رفتن به محتوای اصلی

انتخابات در حکومت ِ اسلامی
20.02.2024 - 12:38

 

 

یک:- به طور ِ نظری وتاریخی هیچ دینی به انتخاب کردن وانتخاب شدن اعتقاد ندارد، چرا که دین( دین آور) خود و خدای اش را برتر و افضل بر انسان ها می داند وازاین رو بر این اعتقاد است انسان ها به دلیل ِ کم عقلی یا عقل ِناقص ِشان قادر به تشخیص ِ خوب وبد ِخود نیستند و دین است که قادر است راه و روش ِتشخیص ِخوب وبد را به انسان ها بیاموزد و راه و چاه را به آنها نشان دهد. به عبارتی ، دین تحکم می کند و راه و چاه نشان می دهد، و انسان است که موظف به پذیرفتن و اجرای رهنمودها و تحکم های دین است.

دو:- اسلام یعنی تسلیم شدن ِ محض ِ بشر در برابر ِ فرامین و شرعیاتی که تاریخ ِ مصرف و تاریخ ِ اجرای زمانمند ندارند و همیشه و در هرجا و هر زمانی  اعتبار ِ اجرایی و عملی دارند، به طوری که سرپیچی از این فرمان ها و قواعد ِ الهی موجب ِ توبیخ و تنبیه ِ فرد ِ نافرمان و سرکش در دنیا و آخرت می شود.

سه:- آنچه در اسلام ظاهرن به انتخاب و گزینش تعبیر و تفسیر می شود در واقع، نه انتخاب میان ِ دو دین و متعلقات ِ شان،بلکه ترجیح و برگزیدن ِ بی قید و شرط ِ اسلام به عنوان ِدین ِارجح بر دیگر ادیان و شریعت هاست. چرا که بنا بر همین اعتقاد بعد از نزول ِاسلام،دیگر ادیان از حییز اعتبار ساقط و منسوخ شده وتنها اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین ِ برگزیده ی الله است و دینی جز آن شرک است و پذیرفتنی نیست.

چهار:- اسلام دین ِ شمشیر و جبر و تحمیل است و نه دین ِ دعوت و انتخاب ِ متفکرانه و آگاهانه، آن چنان که در تاریخ های اسلامی از قلم ِ آخوندها و آخوندمسلکان – نظیر ِ علی شریعتی و جلال آل احمد- خوانده و شنیده ایم. اسلام هرکجا که رفت با شمشیر ِ دو دم ِ آخته رفت و ساکنان ِ آنجا را یا از دم ِ تیغ گذراند یا مجبور به پذیرش ِ دو راه نمود: یا جزیه و سربها – یعنی باج- بدهند یا کشته شوند. راه سومی برای «انتخاب» وجود نداشت.( بخوانید: مالیات ِ سرانه و تاثیر ِآن در گرایش به اسلام، دنیل دنت. ترجمه ی محمدعلی موحد، و فارسنامه ی ابن بلخی را که چگونه ایرانی ها بعد از سیصد سال به زور ِ شمشیر مجبور به پذیرفتن ِ اسلام ِناب ِ« مجاهدین» شدند!).

پنج:- نظر ِ اسلام در باره ی هر موضوعی « یک کلام» و « همین است که هست و لاغیر» است و انسان ها هیچ حق و اختیاری برای گزینش ِ مثلن بهتر و بدتر ندارند. زیرا تشخیص ِ بهتر و بدتر بر عهده ی« عوام الناس» نیست، بر عهده ی ولی ِ امر ِ مسلمین و یا ولی فقیه است. ولی ِ امر هم یک کلام و متکلم وحده است و حرف روی حرف ِ او آوردن عبور از خط ِ قرمز است و مستوجب ِ تنبیه و مجارات.

شش:- نمونه ی نزدیک و آشنای این جبارییت ِ یک کلام ِ دینی – اسلامی و ولایت ِامری را در آن جمله ی معروف ِخمینی می بینیم که گفت « جمهوری ِ اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش». این جمله دقیقن بیانگر ِ استبداد ِ رای و نظر ِ اسلام در باره ی حکومت ِ دین سالاران بر « عوام الناس» ِ محتاج ِ ارشاد و هدایت است.

هفت:- سال ِ 1358 ظاهرن یک همه پرسی برای انتخاب ِ نوع ِ حکومت صورت گرفتکه نه انتخابات بود و نه رفراندوم بلکه تحمیل ِحکومت ِاسلامی ِ از پیش تعیین شده ی ملاها بود به همان مردمی که از دیدگاه ِ خمینی و دیگرملاها جز مشتی عوام ِ محتاج ِ ارشاد ِ علمای دین نبودند که تکلیف ِ الهی داشتند با« امام خمینی» بیعت کنند.زیرابیعت کردن با حاکم ِ از قبل تعیین شده و خود رهبر خوانده نه انتخاب است و نه رفراندوم. در آن « رفراندوم» خمینی ِ توضیح المسائل نویس با تکیه بر کلی گویی های فاقد ِ اعتبار ِ تاریخی و نیز با اتکا به احساسات ِ تحریک شده یاکثرییت ِ رای دهنده گان توانست « حکومت ِ اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد ِ » خود را به بیعت کننده گان ِ اغوا شده و در نتیجه به کل ِجامعه تحمیل نماید. آن « رفراندوم » ِچهل و چهارسال ِقبل شده است دستاویزی برای حاکمان که تاجامعه ی بیزارازاستبداد ِحاکم مطالبه ی رفراندوم ِ تغییر ِ رژیم می کند ادعا کنند که ما یکبار رفراندوم کردیم وپیروز شدیم!یعنی همه پرسی شان هم مانند ِ رهبر ِفعال مایشاء شان مادام عمری است!

هشت:- خمینی بعد از کسب ِ قدرت ِ سیاسی در تمام ِ سخنرانی ها و تصمیم گیری های اش پشیزی برای رای و نظر ِ همان « مردم»ی که با او بیعت کرده بودند ارزش قائل نبود و خود به تنهایی می گفت و فرمان به اجرای آنچه می گفت می داد، و مردم فقط مجریان ِ فرمان ها و یا در واقع فتواهای او بودند.

نه:- حکومت ِ اسلامی در کم تر از یک سال ماهییت ِ واقعی اش را نشان داد. انتخابات های فرمایشی ، چیزی جز بیعت با رهبر ِغیر ِ منتخب ِ مادام عمر ِ« همین است که هست و لاغیر» نبوده و نیست. در تمام ِ به اصطلاح انتخابات ها، رهبر است که افراد را انتخاب می کند و « مردم ِ مسلمان» مکلف اند رای ِ رهبر را با نام ِ خود به صندوق بیاندازند.( در یکی دومورد شهروندان ِ دموکراسی خواه به رژیم پاتک زد و انتخابات ِ حکومتی را به رفراندوم ِ خود تبدیل نمودند که شرح ِ آن در مقاله ی « رفراندوم به سبک ِ ایرانی» به همین قلم آمده است).  

ده: - حکومت ِ اسلامی با سوء استفاده از موقعییتی که از سال ِ 1357 به آن دستیافت توانست 45 سال بر این جامعه حکومت کند و ارتجاعی ترین و ضد ِ انسانی ترین قوانین را به جامعه تحمیل نماید.

یازده:- جامعه نیز دست روی دست نگذاشته و ساکت ننشسته است و با شناختی که از اسلام و مجریان ِ قوانین ِ مرتجعانه ی آن پیدا کرده است خود ِ اسلام را به مثابه ِ سرچشمه ی تمام ِ کاستی ها و ناراستی ها و فقر و فلاکت و استبداد ِ کیش ِ فردی هدف ِ چندین خیزش ِتوامان ِ استبداد ستیزانه و اسلام ستیزانه گرفته و به ویژه در دو سال اخیر بر حدت و شدت ِ این ستیزش ِ سرنگون خواهانه افزوده است. پیشگام ِ این مبارزه ی آگاهانه وهدفمندانه، جوانان و نوجوانان و خصوصن دختران و زنانی هستند که انگشت بر نقطه ی ضعف و آسیب پذیر ِاسلام و حکومت ِ اسلامی یعنی حجاب ِ اجباری گذاشته وبه چیزی کم تراز سرنگونی ِاستبداد ِ دینی و برقراری ِ تمام ِآزادی های بی قید وشرط ِ فردی و اجتماعی و سیاسی رضایت نمی دهند.

دوازده:- با سرنگونی ِ حکومت ِ اسلامی، جای هزاران جانباخته ی راه ِ آزادی و پیشرفت و تکامل ِ اجتماعی خالی که ببینند یک مانع ِ مهم ِ تاریخی از سر ِ راه ِ این جامعه برداشته شده و جامعه ی رها شده از استبداد ِپدرشاهی با تکیه بر اراده ی جمعی و متفقانه،مصمم و اراده مندانه در قالب ِ یک دولت ِ دموکراتیک ِ برآمده از انتخاب ِ آگاهانه اش برای جبران ِ کاستی ها و ناراستی های به جا مانده از حکومت ِ جهل و جنایت به پیش می رود و راه ِ پیشرفت را درهمه ی عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای خود و نسل های آینده باز می کند.

سیزده:- تحقق ِ این هدف ِ تاریخی مقدم بر هر چیز نیازمند ِ گذار از استبداد ِ تک رهبری- مادام عمری به دموکراسی ِ انتخابی ِ چند گزینه ای با تکیه بر منابع ِ موجود ِ انسانی و تولیدی ِ خود ِ جامعه در وهله ی نخست، و ایجاد ِ رابطه ی بده- بستانی ِ دو سویه همراه با احترام ومسئولییت ِمتقابل با جامعه ی جهانی است. رویکرد و عملکردی که چشم انداز ِ آن به طور ِ قطع و یقین گذار به عالی ترین نظام و دوران ِ تاریخی خواهد بود.

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
اندیشیدن در باره حکومت هزار ساله

درووود بر آقای فولادی گرامی!

اندکی زیگزالگویی برای یافتن راه خویشتن

همه حرفهایی که زده اید، دُرُست. در طول چهل و اندی سال گذشته نیز از زبان و قلم کثیری از ایرانیان مخالف سیستم آخوندشاهی و اسلامیّت به انواع و اقسام شیوه های ممکن، استدلالهای شما در زیان دیگران گفته و نوشته و منتشر شده اند. آخوندها و اسلامیون نیز کما فی السّابق، به کار خودشان ادامه داده اند و هر کاری را که خواسته اند بدون آنکه به احد النّاسی پاسخگو باشند و مسئولیّتی به عهده بگیرند، با توفیقات الهی اجرا کرده اند. آنها در مقابل ملّت ایران در جامعیّت وجودی و همچنین افکار عمومی جهانی، اصلا و ابدا هیچ دلیلی نمیبینند که بخواهند به توجیه و توضیح رفتارهایشان بپردازند. آنها خود را مالکین بی چون و چرای «حقیقت» میدانند و برای هر اقدامی نیز نصوص استفراغی «الله» و «سیره محمّد و ائمه و میلیاردها میلیارد احادیث تصاعدی نه عددی» را برای هر اقدامی که میکنند، به حیث سند و مدرک و دلیل و حکمت و اصول و امثالهم در چنگ خود دارند. آنها انتصابات خودشان را به نام «انتخابات» مثل گذشته برگزار خواهند کرد. سکّاندار مملکت و مصدر هر اقدامی نیز خواهند ماند. گوششان نیز بدهکار نخواهد بود که کی چی میگه یا خواهد گفت. ُدُرُست به روال سابق.

من امّا سالهاست که فریادهای دلخراش زده ام و هنوزم با آخرین نفسهایم صدایم رساست که مشکل ایران، اصلا آخوند جماعت نیست؛ بلکه «مخالفین سیستم آخوند شاهی» از کلیدی ترین و اصلی ترین و تعیین کننده ترین دلایل دوام حاکمیّت آخوند جماعت است. تا زمانی که مخالفین حکومت فقاهتی ندانند چه چیزی را «میخواهند»، نه اینکه چه چیزی را نمیخواهند، بر مدار گریز و وحشت و نفرت و کینه و خصومت و پدرسوختگی توصیف ناپذیر نسبت به همدیگر هستند، دوام حکومت آخوندی و پروسه غارت و نابودی ایران با کاربرد گیوتین اقتلویی بر شاهرگ مردم و جوانان و سرکوب خیزشها ادامه خواهد داشت. مسئله قدرت آخوندی از دیروز به امروز، شکل نگرفته است که کسانی بخواهند یا بتوانند از امروز به فردا، آن را خنثا و از کار بیندازند. سالهای سال پیش، متفکّری ژرفاندیش و بی همتا از برافراشتن «راه آهن سراسری به گرداگرد ایران» صحبت کرد که هیچکس تا امروز نتوانسته است، منظور او را بفهمد و دریابد و تلاش کند که سهمی در برافراشتن «راه آهن سراسری» ایفا کند.
آنچه ایران نیاز دارد، کمیّت میلیونی مدّعیان اپوزیسیون نیست؛ بلکه «کیفیّت رجال و شخصیّتهایی» مهم است که هنر کشورداری و باهماندیشی و همعزمی و همبستگی را بدانند و به خویشکاری خود همّت بی محابا کنند. ایران و ایرانیان در چنگال حکومت فقاهتی اسیر مانده اند؛ زیرا در هیچ نقطه ای از ایران و جهان، نشانه ای از «رجال و شخصیّتهای رادمنش و مستقل اندیش و دلاور و میهندوست» که پیکارگر باشند و وارد میدان همآوردی شوند، هنوز به چشم نمیخورد. به همین علّت نیز، آخوند جماعت، چهار نعله همانطور که «خلخالی» گفت و «خامنه ای» بر آن تاکید کرد «هزار سال در امتداد قرنهای قرن» خواهند تاخت و حکومت خواهند کرد. در اساطیر ایرانی آمده است که «حکومت ضحّاک»، هزار ساله بود!. هر ایرانی که بتواند رمز و راز این «هزارسالگی» را کشف کند، مطمئن باشید که راه را بر «فروپاشی حکومت فقاهتی» و خلع ید و معزول کردن کاست اخانید برای همیشه و ابد در تاریخ ایران رقم خواهد زد؛ آنهم در کوتاهترین فرصت ممکن از امروز تا فردا یا شایدم پس فردا.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان

چ., 21.02.2024 - 14:17 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.