رفتن به محتوای اصلی

دوست گرامی، آ. ائلیار، در

دوست گرامی، آ. ائلیار، در
ناشناس

دوست گرامی، آ. ائلیار، در ارزیابی فراگیر در سرتاسر جهان و همه تاریخ بشریت پدیده ای به نام ناسیونالیسم جز زهر کشنده هیچ نیست چرا که تاریخ نشان نداده است که در سایه ناسیونالیسم کسی به پیروزی رسیده باشد..........

دوست گرامی، آ. ائلیار، در ارزیابی فراگیر در سرتاسر جهان و همه تاریخ بشریت پدیده ای به نام ناسیونالیسم جز زهر کشنده هیچ نیست چرا که تاریخ نشان نداده است که در سایه ناسیونالیسم کسی به پیروزی رسیده باشد. در کجای تاریخ یک رهبر یا یک رژیم یا یک کشور با ناسیونالیسم و اندیشه های ناسیونالیستی به پیروزی رسیده اند؟ آیا ناسیونالیست هائی مانند: ناپلئون بناپارت،آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی، اسلوبودان میلوشوویچ، صدام حسین و.....پیروز شدند یا شکست خوردند؟ اکنون همه جهانیان به این هوده رسیده اند که تک میهنی (اینترناسیونالیسم) بهترین چاره برای همه جهانیان است. یعنی برپائی کشوری به نام کره زمین برای نژادی به نام انسان و زبان نیز ابزاری برای ارتباط با انسان ها هست و جز این ارزش دیگری ندارد و همه چیز نشانگر این است که در فرجام تاریخ تنها یک کشور در جهان خواهد ماند و آن هم کشوری به نام کره زمین است و همۀ مرزها در جهان رو به نابودی هستند و همه جهان به سوی تک میهنی (اینترناسیونالیسم) می رود. برای نمونه در اروپا که واحد پول بسیاری از کشورهای آن یکی شده است (یورو) چیزی به نام مرز میان این کشور و آن کشور معنای خود را از دست داده است و ناسیونالیسم و نژادپرستی و زبان پرستی و دیوارکشی های هیتلری میان سرزمین های گوناگون به پایان عمر تاریخی خود رسیده اند و هر کشوری که زودتر به روند جهانی شدن (globalization) و تک میهنی (اینترناسیونالیسم) بپیوندد کمتر زیان خواهد دید و هر کشوری که دیرتر به این روند بپیوندد بیشتر زیان خواهد دید. از این روی اگر کسی پیرو اندیشۀ خردمندانه باشد پان کردیسم، پان ترکیسم، پان فارسیسم، پان عربیسم، پان آریانیسم، پان هلنیسم، شوونیسم، فاشیسم، نازیسم و همۀ پان های رنگارنگ دیگری را که چهره های گوناگون پدیده ای کهنه و مرده و پرتاب شده به زباله دان تاریخ به نام ناسیونالیسم است را رها خواهد کرد و به تک میهنان (اینترناسیونالیست ها) خواهد پیوست. دیدگاه تک میهنی (اینترناسیونالیسم) ایرانی را کسی می داند که در درون مرزهای ایران زندگی می کند و شناسنامه ایرانی دارد و زبان و نژاد نشانه برتری هیچکس بر دیگری نیست و اگر چند تن از چین یا کانادا یا آلمان یا سرزمین های دیگر به ایران بیایند و شناسنامه ایرانی بگیرند و در ایران زندگی کنند آنها نیز ایرانی به شمار می روند و این معنای خردمندانه و اینترناسیونالیستی ایرانی بودن است. دوست گرامی، آ. ائلیار، شما می گوئید: (.....در شرایط حاضر در ایران ناسیونالیسم در کل و جزء ارتجاعی است، هم ناسیونالیسم آریایی و هم غیر آریایی و سد راه تحقق انقلاب دموکراتیک.....) اما من به شما می گویم: ناسیونالیسم نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان زهر کشنده است و باید پندار نادرستی به نام ناسیونالیسم را در سرتاسر جهان نابود کرد و از میان برد و اندیشه خردمندانه ای به نام تک میهنی (اینترناسیونالیسم) را جایگزین کرد. البته من با کسی برای ناسیونالیست بودن دشمنی ندارم و کسانی را که پان آریا و پان ترک و پان کرد و پان عرب و.....هستند دوست خودم می دانم اما دوستانی که باور آنها با باور من یکسان نیست. از این دوستان نازنین خودم هم که دیدگاه های ناسیونالیستی دارند می خواهم با نگرشی به همه تاریخ جهان در دیدگاه های خود بازنگری کرده و به تک میهنان (اینترناسیونالیست ها) بپیوندند.