رفتن به محتوای اصلی

فوریه 2009

مهندس موحد؛ اندیشمند آینده نگر

مرحوم موحد در زمره نیروهای ملی قرار می‌گیرد. اما ملی گرایی او متعادل و انسانی بود و هرگز به دام ناسیونالیسم افراطی که از خطرناکترین اندیشه‌های اجتماعی است و در طول تاریخ مسبب جنگهای خانمانسوزی بین گروههای مختلف انسانی بوده است، نیفتاد. او ملی بود به معنای مردمی، جامعه گرا، عدالتجو، آزادیخواه و استقلال طلب. ملی گرایی او متاثر و شبیه به اندیشه مصدق کبیر بود و نه ناسیونالیسم باستانگرای رضاخانی.

نیازی به دادگاه نیست، وارد جنگ روانی هم نمی شوم

اما آقای عزیز من مثل شما کارمند ساده تهیه و پخش خبر در معاونت سیاسی صدا و سیما نبوده ام و هیچ گاه نیازی به جنگ روانی . دفاع روانی نداشته ام. خبرنگارم و بر خلاف آقای توکلی معتقدم خبر رسانی به معنای انتشار دوغ و دوشاب نیست! وظیفه من است که در این باره بگویم و هشدار دهم. نیازی به دادگاه نیست. وارد جنگ روانی هم نمی شوم ساده و خلاصه پرسیدن حق من است.برای من جای سوال است و من کارم خود را انجام می دهم. شما لطف کردید و منتشر کردید.

اعتراض کانون نویسندگان ایران به افزایش احضار و تهدید

کانون نویسندگان ایران، با انتشار بیانیه ای که خطاب به ملت ایران است، نسبت به افزایش فشارها بر فعالان فرهنگی ایران ابراز نگرانی کرده و درباره هجوم و سرکوب خواسته‌ها و اعتراض های برحق قشرهای مختلف مردم هشدار داده است.در این بیانیه آمده که طراحان و آمران و عاملان قتل‌عام دهه‌ ۶۰ سعی دارند با تخریب و تغییر وضعیت این گورستان، رد پای خود را در کشتار نسلی از زندانیان سیاسی و عقیدتی پاک کنند و پرونده‌ جنایت خود را به محاق فراموشی بسپارند.

آیا نظر سنجی« گالوپ» حقیقت دارد؟

اگر عصر ایران هم نتیجه نظر سنجی در مورد جمهوری آذربایجان را حذف نمی کرد بازهم سئوال بجای خود باقی می ماند که مابین دو آذربایجان مگر چقدر اختلاف مذهبی وجود دارد؟ باور کردنی نیست که در حالی که 83 درصد مردم ایران بشمول 22 میلون آذری ساکن ایران به این سئوال:« آیا مذهب نقش مهمی در زندگی روزانه شما دارد؟» پاسخ مثبت داده اند ولی در عوض آذری ها آن طرف مرز در کنار چک و دانمارک قرار می گیرد . آیا رهایی از سلطه روسها و گسترش رابطه اقتصادی با غرب در 20 سال گذشته...

مشکل ايران حکومت اسلامی است

شايد هم سخن دقيق‌تر اين است که انديشه سياسی در نزد ايرانيان با اغتشاش مفهومی عجيب و غريبی سرگرم بازی زبانی با انتخابات است! اما هر چه هست يک چيز محرز است؛ هرکس چيزی از نظر و عمل خمينی را در اين واژه بريزد و بخواهد، معنائی از انتخابات مراد خواهد بود که با انتخابات در فرهنگ دموکراسی، کوچک‌ترين خويشاوندی مفهومی ندارد!

خاوران را ویران و دانشگاه را گورستان می کنند!

می گویند یک روز ملا نصرالدین ادعای پیغمبری میکند و چون مردم برای اثبات آن ادعا از او ارائه ی معجزه ای را طلب می کنند ، ملا می گوید : معجزه ی من این است که به کوه فرمان می دهم که به نزد من بیاید . ملا چندین بار با صدای بلند کوه را مخاطب قرار می دهد که : ای کوه به نزد من بیا و چون کوه از جای اش تکان نمی خورد ، ملا بطرف کوه حرکت می کند و به مردمی که منتظر دیدن معجزه بودند می گوید : کوه گوش ندارد که بشنود ، ولی ملا که گوش دارد ! و اینک حکایت حکومت اراذل و اوباش حاکم بر ایران است که...

استفاده مزورانه از كشتگان جنگ

رژیم هم‌چنین نشان داده است كه در بهره‌برداری سیاسی از كشته‌های جنگ تنها به نام آنان اكتفا نمی‌كند و بلكه از اجساد آنان برای سالیان دراز پس از خاتمه جنگ نیز هم‌چنان به صورت وسیله بهرده‌براری می‌كند. این ظاهرا تنها در جمهوری‌ اسلامی است كه بیست سال تمام پس از خاتمه جنگ هنوز جسد قربانی جنگ پیدا می‌شود و وجود این اجساد هر از چند گاهی به وسیله‌ای برای نمایش‌ تبلیغاتی برای رژیم تبدیل می‌شود.

وقتی داشتم از سرما می مُردم

داشتم با چادر گُل گُلی اشکهایم را پاک می کردم. یادتان نیست! برای تنهایی شما گریه می کردم. پسرم سه ساله بود. چهار دست و پا گاگُله می کرد. به همه لبخند می زد . کسی نبود بغلش بکند. همان گوشه خوابش بُرد

این مطلب را در همان مصاحبه هم گفته‌ام، تا ابد هم خواهم گفت

اول اینکه من معاون سیاسی صدا و سیما یا کارمند ارشد این سازمان نبوده‌ام و نمی‌دانم از کجا چنین حرفی بیرون آمده است. بیشتر احتمال می‌دهم که جناب ....، اشتباهی را سهوی مرتکب شده باشند. چون اگر معاون سیاسی صدا و سیما و یا کارمند ارشد آن چنین حرکتی که من کرده‌ام بکند، خوب انعکاس رسانه‌اس شدیدی موضوع پیدا خواهد کرد. جهت اطلاع عرض می کنم که تقریبا می‌توان گفت که صدا و سیما یعنی معاونت سیاسی آن. من یک کارمند معمولی در این معاونت سیاسی بوده‌ام و شغلم هم در حوزه تولید بوده و هیچ ارتباطی...

خودسوزی یا خودسازی؟ جواب کدام است؟

سه ایرانی بخاطر مشکلاتی که نظام برایشان ایجاد کرده بود، خود را سوختند. انها باسوختن خود، خود را پایان دادند ولی مشکلات همچنان باقی ماند. نظام مشکل افرین هم همچنان باقی ماند. درد سوختن درد کمی نیست. شاید بدترین دردها باشد اما دلهای سنگی اخوند ها را بدرد نیاورد. کسی که شهامت تحمل بدترین شکنجه ها را دارد معلوم نیست که چرا همان شهامت را برای احقاق حق خود در مقابله با بدبخت سازان خود بکار نمی برد