رفتن به محتوای اصلی

انسان در قتلگاه افراطیون یهودی، حماس سنی و حکومت اسلامی شیعه
20.02.2024 - 10:33

هفتم اکتبر 2023، حماس به اسرائیل حمله کرد و در یک عملیات جنایتکارانه، چهره هزار و چهارصد ساله قتل ها، تجاوزها، جنایات  و بی حد و مرزی سفاک بودن اسلامگرایان را در یک پرده کوتاه پیش روی جهانیان گذاشت. ما ایرانیان، هنوز زخم های سیاسی، آئینی، فرهنگی، اخلاقی و مصیبت های مشابه جنایت حماس را از حمله های اسلامگرایان و مغول ها به ایران، با خود حمل می کنیم. جامعه ایرانی در چهل و پنج سال اخیر، بی وقفه تجاوزها، غارتگری ها و جنایات اسلامگرایان را به رهبری مافیاهای ملاهای شیعه تجربه کرده است.

ما از لحاظی با قوم یهود همدرد هستیم. یهودیان قومی تاریخی هستند که همواره مورد تجاوز و ستم قرار گرفته و نقطه عطف شقاوت و بیرحمی و جنایات علیه آنها، توسط نازی ها انجام گرفت که لکه ننگی در تاریخ بشریت است. این قوم ستم دیده، در هفت دهه گذشته با پا گذاشتن در سرزمین اجدای خود، در مدار درگیری با فلسطینی ها و خصومت کینه توزانه کشورهای اسلامی و عربی قرار گرفته اند. کشور اسرائیل می توانست با هوشیاری و پیشگیری از غلطیدن در کشمکش میان یهودیان و مسلمانان، بسترهای زندگی مسالمت آمیز و مهار افراط گرایی و فاشیسم اسلامی را آماده کند. اما از آنجاکه نتوانست به ارزش های دمکراتیک و حقوق بشری وفادار بماند، به سیاست های ویرانگرانه نظیر مخالفان و دشمنان خود سقوط کرد. انتقامجویی کور دولت اسرائیل و آشفتگی مرزهای مبارزه با فاشیسم اسلامی حماس و شهروندان فلسطین (که خود گروگان حماس هستند)، چهره اسرائیل را بشدت تخریب کرد.

گروه های اسلامی از جنس حماس، داعش، القاعده، حزب الله لبنان، حشد الشعبی، حکومت اسلامی در ایران و طالبان در افغانستان و .. ، پیروان مانیفست خشونت (قرآن) هستند و هویت اعتقادی آنها در تضاد با انسانیت، دگراندیشی و همزیستی مسالمت آمیز با شهروندان “جهان کفر” است.

مشکل زمین (خاک) میان اسرائیل و فلسطینی ها، به جنگ دینی – اعتقادی تحول یافته است. درگیری اسرائیل و حماس و جنگ افروزی پان اسلامیستی حکومت اسلامی، زندگی مردمان منطقه و جهان را قربانی اهداف دینی و منافع سیاسی و اقتصادی قدرت های بزرگ کرده، و در این کارزار، انچه گم شده، اهمیت و ارزش جان انسان ها می باشد.

سیاست در خاورمیانه را نه خاستگاه حق زندگی در امنیت، آسایش، آرامش و حفاظت از جان و کرامت انسانی اسرائیلی ها و فلسطینی ها، بلکه ارزش های دینی، نژادی و قومی رقم می زند و این آن ریل سیاست خطرناکی است که به باتلاق جنگ و ویرانی و جنایت علیه بشریت منتهی می شود. این ریل گذاری انجام گرفته و قطار روی این ریل براه افتاده است. سرنشین های این قطار اسرائیل، حماس، حکومت اسلامی در ایران هستند و سوخت قطار را کشورهایی تامین می کنند که می خواهند از زیر خاکستر ویرانه های خاورمیانه، پول پارو کنند.

در حالیکه ملل جهان از جنگ و جنگ طلبان بیزارند، اراده سیاسی با اهداف جنگ افروزانه و انتقامجویانه می خواهد خاورمیانه را در باتلاق جنگ گرفتار کند. دولت کنونی اسرائیل با پشتوانه زرادخانه اتمی خود و پشتیبانی بی قید و شرط امریکا، به هیچ نهادی در دنیا پاسخگو نبوده و در تفکیک سیاست جنگ با حماس و نابودی شهروندان فلسطین، ناموفق عمل کرده است.

ما بیش از هر ملت دیگر، پیامدهای فاجعه یک حکومت اسلامی (حماس) در فلسطین را درک می کنیم و تجربه جنایت علیه بشریت اسلامگرایان را هم در حافظه تاریخی خود داریم و هم در چهل و پبج سال گذشته، مشاهده کرده ایم. ما یقین داریم که تشکیل دولت فلسطینی با رهبری اسلامگرایان،در گام نخست، فاجعه ای برای شهروندان فلسطین می باشد و سپس تهدیدی برای اسرائیل است. بنابراین مبارزه علیه اسلام سیاسی و دخالتگری دین در سیاست، نتنها وظیفه شهروند فلسطینی و اسرائیلی، همچنین وظیفه شهروندان جهان هم است.

مردم اسرائیل قرار است در خاورمیانه زندگی مسالمت آمیز با همسایه های خود داشته باشند و قطعن، دولت افراطی اسرائیل، نمی تواند چنین سیاسی را نمایندگی کند. حرکت روی این ریل، ریسک مرگ و زندگی برای خیل عظیمی از ساکنان خاورمیانه و جنگی غیرقابل کنترل دارد.

پرسش اینست که جایگاه جان انسان، در دستگاه فکری حاکمان اسرائیل کجاست؟ چه نیرویی بهتر از شهروندان اسرائیل می تواند دولت کشور خود را از ریل جنگ خارج کند؟

این پرسش که جان انسان در دستگاه فکری حماس کجاست، موضوعیت ندارد! دنیا جلو چشم خود می بیند که شهروندان فلسطینی چون برگ خزان می ریزند، جان آنها برای حماس ارزش ندارد و حاضر نیست شهروندان ربوده شده اسرائیلی را آزاد کند. ما با اندیشه بی ارزش بودن جان انسان در اسلام و نگرش اسلامگرایان آگاه بوده و هزینه ملت و کشورمان برای اسلام و پروار اسلامگرایان را شاهد هستیم.

حماس، حکومت اسلامی در ایران و مرتجعینی که هیزم جنگ و جنایت علیه بشریت را آماده می کنند، همانند نتانیاهو، خامنه ای و سران حماس، تنها توسط قدرت داخلی کنترل ویا سرنگون می شوند.

مذاکرات قدرت های جهانی برای آتش بس و صلح خوب است، ولی راه حل رسیدن به صلح پایدار در منطقه، با تثبیت ارزش های انسانی و الویت جان انسان در سیاست میسر است. ملت ایران در سال گذاشته بذر یک انقلاب را پاشید که ارزش های آن می تواند چهره سیاسی و فرهنگی ایران و منطقه را تغییر دهد.

وضعیت خاورمیانه چنین بنظر می رسد که امریکا بعنوان قدرت برتر، می خواهد به شرق کوچ کند و تمرکز خود را حول غول به میدان آمده (چین) متمرکز سازد.

سیاست اسرائیل و ماجراجویی های حکومت اسلامی، ناظر بر تداوم حضور مستقیم امریکا در خاورمیانه است. اصرار نتانیاهو بر گسترش جنگ، علاوه بر انتقامجویی کور، ناظر بر زمین گیر کردن امریکا در خاورمیانه بوده و خاستگاه حکومت اسلامی نیز در همسویی عملی با سیاست اسرائیل، در خدمت تامین منافع و خوشخدمتی به چین و روسیه از طریق سرگرم کردن امریکا در خاورمیانه است.

خلاصه کلام، فاشیسم اسلامی بنام اسلام و فلسطین و بکام شبکه های تروریستی مافیایی خود و نیز در خوشخدمتی به روسیه و چین، می خواهد سایه شوم جنگ و حضور نیروی نظامی امریکا در خاورمیانه تداوم یابد. سرنوشت مردمان منطقه و جان انسان، حلقه مفقوده در سیاست نزد افراطیون یهودی (دولت نتانیاهو)، حماس سنی و حکومت اسلامی شیعه است.

اما از میان بحران خاورمیانه، سوسوی نور و امید دیده می شود، نوری که سال گذشته در آسمان ایران درخشید و آینده بهتر را نوید داده و می دهد. ایران و انقلاب “زن زندگی آزادی" آن، می تواند سیمای میهن ما و منطقه را تغییر دهد! چنین باد.

اقبال اقبالی

15.02.2024

www.tribuneiran.org

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

ع.ب.تورک اوغلی

عنوان مقاله
سه نظرمختلف

سالام
باسه نظرمختلف اقبالی،نقی،شازده
مواجه هستیم.
سه نظرمختلف،
هرکدام ازجنبه ایی به موضوع فلسطین
واسرائیل برخوردداشته، حتی ته مانده
ذهنی خودرا درلابلای متن ها گذاشته اند،
با نظرات آقای اقبال اقبالی ازاول آشنایی
با سایت ایرانگلوبال آشناهستم،
فردی خارج ازجنجال و آشوب بودند.
ولی دراین مقاله خودی نشان داده و
نتوانسته خودرا لاقل مخفی نگه دارد،
نمی دانم چرا روشنفکران ایرانی بخصوص وابسته به اتینیک دری زبان
نمی توانند،
به آرامی نظرات خودرا به مردم برسانند،
وقتی ازمغول می نویسند،یا به حمله عربها می نویسند،چرا حمله مثلا کوروش
وازکشتار مردم ایران و نابودی دولت‌های
عیلام وماد را فراموش می‌کنند
یا چرا کشتار،رضا شاه درتورکمنصحرا،
لرستان و قاشقایی چرا نمی نویسند،
چرا ازکشتار وحشیانه محمدرضا در ۲۵ آذر ۱۳۲۵ درآزربایجان نمی نویسند؟
ولی از کشتار مغول‌ها که هیچ شاهدی
جز نویسندگان غربی و ماسونها نیست،
عین نخود،کشمش درهر سفره می ریزند؟
موج
موضوع اسرائیل وفلسطین یک بحث
استعماری است،
هیچ شکی هم دراین نمی توان کرد.
حتی صهیونیزم نیز یک پدیده مسیحی
استعماری است،
که غرب مسیحی بوجودآورده است.
مردم یهود مسلمان منطقه هم پروژه
آنهاهست،
دراین بین چه گناهی یهودیت واسلام دارد. من نمی دانم،
سیاسیون ما چرا فرق ایدولوژی و سیاست آلوده را درک نمی کنند،من مانده ام.
مگر اسلام ایران، بااسلام جمهوری آزربايجان مالزی،تورکیه،عربستان،امارات،
ووو،،،توسط کسانی آمده است؟
چرا سیاست آلوده استعماری را وارد
مسائل عقیدتی میکنند.؟
عزیزان ،اگردلتان برای ایران،ایرانی،انسانیت ووو، ،،میسوزد،
خاهشن ،مقداری دربکارگیری کلمات دقت
کنید.
ما اگرمیخواهیم ،برای وحدت برای سعادت کشورومردم کارکنیم،این رسمش
نیست،
الان دنیای دیجیتالی و

سیال است.
سعی کنیم راه نوشتن و تفاهم و راهکار
را بدرستی بکارگیریم.
خداوندبه همه ما صداقت و رو راستی
عنایت کند.
ی., 25.02.2024 - 20:09 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

يکصد و اندی سال پس از مشروطه، اينک يک روضه مسخره پنج تومانی روزگار پهلوی بر جايگاه رضا شاه بزرگ و شاهنشاه آريامهر تکيه زده و يک شاگرد حلبی ساز مسخره تر آن روزگار بر مسند حسن مشيرالدوله پيرنيا و محمد علی خان فروغی و عده ای زيارتنامه خوان و باجخور و چاقوکش هم به آرتشداری و وزارت و وکالت رسيده اند، ابدآ جای شگفتی ندارد. از اينروی هم هست که من هميشه می نويسم که رژيم روضه خوان ها، رژيم روشنفکران است و از جنس خودشان، نه مردم بقول آنان، سطنت طلب ايران

پ., 22.02.2024 - 16:08 پیوند ثابت
نقی

عنوان مقاله
انسان در قتلگاه...

می‌توان ادعا کرد که مردم ایران ویهود از نظر فرهنگی به هم نزدیکترند تا به مردم عرب و داشتن دین مشترک.
اینکه چرا مردم ایران با مردم غزه احساس همدردی می‌کند، ناشی از داشتن حس عدالت و رفاه برای مردم فلسطین است.
اینکه ما از قومی و یا ملتی خوشمان نیاید، دلیلی بر این نیست که حق وحقوق آنها را نادیده بگیریم.
هشت اکتبر آغاز جنگ بین عرب و یهودی نیست بلکه ارتباط مستقیم به پایان فاجعه بار جنگ اول دارد.
اگر ترور حماس را محکوم میکنیم باید بدانیم آغازگر این توحش خود جامعه یهودی بود. ازسالهای 20 و 30میلادی هزاران فلسطینی قربانی ترور مهاجران یهودی شدند.
دولت یهود هرگز حاضر به شناسایی کشوری بنام فلستین نیست و تا آنجا پیش رفت که خاورمیانه ونظام پادشاهی را در ایران برانداخت.
دولت آمریکا و اروپا یکی بخاطر کشتار یهود ودیگری برای سرمایه های یهودی در حقیقت
چشم بر جنایات دولت یهود می‌بندند.
اینکه دولت امریکا در سازمان ملل پیشنهاد صلح را وتو می‌کند، نشان می‌دهد جهان غرب درچه بربریتی بسر می‌برد.
اینکه دولت آمریکا مانند آب عماله بین واشینگتن و اسرائيل دررفت وآمد هستند ، دلیلی جز تشویق و توافق با جنایات دولت یهود ندارند.
برخلاف تصور بسیاری این جنایات دولت یهود ریشه دینی دارد که مردم غیر یهود حیواناتی هستند برای خدمت به مردم یهود.
شاهد بودیم که اسحاق رابین ترور شد چون صلح میخواست.
متاسفانه تا زمانیکه مردم فلستین کشوری نداشته باشند، این وضع ادامه خواهد یافت.
قربانیان آدولف هیتلر امروز خود همان نقش پلید آیشمن را بازی می‌کنند و مردم عدالت خواه ایران قربانی بی گناه عدالت ستیزی یهود شده اند.

س., 20.02.2024 - 23:39 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.