رفتن به محتوای اصلی

هر اشتباه اپوزیسیون به نفع

هر اشتباه اپوزیسیون به نفع
ناشناس

هر اشتباه اپوزیسیون به نفع حکومت اسلامی و نیروهای راست که طرفدار حفظ نظام هستند ، تمام خواهد شد! از اعمال غلط باید بطور جدی پرهیز کرد تا مردم اعتمادشان را از دست ندهند!

ناصر مستشار

« بزرگترها » چرا به ایران بد کرد ند ؟http://iranglobal.dk

30 سال پس از انقلاب ، هنوز اشخاصی پیدا می شوند که از نظر ذهنی در حال و هوای شعار« مبارزه ی مسلحانه ، هم استراتژی هم تاکتیک » احمد زاده سیر می کنند و ( در مؤدبانه ترین حالت ) انتقاد از مشی ویرانگر چریکی را « دخالت در کار بزرگتر ها » می بینند.

(کسانی که آدمهای بزرگتر از خودشان را تخطئه میکنند ، آدمهای قابل ترحمی هستند .ولی آنگاه که آنرا به عرصه عمومی میبرند دیگر مشکل میشود به آنان ترحم کرد: پاسخ احمد فدائی به ناصر مستشار در بخش اظهار نظر سایت ایران گلوبال)

ــــــــــــــــــــــــــ

قبل از انقلاب ارتجاعی اسلامی، اگر کسی مشی چریکی را به پرسش می کشید، به ساواکی بودن یا توده ای بودن متهم می شد!

اما بعد از انقلاب، همینکه چریک فدائی اسلحه اش رابر زمین گذاشت ،آستان بوس حزب توده گردید!زیرا ( برخلاف توده ای ها که خوب خوانده بودند و به لحاظ تئوریک نسبتأ قوی بودند) به غیر از اسلحه و فشنگ ، سلاح دیگری نداشت.( مشی چریکی متاسفانه بهترین نیروها واندیشه ها را به نابودی کشاند ومیدان مبارزه وقدرت را به روحانیت سپرد.)

با این همه ، 30 سال پس از انقلاب ، هنوز اشخاصی پیدا می شوند که از نظر ذهنی در حال و هوای شعار« مبارزه ی مسلحانه ، هم استراتژی هم تاکتیک » احمد زاده سیر می کنند و ( در مؤدبانه ترین حالت) انتقاد از مشی ویرانگر چریکی را « دخالت در کار بزرگتر ها » می بینند .

چریکهای فدائی خلق ،قبل از انقلاب ـ سازمان خود را "ارتش زحمتکشان ایران " تلقی می کرد! اما ، پس از شکل گیری سپاه پاسداران ( که به اصرار سازمان چریکها فدائی ودیگر نیروهای سیاسی تشکیل یافت ، تا انقلاب اسلامی از گزند های طرفداران شاه وشاپور بختیار در امان بماند!! ) ارتش خیالی خود را در هیئت سپاه پاسداران دید . زیرا ( از نظر آن ها ) به لحاظ طبقاتی، بافت اصلی نیروهای سپاه پاسداران رانیروهای حاشیه شهری وخرده بورژوازی تهیدست اما ـ البته ـ به شدت خرافی تشکیل می دادند. به همین دلیل( سالهای شصت به بعد ) در حمایت از نیروهای سپاه پاسداران ، به صورتی سازمان یافته ( در تمام شهرهای ایران ) شعار هایی به این مضمون بر روی دیوارها نقش کرد:

(سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید).

این شعارها ( به لحاظ روانی ) تاثیر بسزائی در تحکیم پایه های ماشین سرکوب رژیم یعنی سپاه پاسداران داشت !

به این ترتیب ، شعار محوری سازمان چریکهای فدائی خلق ( یعنی برپایی جمهوری دمکراتیک خلق) جامه اسلامی به تن کرد و کادرهای سازمان ، بجای پیگیری اهداف طبقه کارگر ، دنباله رو ولی فقیه و حامی " جمهوری " ای شدند که مصداق " شتر ، گاو پلنگ " بود.

طنز تلخ تاریخ را ببینید که ( پس از انقلاب ) سازمان نو پای راه کارگر در جمعبندی های خود به این نتیجه رسید که : در زمان شاه ، علیرغم سرکوب های متعدد ،نیروهای سیاسی می توانستند در میان کارگران به کار سیاسی بپردازند!

و باز از طنز تلخ تاریخ بگویم : چریک فدائی سابق ( بی آن که به روی خود بیاورد که در زمان شاه ، دکتر فریدون آدمیت را رجلی حکومتی می شناخت و تخطئه اش می کرد ) امروز ، در غم از دست رفتن او آن چنان قلمفرسایی می کند که انگار یکی از « رفقا» یش را از دست داده است .

قبل از انقلاب، شادروان دکتر مصطفی رحیمی (در رد و تقبیح مشی چریکی ) مقاله کوتاهی در باختر امروز نوشت . پاسخ چریک ها ، به مصطفی رحیمی ( که در نشریه ی نبرد خلق درج شد ) آن چنان تلخ و حرمت شکن بود که هر گز از خاطرم نخواهد رفت.

به نظر من، بهترین پاسخ نسبت به عملکرد چریکهای فدائی ( درهمراهی با انقلاب خمینی وتبدیل ایران به جهنم) را یک کارگر شرکت نفت در شهر مسجد سلیمان داده است :

هنگامیکه یکی از کادرهای چریکهای فدائی می خواست از ایران خارج شود ، بطور اتفاقی با این کارگر