رفتن به محتوای اصلی

می 2019

پاسخ به دعوت« سایت آسو» برای مصاحبه

در حال حاضر همان ایرانی که از آن حرف می زنید برای آینده اش دل نگران هستید(!)، از سایه نحس انتخاب امثال شماها در سیل ، زلزله ،فقر و فحشا و هزاران آسیب اجتماعی دیگر گرفتار آمده است...
در سایه همان انتخاب اصلاح طلبان است که آقای روحانی بر اریکه قدرت نشسته، و مردمان ایرانِ مورد ادعای شماها هم میروند ( در نهایت دریغ و درد) در جنگی ناخواسته گرفتار شوند.
وطنمان با همه مردمان محرومش هنوز از کابوس زلزله و سیل رها نشده در آستانه یک جنگ خانمانسوز به مانند سوریه قرار گرفته است...

وطن پرستی به سیاق پان ایرانیسم


لذا این یک حقیقت تاریخی مستقل از ایران است که ناسیونالیسم از بدو تولدش نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها مستقیما از ناسیونالیسم آلمانی و در ادامه از نازیسم آلمانی تاثیر پذیرفته است. دلیل آن تاثیر عمومی فرهنگ آلمانی در بسیاری از کشورها علی الخصوص در عصر تشدید ناسیونالیسم آلمان در اواسط قرن هجده و نوزده میلادی است که منجر به یکی کردن امیر نشین های مستقل آلمانی شد. نه تنها کسانی مثل کسروی بلکه خصوصا ایرانیان مقیم آلمان عصر نازی نظیر میرزا کاظم زاده ایرانشهر، تقی زاده و حلقۀ برلین که فاقد

نژادپرستی مامورین سپاه بر علیه کودکان بلوچ

در فضای مجازی ویدئویی منتشر شده است که در آن یک پاسدار به نام حامد اورگنجی که فرزندش را به پارک کودکان شهر چابهار برده است, با رفتاری توهین آمیز و الفاظ زشت کودکان بلوچ را نهی می کند که از سرسره بازی کودک پائین بیایند تا فرزند او به تنهایی روی سرسره کودک بازی کند. او با لحنی توهین آمیز و تحقیر آمیز کودکان دختر و پسر بلوچ را "خرهایی یکی از دیگری" می نامند و با تنفر می گوید "فقط شرارت از هیکلشان می بارد".

برای جهانی‌شدن، ابتدا باید ایرانی باشیم

در این گفتگو با دکتر کاظم کردوانی، به بحثِ هویت، و مؤ‌لفه‌های هویت ایرانی پرداخته‌ایم. دکتر کردوانی جامعه شناس و دبیر سابق کانون نویسندگان ایران، و از رهبران پیشین کنفدراسیون دانشجویان است، و نوشته‌های پرشماری درباره‌ی مباحث فرهنگی-سیاسی ایران دارد.آیا می‌توان مفهوم «هویت ملی» را تعریف کرد؟ آیاهویت ملی باید تعریف حقوقی داشته باشد یا تعریفی تاریخی؟ در دنیای امروز، گویا هویت ملی با تعریفی حقوقی ممکن شده و حق شهروندی در کشوری با جغرافیای سیاسی مشخص، به جای هویت ملی نیز شناخته می‌شود.

دین‌داری بی‌واسطه و حجاب اجباری

پژوهشی که در سال ۱۳۸۳در میان دانشجویان دانشگاه تهران انجام شده به ما نشان می‌داد فقط ۳۱ درصد از دانشجویان مصاحبه‌شونده با این گزینه که «رعایت حجاب برای زنان الزامی است» مخالف و نسبتاً مخالف بودند.[1] این درصد از مخالفت حاکی از آن است که در قشر پیشرو جامعه یعنی دانشجویان، آن هم دانشجویان دانشگاهی در پایتخت ایران، خواسته‌ی حق پوشش اختیاری در اوایل دهه ۸۰ خواسته‌ای فراگیر حتا در میان این بخش جوان و پیشرو جامعه نبوده است چه برسد به کل جامعه.