آقای ناصر کرمی.... خیلی ممنون
ناشناس
آقای ناصر کرمی.... خیلی ممنون از این مقالۀ خوب. تنها نکته ای که مرا به سوال میکشد که قابل بحث هم میتواند باشد مقایسۀ دو خاندان قاجاریان و پهلویان است. و آن اینکه در زمان قاجاریان هر چند که پادشاهان قاجارارتجاع و مستبد بودند ولی آن دستگاه پلیسی و ساواکی را ایجاد نکردند. آزادی سیاسی و مطبوعات در زمان قاجاریان به آن حدّ رسید که طرز اندیشۀ آن نخبگان , که شما اسم بردید راه را برای انقلاب مشروطیّت باز کرد.. انقلاب با شکوهمندی که صدای آزادی را برای اولین بار در شرق پیچاند. در این انقلاب با شکوه بود که فضل الله نوری , این شیخ مرتجع, به وسیلۀ انقلابیون به دار آویخته شد. این آزادی های سیاسی و مطبوعاتی که می توانست که پایه های یک جامعۀ سکولار را پی ریزی کند بعد از کودتای رضا شاه تنزل پیدا کرد و در
زمان رستاخیز به حدّ اقل خود رسید. هر چند که در زمان پهلویان کشور ایران از نظر اقتصادی و سازمان دهی پیشرفت های از برکت پول نفت کرده بود.
در زمان پهلوی اول تقریبآ پنج هزار مسجد در ایران بود ولی در موقع فرار شاه, 45 هزار مسجد در ایران ساخته شده بود. هر دانشگاه هم برای خودش مسجد بخصوصی داشت. درست بخاطر نداشتن آزادی های سیاسی و مطبوعات و داشتن این همه مساجد بود که شعور و عقل سیاسی ملت ایران به حّدی رسیده بود که در زمان گذشتن از دروازه های تمدن بزرگ , عکس خمینی را در ماه می دیدند.
بخاطر این همه خفقان ها بود که کتاب ( تحریر المسائل ) خمینی که ارزش کاغذ توالتی هم ندارد و کتابی که قبلآ مفت و مجانی توزیع میشد, در بازار های تبریز بطور قاچاقی 200 تومن و در بازارهای اصفهان 400 تومن هم فروخته میشد . . داشتن کارخانه های مجهز, داشتن اتوبان های دراز و داشتن زرّاد خانه های آخرین سیستم دلیل بر سکولار بودن جامعه نیست. اگر بود, آلمان هیتلری و اتحاد جماهیر شوروی که از نظر تکنولوژی کشور های خیلی پیشرفته بودند, از بین نمی رفتند. یک جامعه به یک مزرعه کشاورزی می ماند که اگر در سر موقع نوع محصول را عوض نکنی , آبیاری نکنی, شخم نزنی, کود ندهی, در مدت زمان خیلی کوتاه علف های هرزه بطور طبیعی دراین مزرعه چنان رشد خواهد کرد که نه تنها محصول را از بین خواهد برد بلکه قابلیّت کشاورزی در آن مزرعه را هم می تواند از بین ببرد. در مزرعه ایرانی , عکس های که شما به عنوان ( روشنفکران دینی.. ) درج کرده اید آفت و علف هرزه های هستند بخاطر جوّ خفقان رستاخیزی بطور طبیعی روئیده اند...
در زمان پهلوی اول تقریبآ پنج هزار مسجد در ایران بود ولی در موقع فرار شاه, 45 هزار مسجد در ایران ساخته شده بود. هر دانشگاه هم برای خودش مسجد بخصوصی داشت. درست بخاطر نداشتن آزادی های سیاسی و مطبوعات و داشتن این همه مساجد بود که شعور و عقل سیاسی ملت ایران به حّدی رسیده بود که در زمان گذشتن از دروازه های تمدن بزرگ , عکس خمینی را در ماه می دیدند.
بخاطر این همه خفقان ها بود که کتاب ( تحریر المسائل ) خمینی که ارزش کاغذ توالتی هم ندارد و کتابی که قبلآ مفت و مجانی توزیع میشد, در بازار های تبریز بطور قاچاقی 200 تومن و در بازارهای اصفهان 400 تومن هم فروخته میشد . . داشتن کارخانه های مجهز, داشتن اتوبان های دراز و داشتن زرّاد خانه های آخرین سیستم دلیل بر سکولار بودن جامعه نیست. اگر بود, آلمان هیتلری و اتحاد جماهیر شوروی که از نظر تکنولوژی کشور های خیلی پیشرفته بودند, از بین نمی رفتند. یک جامعه به یک مزرعه کشاورزی می ماند که اگر در سر موقع نوع محصول را عوض نکنی , آبیاری نکنی, شخم نزنی, کود ندهی, در مدت زمان خیلی کوتاه علف های هرزه بطور طبیعی دراین مزرعه چنان رشد خواهد کرد که نه تنها محصول را از بین خواهد برد بلکه قابلیّت کشاورزی در آن مزرعه را هم می تواند از بین ببرد. در مزرعه ایرانی , عکس های که شما به عنوان ( روشنفکران دینی.. ) درج کرده اید آفت و علف هرزه های هستند بخاطر جوّ خفقان رستاخیزی بطور طبیعی روئیده اند...