سیستم موجود جهانی کاملا بصورت ساختاری در چنبره نارسائی بنیادی گرفتار شده است هرروز که از عمر آن میگذرد ناکار آمد بودن آن هر چه بیشترنمایان تر میگردد عامل شستشوی مغزی انسانها و مسخ کردن ومهمترازهمه کنترل دسته جمعی آنان و نهایتا تجهیز شدن این سیستم به مدرنترین ابزارهای سرکوب توانسته موجودیت و بقای آنرا تضمین نماید. انبوه انسانهائی که هرروز امید خود را به یک زندگی بهتر از دست میدهند و به خیل ناامیدان می پیوندند امریست که بسختی میتوان آنرا انکار کرد.معیارها و الگوهای این سیستم برای یک آدم موفق بودن چنان مخدوش و جندش آور است که تنها بازیچه بودن انسان را میتوان بر آن نام نهاد انسانها چنان خود را در مقابل این نیروی ویرانگر ضعیف احساس میکنند که به جرات می توان یاس و افسردگی واز خود بیگانگی را پدیدهای شوم این عصر نامید.حتی دستگاههای عریض و طویل این سیستم متشکل از کارشناسان و جامعه شناسان هم دیگر کاری برای این اردوی له شدگان نمی توانند انجام دهند اکثریت بشریت زیر فشارهای مخوف این سیستم دارد خرد میشود و هر زمان چونان ماشین از رده خارج شده از مصرف خارج میشوند و آنچه که منزلت و ارزش انسانی نامیده میشود در ادبیات این سیستم به بایگانی تاریخ پیوسته است.کسب سود و انباشتن هر چه بیشتر سرمایه بدون کمترین دغدغه تبدیل به اهداف اولیه و نهائی آن شده است و نیروهای اجتماعی که کارساز و مانع این روند بودند چنان در محاصره نا برابر این سیستم قرار گرفتند که خود به زائده آن تبدیل گشتند.کشورچین و بلوک شرق نمونه اخیری است که می تواند آخرین دستاورد سرمایه را برای بشریت بنمایش بگذارد کشورهائی که با آن وزنه جمیعتی و سیاسی ونظامی که داشتند حال تبدیل به زباله دان صنعت اتومبیل سازی و دیگر صنایع شده است. (این قیاس بمنزله درست بودن سیستم سیاسی این کشورها نمیباشد. ) البته شاید هنوز برای پایوران سرمایه باور اینکه چه هیولای مخوفی در راه است سخت باشد اما فقط کافیست بزک این هیولا کنار زده شود آنوقت است که شاید مسخ شدگان چشمان بینا داشته باشند.نمونه چین بخش ناچیزی است از آنچه سرمایه مرتکب شده .بخش اعظم کره زمین الوده گشته و این ناشی از تولید سلاحهای اتمی و حتی تجارت آن میباشد رادیواکتیو پا به پای آب و هوا همه جا نشت کرده وطبق گفته های کارشناسان مقدار سلاحهای اتمی تولید شده برابراست با پانصد بار نابودی بشریت و کره زمین. باید دید در پیشگاه کدام داوری عاملان این سیستم جوابگو خواهند بود. درصد اندکی که دارند با بود و نبود حیات و سرنوشت کل بشریت بصورت بسیار خطرناک بازی مکنند.اینان بشریت را با اهرمهای کاملا امروزی به اسارت گرفتند و آنرا با بیرحمی تمام بسوی باتلاق رهسپار میسازند.تاریخ همیشه با فراز و نشیبها و افت و خیزها مواجه بوده است تمدنی شکوفا گشته در سوی دیگر تمدنی دچار افول و پسروی شده و حتی موجودیت خود را از دست داده است اما اوضاع کنونی فراتراز شکوفائی یا اضمحلال یک تمدن است.تولیدات لجام گسیخته باعث گرم شدن کره زمین شده است سیستم تنظیم گر آن از هم پاشیده بنا به برآورد دانشمندان اگر تدابیر سریع انجام نگیرد فاجعه ای چندین برابر بس عظیمتر از فاجعه چرنوبیل رخ جواهد داد. هنوز بیش از نیمی از زنان جهان از ابتدائی ترین حقوق خود محروم هستند و هنوز ازکودکان معصوم بعنوان نیروی کار بهره کشی میشود ماهیت ددمنشانه دورههای برده داری و فئودالیسم به رسم و شیوه ای دیگر در حاملان این سیستم حلول کرده است و شیرازه هر آنچه که دستاورد بشریت محسوب میشود در معرض فروپاشی قرار دارد. و پاسخگوی تمام اعمالی که بر علیه بشریت در آقصی نقاط دنیا توسط دست نشانده های ستمگر بر علیه یشریت صورت میگیرد سوپرقدرتهای سرمایه هستند. تنها چشم انداز قابل تصور برای خروج از این جهنم سرمایه مشارکت تمامی بشریت در یک مهندسی نوین براساس عدالت اجتماعی و دموکراسی می باشد و این آمال دیرینه نمیتواند بر پایه جنگ و خشونت بنا گردد . جنبش متمدنانه آغازگر ان میتواند باشد. محور قرار دادن حقوق بشر برای تمامی حرکتها از ضرورتهای عصر حاضر میباشد . وظیفه ما ایرانی بعنوان بخشی از بشریت، در چنین شرایطی دوچندان میشود .
در محاصره انواع تهدیدها برای فروپاشی شیرازه جامعه که دیریست آغاز شده است ،تنها چشم انداز روشن و عملی و در عین حال عاجل میتواند تشکیل جنبش فراگیر حقوق بشر
باشد.
قویدل
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید