبانی [36] بر دُرستی ِروندِ گُزیدمان میباشد. از آنجا که به وزرات کشور که باید خویشکار ِ [37] نهادین [38] در انجام یافتن ِدُرست و دادگرانۀِ گُزیدمان باشد، نمی توان اَپَستام [39] داشت، باید که بر دیدوری [36] بازرسان ِ سازمان ِملل در بَرگُزاریِ گُزیدمان ِدُرست و بدون ِکُلاهبرداری و دَغایی [40 ] پافشاری شود. به وزارت خانه ای که فَرنشین آن آقای کُردان دوران ِآموزش هایِ دانشگاهی خود را هَزینۀِ فَراگیریِ ویژهکاری وکاردانی در زمینۀِ ساختن ِگواهینامه هایِ دُروغین کرده است، نمیتوان اُمید بَست که از کاردانی هایِ خود در گُزیدمان آینده، با تَردَستی در ساختن و شُمارش رای هایِ دُروغین بهره ای نگیرد.
با هُماسش ِ [11] برنامه ریزی شُده در گُزیدمان آینده، درخواستِ هایِ انباشتۀِ مَردم ِنااُمیدِ ایران را با بَرپایی یک جُنبش ِگُزیدمانی، سازماندهی کُنیم و با اینکار از پیروزیِ خودکامگان در میدان کارزار جُلوگیری کُنیم. و نَگُذاریم گُزیدمان ِآینده برایِ فَرنِشینی ِدولت همچون تکه ای نانِ شیرین به آسانی از گلویِ مُلاها پایین رود. آنچه که در این میان کرامند [41] است باشندگی مردم در میدان ِکارزار و دوری گُزیدن آنها از بادپروایی [6] به سرنوشتِ کشور شان میباشد.
یاداشت ها:
همانندهایِ واژه هایِ پارسی
[1] رئیس [2] فرصت، شانس
[3] تأثیرگُزاردن [4] سیاسی
[5] وضع [6] بیتفاوتی
[7] رژیم اسلامی [8] قواعد
[9] انتخابات [10] دیکته کردن
[11] هُماسیدن: شرکت کردن [12] حکومت
[13] اکثریت [14]قدرت سیاسی
[ 15] پَتکاریدن: مخالفت ورزیدن؛ پَتکارش: مخالفت [16] علت
[17] مدنی [18] موفق
[19] نظریه [20] واقعیت
[21] جامعه [22] انسانی
[23] چِهرِنیدن: شکل گرفتن [24] مستقیم
[25] تسلیم شدن [26] حداقل
[27] وسیله [28] رژیم
[29] اصلاحگران [30] حاکم
[31] طراحی [32] جبهه
[33] موقعیت [34] مشکل
[35] مفهوم [36] نظارت
[37] مسئول [37] اصلی
[39] اعتماد [40 ] تقلب
[41] با اهمّیت
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید