رفتن به محتوای اصلی

با سلام

با سلام
ناشناس

با سلام
به نظر من موفقیت هر جنبشی از سوی عقبه آن جنبش یعنی مردم تضمین می شود.گرچه لازم است گروه هاو شخصیتهای فعال سیاسی نقش پیشگامی در حرکت جامعه برای نیل به مقصود را ایفا نمایند ولی نباید این فاصله به حدی از جامعه زیاد و لاجرم از واقعیت دور گردد که باعث ایجاد گسست و انفصال آنان از تکیه گاهشان گردد.

به همان نسبت بازماندن گروهها و شخصیتها از سیر طبیعی هر جنبش مردمی ، آثار بسیار سوئی هم برای آنان و هم جامعه به دنبال خواهد داشت.جناب آقای ائلیار هر جنبشی بدون ترسیم یک افق مشخص ره به بیراهه خواهد برد.اگر چه همانطور که گفته اید گروهها به تنهایی معادل کل جنبش نیستند با اینحال اگر این گروهها فاقد یک افق مشترک که همان افق جنبش است ، نباشند در اینصورت اصل ذاتی جنبش را زیر سوال خواهند برد. همانگونه که این افق نباید از جنس آرزوهای دست نیافتنی باشد،نباید آنقدر هم دم دستی باشد که فعالان آن را بر نیانگیزد.بطور مثال فدرالیسم آنطور که شما می گویید آنچنان هم با واقعیات امروز ایران و جهان مغایرت ندارد.
در خصوص کامنت آقا یا خانم تبریزی که می توانست مشهدی،شیرازی یا اصفهانی باشد باید گفت ریاکاری بیش از آنکه حقیقت را قربانی کند ،قاتل روح و وجدان شخص ریاکار می شود.اگر کسی خود را فعال جنبش ملی آذربایجان می داند باید جنبش او تفاوتی ماهوی با سایر جنبشها داشته باشد تا نام آذربایجان تناسبی با آن پیدا کند وگرنه اشخاصی دیگری هم ممکن است پیدا شوند و خود را فعال جنبش ملی اصفهان یا کرمان و یا سمنان بدانند،به نظر شما مسخره نیست؟
گفته اند"زبان از دیدگاه اندیشه خردمندانه هیچ نیست جز ابزاری برای پیوند میان انسان ها و جز این ارزش دیگری ندارد" اما متاسفانه دم خروس بیرون زده و تبدبل به آموزش زبان مقدس! فارسی سره شده است. اگر هدف از زبان بیان مقصود است پس برای بیان پاراگراف که معرف همه عزیزان است چه نیازی به کلمه نامانوس پارنوشت می باشد.بر خلاف شما که زبان ترکی و مردم آذربایجان را به سخره گرفتید،به اعتقاد من زبان مادری ، همانند ناموس انسان بوده و حفظ و اعتلای آن یک وظیفه ملی می باشد.بهتر است امثال ایشان با همان دوستان پان آریایی خود در هپروت خودشان باشند به جای اینکه سر در هر سوراخی وارد کرده و خود را به جنبش ملی آذربایجان بچسبانند.