رفتن به محتوای اصلی

نقدی بر نوشته علل شکست گروه مهسا از نگاه آقای مسعود نقره کار
18.03.2024 - 09:58

آقای نقره کار مشاور شورای مهسا در پیش گفتارخودش نوشته : همراه با بزدان شهدایی سخنگوی «شورای مدیریت گذار » و فواد داشایی دبیرکل« حزب مشروطه ایران «لیبرال دموکرات» از تشکل های عضو پیمان همکاری به عنوان مشاور، به نشست های«گروه ۶نفره مهسا» دعوت شدیم .
اما نقره کار ننوشته که این دعوت از ۳نفرابتدا ازشون کدام فرد یا افرادی در این نشست بوده و چگونه و با نام چه افرادی نامه ورود به این شورا  را کسب کرده اند ؟ زیرا بر مبنای گفته ها ‌نوشته های مختلف اساسا مشکل اصلی بغیر از عدم تجانس سیاسی در بین ان۶نفر، لیست دعوت افرادی است که از سوی آن ۶ نفر بویژه از سوی شاهزاده از افرادی  بغایت نامتجانس تر به این شورا بعنوان مشاور یا ناظر بوده است ! در عین حال آقای نقره کاردر. بند ۵ نوشتار خود آورده است که « آقای رضا پهلوی یکی از دلایل مهم خروج خود را اعتراض به برخورد های شخصی خانم مسیح علی نژاد اعلام کرد ضمن اینکه تاکید کرد نمی خواهد و نمی تواند کار تشکیلاتی بکند اما از این جمع و سایر جمع ها ‌تشکل های دموکراسی خواه حمایت خواهد کرد.». 
از سالیانی پیش دخالت های شاهزاده در امور تشکیلاتی مانند شورای ملی و  وکیل مردم بودن و ده ها شورای دیگر که حتا برای نمونه یکی ازان «تشکل ها» نتنها موفق نبوده اند بلکه عمر متوسط آنها به ۶ ماه نیز نکشیده است  اما بنا بر نوشته نقره کار البته نقل قول از سوی شاهزاده که ایشان گفته «نه می خواهد و نه می تواند کارتشکیلاتی کند» ، که درست هم است اما هیچ پادشاهی خواهی ازایشان نپرسیده که شاهزاده گرامی وقتی خودتان عدم توانایی خود را بیان می کنید چگونه استدلال جمع و تشکلی باید حتمن حضور نا مفید داشته و مرتبا نیز مدعی «حمایت» از آن تشکلات خیالی هستید و جدیدا نیز بگونه ای سخن می رانید کهانگار مرحوم کیسینجر دارد یک تیوری سیاسی جدیدی می دهد ؟ 
خیر قربانت گردم شما نشان داده و اذعان داشته اید که توانایی هایش را نداشته اما شوربختانه آن حس منافع سیاسی و مطرح شدن بیشتر از سوی شما، ورود شما را در هر تشکل سیاسی آنها را نابودکرده وانفعال و نا امیدی را در میان مردم بیشتر کرده که تم‌ها «سود» آن به جیب جمهوری ننگین اسلامی تهران می رود، لذا شاهزاده گرامی، شرط عقل و تدبیر سیاسی در موقعیت خطیر فعلی حکم می کند که شما سکوت و عدم حضور دراین گونه تشکل ها را انجام دهید و اجازه بدهید دیگر فعالان وفرهیختگان سیاسی موجود با تکام مشکلات جامعه سیاسی ما ایرانیان خود به حل مسایل پرداخته تا شاید بشود راهی در جهت نجات ایران عزیز مان پیدا نماییم .
بامید آن روز
۱۵مارس ۲۰۲۴
 امیرابراهیمی ( یک پادشاهی خواه )

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

اقبال اقبالی

https://iranglobal.info/node/186091

نشست مشترک در دانشگاه جرج تاون برای همبستگی ملی ایرانیان، ادامه گام هایی می باشد که در چهار دهه گذشته بکررات برداشته شده است.
بدون تحلیل و شناسایی علل شکست کوشش های پیشین در اپوزیسیون ، نمی توان در مدار بزرگ سیاسی، ائتلافی را شکل داد.
من از اشتراکات این اقدام با پروژه های شکست خورده سخن می کویم تا اذهان عموم را متوجه راهکارهایی سازم که می توانند راهگشای رفع موانع همکاری سه طیف سیاست لیبرالیزاسیون و سکولاریزاسیون، دمکراتیزاسیون و سوسیالیزاسیون گردد.
آزادی، دمکراسی و اجتماع مداری، سه عنصر ضروری و پایه های انقلاب سوم ایران هستند.
هر ائتلاف سیاسی که سیمای نمایندگان سیاسی سه طیف نامبرده را در خود نشان ندهد، می توان در گوهر دمکراتیک آن تردید کرد.
در متن انقلاب بهمن، اسلامگرایان بیاری اهرم خارجی، در صف مقدم سیاست گذاشته شدند.
خمینی شعارهای فریبنده بسیار سر داد، اما ساده لوحان او را باور کردند.
در آنهنگام طیفی از کنشگران سیاسی بر اساس یک اصل درست، مواضع سیاسی خود را تنظیم کرده و در منجلاب سیاست حمایت از فاشیسم اسلامی سقوط نکردند.


نشست مشترک در دانشگاه جرج تاون برای همبستگی ملی ایرانیان، ادامه گام هایی می باشد که در چهار دهه گذشته بکررات برداشته شده است.
بدون تحلیل و شناسایی علل شکست کوشش های پیشین در اپوزیسیون ، نمی توان در مدار بزرگ سیاسی، ائتلافی را شکل داد.
من از اشتراکات این اقدام با پروژه های شکست خورده سخن می کویم تا اذهان عموم را متوجه راهکارهایی سازم که می توانند راهگشای رفع موانع همکاری سه طیف سیاست لیبرالیزاسیون و سکولاریزاسیون، دمکراتیزاسیون و سوسیالیزاسیون گردد.
آزادی، دمکراسی و اجتماع مداری، سه عنصر ضروری و پایه های انقلاب سوم ایران هستند.
هر ائتلاف سیاسی که سیمای نمایندگان سیاسی سه طیف نامبرده را در خود نشان ندهد، می توان در گوهر دمکراتیک آن تردید کرد.
در متن انقلاب بهمن، اسلامگرایان بیاری اهرم خارجی، در صف مقدم سیاست گذاشته شدند.
خمینی شعارهای فریبنده بسیار سر داد، اما ساده لوحان او را باور کردند.
در آنهنگام طیفی از کنشگران سیاسی بر اساس یک اصل درست، مواضع سیاسی خود را تنظیم کرده و در منجلاب سیاست حمایت از فاشیسم اسلامی سقوط نکردند.
از تحلیل تاکتیک های (راهکارهای) سیاسی روز خمینی، استراتژی فردای او را شناختند. زیرا همواره ارتباط ارگانیک میان سیاست تاکتیکی و استراتژی وجود دارد.
ما پس از چهل و جهار سال، در متن انقلاب سوم ایران قرار گرفتیم، انقلابی که شعور سیاسی جامعه، فرهنگ خودباوری شهروند و دخالتگری نهادهای کف جامعه، سرنوشت آنرا تعیین خواهد کرد.
نشست دانشگاه جرج تاون با حضور کنشگران سیاسی، خبر تدوین منشور همپیمانی ملی ایرانیان را در آینده نزدیک اعلام کرد.
ما جامعه ایرانی تجارب غنی در انشاء نویسی داریم که تاًثیرات آنها از محافل خود، بیرون نرفته آست.
چرا؟
برای تدوین منشوری که بتواند پایه همکاری سیاسی طیف های گوناگون قرار گیرد، بایستی جنبش سیاسی و همگانی راه انداخت تا منشور مصوبه، برآیند مشارکت جامعه سیاسی ایران باشد.
از این خاستگاه، گام های ناسنجیده نشست “دانشگاه جرج تاون” نقد می شود.
۱- نخستین انتقاد اینست که تدوین منشور همبستگی ملی، نمی تواند به قیمومیت جامعه سیاسی ایران تعیین شود.
یک منشور ائتلاف ملی می تواند بعنوان “طرح پیش نویس” در سطح جنبش برای چکشکاری و صیقل یابی ارائه گردد.
البته بهترین حالت، دعوت عمومی برای شرکت در تدوین “منشور همبستگی ملی ایرانیان برای برچیدن حکومت اسلامی” بود.
از این طریق می توان کنشگران جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش کارگری و جنبش شهروندی را در تدوین منشور خود سهیم کرد و اشتراکات سیاسی طیف های لیبرال، دمکرات، سوسیال و چپ را در آن جلوه داد.
۲- “منشور همبستگی ملی برای برچیدن حکومت اسلامی” که تبلور وفاق سیاسی جامعه شهروندی باشد، می تواند بعنوان سندی تاریخی، سازماندهی تشکیل کنگره ملی را در دستور کار خود قرار دهد.
در یک روند تعریف شده، باورمندان به سند همبستگی ملی، بر اساس برابرحقوقی کنشگران سیاسی، کنگره را تدارک می بینند و منتخبین کنگره با اختیاراتی که به آنها داده می شود، هماهنگی و پاسخ به نیازهای انقلاب”زن زندگی آزادی”، مدیریت سرنگونی حکومت اسلامی و انتقال قدرت به مردم را میسر می سازند.
۳- پس از تشکیل مجلس موسسان نظام نوین و انتقال قدرت به نمایندگان ملت، مسئولیت گروه کنگره ملی خاتمه خواهد یافت.
خلاصه کلام:
ملاحظات در مورد تدوین منشور سرنگونی و آزادی مردم و ایران چنین اند:
نخست- تدوین “پیش نویس منشور” در روندی که محصول خرد جمعی جامعه سیاسی باشد.
دوم- دعوت از جنبش زنان، کارگران و دانشجویان تا با طرح و دخالت دهی نظراتشان در منشور آزادی مردم و ایران، اثر انگشت خود را پای یک سند تاریخی بگذارند.
سوم- گام پس از تدوین منشور، می تواند تشکیل کنگره سراسری ایرانیان در برونمرز (علنی) و درونمرز (مخفی) باشد.
اقبال اقبالی
12.02.2023
www.tribuneiran.org
د., 25.03.2024 - 10:20 پیوند ثابت
غلامعلی امیرا…

عنوان مقاله
نقدی بر نوشته علل شکست گروه مهسا از نگاه آقای مسعود نقره کار

دوستان سپاس از زحمات شما اما متاسفانه در چاپ این مقاله اشتباهات چاپی بسیاری مشاهده میشود که موضوع را تفهیم نمی کند!

د., 18.03.2024 - 13:31 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.