رفتن به محتوای اصلی

سپتامبر 2010

دين از نگاهي ديگر‏

كلمه « دين » اصطلاحي است كه در شمار مفاهيم ادراكي ‘ و فراوان پيش مي آيد تا براي اينكه حرف ما با مخالفتي روبه رو نشود و تناقض گويي نكرده باشيم ‘ اين اصطلاح را به كار مي بريم و كمتر در بند اين هستيم كه ببينيم آيا فرد و گروهي كه وصف ديندار بودنش را مي كنيم به يك پيشواي ديني اعتقاد دارد؟ اعتقاد به خدا دارد يا نه ؟ يا اين كلمه تقريبا ناخودآگاه به عنوان يك معرف شخصي ( منفعت طلبي و قدرت طلبي )به كار مي رود؟

سعید متین پور نماد مبارزه حقوق بشری آذربایجانیها همچنان در زندان

تصویر سعید در ذهن بسیاری از فعالان مدنی آذربایجانی با دفاع او از زندانیان سیاسی آذربایجان و خبر رسانی در این خصوص نقش بسته است. او با نوشتن اخبار زندانیان سیاسی آذربایجانی در حاققیمیزحق انسانی آذربایجانیها در ایران را طلب می کرد و این امر در فضای آن روزها که حاکمیت و قسمتی از اپوزیسیون سعی در انکار وجود حرکت ملی آذربایجان داشت اهمیت اساسی داشت.

برای ساختن دموکراسی در ایران به ترویج گفتمان فمینیستی و تقویت جنبش زنان احتیاج داریم

گفتگو با دکتر نیره توحیدی: یا برپائی کارگاه ها و یا پخش جزوات آموزشی علیه خشونت، و یا کارت های زیبای ابتکاری برای آموزش شروط ضمن عقد، یا تداوم مقاومت در انتخاب پوشش و اصرار بر تداوم حضور در فضاهای عمومی را مشاهده می کنیم، به این نتیجه می رسیم که مبارزه برای حق خواهی و آزادی تعطیل نشده است. وقتی می شنویم و می خوانیم که چگونه به رغم سرکوب ها و تهدیدها و دستگیری ها، «مادران عزادار» یعنی «مادران پارک لاله»، یا «همگرائی سبز جنبش زنان» همچنان صدای حق خواهی و امید و همبستگی زنان از طیف های مختلف را...

آی... نسرین، شیوا آزاد شد!

اکثر روزنامه های آلمانی ،عکس شیوای زیبا وجسور ما را در کنارمطالب مفصلی درشرح مبارزات و شجاعت اش چاپ کرده بودند. بی اختیارشروع کردم به نوازش کردن کاغذی که به سیاه وسفیِدِ تصاویر و حروف اش ، دخترشجاع جنبش را درمیان دستانم نهاده بود. بی اختیار خبر را به زبان دل ترجمه کردم تا برای تمامی همدلان این سالها که چند صباحی از ایشان دور مانده ام با صدای بلند بخوانم .

آقای هاشمی “شترِ حصر” درِ خانه شما نیز می خوابد

اگر به جای عبدالله مومنی، سر فرزند خودتان را با همان خشونت غیرانسانی در توالت پر از مدفوع فرو می کردند و او در شرایطی اسف بار و در برابر چشم میلیون ها مخاطب تلویزیونی وادار به اعتراف علیه خودش می شد، آنگاه شما رضایت می دادید پشت کسی به نماز بایستید که مشخصا گفته است: “متهم هر اقراری در نزد عقلا و در مقابل بینندگان میلیونی علیه خود بکند، این اعتراف مسموع و مقبول و نافذ است.”

چگونه «جسم خندان»، «عارف زمینی، عاشق زمینی» شویم! (2. فینال)

روانشناس/ روان درمانگر: جسم خندان و یا عاشق و عارف زمینی یک «نظم سمبولیک»، یک روایت، یک حالت همیشه ناتمام است. او در واقع از یکسو به معنای آشتی انسان ایرانی با زمین، تن و لحظه است و از سوی دیگر به معنای این توانایی است که او مرتب می‌تواند همین واقعیت و لحظه، همین تن و روابطش را مرتب تغییر و تحول دهد. زیرا این واقعیت و لحظه و جسم برای او یک «واقعیت سمبولیک» و در عرصه زبان است. او یک جسم و واقعیت زنده در عرصه زبان است و بنابراین یک روایت زنده و نظم زنده و نمادین است.

ای کاش خاتمی جرات دگردیسی ها احمدی نژاد را میداشت!

یک سیاست مدار ورزیده ومبرز بدون شجاعت کافی درعرصه نظر و عمل هرگز نمی تواند به پیروزی دست یابد.بنظر من« شجاعت« نیروها وشخثیت های سیاسی مردم مدار شرط اولیه پی ریزی یک جامعه نوین در کشورهای عقب افتاده مانند ایران هست. شاید یک انسان شجاع نتواند یک سیاستمدارشود اما یک سیاست گر حتما باید با «شجاعت « به وعده های خویش اهتمام داشته باشد.تاکنون درکشورما رسم براین بوده است که از مستبدان به اجمال تقدیر گردد چرا که آنها را شجاع تلقی کرده اند.آغامحمد خان قاجار و نادرشاه افشار نیز از اینگونه اند

پاره هایی از یک پیکر (بخشِ یکم)

آن مرد هم پیشِ زنِ قاضی رفت و حکایتِ خود را شرح داد. زنِ قاضی گفت:برو یک تور ماهی گیری بخر و صبحِ زود وقتی قاضی می خواهد سر چشمه ی آب یرود، تو در جلوی خانه تور را روی زمین بینداز و بردار. قاضی سؤال می کند که«چکار می کنی؟»، تو هم بگو ماهی می گیرم. او می گوید:«ماهی به دریاست چرا اینجا تور می اندازی؟» تو جواب بده همان طور که اسب نر کُره دار می شود، خشکی هم ماهی دار می شود. آن مرد هم فردا صبح زود همین کار را کرد و اتفاقن همان صحبتها بین خودش و قاضی رد و بدل شد.