رفتن به محتوای اصلی

جناب ایرانی انتقاد من از این

جناب ایرانی انتقاد من از این
ناشناس

جناب ایرانی انتقاد من از این سایت کاملاً واضح است. روش اتخاذ شده ی «ایران گلوبال» در برخورد با جنبشهای سیاسی ملل غیر فارس ایران کاملاً «آگاهانه» و «هدفمند» بوده و «مسئولیتش» را نیز باید بپذیرد. ایران گلوبال اگر ادعای «آزاداندیشی» و «احترام به نظر مخالف» را دارد باید «نگاهی علی السویه» بین کلیه ی مخاطبانش داشته باشد. برای مثال در داخل مقالات بدترین نوع «تخریبات» و «هتاکی ها» بر علیه جنبشهای سیاسی ملل غیر فارس، بویژه «حرکت ملی آزربایجان جنوبی» و اشخاص و تشکلهای منسوب به این حرکت انجام میشود اما پاسخ های مخاطبان از دم تیغ سانسور سایت رد میشوند. همانگونه که در کامنتهای قبلی نیز بیان داشتم «سبک و محتوای کامنتهای من» منطبق با «سبک و محتوای مقالات و سایر کامنتهای سایت» بوده و ادعای «محترمانه نوشتن» نیز نداشته ام یعنی بر خلاف

جناب ایرانی
انتقاد من از این سایت کاملاً واضح است. روش اتخاذ شده ی «ایران گلوبال» در برخورد با جنبشهای سیاسی ملل غیر فارس ایران کاملاً «آگاهانه» و «هدفمند» بوده و «مسئولیتش» را نیز باید بپذیرد. ایران گلوبال اگر ادعای «آزاداندیشی» و «احترام به نظر مخالف» را دارد باید «نگاهی علی السویه» بین کلیه ی مخاطبانش داشته باشد. برای مثال در داخل مقالات بدترین نوع «تخریبات» و «هتاکی ها» بر علیه جنبشهای سیاسی ملل غیر فارس، بویژه «حرکت ملی آزربایجان جنوبی» و اشخاص و تشکلهای منسوب به این حرکت انجام میشود اما پاسخ های مخاطبان از دم تیغ سانسور سایت رد میشوند. همانگونه که در کامنتهای قبلی نیز بیان داشتم «سبک و محتوای کامنتهای من» منطبق با «سبک و محتوای مقالات و سایر کامنتهای سایت» بوده و ادعای «محترمانه نوشتن» نیز نداشته ام یعنی بر خلاف «رویه ی ریاکارانه ی سایت» من «با روش مزورانه» با آن برخورد ننموده ام. چطور است در درون مقالات، مدافعان جنبش رهایی بخش آزربایجان جنوبی مزبن به القاب کذایی متعددی مثل «فاشیست»، «فالانژیست»، «راسیست عریان»، «عمال جمهوری اسلامی» و دهها انگ تخریبی دیگر میشوند و یا در کامنتهای ذیل مقاله ی یکی از نویسندگان منتسب به «حرکت ملی آزربایجان جنوبی» ایشان از طرف کمونیستهای فسیل شده «کبوتر دو برجه» خطاب میشوند اما وقتی «من مخاطب» طبق درک خودم مقالات شخصی به اسم "آ. ائلیار" را «جفنگیات و خزعبلات یک شخص متوهم» می خوانم و یا خود ایشان را «یک مانقورد مسخ شده» و «وطن فروش» خطاب می نمایم به قبایشان برخورده و کامنتم «سلاخی» میشود؟ اما مقالات و کامنتهای دیگر که «ادبیات شدیداً مخرب و لمپن آلود» دارند با «حرص و ولع افراطی» منتشر میشوند؟ علت این استاندارد دوگانه و چندگانه چیست؟ آیا چنین رویکردی غیر از برخورد «مهربانانه» و «نوزاشگرانه ی» سایت با همفکرانش و در مقابل «سلاخی اندیشه ی مخالفانش» گویای چیز دیگری می باشد؟ اصلاً چه کسی گفته است «مانقورد نامیدن» شخصی از جانب من «توهین» می باشد مگر این واژه «تعریف علمی» ندارد؟ کدام یک «اهانت بارتر» است «فاشیست عریان خواندن ناسیونالیستهای آزربایجان جنوبی از طرف آ. ائلیار» یا «مانقورد مسخ شده نامیدن ایشان از طرف من؟» پس تا زمانی که «ایران گلوبال» این شیوه ی تخریبگرانه را جهت لجن مال نمودن جنبشهای سیاسی ملل غیر فارس در دستور کار خود دارد من مخاطب هم به خود حق می دهم «طبق شیوه ی مطابق با رویه ی سایت» پاسخش را دهم و اگر ایران گلوبال «برای گرفتن مار با دست سید احمد» و «بریدن سر مخالفانش با پنبه» با «تمسک به رویکرد دموکرات مآبانه ی خود» تلاش بر «حذف» و «از میدان برداشتن» آنان نماید نباید رنجشی هم از «برخورد نامهربانانه ی مخاطبانش» به دل راه دهد بعبارت ساده تر «جواب های هوی است». این بدترین نوع منش غیر انسانی می باشد که ما «کثیف ترین و مخرب ترین شیوه» را جهت از میان برداشتن مخالفانمان بکار بندیم اما در مقابل «تریبون» را از دست آنان گرفته و «با سرکوب قلمی خود» آنان را مجبور به تابع مطلق بودن خود نماییم. ضمناً اصلاً تصور ننمایید که من توان «به چالش کشیدن رویکرد مخرب ایران گلوبال در قالب مقاله» را ندارم تعداد مقالاتی که من نگاشته ام شاید بیشتر از کل مقالات «گردانندگان این سایت» نیز باشد. همانطور که در کامنتهای قبلی نیز گفتم من این کامنتها را صرفاً بدلیل «وارد شدن زورکی پای ایران گلوبال به داخل کفش دیگران» می نویسم و گرنه هیچگونه انتظاری از سایتی که «با ادای دموکرات بودن را درآوردن» مخالفانش را قلع و قمع می نماید ندارم.