رفتن به محتوای اصلی

25 پرونده سیاسی مربوط به فرهنگیان است

25 پرونده سیاسی مربوط به فرهنگیان است
تفسیر از:
اقبال اقبالی

خبر:

به گزارش ایرنا، حجت الاسلام مصطفی ناصری زنجانی درباره رسیدگی به پرونده های سیاسی معلمان گفت: نزدیک به 40 روز است که اقداماتی در این راستا انجام شده اما هنوز نتیجه ای نگرفته ایم، هم اکنون 2 یا 3 نفر از فرهنگیان در زندان هستند .

وی روز شنبه در ادامه نشست خبری با رسانه ها عنوان کرد: در قانون رسیدگی به تخلفات اداری، 38 مجازات داریم که در آن مجازاتی به عنوان ممنوع التدریس نیست، منفصل شدن از خدمت همان نرفتن به کلاس درس است.

معاون حقوقی و امور مجلس وزیر آموزش و پرورش با یادآوری اینکه مسئله ممنوع التدریس بودن چندی پیش درمورد پرونده های سیاسی مطرح شد اضافه کرد: در این زمینه از تشکل ها کمک گرفتیم و اعلام کردیم هر تعداد معلمی که در سال های 85 یا 88 مساله دار بودند و یا از رفتن به کلاس درس محروم شدند برای رسیدگی به ما معرفی شود که تعداد این افراد زیاد نبود.

وی اظهار داشت: افرادی بودند که پرونده های آنان به سال های 57 و 62 مربوط می شد که یا منبع ساواک بودند و یا بر اساس قانون پاکسازی نیروی انسانی اخراج شدند ، معیار ما سیاسی بودن و مربوط به 7 ،8 سال اخیر است .

معاون حقوقی و امور مجلس وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد این افراد دو گروه شدند که یک گروه فاقد مشکل سیاسی بودند و گروه دوم هم دارای پرونده سیاسی بوده و برخی هم بازداشت شده بودند، برای آن دسته از پرونده هایی که به قوه قضاییه ارتباط داشت درخواست عفو کردیم که بر اساس ماده 38 اینکار امکان پذیر است ،دسته دیگر پرونده هایی بود که در دست هیات تخلفات اداری قرار دادیم که در نهایت به هیات عالی نظارت ارجاع داده شد و از آنها خواستیم که در این مورد تجدیدنظر صورت گیرد .

حجت الاسلام ناصری تاکید کرد : هر یک از فرهنگیانی که تصور می کنند در حق آنها اجحافی صورت گرفته و دارای پرونده سیاسی در سال های اخیر هستند می توانند برای رسیدگی به آموزش و پرورش مراجعه کنند.

 

نامه معلم زندانی رسول بداقی برای فرزاد کمانگر

---------------------------

رسول بداقی در دهم شهریور ماه ۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و پس از آن در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی» به شش سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد. این نامه در زیر می آید:

فرزاد عزیز تو نه امپریالیست بودی نه صهونیست
تو نه بمب سه هزار میلیار تومانی بودی و نه آتش فروز هشت سال ویرانی
تو نه صادر کننده دستور کشتار دانشجویان بی گناه بودی و نه سرمایه‌ی هفت نسل از مرم ایران را صرف تروریستهای بین المللی کردی بودی.
تو نه دستور کشتار کارگران گرسنه را صادر کرده بودی و نه در سیاهچالهای بی نام و نشانت بی گناهان را برای اعترافات ساختگی زیر باتوم، شوکر و شلاق غرق خون کرده بودی..
تو نه دستور کشتار مردم آزادیخواه قزوین و تهران و مشهد و شیراز و اسلامشهر و تبریز و اهواز و کردستان را صادر کرده بودی و نه از حیله مستمری کمیته امداد به عنوان افساری برای کشاندن مردم بی نوا به پای صندوقهای رای سود برده بودی
فرزاد دلسوز تو نه دهها زن صیغه‌ایی داشتی و نه با انفاق و خمس و زکات و خیرات زحمت کشان در رفاه مطلق از زندگی کام گرفته بودی
تو نه با دسترنج دیگران زندگی اشرافی داشتی و نه با چماق دین بر سر و صورت فرهنگیان نحیف و فرهیخته کوبیده بودی
فرزاد دلاور تو نه به طمع بهشت، هوری و شراب کوثر، که فقط برای عشق و انسانیت و تنها به گواهی گچ و تخته سیاه مدرسه‌ات لبخندهای راستینت را به قلب کوکان روستایت ارزانی می‌داشتی. تو هرگز نمازت رو برای گدایی محبت و احترام و دوربین‌های تلوزیون نفروختی
فرزاد نیکوکار تو یک معلم ساده دل روستایی راستگو بودی که درآمد اندکت را صرف همنوعان زحمت کش می‌کردی و با حقوق اندک خویش برای دانش آموزان بینوای روستا پاپوش می‌خریدی تا پرواز آنها به دنیا شادیهای کودکانه به تماشا بنشینی
تو درآمدت را پنهانی لای کتابهای الفبای شاگردانت می‌گذاشتی که با آن قلب کوچکشان را شاد کنی و جوانمردی و گذشت را در اندیشه نوشکفته آنان زنده نگه داری
تو شکمهای گرسنه آنان را دور از چشم نیرنگ سازان سیر می‌کردی و دلهای تشنه محبت را لبریز لبحندهای آسمانی می‌نمودی تا مبادا دست محبت به سوی سوداگران قدرت دراز کنند و از آنان بردگانی حلقه به گوش بسازند.
حقا که اندیشه بزرگ تو در زندگی کوچک دنیا پرستان نمی‌گنجید.
فرزاد ای آموزگار مهربانی و اخلاق، امروز که این نامه را به یاد تو می نویسم در کنج سلول ۶ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر با روح پاکت خلوت کرده‌ا‌م و سرگرم عشق بازی با دل آسمانیت شده‌ام من هم سالهاست اشکهایم را به یاد تو و هم‌اندیشان تو بر پهنای کاغذ هدیه می‌کنم تا اینگونه از رنج وجدان خویش به اتهام ناآگاهی و دودرزی و ترسویی راهی یابم.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید