رفتن به محتوای اصلی

در باره بیست و هشتم مرداد 1332

در باره بیست و هشتم مرداد 1332

به نام خدا

30 تیر و 28 مرداد دوروی یک سکه وبرمحورمختصات تاریخ دو نقطه قرینه اند.30 تیرقله اوج وغلیان وجوشش نهضت ملی ایران و 28 مرداد نقطه افول و غروب جنبش شمرده می شود. 30 تیر چون فرازآتشفشانی خاموش به فراخنای تاریخ شکوه و جاذبه ای می بخشد که هر کسی را از احساس فخروغرورسیراب می کند. وبرعکس 28 مرداد نظیر هیولای پرتگاه، تاریک و بدون اشک وغم نمیتوان ازآن گذشت . روز 28 مرداد نه فقط در برخورد با سر نوشت جامعه ایرانی بلکه درسیر حوادث کلی جامعه بشری و در تکوین و تکامل تمام ملت هایی که شبیه ملت ایران در راه آزادی و کسب و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مبارزه می کند نقطه منفی و تاریک محسوب می شود زیرا از لحاظ انسانی بنی آدم اعضای یکدیگرند وتاروپود حوادث گیتی درپیکر واحدی بافته شده و جنبه مثبت ومنفی رویداد یک کشورمنحصرابهمان موضع و مقطع واحدمتوقف ومحدود نخواهد شدوارتباط رخداد ها آنقدرنزدیک و تنگاتنگ می باشدکه فشارهر واقعه در پیدایش با تند و کند شدن جنبش و حرکت سایر جوامع تاثیر مستقیم و فوری دارد بنابر این سراسر تاریخ جهان در قبال رنج و شادی هرملت وهرعضو خود احساس و حس پیروزی و انفعال و شکست درهرمنطقه ای از کره زمین بازتاب می یابد و بهمین دلیل 28 مردادبرقلب تاریخ و توده های جهان داغ شکست گذاشت و از نظر همگان روز شکست حق و شجاعت و زمان چیریگی تاریکی به روشنی تلقی می گردد و مانند مفصل جذام زده تاریخ همه کس ازآن بیزاری و دوری می جوید حتی آنهائیکه با 28 مرداد پیوند سیاسی یافته و داغ ننگ آن بر پیشانی دارند و ازآن حلوا خورده و از همان رهگذر به سیادت رسیده اند 28 مرداد را افتخارامیز نمی دانند.

خمیر مایه 28 مرداد و ریشه های 30 تیر در نهضت ملی ایران و علل و تبعات نهضت را در سیروسر نوشت نفت ایران باید جستجو کرد .گرچه قصد ما در این مختصر نگارش تاریخ بصورت فنی نیست، بلکه تصویر عاطفی یک پدیده اجتماعی است و بیشتر جنبه تذکرو تذکار و بمنظور عبرت خود و دیگران نوشته میشود. معذالک نگاه گذرایی به مسئله نفت و مرور مختصری بر جنبش ملی ایران شاید خالی از مصلحت نباشد. ماجرای نفت داستانی غمناک ودرعین حال شور انگیز دارد وسر گذشت آن اکنده از دسیسه و و تزویر توام با مبارزه و پیکاراست.ازنخستین سالهای سده بیستم که پیمان دارسی به امضا شاه قاجاررسید سیاست کلی ایران تحت الشعاع و تابعی ازدیپلماسی شرکت نفت قرار گرفت،انگلستان که از دیربازدرصحنه سیاسی ایران حضور فعال داشت،با خرید سهام نفت و غارت ذخایر ایران پنجه سرطانی خودرا درتمام بافت اقتصادی و سیاسی و رگ و ریشه ایران گسترش داده و تلفیق سیاست استعماری لندن با سر نوشت وسرگذشت تاریخ ایرن آنقدر نزدیک و توام بودکه بسیاری از وقایع وحوادث موثروعظیم ایران از تحولات نفت تغذیه میگردید. انقراض سلسله قاجار و انتقال سلطنت به شخص گمنامی چون رضا خان میر پنچ و وقوع حوادث نا گواری دیگر درعداد این رویداد ها شمرده می شود. خاندان پهلوی و دربارایران پایگاه و سنگری بود که عملا منافع شرکت نفت راحفظ می نمود. سایر نهادهای اجتماعی و سیاسی و انتظامی مانند دولت و مجلس و ارتش زیر نظر دربار ایران و با حفظ ملاحظا ت و مناسبات سیاست استعمار کنترل می شد.

در سال 1312 پیمان دارسی بدست رضا شاه برای مدت 6 سال تمدید گردید و تصور میشدکه خیال لندن لااقل برای بیش از نیم قرن ازحیث تحولات و دگرگونی ها آسوده باشد .ولی سیرحوادث غیرازاین را نشان دادو انگلیسیها درهمان پناهگاه خود ضربه خوردند وازهمان راهی که برای بردن رضا خان درشهریور1320 وارد شده بودند ضربت خوردند. بزرگترنی عیب و مهمترین نقطه ضعف قرار داد در قسمت مربوط به تمدید نهفته بود و دکتر مصدق با استفاده از جزرو مد رخداد های بین المللی و تضاد های سیاسی سه کشور نیرومند جهان (امریکا روسیه و انگلیس ) و بهره مندی ازآزادی نسبی بعد از سقوط استبداد رضا شاه در دوره چهار دهم مجلس مسئله نفت را به عنوان مشکلا گشای تمام حوادث پیچیده مردم ایران در دستور روز تاریخ تاریخ قرار داد و جریان اساسی نفت را تحت اداره نیرومند ملت گذارد. انگلیس ها که از حوادث ایران بیمناک بودند سعی داشتند در محیطی بحران زده وتاریک از استبداد و خفقان با تصویب قرار داد الحاقی به سند پاره 1933 جامه مشروعیت بپوشانند و به آن صورت قانونی دهند . هرچند شرایط اجتماعی ایران بسیار ترسناک و زمنیه لغزنده و خطرناک برای کار بود با این وجود دکتر مصدق با استفاده از همان جو مختنق وآغشته به وحشت و با تکیه برافکارعمومی و تجهیز و تشکیل قوای مردمی بهمراه جمعی آزاد مرد وآزادیخواه شجاع و وطن دوست پیکار سر نوشت ساز خود را زیر پرچم سیاست نفت و انتخابات آزاد و تحصیل دموکراسی و آزادی واقعی دنبال کرد.

سر انجام دراسفند ماه 1329 قانون ملی شدن صنایع نفت ایران در سراسر کشور به تصویب مجلس شورای ملی رسید و بوسیله همان مجلس برای اجرای قانون مزبور مصدق به نخست وزیری برگزیده سد ولی تصویب این قانون پایان کارنبود بلکه آغاز ماجرا و پیکار محسوب می شد زیرا علت وجود و حیات دربار و شبکه وسیعی از ایادی انگلستان وزراء وکلاء و سناتورها و افراد متنفذ دروجود شرکت نفت نهفته بود وبا کنده شدن پنجه سر طانی استعمارریشه بسیاری ازنا بسامانی ها خود بخود خشک میشد با این توضیح دولت مصدق از دو جهت در داخل و خارج آماج هجوم و حمله قرار گرفت. از داخل با دسیسه و کار شکنی و جنگ پنهان وآشکار و ایجادآشوب و بلوا وناامنی عوامل سیاسی انگلیس روبرو بود ودرخارج نیززیرفشار سیاسی و اقتصادی و نظامی استعمار قرار داشت.

محاصره اقتصادی، تهدید ناوهای جنگی درخلیج فارس، طرح شکایت متعدد در مراجع بین المللی نظیر شورای امنیت و دادگاه لاهه، منع استفاده از اعتبارات بین المللی،جلو گیری از فروش نفت ایران، ایجاد جو تبلیغاتی زننده و غیر منصافنه در کشورهای جهان به منظور مشوش کردن افکار ملت ها علیه ایران، گوشه ای از دسیسه های استعمار بود. دولت در هر قدم با چاره و چاله ای تازه مصادف می شد گویی از سالها پیش ایادی استعمارانگلیس این سنگرها و کمینگاه ها و پرتگاه ها ی مخوف را برای روز مقدروممانعت از پیروزی ملت ایران تعبیه نموده بودند. دراین جنایت بزرگ شاه و خاندان سلطنت از ذکور و اناث، حتی مادر پیر شاه، نقش عمده و سیاسی بر عهده داشتند و با شبکه وسیعی ازخیانت اوامر شاه را انجام می دادند بر نامه این بود که در درجه اول مصدق را از راه فلج اقتصادی و سیاسی و اداری از پای درآورند. ولی پیشوای تیزبین جبهه ملی مجربتر و شجاعتر ازآن بود که از این راهها زمین بخورد. چونکه تمام حیله ها و دسیسه های دشمنان را خنثی می نمود .از دیوان دادگستری لاهه و شورای امنیت پیروز بیرون آمد فشار اقتصادی و تهدیدات نظامی را تا حد توانایی تحمل و بخشهایی ازآن را خنثی نمود. رابطه سسیاسی خود رابا انگلستان قطع کرد وبا بستن سفارت انگلیس کارشجاعانه و بی سابقه ای انجام داد و لانه های جاسوسی را مسدود کرد. مصدق از ضرب شست قیام سی تیربه نفع ملت و تاریخ اجتماعی ایران سود جست و دست دربار را از مداخله در امور کشور قطع کرد. توطئه 9 اسفند را خنثی ساخت و قاتلین افشار طوس را تا پشت میز محاکمه دنبال کرد. بالاخره چون از لحاظ سیاسی وعادی حریف او نشدند نا گزیر به نا جوانمردانه ترین شیوه نظامی گری توسل جستند و نیروهای مسلح را رو در روی ملت و علیه دولت شورانیدند و با توپ و تانک به خانه نخست وزیر هجوم برده دولت را ساقط کردند.

با این عمل بین ارتش و ملت تخمی از بغض و کین کاشته شد. دولت ظاهرا سر کوب شد ولی شعله نهضت خاموش نگشت و شخص پیشوای ملت روز بروزدرمعراج تاریخ پر شکوه تر و درخشان تر گردید. کما اینکه در 14 اسفند ماه سال 1357 بیش از دو میلیون نفر برآرمگاهش به احترام و تجلیل او اجتماع کردند. در 28 مرداد 1332 جنبش ملی ظاهرا فرو کش نمود اما نهضت اصیل یک جامعه که بر پایه دیالکتیک تاریخ استوارمیباشدهرگزنخواهد مردوجوهر قیام نیززیرخاکستر سکوت و خفقان استحاله نیافت و با تغییر تکنیک و تاکتیک بطرف کمال و تکوین شتافت تا سرانجام سرنوشت مبارزه در بهمن ماه 1357 معلوم گردید. در اینجاناگفته نماند که هرسه قدرت بزرگ جهان با تمام تضادوتقابل سیاسی و اجتماعی در خصومت با ملت ایران نقش مشترک و سهم مساوی داشتند.

آمریکاوانگلیس در بروز این دشمنی سهم به سزایی داشتند و برای جلو گیری از پیروزی ایران با تمام امکانات تلاش می نمودند. اما روسیه شوروی چه دلیلی داشت که در سراسر دوران مبارزه ملی شدن نفت با خشم و نفرت به ملت ایران بنگرد وبوسیله حزب توده وازراه ایجاد هرج ومرج کاذب محیط اجتماعی ایران را آشفته و ناامن و نا پایدار معرفی کند و در تنگنای اقتصادی از تحویل 11 تن طلای ایران امنتاع ورزدوراه را برای ظهور کودتا هموار سازد.

اکنون که 28 مردادو نتایح آن تا بهمن 1357 به اوراق تاریخ با زمی گردد باید مانند سایر رویداد ها ازآن عبرت و پندآموخت چه آنکه تاریخ تنها شرح زندگی شخصیت ها وعبورارتش هاوداستان پیروزی و شکست و حمله و دفاع و لشکرها نیست وبیک گروه و یک شخص و یک خاندان خلاصه نمی شود تاریخ به نسلهعا تعلق دارد و بیان کننده اعمال و افعال انسانها و زمامداران و چگونگی و علل و جهات متعدد و متغییر اجتماعی است . درآیینه تاریخ است که جوهرحوادث و میزان خلوص وعیارآن ارزیابی می شود و طلوع وافول سازمانهای سیاسی و تولدورشد نظامها و سپس دلایل ضعف و فسادی که استخوان بندی آنرا بدوا پوک و سپس در هم می شکنند به صورت منطقی و صحیح تحلیل می گردد.

منتهای تاسف و شگفت آن است که همگی تاریخ خوانده ایم و هر یک ازما از نسل آدم کم و بیش تجربیات تاریخ را به صورت عینی مشاهد کرده ایم و حتی مزه تلخ ظلم و استبداد را چشیده ایم و نتایج فسادر ا دیده ایم . معذالک معلوم نیست که در پله های حاکمیت و زیر سر قدرت چه رمزورازی و کدام جادوی اهریمنی نهفته است که هنوز هم خیلی ها به محض وصول به آن وجود خودوتاریخ گذشته راازیاد می برندومست ومدهوش قدرت اشتباهات اسلاف رابلکه شدیدتراجرامی کنندودرمرحله آزمایش زمان اخلاقا مسخ و روحا سفاک وشقی و خالی از عاطفه گشته سرانجام خود و دیگران را به مسلخ و مقتل تاریخ می کشانند.

 

آنکه نامخت از گذشت روزگار            نیز ناموزد ازهیچ آموزگار

بیست و هشتم مرداد 1366

 

دکتر احمد اخوان آذری،عبدلعلی ادیب برومند،علی اردلان،علی اصغرافشارکهن،توکل امیرابراهیمی،مهندس مرتضی بدیعی،محمدعلی بهنیا،دکترمنوچهربیات،محمدتوسلی،دکترحبیب الله داوران،جمال درودی،درگاهی،دکترسیف الله رضایی،مهندس کورش زعیم،صادق سرفراز،حسین شاه حسینی،علی شجاع،حاج عباس علی شهسواری،میرشمس شهشهانی،حسن شهیدی،دکترعبدالحسین صابری،دکترابوالفضل صالحیان،حسن طالبی،احمدعسگری راد،ابراهیم عینکچی،جلال غنی زاده،پرویزفردعظیمی، دکترابولقاسم فروزان،حسین گلزارمقدم،حسن لباسچی،حاج محمود مانیان،دکتراسدالله مبشری،سر تیپ ناصرمجللی،دکترامیرناصرمصلح پور،نصرت الله مظلومی، محمد ملک خانی،حمید منزه،مهندس نظام الدین موحد،حسن میر محمد صادقی، حاج حسین نایب حسینی، علی اکبر نوشین، دکتر پرویز ورجاوند، حاج محمد حسن یگانه.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایمیل رسیده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید