رفتن به محتوای اصلی

تاریخ را نمی توان تغییر داد،

تاریخ را نمی توان تغییر داد،
ناشناس

تاریخ را نمی توان تغییر داد، ولی می توان در صحت و سقم آن شک کرد و نظری متفاوت ابراز کرد. اگر غیر از این بود، ما باید هنوز هم همان افسانه های اجدادمان را به عنوان تاریخ قبول می کردیم. مشکل آقای بنی طرف و نژادپرستانی مانند ایشان این است که همه آنها دچار یک پارانویای سیاسی هستند و درست مثل رژیم فقاهتی که در پشت هر قضیه ای (مثلا اعطای جایزه صلح نوبل به خانم عبادی یا اسکار به آقای فرهادی) دست "دژمن!"، "استکبار" و "صهیونیسم" را می بیند، آنها هم هر کجا که نام دفاع از هویت ایرانی به میان بیاید، دست "نژادپرستی آریائی" را در پشت آن می بینند. در واقع این عکسلعملهای استریوتایپ آنها انسان را بیاد پاولوف و نظریه "واکنش شرطی" او می اندازد. کافی است که شما یک کلمه در دفاع از هویت و فرهنگ ایرانی بنویسید تا آقای بنی طرف و بقیه نژادپرستان افراطی امثال ایشان فریاد "وا نژادپرستیا!" سر بدهند.

در اکثر موارد آنها حتی به محتوی هم کار ندارند و طوطی وار کلماتی مانند "کثیرالمله" "شوینیسم فارس" "آریاپرستی" را تکرار می کنند.