جوايز ادبي و آمار آثار منتشر شده هر ساله نشان از اين دارد كه زنان بيشتري به ادبيات رو ميآورند. روز به روز بر تعداد آثاري از زنان، چه در حوزه ادبيات سرگرم كننده و چه در حوزه هاي جديتر ادبي افزوده ميشود، زناني كه در همه حوزههاي ادبي مينويسند: شاعر، نويسنده، مترجم، محقق، منتقد و...
اولين نوشتارهاي زنانه، به شكل خاطره نويسي به دست ما رسيده است كه از ميان آنها مي توان به خاطرات تاج السلطنه اشاره كرد. انتشار نوشتارهاي زنانه همگام با انقلاب مشروطه و انتشار نشريه هاي زنان بود كه از آنها مي توان از صديقه دولت آبادي و بيبي خانم استرآبادي و... نام برد كه بیشتر شهرت بیبیخانم استرآبادی به خاطر کتاب «معایب الرجال» است که به طنز و در پاسخ به «تادیبالنسوان» به نگارش درآمده است. او را نخستین زن طنزنویس ایران میدانند[۱]. گرچه سير نوشتار زنان در ايران فراز و فرودهاي بسياري داشته است و عمري شايد كمتر از 5 دهه داشته باشد. تغييرات اجتماعي و سياسي دوران هاي مختلف ايران پس از انقلاب مشروطه و افزايش سطح تحصيلات و آگاهي در زنان موجب شد تا ادبيات و آثار زنان كمكم و با آثار كساني مانند سيمين دانشور، غزاله عليزاده، شهرنوش پارسي پور، منيرو رواني پور، گلي ترقي و... شكلي امروزي و مدرن به خود بگيرد. به گونه اي كه ادبيات زنان در ايران امروز حوزه اي جدي است و حرفهاي زيادي براي گفتن دارد. شعر زنان نيز از رابعه آغاز و با شاعراني نظير فروغ فرخزاد و سيمين بهبهاني به اوج خود رسيد و پس از آن در دهه هاي 60 و 70 و 80 شمسي ايران نسلي از شاعران زن بوجود آمد كه هر كدام تكميل كننده شاعران نسل پيشين خود بودند و حتي تاثيرگذار در ادبيات دهه خويش.
از سوي ديگر زنان، بازار كتاب را نيز از آن خود كرده اند. در 14 سال گذشته 47 كتاب در زمينه ادبيات داستاني بيش از 10 نوبت چاپ داشتهاند. در اين فهرست، رمانهاي «بامداد خمار»، «چراغها را من خاموش ميكنم» و «دالان بهشت» از سه نويسنده زن، پرفروشترين رمانهاي ايراني در 14 سال اخير هستند.[2]
ورود اينترنت نيز يكي از المان هایی است كه چنين زنانی را با مسئوليت هاي مادري و... وارد اجتماع كرده و مرزهاي شهري و طبقاتي را شكسته است. افزون بر آثار منتشر شده كاغذي، فضاي مجازي محيطي را بوجود آورده است كه زنان نيز بتوانند در اين فضا قلم بزنند و بسياري آثار خود را در آن انعكاس بدهند. البته مشكل بتوان آمار دقيقي ارائه و نسبت ميان كاربران مرد و زن را تخمين زد، اما نگاه اجمالي به آثار مجازي نشان از حضور پررنگ زنان در اين عرصه را دارد.
شايد بسياري افزايش آثار زنان را معلول خانه نشيني و فراغت آنها بدانند. پرداختن به اين موضوع مسلماَ بيش از اين نوشتار را خواهد طلبيد، اما حتي با فرض صحت همين مطلب، ما در سه دهه گذشته شاهد افزايش زنان تحصيلكرده خانه نشين هستيم؛ آنهايي كه در اجتماع جايي بيرون از آشپزخانه براي خود متصور هستند؛ آنهايي كه از خستگيها و روزمرگي هاي خود مينويسند؛ آنهايي كه ميزهاي آشپزخانه شان به ميزهاي ترجمه و نويسندگي و نقد و پژوهش تبديل شده است.
افزايش تعداد زناني كه جوايز ادبي دريافت مي كنند نشان از جدي تر شدن حضور زنان در عرصه ادبيات است. به عنوان مثال جايزه ادبي مهرگان كه در 29 ديماه امسال برگزار شد، تمامی برندگان جایزه و نویسندگان آثار "تحسین شده"، زن بودند. دو زن نيز، جايزه گلشيري را با وجود كثرت كانديداهاي مرد از آن خود كردند.[3]
حتي «جايزه گام اول» -كه يك جايزه دولتي است - را زنان در بخش شعر و داستان نوجوان از آن خود كردند. و جالب تر آنكه 60% كانديداهاي اين جايزه در حوزه هاي مختلف آن زن بودند. به عنوان مثال در بخش شعر بزرگسال از 11 كانديدا 8 نفر زن بوده اند. [4] با تمامی موانع موجود، سانسور دولتی، و تبعیض جنسی، هر روز بر عده نویسندگان زن در ایران افزوده می شود. در چند سال اخیر پُرفروشترین آثار داستانی، و بالاترین تیراژها، به نویسندگان زن تعلق داشته است و اين نشاندهنده آن است كه به رغم تبعيضها و مشكلات و موانعي در سر راه زنان قرار دارد، اما آنها همچنان پابرجا و کوشا مینویسند.
از سوي ديگر جوايز زنانهاي نظير «جوايز پروين اعتصامي» و «شعر زنان خورشيد» نيز جهت انعكاس حضور زنان و سهم آنان در ادبيات مردسالار ايران است. همچنين ويتريني براي نمايش سهم زنان، تاكيد بر نقش زنانگي زبان زنانه و... بوده است. البته جايزه شعر زنان خورشيد با تاكيد بيشتر بر زنانگي آثار ، آن را عرصه اي براي بيشتر به چالش كشيدن شعر زنان تبديل كرده است.
جدا از جوايز ادبي كه زنان سهم خود را در آن بيشتر كرده اند، ادبيات به شكل ابزاري زنانه در آمده است تا با آن بتوانند نوشتاري زنانه را گسترش دهند. در واقع ادبيات قلمرويي است كه زنان مي توانند بخشي از سكوت خود را در آن بازتاب دهند. شايد همانطور كه ويرجيينا ولف براي نوشتن كتاب” اتاقي از آن خود“ ميگويد «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» زنان ايران نيز به دليل همين سكوتي كه از مادرانشان به ارث برده اند اكنون تبديل به همان بطري آب شده اند كه سعي دارند با آزادي بيشتري بنويسند.
پايان سخن اينكه كم نيستند زناني كه همپاي همتايان مرد خود در حوزه ادبيات به فعاليت مشغول هستند و همگام با آنها حضوري چشمگير دارند. گرچه گذشت کمتر از پنج دهه نوشتار زنان در ايران، با فراز و فرودهاي بسياري همراه بوده، اما با تعدد نويسندگان زن امروز و سبك و سياق متفاوتي كه هر كدام براي نوشتن به كار گرفته اند نوع ديگري از ادبيات زنانه را بوجود آورده اند كه بسيار متفاوتتر از قبل است. در واقع صداي زنان را از تريبون هاي با شكل هاي متفاوت در ادبیات امروز مي شنويم.
پانوشت ها:
1.«زنان طناز و نخستین زن طنزنویس ایرانی». عمران صلاحی، وبگاه رسمی نشریه گلآقا، جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵.
http://www.golagha.ir/webmags/?ty=5&magid=4&id=506
2. http://adabiat-e-dastani.iricap.com/magentry.asp?id=4653
3. http://www.golshirifoundation.org/award12.htm
4. http://www.ibna.ir/vdcj8ievxuqeiiz.fsfu.html
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید