رفتن به محتوای اصلی

چرا عمامه پرانی؟

چرا عمامه پرانی؟

 

بعد از اوج گیری شیطنت زیبای جوان ها و پراندن عمامه ها، برخی از کاسه های داغ تر از آش، از جمله احمد زید ابادی به سخن در آمدند که فلان روحانی پیری که با پای پیاده به مسجد می رود و معلوم نیست ربطی هم به حکومت داشته باشد، چرا باید مورداهانت قرار بگیرد؟ در پاسخ، اولا- به عنوان یک جمله معترضه، باید یادآور شوم که مگر چه اتفاقی افتاده؟ سر که به هوا نرفت! عمامه ای به نشانه اعتراض برای لحظاتی سرنگون شد! و در ثانی، آقای زید آبادی که از مدت ها پیش  چشم چپش را بسته، خوب است توجه کند که این اقدام مدنی و اعتراضی در متن جان باختن حداقل ۳۵۰ انسان به دست حکومت روحانیون و نظام ولایت فقیه در جنبش مهسا، صورت می گیرد و دلایل بسیار نیرومندی هم آنرا پشتیبانی می کنند. آمار،  این دلایل را به گویا ترین وجهی بیان می کنند: 
طبق آمار های سال ۹۵ ، در ایران به ازای هر هزار نفر یک پزشک ، به ازای هر ۱۶۰۰ نفر یک وکیل و به ازای هر  فقط ۲۰۰ نفر یک آخوند وجود دارد که به خرج ملت ارتزاق می کند و شغلش فاتحه خوانی، ختم قران و اقامه نماز است! تعداد مساجد اهل سنت و ملاها ی سنی مذهب نسبت به قبل از انقلاب ده برابر شده و تعداد روحانیون و طلبه های شیعه مرز نیم میلیون نفر را پشت سر گذاشته است! 
خب، اقای زیدآبادی ! آیا انتظار دارید که مالیات دهنده ایرانی بر روی عمامه این حضرات گل بکارد؟ این ها اگر متکی به این حکومت دینی نبودند، چگونه مثل قارچ رشد کردند و حالا هم که بیش از ۵ میلیون جوان بیکار داریم، حضرات با استفاده از رانت دولتی اصلا نمی دانند که بیکاری چند نقطه دارد و برای تسخیر آموزش و پرورش، بانک ها و هر پست نان و اب داری هم،  خیز برداشته اند ! !؟
گیرم که این یا آن روحانی وابسته و نان خور حکومت نباشد، چنین آدمی منطقا باید با حکومت فاصله داشته باشد و از اینکه جوان ها، این عمامه را به عنوان نماد حکومت می پرانند، نه آزرده خاطر، که دلشاد شود! 
واقعیت این است که این دوستانی که برای فلان روحانی دون پایه شهرستانی ، سینه به تنور می چسپانند، یا ریگی به کفش دارند و تجاهل عارف می کنند و یا در عمامه پرانی چیزی وجود دارد که به آنها هم برمی خورد! 
                        ********************************

 

آیا در ایران کمبود روحانی وجود دارد؟

  • مجید محمدی
Image removed.

 

حکومت اسلامگرایان شیعه در ایران در دو حوزه بیش از همه سرمایه گذاری کرده است: قوای نظامی و دیوانسالاری دینی. دولت (با بودجه مصوب مجلس) و حکومت (با منابع در اختیار بیت و رهبر) با بودجه‌های رسمی و غیر رسمی، و آشکار و پنهان سالانه دهها میلیارد دلار صرف این دو حوزه می کنند. میزان صرف بودجه در جنگ‌های نیابتی و نیز میزان صرف بودجه‌ دستگاه رهبری در حوزه‌ها هیچگاه اعلام نشده است

مقامات دیوانسالاری دینی در ایران مدام از کمبود روحانی در کشور سخن می گویند: "شهرها خالی از روحانی و مساجد کشور خالی از خطیب شده" (جعفر سبحانی)؛ "برخی از روستاها در کشور به شدت از کمبود روحانی رنج می برند" (مرتضی مقتدایی رئیس حوزه های علمیه خواهران)؛ ائمه‌ جمعه‌ استان‌های مختلف کشور نیز از کمبود روحانی در استان‌های خود سخن گفته‌اند. آیا واقعا در کشور کمبود روحانی وجود دارد؟

سرازیر شدن بودجه‌های عمومی، دولتی و حکومتی به نهادهای دینی

حکومت اسلامگرایان شیعه در ایران در دو حوزه بیش از همه سرمایه گذاری کرده است: قوای نظامی و دیوانسالاری دینی. دولت (با بودجه مصوب مجلس) و حکومت (با منابع در اختیار بیت و رهبر) با بودجه‌های رسمی و غیر رسمی، و آشکار و پنهان سالانه دهها میلیارد دلار صرف این دو حوزه می کنند. میزان صرف بودجه در جنگ‌های نیابتی و نیز میزان صرف بودجه‌ دستگاه رهبری در حوزه‌ها هیچگاه اعلام نشده است.

امروز بخش قابل توجهی از منابع کشور صرف دیوانسالاری دینی می شود که حتی کارکرد دینی هم ندارد و صرفا منابع کشور را برای تبلیغات سیاسی و فراهم کردن زمینه‌ها برای تمامیت خواهی تلف می کند. بودجه‌هایی که به این دیوانسالاری اختصاص می یابد محدود به چند تبصره‌ بودجه یا یک نهاد نمی شود. همه‌ نهادهای کشور در حوزه‌ دین هزینه می کنند: از شهرداری‌ها تا سپاه (در ساختن مساجد و برگزاری مراسم مذهبی) و از وزارتخانه‌های مختلف (مسکن و شهرسازی و ارشاد تا دفاع و آموزش و پرورش) تا نهادهای مختلف تحت نظر رهبری.

رقم دقیق این بودجه‌ها روشن نیست اما از چند طریق می توان به ارقام نجومی این هزینه‌ها رسید: تعداد نهادهای دینی، تعداد طلاب، میزان استخدام روحانیون در دستگاه‌های دولتی که بعضا آمار آن اعلام می شود، و مقایسه‌ روحانیون با دیگر اهل کسب و کار بر حسب واحد جمعیت. در این نوشته به برخی از این وجوه می پردازم.

آمار طلاب شیعه ایرانی

در سال ۱۳۹۵ طلبه‌های شاغل به تحصیل در حوزه‌های علمیه بانوان بیش از ٧٠ هزار نفر و فارغ التحصیلان آنها ٩٠ هزار نفر بوده‌‌اند. تعداد مدارس حوزه‌های علمیه بانوان ۵٠٠ حوزه بوده است. (مدیر حوزه‌ علمیه خواهران) آمارهای دیگر از همین نهاد رقم فارغ التحصیلان را بالاتر اعلام کرده‌اند: "حوزه علمیه خواهران ۴۴۷ مدرسه علمیه در سراسر کشور با حدود ۳۳۷ هزار فارغ التحصیل و ۶۲ هزار مشتغل به تحصیل دارد." (محمود خالقی معاون آموزش مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران) ١٠ هزار نفر مبلغ سازمان‌یافته در حوزه‌های علمیه بانوان درحال فعالیت هستند و ٢٧ هزار طلبه زن برای حضور در فضای مجازی در حال آماده‌سازی هستند. بر اساس برخی تخمین‌ها حدود ۱۵۰ هزار طلبه‌ مرد در سراسر کشور مشغول به تحصیل هستند. تنها در قم حدود ۸۰ هزار طلبه ایرانی به آموزش مشغولند.

طلاب خارجی

معاون ارتباطات و بین الملل جامعه المصطفی، مدرسه‌ای در قم که طلاب غیر ایرانی شیعه را تربیت می کند می گوید: "در حال حاضر بیش از ۳۰ هزار فارغ التحصیل جامعه المصطفی به جامعه بشری تقدیم شده است." بنا به گفته‌ رئیس جامعه المصطفی "امروز، ۳۰ ‌هزار نفر از ۱۲۰ ملیت، در حال تحصیل در این مرکز هستند." این طلاب برای تاسیس موسسات مذهبی و مساجد در سراسر عالم با اتکا به بودجه‌ دولتی و حکومتی ایران تربیت می شوند تا رژیم به موازات جاه طلبی‌ها و گسترش طلبی‌های نظامی (که فرماندهان سپاه از آنها با عنوان هسته‌های مقاومت یاد می کنند)، شبکه‌ مذهبی خود را نیز گسترش دهد.

 از "عمامه‌پرانی" تا "برخوردهای بد" با روحانیون، گفتگوئی با هادی سروش

مهسی امینی

انصاف نیوز - در این روزها برخوردهای بدی با لباس روحانیت می‌شود؛ آیا این برخوردها سابقه دارد؟

هادی سروش: در برابر حرمت شکنی در مورد این لباس در میان ملت‌ها سابقه‌ی چندانی در تاریخ نمی‌بینیم و بیشتر حاکمیت‌ها بودند که با لباس روحانیت مخالفت می‌کردند و در عصر ما پهلوی اول (رضا خان) برخورد و مقابله‌ای که با لباس روحانیت داشت کاملا در تاریخ به صورت گویا بیان شده است. همانطور که اقدام به کشف حجاب زنان کرد، اجازه‌ی پوشیدن لباس روحانیت را به افرادی که در این کسوت بودند نمی‌دادند. در شهرها کسی توان و جرات حضور با لباس روحانیت را نداشت. در حوزه علمیه قم هم که مرکز روحانیت بود طلبه‌ها در دوران پهلوی اول بعضی‌هایشان در روزها به باغ‌های اطراف شهر می‌رفتند و شب‌ها به مدرسه برمی‌گشتند و بعضی خودشان را در روزها در حجره‌ای حبس می‌کردند. پدربزرگ ما، مرحوم آیت‌الله انصاری محلاتی، نقل می‌کردند در زمان شیخ عبدالکریم حائری یک روز صبح زود از مدرسه فیضیه آمدم بیرون که تا ماموران نیامدند زود برگردم اما تا بیرون آمدم یک ماموری پشت در ایستاده و نتوانستم بیرون بیایم و تا غروب ایستاد و من هم تا غروب در حجره حبس شده بودم.

اینها برخوردهایی است که نسبت به این لباس شده اما تفاوتی که ما امروز می‌بینیم این است که این ناراحتی در میان بخشی از جامعه شکل گرفته و ما نمی‌توانیم این را منکر شویم. واقعا بخشی از جامعه و بخشی از مردم نگاه خوبی به این لباس نمی‌کنند و اگر برخورد فیزیکی یا برخورد گفتاری نکنند اما با دید و نگاهشان به کسانی که در این لباس هستند برخوردهایی دارند. و حتی کسانی که به عنوان ناظر هستند کاملا می‌بینند که افراد با چه نگاه گاهی غضب‌آلود و گاهی با نگاهی به معنای اینکه انتظار ما را برآورده نکردید به لباس روحانیت نگاه می‌کنند. و این به هر جهت چالش بزرگی است که ما آن را نمی‌توانیم از آن عبور کنیم.

در این روزها رخداد تاسف‌باری شنیده می‌شود که بعضی افراد که دارای سن و سالی هم نیستند به افرادی که در لباس روحانیت هستند و به لباس آنها تعدی می‌کنند. همانطور که رفتار غیر صادقانه و غیر قابل دفاع از بعضی از روحانیت دیده‌ایم و آن رفتار را محکوم می‌کنیم و مورد قبول ما نیست. چنین رفتارهای پر خشونت، حریم‌شکنانه و غیر مودبانه اصلا مورد تایید نمی‌تواند قرار بگیرد. اینکه انسان شخصی را نمی‌شناسد و به صرف اینکه لباسی را بر تن دارد که بر فرض یک شخص منفی هم همین جامه را پوشیده نمی‌توانیم صرفاً به دلیل اشتراک در لباس به یک انسان تعدی و حریم شخصی او وارد شویم. اهانت به افراد نشانه‌ای از زبونی و دون بودن اهانت‌کننده است.

انصاف نیوز - آسیب‌های امروز این لباس چیست؟

هادی سروش: اینکه واقعا عامل این نگاه غضب‌آلود و این نگاه که در آن یک نوع برخورد وجود دارد عاملش چیست خیلی پیچیده نیست. مردم از روحانیت توقع دینداری دارند، اگر در این قشر افرادی به دینداری و دینی که خودشان می گویند پایبند نبودند نگاه‌ها به این لباس عوض می‌شود. مردم از روحانیت توقع فریاد کشیدن در برابر ظلم‌ها و تباهی‌ها و ناراحتی‌ها دارند. اگر چنین فریادی از کسانی که با این لباس در جامعه عبور و مرور دارند نشنوند طبیعتا نگاهشان به این لباس عوض می‌شود. مردم توقع دارند که این لباس و کسانی که در این لباس هستند اگر مسئولیتی قبول کردند به مسئولیت خودشان پایبند باشند و پاسخگو باشند. اگر پاسخگویی نبینند باز هم فریادشان نسبت به این لباس بلند خواهد شد چه در بخش دینی، چه در بخش اجتماعی و چه در بخش اقتصادی. اینها مواردی است که می تواند به جایگاه لباس روحانیت آسیب بزند.

آسیبی هم که امروز ما در میان جامعه نسبت به این لباس می‌بینیم باید واقعا کارشناسی و آسیب‌شناسی شود. باید دلسوزانی بیایند این آسیب‌ها را مرتفع کنند. این که یک شخصی با عمامه و عبا در تریبون رسمی خدای ناخواسته خلاف و دروغ بگوید را مردم تحمل نمی‌کنند و نگاهشان به این لباس تغییر خواهد کرد. اگر کسی در این لباس قدرت سیاسی پیدا کند و پاسخگو نباشد باعث بدنامی این لباس می‌شود. اگر کسی در این لباس وقتی شروع به سخن می‌کند در سخنرانی‌اش دارای گفتارهای خلاف ادب و خشونت و نظایر این گفتارهای غیراخلاقی باشد، آن هم از تریبون‌هایی که به گوش همه می‌رسد و مخصوصا امروز در فضای مجازی به همه منتقل می‌شود. اینها مواردی است که باعث می‌شود نگاه جامعه به این لباس تغییر کند و نگاه مثبتی به این لباس نباشد.

انصاف نیوز - راهکارهای رفع این آسیب‌ها چیست؟

روحانیت را در دو بخش می‌بینیم؛ یک. روحانیت بیرون از حاکمیت و دو. روحانیت درون حاکمیت.

روحانیت بیرون از حاکمیت از یک گوینده‌ی مذهبی در یک شهر یا شهرستان یا امام جماعتی در یک محلی که اصلا دخالتی در سیاست ندارد تا کسانی که در حوزه‌های علمیه مشغول تحصیل و تدریسند و در مراتب بالایی هم هستند شامل می‌شود. روحانیتی که بیرون از حاکمیت است باید برای بیرون آمدن از این آسیب معاصریت را درک کند و با عصر خودش همراه و هماهنگ شود. با نگه داشتن همه‌ی داشته‌ها و فرهنگ و اندیشه‌ی دینی خودش باید هم‌عصر خودش باشد. جوان امروز را درک کند، خواسته‌های جوان امروز را بیابد و پاسخ مثبت دهد. این را به معاصریت تعبیر می‌کنیم. در بخش اقتصاد، مسائل دینی، اخلاقی، عاطفی، حقوقی (داخلی و بین‌المللی) تقاضا و انتظار مردم از روحانیت معاصریت است. روحانیت باید معاصر با زمان خودش باشد و عقب نماند. اگر عقب باشد نباید انتظار داشته باشیم حرمت برای این لباس همچنان باقی بماند.

نکته‌ی دومی که روحانیت بیرون از حاکمیت باید به آن توجه کند دفاع از مظلوم و فریاد بر آوردن بر سر ظالمان است. این هم مسئولیت عالمان دین است که امیرالمونین در نهج‌البلاغه فرمودند و هم انتظار به‌حق مردم است. مردم نمی‌پسندند که حتی روحانی بیرون از حاکمیت دردهای مردم را ببیند و سکوت پیشه کند و ظلمی را در نقطه‌ای از جامعه و یا جهان ببیند و سکوت کند. این دو خصوصیت را برای برونرفت از این آسیبی که پیدا شده برای روحانیت بیرون از حاکمیت ضروری است.

اما در مورد روحانیت درون حاکمیت مسئله خیلی روشن است. روحانیت درون حاکمیت یا مستقیم قدرت دارد یا روحانیتی است که قدرت را به دیگران داده است. یا خودش در قوای مجریه، مقننه و قضاییه است یا آنانکه در این قوا هستند از فیلتر روحانیت رد شده‌اند. بالاخره شش نفر روحانی در شورای نگهبان حضور دارند که اینها هستند که انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و ... را به‌عنوان فیلتر مدیریت می‌کنند.

روحانیتی که درون حاکمیت است، چه آنان که قدرت دارند، چه آنان که زمینه قدرت را فراهم می‌کنند باید در صورتی که اشتباهی کردند، اشتباه خودشان را بپذیرند. باید در برابر مسئولیتی که دارند پاسخگو باشند. باید اجازه دهند از آنان سوال شود و سوال سوال‌کنندگان را با احترام و منطق پاسخ دهند. این مسئولیت روحانیت درون حاکمیت است که هم اشتباه احتمالی خود را بپذیرند و اگر ناراحتی هست آن ناراحتی را در صورتی که مورد سوال هستند پاسخ دهند. و نکته‌ی دیگر اینکه روحانیت درون حاکمیت به جهت اینکه تریبون مجلس، رسانه، قدرت، نماز جمعه و جماعت و... را دارد باید از هر گونه سخن خلاف ادب، درشت‌گویی، تخریب، تفسیق یا تکفیر افراد واقعا دوری کند. این فاسق‌سازی، دشمن‌سازی، کافرسازی و... اگر از این لباس شنیده شود باعث آسیب جدی به آن خواهد شد. این از مواردی است که برای دور شدن آسیبی که به روحانیت و این لباس وارد شده باید به آن توجه و از آن دوری کنیم که مسئله‌ی بسیار مهمی است.

انصاف نیوز - سخنی با مردم ندارید؟

هادی سروش: به‌عنوان نکته‌ی پایانی سخنی با جوانان و مردم دارم؛ شما نگاه خوبی دارید و این نگاه از آن شماست و نمی‌خواهم بگویم این نگاه را در خود به وجود آورید. این نگاه را شما در وجود خود دارید و آن نگاه این است که همیشه بین افراد مثبت و منفی در یک صنف تفاوت قائل هستید. در میان همه‌ی صنوف، چه کارمندان دولت، چه کسبه، چه صنعتگران و چه روحانیون. بالاخره افرادی از روحانیت در طول تاریخ در نهایت خضوع و خشوع در خدمت شما مردم و جوانان عزیز بودند. در خیرخواهی و هدایت بسیار موفق بوده‌اند و انسان از بزرگترین شهرها تا کوچکترین روستاهای کشور که سفر می‌کنیم می‌بینیم که چنین مردمی هستند که نسبت به روحانیت اصیل ارادت دارند و علاقه‌مندند. چون در این روحانیت خضوع، خشوع، عذرپذیری، قبول اشتباه در وجود چنین روحانیتی می‌بینند. افرادی که در اقلیت هستند و متاسفانه کج‌سلیقه هستند و در انتقال دین بسیار بد عمل می‌کنند و متاسفانه در گفتارشان بی ادبی می‌کنند در قضاوت‌هایشان ظاهرنگر هستند و در برداشت‌شان از دین متحجرانه عمله‌ می‌کنند و خودشان را می‌پذیرند و دیگران را متهم می‌کنند و کسانی را که غیر از آنچه آنها می‌اندیشند فکر می‌کنند متهم به فسق، کفر، ضدیت با انقلاب، در خطر قرار دادن امنیت ملی و... می‌کنند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید