رفتن به محتوای اصلی

Iran global is almost the only irani site which does not censor

Iran global is almost the only irani site which does not censor

 یک آذربایجانی

ایران گلوبال و من (2و 3)

جناب محسن کردی، خطاب به آقای توکلی نوشته اید: «چرا آسان است بگویی جمهوری خواهی اما سخت است که بگویی که مرزهای ایران را قبول داری یا خیر؟» مطمئنا هر سیاستمداری در مورد همه مسائل سیاسی نظری دارد ولی آنچه که شما می پرسید یک نظرخواهی نیست، بلکه از متن مقاله و اعتراضات شما معلوم است که اصل سئوال شما این است: «آیا تمامیت ارضی ایران خط قرمز سانسور در سایت شما هست یا نه؟» اگر آقای توکلی به راحتی می گوید که جمهوری خواه است (البته من مطمئن نیستم و از زبان شما می گویم) ولی جمهوری خواهی را خط قرمز سانسور در سایت قرار نداده و مقالات سلطنت طلبها را هم منتشر می کند. به همین قیاس فکر می کنم که آقای توکلی به عنوان یک فعال سیاسی، طرفدار و مدافع تمامیت ارضی ایران است ولی این نظر شخصی اش را خط قرمز سانسور در سایت قرار نداده است و نظرات طرفداران جدایی از ایران را هم سانسور نمی کند.

هرچند من در مدت چند ماهی که با سایت آشنا شده ام مقاله ای در مخالفت با تمامیت ارضی ایران در سایت ندیده ام و فقط گاهی دیده ام که در کامنتها برخی نظراتشان را در مورد جدایی از ایران می نویسند.

به نظرم شما سئوالتان را گنگ مطرح می کنید. اگر منظورتان سانسور کردن هر نظر و مقاله ای که جدایی خواهانه باشد است، این یک موضوع است و اگر منظورتان اعتقاد شخصی به عنوان یک فعال سیاسی است، این یک مقوله کاملا جداست. اگر همانطور که خودتان نوشته اید باشد که « برخلاف آنچه که کیانوش می گوید در آغاز کار من ابدا مشکلی با درج مطالب و حضور تجزیه طلبان نداشتم. برعکس استقبال هم می کردم و خودم نیز مطالبی در پاسخ می نوشتم.» پس واقعا مشکل شما در چیست و اعتراضتان به چه چیز است؟ اگر شما هم معتقدید که با جدایی خواهان هم می توان گفتگو کرد (که البته گفتگو با فحاشی متفاوت است) و نظراتشان را شنید و پاسخشان را داد و نباید نظراتشان سانسور شود، دیگر چه فرقی بین این عقیده شما و عملکرد سایت ایران گلوبال وجود دارد؟

امیدوارم این تفاوت را روشن و شفاف بنویسید تا بدانیم که اگر شما که معتقد به گفتگو حتی با جدایی خواهان هستید، اداره سایت ایران گلوبال را در دست داشتید، عملکردتان چه تفاوتی با آقای توکلی داشت و چه مطالبی را سانسور می کردید که آقای توکلی سانسور نمی کند؟

جناب محسن کردی، یکبار دیگر نوشته خودتان را بخوانید: « خیلی راحت بگویم اینهمه که از زندانیان ترک و کرد اینجا خبر آمده خیال می کنید که یکی را هم خوانده ام؟ والله تالله هیچکس نیم نگاهی هم نمی کند حتا کردها و ترکها هم نگاه نمی کنند. شماها اینها را اینجا درج می کنید که مثلا چه؟ رو کم کنید؟ خوب بکنید. آبی است که در این هاون که توکلی فراهم آورده می کوبید.» امیدوارم این حرفتان را پس بگیرید. آیا ناراحتی شما از انتشار اخبار حقوق بشری زندانیان ترک و کرد است؟! شما تلاش برای رساندن صدای محبوسان سیاسی به گوش مردم و فشار وارد کردن بر رژیم برای آزادی آنها را "رو کم کنی" می دانید؟!

امیدوارم من اشتباه متوجه شده باشم و الا خیلی خراب کرده اید جناب کردی. تا دیر نشده این موضع را اصلاح کنید. من فکر می کردم مشکلتان با کامنتهای بعضی هاست که فحاشی می کنند و به ایران و زبان فارسی و ... فحش می دهند و یا آنها که علنا خواستار جدایی از ایران هستند ولی اینجا دارید می گویید که چرا این همه خبر از زندانیان ترک و کرد در سایت است؟! جناب کردی بروید از رفقای جدید آخوندتان بپرسید که چرا اینهمه ترک و کرد را زندانی کرده اند. اگر رژیم آنها را زندانی نمی کرد، خبری هم منتشر نمی شد. یعنی می گویید خبری هم منتشر نشود تا رژیم با خیال راحت آنها را گوشمالی دهد؟! حقوق بشر مقدم بر هر چیزی باید باشد و خبرهای آن حتما باید با اولویت بالا منتشر شود. این خبر رادیو فردا را نگاه کنید:

http://radiofarda.com/Article/2008/10/17/f6_Iran_University.html

"جمعی از دانشجويان آذربايجانی دانشگاه بوعلی سينا همدان در تجمعی اعتراضی، به ادامه بازداشت فعالان مدنی و دانشجويان هويت طلب آذربايجانی اعتراض کردند و خواستار آزادی هر چه سريع تر آنها شدند.

سياوش حاتمی، دبير انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی سينای همدان، در مورد اين تجمع که روز چهارشنبه برگزار شد، به « راديو فردا» گفت: « تابستان امسال، تعدادی از دانشجويان هويت طلب آذری را بازداشت کردند و الآن حدود ۷۰ روز است که خبری از آنها در دست نيست. هدف ما اين بود که يادی از آنان بشود و اين تجمع توسط انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه بوعلی سينای همدان و دانشجويان هويت طلب آذری برگزار شد.»"

می بینید که انجمن اسلامی که متشکل از دانشجویان سرتاسر کشور است، همراه و همگام با دانشجویان آذربایجانی در این تجمع دفاع از حقوق بشری شرکت کرده اند. دانشجویان در داخل دارند راه درست مبارزه را پیدا می کنند، آنها در دفاع از حقوق بشر مرزها را کنار می گذارند و به یاری هم می شتابند. باور کنید اگر همه نیروهای سیاسی این شیوه را در دفاع از همه زندانیان سیاسی بدون توجه به تعلقات سیاسی آنها پی بگیرند و حتی از حقوق بشری مخالفان سیاسی خود که چشم دیدنشان را هم ندارند، دفاع کنند، به تدریج یخهای روابط آب می شود و اعتماد متقابل جایگزین بدبینی و دشمنی می شود.

در چنین جوی هرگز اندیشه های تجزیه طلبانه امکان رشد نخواهد داشت. البته همیشه هر طرز فکری وجود خواهد داشت ولی اگر همه از حقوق انسانی همان تجزیه طلب هم دفاع کنند و با زندانی و شکنجه کردنش به دلیل عقیده اش مخالفت کنند و خواستار حق انسانی آزادی بیانش شوند، دیگر مردم عقاید تجزیه طلبانه را نخواهند پذیرفت و آن فرد را یک افراطی به حساب خواهند آورد که با وجود داشتن آزادی بیان کامل، باز هم دست از عقیده جدایی خواهانه اش بر نمی دارد.

اما اگر رفتار ما اینگونه باشد که کسی مثل جناب کردی بگوید که به دیدن این همه خبر زندانیان ترک و کرد هیستری دارم و حتی نمی خواهم بخوانم و بشنوم که آخوندها دارند عده ای دانشجو را فقط به خاطر درخواست تحصیل به زبان مادری به سیاه چال می فرستند و شاید فکر می کنید که حقشان است، باور کنید که اندیشه های جدایی خواهانه به سرعت رشد خواهد کرد.

اگر سایتهایی مثل ایران گلوبال، اخبار روز و ... که به صورت مداوم اخبار حقوق بشری را بدون توجه به تعلقات سیاسی منتشر می کنند، نبود، امروز وضعیت بی اعتمادی و دشمنی بین ترک و کرد و فارس بسیار وخیمتر از امروز بود. اول باید نشان دهیم که هموطنیم و درد هموطن را حتی اگر مرتکب یک اشتباه سیاسی می شود را درک می کنیم و از حق انسانی اش بدون تبعیض دفاع می کنیم تا بعد بتوانیم او را متقاعد کنیم که دارد راه سیاسی اشتباهی را در پیش می گیرد که به نفع هیچ کداممان نیست.

محسن کردی

ایران گلوبال و من (2و 3)

جناب یک آذربایجانی

من مرد عمل هستم نه حرف. اهل خالی بندی و شلوغ کردن هم نیستم. به اندازه کافی هم تجربه سیاسی دارم که بدانم که حرفم به کجا میخورد و شما خوب گرفته اید. دقیقا همین است که نوشته ام. حتا اسم یکی از آن زندانیان را هم نمیدانم. معنی اش اما این نیست که از زندانی شدن آنها خوشحالم. بلکه امیدم این است که حاصل کار را به مخبرین این اخبار حالی کنم که کارشان عبث است. خیال نکنند که دارند کار مفیدی انجام میدهند. اگر این وضعیت من فارس زبان اهل سیاست در این سایت است وای به حال بقیه فارس زبانانی که اصلا خبر ندارند که سایت ایران گلوبالی وجود دارد. حالا این باز طلب تان. مرد و مردانه .. بروید از چند تا همشهری هایتان در خود تبریز یا خارج کشور بپرسید که اسم چند فعال سیاسی بجز دکتر چهرگانی را می شناسد؟ همان پورپیرار را هم کسی نمی شناسد. اگر این میزان شناسایی فعالین معروف آذربایجان باشد وای بحال زندانی سیاسی اش. اینکه من گفتم اسمی از این زندانیان سیاسی نمیدانم بازتاب یک واقعیت است نه اینکه برایم بی اهمیت است. نمیخواهم اسم بیاورم اما اگر ناغافل در خیابان یقه یکی از همین نویسندگان در همین سایت را که با شما موافق است و با من مخالف در خیابان بگیرید که اسم یک زندانی را که شماها بارها در این سایت یاد کرده اید بگوید نمیداند.. قبول دارید؟ از همین آقا جمال خودمان در مورد نام زندانیان ترک بپرسید نمیداند. (البته الان بدو بدو میرود از سایتها یکی دوتا در می آورد که خلاف حرف من اثبات شود). اما آقا جمال، این یکی را مرد و مردانه خودت بگو آیا نام یکی از زندانیان ترک که بارها این ها در این سایت درج کرده اند میدانی؟ فکر نمیکنم!

آری دوستان از همین روست که من می گویم یک سری کارها فقط سمبلیک است و برای کار سمبلیک هم کسی وقت نمی گذارد. تنها تفاوت در این است که من شهامت گفتن این حقیقت را دارم بقیه ندارند. تظاهر به علاقه می کنند. خودمان را گول نزنیم. و این تنها در مورد فعالین سیاسی ترک و کرد نیست. بروید از مردم کوچه خیابان در تهران بپرسید مثلا اکبر باطبی کیست. یکی می گوید هنرپیشه است، دیگری می گوید اسمش را نشنیده یکی دیگر میگوید بنظرم دانشجو باشد. بپرسید اکبر گنجی کیست؟ بازهم همین وضع است. از همین روست که من می گویم ما با ذکر شقاوت اشقیای جمهوری اسلامی در زندانها و اینکه فلان فعال آذری را زندانی کرده اند بجز خواندن روضه امام حسین و نفرین و نالین به شمرهای حاکم در تهران نکرده ایم. ما بدتر از اینها را دیده ایم و در این سی ساله چشم مان رعنا شده. شکنجه شدن و زندانی شدن اینها، چه فارس و چه ترک حرف تازه ای نیست و چیزی را هم عوض نمی کند. همین الان هم یک نیروی نالازم از من برای نوشتن این مطلب هدر رفت. بجای این کارها ما باید در سایتها به امری بپردازیم که یک حاصلی داشته باشد. کاری انجام شود یا به دانش ما اضافه شود. در مورد مواضع یکدیگر بیشتر مداقه کنیم تا یکدیگر را بهتر درک کنیم. با فحش و دادن القاب شوونیست و آریا پرست که کسی عقیده اش عوض نمی شود! من هزاری به شماها بگویم خائن و وطن فروش آیا شما مثلا خجالت می کشید و علاقه تان به ایران بیشتر می شود؟ در مورد من هم همین است. دادن لقب شوونیست و ارایا پرست بجز فحش نیست. آقای جمال می گوید صدای پای فاشیزم می آید. حالا دیگر ما شده ایم نواده موسولینی و هیتلر. بارها گفته ام و بازهم تکرار می کنم. از نظر من کردهای ایران و ترکهای تبریز به اندازه من ایران را دوست دارند و تمامیت ارضی اش را میخواهند. اگر روزی خواستند حتا با خاک زیر پای شان جدا بشوند، من یکی به سهم خودم، نه تنها هیچ مخالفتی نخواهم کرد، بلکه یک دسته گل هم دستشان داده و بدرقه شان می کنم و پشت سرشان یک به سلامت هم خواهم گفت. اما تا روزی که چنین امری به من اثبات نشده، این مردمان از نظر من مردم ایران هستند و به اندازه من این آب و خاک و تمامیت ارضی ایران را میخواهند. آیا بازهم مشکلی هست؟ یا اینکه میگویید غلط می کند هر ترک یا کرد که جدایی نخواهد؟ یا نوکر فارهاست هر ترک یا کرد که جدایی نخواهد؟ آقای حسین شریعتمداری لطفا آهسته تر به ریش ما بخندید صدای تان گوشم را کر کرد.

کیانوش توکلی

ایران گلوبال و من (2و 3)

محسن کردی گرامی ! اولا خوشحالم که نقد خود را از "ایران گلوبال و من" در وبلاگ ات نوشتی ؛ کاش دیگران یعنی خانم بقراط ، دکتر اسماعیل نوری علا و دیگرانی که بدون سر و صدا سایت را ترک کرده اند مثل شما می نشتند پشت کامپیوتر و هر چه در دل داشتند؛ عنوان می کردند ؛ علینت و شفایت ؛ کجی ها را در دو طرف برای همگان روشن می کند!

2_ شما مطالب زیادی را طرح کرده اید قصد پاسخ گویی به همه آنها را ندارم ولی 2 نکته اساسی در نوشته است یکی مطرح کردی که " میزان مقالات " تجزیه طلبان بیش از حد تعادل است" و دومی :" کامنت ها بایستی دو زمانه و عاری از توهین بشود"

3 _ در مورد توهین ها ، همه با شما موافق هستند . همین امروزسر کار چشمم به مطلبی افتاد که : یک خانم پلیس دانمارکی به دلیل نوشتن یک کلمه راسیستی " fucking perker" در سایت شخصی خود به پرداخت جریمه محکوم شد و خانم پلیس مطرح کرد که سایت مرا فقط دوستانم می خوانند و جنبه عمومی نداردولی دادستان مطرح کرد هر چه در شبکه اینترنت مطرح شود ؛ شامل قانون آزادی بیان و مطبوعات است حتی اگر توسط امیل صورت گیرد

از نظر گردانندگان سایت ایران گلوبال تنها معیار برای درج مطلب و یا حذف کامنت توهین ، ناسزا و انگ است بغیر از این معیار دیگری نداریم اگر حسین شریعتمداری مسئول کیهان چاپ تهران مطلب فکری را بدون توهین و انگ بنویسد ؛ان را چاپ خواهم کرد؛ چنانچه در برخی کامنت ها مطالب انتقادی کیهان تهران را بدون کم و کاست در سایت درج شد.

بنابراین هر مطلبی که فکری را ارائه کند بالقوه جایش در ایران گلوبال است و اصولا سایت اتومات شده است و هر کسی با گرفتن یک کد می تواند بدون اجازه ما مطلب مورد علاقه خود را بطور مستقیم چاپ کند

اکنون نزدیک به 15 نویسنده سایت، مقاله خود و دیگران را با اجازه خودشان درسایت می گذارند و همه15 نفر که مدیریت سایت را تشکلیل می دهند ؛ حقوقی برابر دارند در حالی که میزان نیرویی که هر کدام می گذارند؛ بهیج وجه یکسان نیست !

کاربران و کامنت گذاران سایت با عقاید مختلف؛ خود را عضوی از خانواده ایران گلوبال می داند بگونه ای بقول برخی ها؛ این سایت "معتادی" می اورد! یعنی کسی که بطور اتفاقی راهش به ایران گلوبال افتاد ؛ "صاحب خانه" می شود؛ این احساس خیلی مثبت است؛ یعنی هیج کاربری خود را بیگانه محسوب نمی کند؛ نگاه کن مزدک ، ستوده و یک آذربایجانی بهت می گویند؛ محسن به خانه ات برگردد!

4_ محسن کردی درست می گوید او از روز نخست تاسیس ، برای سایت نوشت ، اختصاصی هم نوشت به او 2 بار پیشنهاد همکاری با سایت را دادم ؛ هر دو بار به دلایلی نپذ یرفت !

5 _ تیراز هر سایتی مهم است ولی مهمتر از تیراژ این است که راه و روش دمکراتیک آن ،چه تاثیری بر دیگر سایت ها می گذارد؛ نگاهی به سایت های دور بر بیاندازید اولا نسبت به چند سال پیش دمکرات تر شده اند تا جایی که کامنت های یک زمانه را در خود نصب کرده اند ؛طیف نظری در اکثر سایت های سیاسی گسترده تر شده است ؛روزگاری بود نوشته های طرفداران نظام پادشاهی ، همجنس گرایان ، بهائیان واقلیت های ملی _ قومی جایی در سایت های جمهوریخواه و چپ نداشت و سابق بر این خیلی خطی برخورد می کردند بنظر من روش ایران گلوبال بسیار تاثیر گذار بود

6 _ اما از من خواسته بودی که:" آیا تمامیت ارضی ایران را قبول دارم ؟" من کشورم را دوست دارم و مخالف جدی تجزیه ایران هستم و تیکه تیکه شدن آن را بسود هیج یک از اقلیت های ملی _ قومی نمی دانم و حدود 17 سال قبل مقاله ای در این باره نوشتم که فکر می کردم با حقوق شهروندی وتحت حاکمیت سیاسی سکولار و دمکرات ؛حقوق همه اقوام در ایران حل خواهد شد ولی اکنون به این نتیجه رسیدم موضوع پیجیده تر از این حرف هاست .

برای اینکه در هیج شرایطی ایران تجزیه نشود و همه ساکنین اش از تمامیت ارضی ان دفاع کنند.

بایستی حکومت ایران ، به اقلیت های قومی_ ملی ایران امتیاز بدهد مثلا در کنار زبان مشترک ، زبانهای رسمی دیگر را _در صورت تقاضا اکثریت آن مردم _ رسمی کند و عدم تمرکز اداری ،فرهنگی ، سیاسی و یا اشکالی از این قیبل در سازماندهی کشور به مرحله اجرا بگذارد ؛ من واقعا تخصصی در این امور ندارم و انچه می نویسم فقط برای اینکه خطوط کلی فکرم را برایت بگم .

بهمین خاطر مطالبی که در این باره نوشته می شود را با بدون پیش داوری می خوانم !

7_ بر خلاف نظر تو که راجع به من نوشتی:" یک ادم الکی خوش سیاسی که گرداب حوادث او را به اینجا کشیده و خودش هم نمیداند که کجای کار قرار دارد و چه دارد می کند" باید عرض کنم قبل از اینکه سایت فرهنگ گفتگو را تاسیس کنم یک صد صفحه ای در باره تجربه و عقاید م را جمع بندی کرده ا م

یعنی بر خلاف گذشته این بار آگاهانه وارد زمین سیاست شدم اینکه ، من چی بودم و حالا چه فکر می کنم از من چه کاری ساخته است و... بگذار از انگیزها و اهدافم بگویم. دوسال پیش در مقاله

یادداشتهای وبلاگی "سر دبیر" چرا و چگونه " فرهنگ گفتگو" راه اندازی شد" نوشتم:

"پنج سال پیش که پایم به اتاق های پالتاکی بازشده بود باز ار مکاره ای که در باره همه چیز بجای بحث و گفتگو حتاکی بود و ناسزا و هر موضوعی براحتی منحرف می شد . نسل ما با گفتگو میانه ای نداشت ولی سیستم پالتاک برایش آموزشی و تمرینی بود برای دمکراسی و گفتگو ! اکنون رهبران رو درر و "مریدان شورشی" در حضور چشمان متعجب نسل چهارمی قرار می گرفت.....

در چنین جوی اولین اتاق" فرهنگ گفتگو" را برای پی گیری مباحث نظری _ سیاسی باز کرده بودم و در این 5 سال صد ها نفر از نخبگان سیاسی – فرهنگی در باره دهها موضوع برای هزاران نفر سخنرانی کرده اند .....

قبل از اینکه "ایران گلوبال" را ه اندازی کنم، وبلاگ " شکاک" و بعد "آینده" را داشتم ، خوب و صمیمی بود دفترچه خاطرات بود و اگه دلم می خواست روزنامه می شد و گاهی اوقات ترجمه آزاد روزنامه های دانمارکی را با خود یدک می کشید و هرروز یادداشت و مطلبی از خود و یا منتقدینم را در ان، بقول "بلاگر ها" پاپلیش می کردم .

این" کار در مجموع " مرا راضی می کرد چرا که زبانش گفتاری بود که مطالب روزمره را با گذشته مورد مقایسه قرار می داد ودرخیال طرحی برای اینده بر روی آن ترسیم می کرد ، چون از دل مباحث روز بر می خواست و بر بستر طنز و بدون حب و بغض سیاسی استوار بود احتمالا بر دل می نشت و ...

آری اولین تجربه روزنامه دیجتالی که براساس " سر دبیر خودم" سازمان می یافت را پشت سر گذراندم و به دلیل مشاهده سانسور در فضای سایبری که مقالات جبهه دمکراسی خواهی را ویا هر آنچه را بوی وفاق همگانی داشت را بی رحمانه نشانه می گرفت و حقیقت را براساس بحث عقب مانده ای چون " جمهوریخواهی " و سلطنت طلبی طبقه بندی می کرد و قبل از اینکه به مضامین توجه کند گرفتار شکل بود .

در این شرایظ جای نشریه ای که بازتاب دهنده دید گاه جدید باشد خالی بود ،ازاین رو وبلاگ را به حال خود رها کردم و دست بکار سایت فرهنگ گفتگو شدم ..."

محسن کردی

ایران گلوبال و من (2و 3)

جنابان تبریزلی، کیانوش توکلی و جمال

اول چند نکته را تصحیح کنیم. جناب تبریزلی می نوسید؛ افرادی همچون محسن کردی خواسته یا نخواسته با سنگر گرفتن پشت تمامیت ارضی و با توهین به دیگر ملل غیر فارس (لشکر مغولان به تعبیر محسن کردی) راه تجزیه ایران را هموارتر می کنند. آقای تبریزلی، روز روشن نقل قول را درست بیاورید. توهین به ملل غیر فارس آنگونه که شما آورده اید یعنی محسن کردی گفته که مردم آذربایجان و مردم کرد و غیره لشگر مغولان هستند. نه عزیز، شماهایی که تعدادتان از انگشتان یک دست کمتر است و سروصدای یک لشگر را دارید لشگر مغول نامیدم. فقط کسی میتواند سخن مرا خطاب به خود توهین به "ملل" دیگر به حساب بیاورد که خود را بجای آن "ملل" نهاده و از جانب آنها سخن بگوید که اعتراض و توهین بخود را توهین به آنها بداند. نه عزیز، شما ملت ترک نیستید، شما یک نفر و آنهم احسان تبریزلی هستید. "ملت" آذربایجان هنوز سخنگویی را معرفی نکرده است.

در مورد توهین، انصاف را که عنوان لشگر مغول توهین است یا به کسی شوونیست و نژاد پرست لقب دادن؟ من میگویم که هوادار تمامیت ارضی ایران هستم. کیانوش توکلی، همین آدمی که شما اینقدر قبولش دارید می گویدمن کشورم را دوست دارم و مخالف جدی تجزیه ایران هستم و تیکه تیکه شدن آن را بسود هیج یک از اقلیت های ملی _ قومی نمی دانم. من هم بروید تمامی مطالبم را زیر و رو کنید همین حرف را زده ام. به نظر من این امر به نفع مردم ایران از هر قوم و قبیله ای هست. و نیز گفته ام که تا زمانی که مردم ایران خودشان یا مردم سایر مناطق در شرایطی آزاد نظرشان را آزادانه ابراز نکرده باشند کسی حق ندارد از جانب آنها مرز تعیین کند. شماها به کدام مجوز و مشروعیت خود را محق میدانید که از این سایت مرز تعیین کنید؟ آیا به دلیل چنین نظری من شوونیست هستم؟ آرایا پرست هستم؟ شما یک نظر دارید من یک نظر هردو ناچاریم تا آزادی ایران از چنگ آخوندها صبر کنیم این را من چند بار نوشته ام. چند بار نوشته ام که بابا اصلا اگر کردستان و آذربایجان از ایران جدا شود همه ضرر می کنیم اما آنکه ضرر می کند جدا شدگان هستند نه آنها که در چارچوب ایران مانده اند. من این بحثها را در کمال آرامش کرده ام. اما کسانی مانند آقای احسان تبریزلی مرا به خاطر بیان عقیده.. توجه می کنید..بیان عقیده ای که تاکنون مردم ایران خلاف آنرا نشان نداده اند به شوونیزم متهم میکند که صد بار از مغول خواندن بد تر است. در ایران میلیونها ایرانی و آذری و کرد خواهان تمامیت ارضی ایران هستند. در قبرستان شهر تان تبریز هزاران شهیدی که از این آب و خاک دفاع کرده اند آرمیده اند. آنها مدرک من هستند نه کسانی مانند جنابعالی که نمیدانم اسم حقیقی تان چیست یا کسی مثل جمال که او هم معلوم نیست کیست. من اگر امروز برای آنکه شوونیست نامیده نشوم بیایم و از نقشه های جمالها و احسان تبریزلی ها هواداری کنم، و فردا به ایران برگردم و همان مردم تبریز آب دهن به صورت من بیاندازند و امثال شماها را هم همان بلایی به سرتان بیاورند که به سر پیشه وری و دار و دسته پاسخ آن مردم را چه بدهم؟ بگویم که جمال میگفت شماها میخواین جدا بشین؟

اما جناب کیانوش. ایکاش از اول منظورت را می گفتی. شاید بسیاری کسان که قبلا اینجا قلم میزدند و حالا هم میزنند، ترجیح میدادند که جای دیگری باشند که بتوانند بحثهایی در سطح ایران را دنبال کنند. بحثهایی که با سرنوشت کل ایران درگیر است نه بحثهایی که به نظر من محفلی است و تنها سروصدا دارد. اینها برای جر و بحث اینجا می آیند اگرنه این حرف و سخنها بارها بین ما رد و بدل شده و این بار هزارم است. آنها نظرشان را گفته اند و من هم گفته ام. من عقیده ندارم که شوونیست هستم. من و تو نمیخواهیم کسی را بزور در چارچوب ایران نگه داریم فقط عقیده داریم و عقیده مان را هم بارها گفته ایم. اینها حق ندارند که ما را بخاطر داشتن این عقاید شوونیست و ستمگر و فارس پرست بنامند. این بی احترامی است. این لشگر کشی مغول است که هیچ ربطی به مردم آذربایجان و کردستان ندارد. کسی که به من شوونیست و آریا پرست می گوید لقب خائن کوچکترین لقبی است که باید دریافت دارد. و آقای جمال.. هرآنکس که باد بکارد توفان درو خواهد کرد. ندانم کار شماها هستید. هرچه عمر جمهوری اسلامی پایدار تر بماند زبان و فرهنگ شماها بیشتر در معرض نابودی قرار خواهد گرفت. حرفی که من زدم، که عمر دراز جمهوری اسلامی را به بی چادر گشتن کس و کارم ترجیح میدهم باید شم سیاستمداری را در شما سالها پیش روشن تر می کرد. قدرت در ایران در مرکز و در دست کسانی که زبان شان فارسی است و تمامیت ارضی ایران برایشان مساله حیاتی است. موضع گیری شماها و طرح این سخنان آنان را هم مثل من بطرف بقای جمهوری اسلامی سوق میدهد. حال انتخابش با شماست. یا دست در دست ما بدون شعار تجزیه طلبی، یا اگر زورتان میرسد به تنهایی از پس رژیم برآیید این گوی و این میدان. هرچه میخواهید بتازید. اما خیال نکنید که این ایران گلوبال و چند صد کلیک در روز سرنوشت ایران را بدست دارد. بیشتر ماها را جمهوری اسلامی تا پشت دروازه های ایران دبنال کرده است و دست مان به جایی بند نیست و اختیاری نداریم. دیگری همه ما را تار و مار کرده و ما داریم یقه هم را میدریم. حسین شریعتمداری همین الان دارد به دعوهای ما قاه قاه میخندد. من می گویم دوسال است که حرفهای تان را زده اید. بگذارید فضایی بوجود بیاید که دو کلام تحلیل و حرف غیر این حرفها که تابحال زده اید را هم بتوانیم بررسی کنیم. خیلی راحت بگویم اینهمه که از زندانیان ترک و کرد اینجا خبر آمده خیال می کنید که یکی را هم خوانده ام؟ والله تالله هیچکس نیم نگاهی هم نمی کند حتا کردها و ترکها هم نگاه نمی کنند. شماها اینها را اینجا درج می کنید که مثلا چه؟ رو کم کنید؟ خوب بکنید. آبی است که در این هاون که توکلی فراهم آورده می کوبید.

رامین

ایران گلوبال و من (2و 3) تیتر مقاله

Iran global is almost the only irani site which does not censor the articles and views and this is exactly why people like you have left this site which is actually pleasant. You still can not get rid of your norrow minded views and calling poelpe who have different views than you as mongols, this prooves that you have learned nothing. Well first of all, for my turn, i would be proud of being a mongol than an ariayi like yourself, secondly mongols like me were fighting against Iraqis and dying in the war for your beloved country exactly when you and "patriots" like you fled the country and were dancing and drinking in Turkey or europe as you have said it yourself

جمال

حکم سنگسار دو زن لغو شد

صدای پای فاشیزم در ایران گلوبال می آید نکاتی که‌ باید آن را به‌ زبان آورد . اولأ برای اطلاع دوستان جناب محسن کردی هیچ وقت از ایران گلوبال نرفتند تا بار دیگر برگردند .ایشان برای مدتی نوشته‌های سوپر فاشیستی خود را قطع کردند ولی در کامنت گذاری با چادر همیشه‌ حضور فعال داشتند پس لطفأ پز ندهید . من باز در رابطه‌ با همین جناب محسن کردی در پائین نکاتی را بیان میدارم . ولی قبل از آن بازم سخنی با آقای کیانوش توکلی آقای توکلی میدانم شما را از هر طرف مورد آماج قرار داده‌اند . محسن کردی. شریعتمداری . و، و، و، و بلاخره‌ من نیز سخنانی با شما دارم

آقای توکلی امیدوارم با سوألاتی که‌ من از شما مطرح میکنم خود را معذب نیابی ولی من و تمام کسانی که‌ در این سایت مورد اهانت واقع میشویم به‌ خاطر نظراتمان یک جواب منطقی را شما به‌ همه‌ ما بدهکار هستید ، من قبلأ در رابطه‌ با فحاشیهای مزدک با شما سخن گفتم شما اظهار داشتید که‌ بارها به‌ ایشا تذکر داده‌اید ولی توهینهای ایشان جنبه‌ی سیاسی دارد و کسی را به‌ خاطر توهین سیاسی نمیشود بلوک کرد من تقاضای بلوک کسی را نکرده‌ام ولی توهین نیز باید جواب بگیرد یا حد اقل کامنت باید حزف شود آقای توکلی بر خلاف گفته‌ی شما توهینها شخصی است و قابل پیگر قانونی و این توهینها ربطی به‌ مسائل و بحث سیاسی ندارد من چند نمونه‌ از توهینهای شخصی را از طرف محسن کردی و مزدک برای روشن شدن بیشتر اظهان میآورم . از نوشتوی آخر جناب محسن کردی شروع میکنم .

توجه‌ فرمائید جمله‌ی محسن کردی

ناسلامتی ما صاحب این سایت هستیم (یعنی بودیم). صاحبخانه بودیم. آنها مهمان بودند. اگر اینجا کاروانسرا بود حق باشما بود. کدام سایت در و پیکر دار را دیده اید که اینطور ولنگ و باز به هر بی سروپایی (منظورم نویسندگان تجزیه طلبی که با نام حقیقی خود مقاله می نویسند

آقای توکلی تمام کامنتهای مزدک یک کلمه‌ی سیاسی دیده‌ نمیشود ایشان مدام به‌ آقای نویدی، آیدین تبریزی، آقای گلمرادی، من توهین نموده‌اند جملات ایشان با کلماتی چوون خائن ، مزدور، ارازل و اوباش . قوم گرا،نویدی نوادگان مزدور قاضی محمد و پیشه‌وری من قصد گلایه‌ ندارم ولی قبول کنید آقای توکلی شما نیز در این مسائل بی طرف نبوده‌اید شما و تمام کسانی که‌ به‌ این سایت ایران گلوبال سر میزنند بروید به‌ آرشیو نگاه کنید حتی یک کلمه‌ی توهین از استقلال طلبان یا به‌ اصطلاح تجزیه‌ طلبان نمیبینید به‌ غیر از اظهار نظر من با صراحت اعلام کرده‌ام تجزیه‌ طلبم و با تمام وجودم و به‌ استقلال کردستان اعتقاد دارم ولی در نوشته‌هایم به‌ کدام انسانی بی سرو پا گفتم ؟ به‌ کدام تمامیت خواهی مزدور، خائن، اوباش، گفتم یا آقای نویدی، و گل مرادی و آیدین که‌ تازه‌ آنهاکه‌ تجزیه‌ طلبم نیستند .

این واقعیت جامعه‌ی ایران است محسن کردی یا آقای بهروز ستوده‌ ، یا مزدک ، یا خود شما چه‌ بخواهید چه‌ نخواهید در فردای ایران و هم اکنون در زمان حال کشور ایران به‌ شدت با آن در گیر است شما ها بهتر است مسائل ملی یا قومی را از زبان وزیر کشور ایران بخوانید و بگیرد که‌ مسائل قومی را بزرگترین چالش پیش روی کشور ایران میداند.

آقای محسن کردی در کامنتی در جواب من( جمال ) اظهار مدارند که‌ نظرات من به‌ جمهوری اسلامی کمک میکند دوستان تمامیت خواه بعضی اوقات به‌ کاهدان میزنند این آقا که‌به‌ صراحتأ اعلام میدارد از روسری بی زار است ولی ترجیح میدهد مادرش و خواهرش روسری به‌ سر داشته‌ باشند و در کنار جمهوری اسلامی باشد تا ایران تکه‌ پاره‌ شود این آقا فعلأ که‌ با این مواضع با صدای بلند ایهلناس اعلام میدارد در کنار جمهوری اسلامی است حال میخواهد ما را افشا کند که‌ نظرات من به‌ جمهوی اسلامی کمک میکند عجبا این آقا و خیلی ها اعلام میدارند که‌ وطن پرست هستند نه‌ شونیسم و فاشیست انگار وطن پرستی برای آنها خوب است برای دیگران بدو دیگران در زمره‌ خائنین و اوباش و مزدور ، آقایانی که‌ اینجوری فکر میکنید.

کردستان وطن ملت کرد است نه‌ عراق ایران، ترکیه‌ یک کرد نیز حق دارد وطن خود را دوست داشته‌ باشد و از آن دفاع کند و کسی که‌ در مقابل آن قرار میگیرد دقیقأ همان حرفهائی که‌ به‌ آن میزنید به‌ خودتان بر میگردد .

بعضأ اظهار میدارند که‌ این سایت یک سایت ایرانی است و تجزیه‌ طلبان نباید در این سایت بتوانند اظهار نظر کنند ، من یک کرد هستم و به‌ اصطلاح از کردستان ایران تا زمانی که‌ کردستان مستقل نشده‌ و از ایران جدا نشده‌ هر انسان دیگری چه‌ کرد ، چه‌ آذری ، یا بلوچ حق دارد در تمام سایتهای ایرانی برای نظرات خود تبلیغ کند اگر کسانی که‌ مطرح میکنند سایت ایرانی است این ایران یک هویت واحد و یکدست نیست هر زمان که‌ ملتهای آن مستقل شدند من و امسال من با ایران گلوبال کاری نخواهیم داشت و زحمت کم میکنیم اگر کسانی پیدا میشوند که‌ از ملتها بیزارند و به‌ کرد ، اکرد ، به‌ عرب معرب ، و پان اتراک میگویند خوب زحمت از سرزمین این ملتها کم کنید و با خیال راحت دیگر کسی مزاحم ایرانی گرائی شما نخواهد شد ، در آخر آقای توکلی شما چگونه‌ به‌ نوشته‌ سراپا توهین مزدک نام اجازه‌ دادید در مورد عربها این چنین بی پروا در سایتتان توهین کند اشاره‌ به‌ بحث ایشان با یک عرب در محیط کار ایشان

مزدک

ایران گلوبال و من (2و 3)

با درود جناب کردی!جناب هیچ انسانی بی پرنسیب نیست چون حتی بی پرنسیبی خود پرنسیبی است!مسلما روش زندگی و نوع تفکر افراد با هم فرق دارد و همین گاه باعث بحث و جدل و گاه شادی و سرخوشی است.من همچون بسیاری از میهن دوستان ایرانی معتقدم که در هیچ موردی نباید دربرابر اوباش بیگانه پرست و هویت طلب میدان را خالی کرد...

من و شما هر چند همعقیده هم نباشیم ولی لاقل دریک اصل مشتریکیم و آن سربلندی و ازادی و استقلال و بیش از هر چیز حفظ ایران است.گروهی قوم و قبیله گرا و هویت طلبان و بیگانه پرستان بی شرمی که سردر هر آخوری کنند نه قابل اطمینان هستند و نه میهن پرستان ایرانی را به وجد آورند.همین دیشب اگر به رادیو آمریکا برنامه میز گرد و مصاحبه با یکی از افراد حزب دمکرات گوش داده باشی بخوبی مفهوم ایستاده گی دربرابر این بیگانه پرستان را خواهید فهمید.مبارزه با این هویت طلبان و شب پرستان و کینه توزان ضد ایرانی جدا از مبارزه با شبپرستان و حرامیان اسلامی نیست.هیچ هویتی بالاتراز ایرانی بودن برای میهن دوستان ایرانی نیست.هر گروه و افرادی که هویتی برتراز ایرانی بودن را تبلیغ کنند و باور داشته باشند نه ایرانی اند و نه قابل اعتماد!

بهروز ستوده

ایران گلوبال و من (2و 3)

جناب محسن کردی . به همان دلایلی که شما بدرستی در نوشته خود بدان اشاره کرده اید ایران دوستانی نظیر شما باید در این سایت حضور فعال داشته باشند ، هدف تجزیه طلبان تاراندن آزاد اندیشان وایران دوستان ازاین سایت است ، به خواست آنان تن نباید داد. چه شرمساری از این بالاتر که اینان نیز مانند تبهکاران جمهوری اسلامی نقاب بر چهره میزنند و در زیر نام های مستعار و جعلی ، به نفرت پراکنی قومی و قبیله در میان ایرانیان می پردازند و ایران دوستان را بباد دشنام می گیرند

ناصر مستشار

فکر می کنید که شاپور بختیار و کریم سنجابی و دیگرانی که خط آنها را پیگیری می کردند و اصلا مبارزه مسلحانه را قبول نداشتند و تازه شعار سرنگونی را نمی دادند و به شاه التماس می کردند که تا دیر نشده دست به اصلاحات سیاسی بزند وگرنه اگر سیل خانمانسوز بیاید همه را خواهد برد به گوش شاه فرو ذره ائی فرو رفت!شاپور بختیار ها و کریم سنجابی ها پس از تحمل چندین سال تحمل زندان در اوج تظاهرات مردم علیه شاه ،طبیعی بود که با انبوه مردم و اپوزیسیون همکاری کنند نه باشاه که دیگر مشخص شده بود که بدستور امریکا رفتنی است!در حوزه خواسته های ملی نیز باید گفت ،قبل از آنکه دیر شده باشد بهتر است به چنین مسائلی رسیدگی منطقی و عاجل کرد!وقتی بچه نوزاد گریه می کند ، حتما مشکل و مسئله ائی دارد که هرچه سریعتر یا مادرش و یا پدرش باید به آن نوزاد بپردازند! یا اینکه باید با آن نوزاد با خشونت برخورد کرد و به گریه های او توجه ائی نکرد! کدامیک بهتر است ؟ کار شاه که همه انتقادات را مانند رژیم کنونی منکر می شد یا اینکه گوش شنوا و نگاه رسیدگی نشان داد؟

کیانوش توکلی

چرا به سایت ایران گلوبال احترام قائلم؟

جمال گرامی ! وقت برای پاسخگویی ندارم هر چند برای همه چیز هم نمی شودپاسخ کلیشه ای ساخت؛ باید کمی فکر و انگاه چیزی نوشت. باور کن از صبح ساعت 4 و نیم رفتم سرکار ساعت سه و نیم بعد از ظهر امدم خونه ؛ غدایم را پای کامپیوتر در حالی که به محسن کردی پاسخ می دادم و کامنت ها می خواندم_ خوردم (قرمه سبزی بود جای شما خالی) و امروز دوست گرامی قویدل مطالب امروز سایت را روبراه کرد و حالا هم بایستی در فکر انتخاب سرتیتر برای برخی کامنت های جالب و خواندنی بود که کار دشواریست و هیج یک از همکاران سایت زیر بار این مسئولیت نمی روند. تا دو روز بعد که فرصتی و نوشته ای در پاسخ به شما با احترام

ناصر مستشار

چرا کیهان شریعتمداری گردن افتاده است؟

جناب مازندرانی گرامی! با درود های ملی از سرزمین مازندران! از اینکه بعلت مسافرت کوتاه نتوانستم به پرسش دوستان پرسشگر در مورد مفهوم"گردن افتاده" توضیح بدهم بسیار معذرت می خواهم! منظور من از مفهوم گردن افتاده همان واژه « گِردن دَکِتِ » است که در لهجه ، یا زبان و یا ( به قول احمد کسروی) ، نیمه زبان مازندرانی ( به تسامح ) به معنی « آدم شر » است که وقتی با کسی درگیر می شود ، ول کن نیست ودائما بدون دلیل به افراد معین با بهانه های گوناگون گیر می دهد.

شهاب

چرا کیهان شریعتمداری گردن افتاده است؟

اگر شریعتمداری "گردن افتاده" است گردن ما رو نمی تونه بگیره بگذارید آنقدر واق واق کند تا آقا و اربابش خسته شود. خوشا به حال کسانی که شریعتمداری از طریق روزی نامه اش به آنها حمله می کند این محکی است که این سایت صدای آقایان را در آورده است. به شما گرداننده گان سایت " خانه آبادان" می گویم "خانه آبادان" ترجمه ی کلمه به کلمه ی "خنا به دون" است. :)))))))))

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید