روشنفکر انقلابی!
ای دل اهل وطن به مهر تو پیوند
ای ز وطن دور ای امام خمینی
ای تو علی را یگانه پور همانند
وز وزش خشم خلق باز ببینیم کز افق، این ابرهای تیره پراکند
خلق ببیند به چوبههای مکافات بر سر هر کوی شده دشمنی آوند
شب نور باران، شب شعبده … شب خیمه شب بازی اهرمن
شب گرگ در پوستین شبان … شب کاروانداریِ راهزن
شب سالروز جلوس دروغ … شب یادبود بلوغ لجن
شب کوی و برزن چراغان شده … فضاحت ز شیپورها نعره زن
شب شبچرانی به قرمان دیو … شب سور اهریمن و سوگ من
الا ای امام بحقّ برگزیـده، الا ای تو اسلام را درنوردیده
الا ای که یزدان پس از روزگاران پس افکندِ دوران تو را آفریده
تویـی آن کـه اسلام بالیــده از تــو به گیتی که اینک نگـر ایـن پدیــده
امـام بحـق ای خمینـی کـه ایــران تـو را چند سالیست دوری کشیـده
بزرگـا! امـامـا! کـه بعد از امـامـان چنان چون، تو اسلام رهبــر ندیــده
زعیـمـا! امـامـا! از ایــران چـه پرسی که سجن بزرگی است، در خون تپیده
سوی پاریس شو! ای پیک سبکبال سحـر نامة مردم ایران سوی آن رهبر بــر!
تا ببال و پرِ خونین نشوی سوی امـــام هان پر و بال بشویی به گلاب قمصر
نامه ای از سوی ابنای وطن نزد امــام تهنیت نامهای از خلق به سوی رهبر
ای امامی که ترا نیست زعیمی همدوش ای خمینی که ترا نیست به گیتی همبر
لیکن ای جان جهان، رهبر یزدانی خلق مژدهات باد که این دور سر آید یکسر
پیش این جنبش یزدانی و حکم تاریخ زر و زور و ستم و حیله نبخشند اثر
بازگردی به سلامت سوی ایران پیروز چون سوی مکه پس از هجرت خود پیغمبر
خلق ایران کند از شور، قیامت برپای سوی ایران شدنت را چو بیارند خبر
چشم ایران شود از دیدن رویت روشن مژه خلق ز اشک شعف و شادی تَر
چهارده سال از این پیش چنینت گفتم ورنه امروز از این گونه سخن نیست هنر
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید