رفتن به محتوای اصلی

ما یاد می دهیم !یاد نمی گیریم !
11.11.2023 - 07:19

 

دوسال ازجنبش بیست وچهارم آبان ویک سال از جنبش بزرگ مهسا می گذرد.

هر دو جنبشی که بشدید ترین وجهی از طرف رژیم جمهوری اسلامی سرکوب گردید. اکثریت قریب به اتفاق کشته شدگان جوانان ونو جوانانی بودند که بعد از انقلاب دنیا آمده ودر نظام جمهوری اسلامی بزرگ شده بودند. هیچکدام ازکشته شدگان افراد وابسته به گروه های سیاسی نبودند.

هردوجنبشی بودند، خود جوش. یکی از دل ماجرای گران شدن بنزین ودیگری ازاعتراض به کشته شدن مهسا امینی پا گرفتند ودر اندک مدتی کوتاه اکثر شهرهای ایران را در نوردیدند.

آن چه مهم بود ورژیم را سخت به وحشت انداخت .ترکیب جمعیت جوانی بود که مترصد فرصتی برای آمدن به خیابان ها بودند .خشم ونفرت تلنبار شده سالیان در دل نسل جوان در فاصله بسیار کوتاه دهان گشود. تنها از طریق دنیای مجازی خبر رسانی شدند!همدلی وسیعی بوجود آوردندواز همان طریق سازماندهی گردیدند و در همان آغاز به اوج خود رسیدند.

خیزش هائی که در تداوم خود می توانستند نخستین رهبران خیابانی و کسانی را که نسل جوان خود را نزذیک تر به آن ها احساس میکنند را از دل خویش بیرون دهد.

رژیم هر بار بعد از سرگیجه نخستین خطراین نیروی تازه نفس را که سال هاست زیر سیطره نظامی امنیتی خود داردواز نزدیک شاهد فعل انفعالات آن ها بوده وروزانه به عناوین مختلف با آن درگیر است را تا بن استخوان حس کرد!بدون هیچ اما واگری، به امررهبرجنایت کار وسخت ترس خورده ومستبد خود واطاق فکر امنیتی دستور سرکوب هر چه سریع وبدون اغماض را به اجراگذشت .

دستوری که شلیک به ارگان های حیاتی معترضان را بدون واهمه از افکارعمومی ایران وجهان که دیناری ارزش برای آن ها قائل نیست دردستور خود قرار داد.

دستگاه های امنیتی ونظامی حکومتی که سال هاست از طریق متخصصان و آنالیز کنندگان خود به بررسی و شناسائی افکار نسل جوان پرداخته واز نزدیک و روزانه نیزفعل انفعالات نسل موجود را شاهد بود. در هر دو این خیزش غافلگیر گردید. اما سریع خود را باز یافت. آسیمه سر وبا خشونتی جنایت بار به قلع وقم این جوانان پرداخت ؟ چرا که بسیار خوب می داند این جوانان دیگر نیروی او نیستند وآینده اورا نه تنها تضمین نمی کنند بلکه تهدید جدی محسوب می شوند.

افرادی قائم بذات که تک تک آن ها شخصیت مستقلی هستند بر آمده از دل جهان معاصر که بقولی نسل جدید متولد دهسال اخیر.متولد شده با ژن جهان انترنتی وهوش مصنوعی. رشد و قوام یافته در دل جهانی گسترده با هزاران دریچه گشوده شده بسوی آینده .با صد ها کوچه وپس کوچه مجازی که این نسل قادربه جولان دادن در آنها هستند.زندگی در دنیائی جداگانه !یک صد و هشتاد درجه متفاوت از دنیائی که رژیم جمهوری اسلامی بر آن تحمیل می کند.

طبق آخرین بر آورد دوسال قبل مراکز تحقیقی دانشگاهی ایران، همین نسل موجود بیشتر از شصت در صد اعتقادی به دین ندارند.طی این دوسال باز هم بردر صد افزوده شده است. تا چه برسد به حکومت دینی .امری که برای جمهوری اسلامی راهی جز تکیه بر نظامی گری و سرکوب نمی گذارد. او نیروهای خود را خوب می شناسد، این دو خیزش به او آموخت که بسیار حساس!باشد. اماحاصل این نتیجه گیری!

یک!

علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. از طریق شناسائی ونهادن نیروی بیشتر برای کنترل و آنالیز دنیای انترنتی نسل جوان وکنترل آشکار و وقیحانه آن بصورت روشن وقانونی. جدا از آنجه که در خفا آنجام می دهد .

دوم!

صف آرائی تمام قد و بستن شمشیر از رو . متشکل کردن نیروهای سرکوب خود در داخل،نسق کشی از مردم وسرکوب علنی ودائم آن ها به بهانه های مختلف.یک دست کردن نیرو های باقی مانده که خوب می داند بایدتغذیه شوند وپروارگردند.

سوم

تلاش بی وقفه از طریق نیروهای سایبری و نفوذی خود جهت تفرقه اندازی وومجزا کردن اپوزیسون خارج از کشورو دامن زدن بر اختلافات ، منیت ها ،سکت های گروهی . استفاده موذیانه از نیروهای نفوذی خود درتخریب شخصیت های تاثیر گذار، موش دوانیدن و انحراف انداختن در مسیر هائی که می تواند منجر به شکل گیری یک اتحاد گردد.

این هر سه راستای کاری تعریف شده را رژیم با تمام قدرت در حال پیش بردن است .

سرکوب بشدت خشن وقصدا آشکاربرای در هم شکستن روحیه جامعه معترض. گماردن هر چه بیشتر وقیح ترین افراد خود در راس امور.از قالی باف چماق بدست نشسته بر ترک قاسم سلیمانی که چماق کشی خود را بزرگترین آفتخار خود می داند ،نشسته بر راس قوه قضائیه که نقشی اساسی در تصویب لوایح و قوانین ضد اجتماعی روز های اخیر دارد.

مجلس، لایحه بند «رصد سبک زندگی مردم»، با ۱۶۲ رأی موافق، ۱۰ رأی مخالف و ۱۰ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۰ نماینده حاضربا تلاش وتاکید ویژه قالی باف موافقت کرد .

با وجود اعتراضات گسترده مردم نسبت به فجایع ایجاد شده توسط نیر وهای امر به معروف ونهی از منکر و حجاب اجباری. رئیسی دستورداد روزی بنام روز "امر به معروف ونهی از منکر در تقویم رسمی کشور درج شود و خاک در چشم مردم بپاشد.

"اژه ای "رئیس قوه قصائیه علنا به نیروهای آتش به اختیار می گوید منتظرتصویب لایحه حجاب نشوید وبا قدرت، با این امر مبارزه کنید .

سه هزار وپانصد نفر استاد د انشگاه یک جا اخراج می شوند .رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشکده بخوان دانشگاه را "فاحشه خانه" می خواند بدون این که بر خوردی با وی صورت گیرد .ممنوع الکار شدن هنرمندان معترض ، و....

در عرصه نفوذ و پاشاندن اپوزیسیون هم از طروق مختلف با شناختی که از اپوزیسیون گرفتار در خود خارج از کشور دارد !در کار است.

نقش نامحسوس خود را بگونه ای پیش می برد که بخش زیادی از نیروی اپوزیسون صرف زدن چهره های مطرح اپوزیسیون از آقای رضا پهلوی گرفته تا مسیح علی نژاد ،علی کریمی می شود.

آن اندازه که برخی مدعیان مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی که خود را مبارزین نستوه می دانند در کار نوشتن، افشاء گری ،هشدار دادن از قدرت گیری برخی چهره های فعال وشناختنه شده مخالف رژیم در بین مردم هستند،در مورد خطرات رژیم جمهوری و تداوم مرگبار آن نمی نویسند.نفرتی که کمتر از نفرتی خمینی از پدر وپسر داشت.نیست.

نوشته هائ تلخی که ریشه در یک تفکربسته ، عداوت های فردی ،در بهترین حالت منیت های شخصی دارند.

دامن زدن به اختلاف نظرها ، کوبیدن بر طبل جدائی و عدم امکان شکل گیری یک ائتلاف از افراد ونیروهای سیاسی که جائی برای نزدیکی وشکل گیری یک ائتلاف فرا گیرباقی نمی گذارند.

امری که یکی از بزرکترین لطمات را به شکل گیری یک صف گسترده ومتشکل از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در خارج می زند.هر اندازه جمهوری اسلامی بطرف متحد کردن افراد خود وهمراه کردن سازمان ها وجمعیت هاخود حرکت می کند .اپوزیسیون گرفتار در پیله ایدئولوژی در کار تنیدن هر چه بیشتر این پیله وگرفتار شدن درتار های عنکبوتی رژیم و دور شدن از یک دیگرند.عنکبوت های لانه کرده درذهنیت و واقعیت عملی اپوزیسیون خارج کشور .ادامه دارد ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
معلمی که تعلیم نمیبیند!

درود بر ابوالفضل عزیز!

مختصر و موجز جهت اندیشیدن و پرسیدن.

آموختن به معنای حفظیّات و بازخوری طوطی صفت خوانده ها نیست. آموختن، پروسه ای «اکتیو» است؛ نه پاسیو. به این معنا که همزمان با آنچه که می آموزی، به اندیشیدن در باره آموخته ها بکوشی. فرض کن مثلا پنجاه سال پیش خودت یا دیگرانی که در حلقه «رفقا» بودید و در «هسته های مطالعاتی» تلمذ میکردید. کتاب مطالعاتی را فرض کن «اصول کمونیسم» بوده باشد. وقتی معلّم بی پرسش به تو و دیگران میگفت که « اقراء! ای پیشاهنگ پرولتاریا» و تو شروع به خواندن میکردی و دیگران نیز گوش میکردند که «تاریخ تمام جوامع بشری تا امروز، تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است». آنگاه اگر به راستی، هم معلم بی پرسش (مسئول هسته)، هم خودت و هم دیگران، اهل اندیشیدن و پرسش و فکر کردن بودید، باید بلافاصله از خود میپرسیدی که 1- «طبقه چیست؟»،  2- «تاریخ کدام جوامع؟»، 3- «مبارزه یعنی چه؟». بعد تلاش میکردی که برای یافتن پاسخهای فردی ات به کند و کاو و اندیشیدن همّت کنی تا پاسخ را نه از زبان معلم بی پرسش هسته مطالعاتی؛ بلکه از نیروی فهم و شعور و قوه تمییز و تشخیص فردی خودت پیدا کنی و دریابی که «طبقه»، مفهومی مدرن است و از زمان شکلگیری کارخانجات و مناسبات تجاری کاپیتالیستی در جوامع خاصّی شکل گرفت و نمیتوان آن را به تمام جوامع بشری گسترش داد و به کار برد. بنابر این، ادّعای مارکس و انگلس در بسط مفهوم طبقه به دایره ای که هیچ ما به ازائی ندارد، شعاری کاملا رمانتیک و مزخرف و تبلیغی بوده برای تحمیق؛ نه آموزش و پرورش.

اندیشیدن، پروسه ای «اکتیو» باید باشد تا بار و بری هم برای خود انسان پرسنده داشته باشد، هم برای دیگران تا به پرسیدن انگیخته شوند. حال بیاییم همین قضیه را به «انجمنهای اسلامی» انتقال دهیم و حاج آقا را ببینیم که قرآن را در جلسه آورده و به طُلّاب میگوید: «اقراء کتاب المبین!». و بسیجی مظلوم محله که باباش هیزم کش بیابونه، شروع میکنه به خواندن که «ذالک الکتاب لا اریب فیه!». اگر مغزی پرسنده داشته باشد شخص بسیجی، باید بلافاصله از خودش بپرسد که 1- «شک چیست؟»، 2- «اگر کتابی واقعا محتویاتش حقیقت باشند، چه نیازی به تاکید بر شک دارد؟»، 3- «گوینده و نویسنده این کتاب کیست؟ و کجاست؟». و سپس میکوشید که بای پاسخ پرسشهایش کند و کاو کند و به پاسخهای فردی دست یابد.
نه ابوالفضل عزیز! مدرسه و حوزه و دانشگاه رفتن و فارغ التّحصیل شدن و متخصّص و استاد فلان و بیسار رشته بودن به معنای آموختن نیست. کثیری از آدمها، خیلی چیزها خوانده اند و بلد هستند؛ ولی خواندن و بلد بودن به معنای «اکتیو و آفریننده بودن» نیست. برای آموختن باید شوق و ذوق و اشتیاق شناخت داشت تا بتوان به «آگاهی و بیداری خویشتن و دیگران» امیدوار بود و اقدام کرد. آموختنی که فقط جنبه «پاسیو» داشته باشد، آموختن نیست، بلکه انبار شدن برای چیزهائیست که هیچ خاصیّتی برای خود انسان ندارند سوای باری بر دوش بودن و سدّی بزرگ برای دیگران ساختن.
برای آموختن باید هنر «اکتیو کردن خاک ذهن و روح و روان خود را» شخم زد و پرورید و مراقبت کرد تا بتوان از افکار و ایده های دیگران به زایش «تخمه های فکری و ایده های فردی» انگیخته شد و بار و بر داد هم برای خود، هم برای اجتماعی که در آن میزییم هم برای فرهنگ جهانی بشر. مگر سوای این است که متفکّران و فیلسوفان و دانشمندان اروپای و امریکائی و دیگر نقاط جهان مدام در حالت «اکتیوی» هستند و پیوسته در حال آفرینش؟. و مگر غیر از این حقیقت تلخ و اسفیار است که تاریخ مثلا «روشنفکری و آخوندی و حوزوی ما» سوای «مفعول بودن و پاسیو رفتار کردن»، چیز دیگری نبوده است تا امروز ؟. آیا از «قوم پاسیو» انتظار داری که چیزی یاد بگیرند بالام جان؟.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
ی., 12.11.2023 - 09:42 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Abolfazl Abdi
اقای محققی گرامی ، در یک نگاه کلی ، دو کلمه حرف حساب نوشته های سیاسی شما که اغلب تکراری اند با انشا های اندک متفاوت ، این است :

اقای محققی گرامی ، در یک نگاه کلی ، دو کلمه حرف حساب نوشته های سیاسی شما که اغلب تکراری اند با انشا های اندک متفاوت ، این است :
حکومت دیکتاتوری کارش را خوب بلد است و هر ارگان مسوولی وظیفه ی سرکوب را دقیق و کامل پیش می برد ۔
اما طرف مقابل ، مردم و اپوزیسیون ، پر از نقص و تناقض و ندانم کاری و چه کنم چه کنم است .
اگر این خلاصه سازی نگرش شما که اتفاقا باور من هم هست ، درست باشد ؛ فکر نمیکنید این همه ضعف خود را به رخ کشیدن و به نمایش گذاردن و در مقابل توان و استحکام حکومت را شرح دادن ، عوض اینکه راهنمایی و رهنمود باشد ؛ بیشتر سبب سست شدن اراده و امید برای تغییر این معادله خواهد شد و ابی ست که ناخود اگاه بر اسیاب حکومتیان می ریزید در حالیکه فکر میکنید دارید گره گشایی میکنید و مشکل یابی ۔
من که در موضوع نا برابری و عدم تناسب توانایی اجرایی مردم در مقابله با توانایی سرکوب حکومت ، با شما هم عقیده ام ، نظرم اینست که کار منطقی تر اینست که سکوت و صبر و اندیشه ی بیشتر پیشه باید کرد و منتظر ماند بلکه برخی عوامل و پارامترهای دیگر ، شرایط و توازن قوا را به نفع مردم تغییر دهد ۔ مسایل و نکته هایی که در یادداشت ها و نوع نگاه شما کمتر به انها بها داده میشود :
اوصاع جهان و مسایل بیرونی ۔ اتفاقات و حوادث در شرف وقوع داخلی درون سیستم حکومتی که از چشم من و شما پنهان است و غیره ....
یادمان نرود که انتظاراتمان را از مردم ساکن ایران برای انقلاب کردن بازهم پایین و پایین تر بیاوریم در سطح واقعیت های جاری ۔ این واقعیت که مردم دارند روی صفحه ی تلویزیون خانه شان می بینند وضعیت اسفبار مردم غزه را که زنده ها پای پیاده و دست خالی در جاده هایی اواره اند و نمیدانند تا چند ساعت دیگه زنده اند گرسته و تشنه ۔
با خواهرم امروز صحبت میکردم ، میگفت جای شکرش باقیست من هنوز در اشپزخانه ی خانه ام هستم و دارم برای همسر و فرزندم غذا می پزم .
جنگی که اغاز شده ، همه ی انچه را که در یادداشت تان از ان شکوه دارید تحت اشعاع قرار داده و نه تنها مسیله ی اصلی مردم ایران نیست بلکه در حد موضوع فرعی هم اهمیت خود را از دست داده است .
بعید میدانم مردم دوباره به خیابان ها بیایند برای اعتراض به حکومت ، مگر اینکه پای ایران به نحوی عملا کشیده شود به جنگ و در انصورت کاملا حوادث غیر قابل پیش بینی را باید منتظر بود ۔
شاید یادتان باشد دو ماه پیش که نوشتید و با قاطعیت پیش بینی کردید این حکومت بزودی سرنگون خواهد شد ، من کامنت گذاشتم و پرسیدم مثلا چقدر زود ؟ یک هفته دیگه یا دو سه هفته دیگه یا چند ماه دیگه حدودا ؟
نه پاسخی دادید و نه انتظار پاسخ داشتم .
پیشنهاد میکنم به جای گلایه از اپوزیسیون و اختلافات یک عده مثل من و شما که در ارامش و امنیت روزگار میگذرانیم ، در مورد حوادث بزرگتری که در اثر این جنگ محتمل هست ، اندیشه کنید و تحلیل بنویسید ۔
ش., 11.11.2023 - 21:46 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.