رفتن به محتوای اصلی

آیا خمینی انقلاب را دزدید یا هوشیاری مردم  را سرقت کرد؟
21.09.2023 - 17:36

پس ۴۵ سال همچنان بحث و جدل جدی در مورد چگونگی رخداد انقلاب یا بهتر گفته باشیم فاجعه ۵۷ در میان پنجاه و هفتی ها ادامه دارد.

بخش وسیعی از روشنفکران همچنان با لجبازی بی مانندی از شرکت خود در انقلاب ۵۷ دفاع می کنند و آنرا مثبت ارزیابی می نمایند ، اما آنرا دزدیده شده توسط خمینی می پندارند.

سؤال در اینجاست که خمینی چه قدرتی داشت که می توانست انقلاب را بنام خود به یغما ببرد؟

رهبری انقلاب که ذاتا بنام خمینی کلید خورده بود چه نیازی وجود داشت که بسرعت برود؟

چرا روشنفکران و نیروهای سیاسی که انقلاب را از آن خود می دانند چرا گذاشتند که انقلابشان ربوده شود.

آیا اصلا نیروهای سیاسی در میان مردم نفوذ داشتند که مانع سرقت انقلاب بشوند؟

انقلاب به خمینی تعلق داشت و خمینی نیازی بسرعت آن نداشت.

اما به یک موضوع  باید اشاره کرد که خمینی خرد و هوشیاری مردم را با وعده های پوشالی ابتدا بسرعت بسرقت برده بود و انقلاب ۵۷ همچون طوفان و سیلابی خانمانسوز همه ارکان های سیاسی و اجتماعی کشور را در نوردید که مهلتی و امکانی برای اندیشه ورزی نگذاشت!

انقلاب در ۲۲ بهمن ،حاکميت ایران را به خمینی انتقال داد و در ۲۳ بسیاری از کوشندگان انقلاب بسرعت از کردار و شرکت خویش در انقلاب پشیمان شدند. 

برای مثال مهندس بازرگان  گفت** باران می خواستیم سیل آمد **

یعنی بیماری سیاسی و اجتماعی حاکميت شاه محتاج قرص آسپرین بود اما انقلابیون اتاق جراحی عمل را با بیهوشی کامل را به بیمار تجویز کردند و بسرعت معلوم شد که بیمار به عفونت هولناکی دچار شده است که درمانش تا به امروز ناممکن شده است چرا ویروس انقلابی همچون بیمار مهلک سرطان به همه اجزای بیمار سرایت کرده است!

آری خمینی سال پیش از سال ۵۷ جزوات و کتابهای انقلاب اسلامی و ایدولوژی خانمان برانداز ولایت فقیه را به تحریر در آورده بود ود میان سیاستمداران دست به دست می گشت اما ضدیت کور با شاه به آنها اجازه نمی داد که فراسوی پیروزی یک انقلاب و جنبش اسلامی را تشخیص دهند.

بخدا آقای خمینی روشن ، صریح و واضح همه چیز رو گفت و ما هم تایید کردیم ، حالا ما چرا دبه کردیم خدا میدونه ، این بنده خدا واضح گفت ما می خواهیم به ۱۴۰۰ سال قبل برگردیم ، آخه از این واضح تر؟؟ حالا یه عده ای مثلا اصلاح طلب میان می‌گن ایشون منظورش چیز دیگه ای بوده . والا هیچ رهبری به این وضوح و شفافی تا حالا حرف نزده ، و هیچ ملتی هم اینچنین تایید نکرده بود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایرانگلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

علی

عنوان مقاله
توقف ارسال پول به خارج

خیلی راحت میشه جلوی این را گرفت

پول میفرستن که بچه هاشون راحت باشن دیگه این رو باید تبدیل کنیم به دردسر برای بچه هاشون بجای راحتی

فرض کنید یک چشم بچه خاوری رو هدف قرار بده کسی و این رو همه ببیینن آیا دیگه مسئولی جرعت میکنه پول زیاد بدزده بفرسته برای بچه اش

توی خونه اش بلوا میشه و دیگه خواب راحت هم نداره

چطور اونها به اقوام فعالین خارج رحم نمیکنن و اونها رو در ایران اذیت میکنن پس ما هم باید همین کار رو با اونها بکنیم

ش., 23.09.2023 - 08:19 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
شانس آورد!

 از رضاشاه نقل می کنند که میگفت من پادشاهی را از چنگ قاجار در نیاوردم و بعد کلاهش را روی زمین انداخت و خم شد و برداشت و گفت: تاج پادشاهی ایران مثل این کلاه روی زمین افتاده بود و من برداشتم و به سرم گذاشتم.

من باور ندارم که خمینی باور داشت که بتواند روزی نظام ولایت فقیه را روی کار بیاورد. نظریه ولایت فقیه فقط یک تئوری مذهبی بود که ریشه در امامت شیعه داشت اما طی 1400 سال این پادشاهان بودند که حاکم بودند. تئوری حکومت شورایی  هم در جهان وجود داشت در جایی به ثمر رسید و در جایی بثمر نرسید و در هر صورتش همان نبود که مارکس تصور کرده بود. صرف وجود یک تئوری یقین ایجاد نمی کند. اوایل ورود خمینی روزنامه نگاری کنار داریوش فروهر ایستاده بود و از او پرسیده بود که آیا واقعا خمینی را به رهبری قبول دارد و میخواهد اختیار حکومت را به او بدهد؟ فروهر در پاسخ گفته بود نقل به مضمون -  «کی میخواد حکومت را به دست آخوند ک.. نشور بده؟ میفرستیمش بره قم خودمون حکومت را بدست میگیریم». و سال اول ورود خمینی دقیقا همین قضیه رخ داد و خمینی به قم رفت. اما آشوب و به جان هم افتادن و به قول ایرج مصداقی میز بهم زدن انقلابیون از مجاهدین گرفته تا فدایی و توده این فرصت را برای خمینی فراهم آورد که به عنوان قائد اعظم و فصل الخطاب حساب همه شان را برسد. نه.. خمینی هرگز تصورش را نمیکرد که انقلاب را بدزدد. همانطور که تاج پادشاهی ایران بر زمین افتاده بود و رضاشاه برداشت و بر سرش گذاشت، انقلاب هم به دلیل پخمگی و ساده لوحی انقلابیون و جبهه ملی خودش به دامن خمینی افتاد. چه انتظار داشتید که خمینی تعارف کند به شما؟ 

جمعه, 22.09.2023 - 03:00 پیوند ثابت
رامین فشنگی

عنوان مقاله
سوار موج انقلاب

اصطلاح 57 ها را سلطنت طلبان ساختند تا فریب خوردگان آنرا تکرار کنند و در پشت این کلمه توهین به تمام نیروهایی است که سلطنت دیکتاتوری را سرنگون کردند.
این سئوال انقلاب ،صدها بار تحلیل شده و هر جناح راست و چپ و میانه از آن یک توجیح دارد.
تکرار موضوعات پاسخ داده شد موجب اغتشاش فکری میشود چون غیرمستقیم دفاع از سلطنت است. این گونه طرح پرسش توهین به خوانندگان این سایت است که حداقل مدرکشان دیپلم ناقص است.
ایکاش مدیریت سایت مانع نوشته های ضعیف و تکراری و بی محتوا و غرض دار میشد ؛مانند غالب سایتهای دیگر اپوزیسیون.
سلطنت طلبان یا دنبال تئوری توطئه هستند یا ضعف و ابتذال و فساد حکومت شاه را می خواهند به گردن دیگران و به گردن ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ بیندارند!.
شاه چون دیکتاتور بود تمام نیروهای ملی ، مترقی و چپ و سوسیال دمکرات و اتنیکی خلقی را نابود کرده بود و کسی نمانده بود که رغیب آخوندهای قرون وسطایی شود.
شاه چون "آخرین مامور استعماری غرب در ایران" و یک شیعه ارتجاعی خرافاتی بود و ملی نبود، علاقه ای نداشت که جامعه ایران سکولار شود و از دین فاشیستی فاصله بگیرد.
او بدلیل مذهبی بودن با روی کار آمدن آخوندها بیش از روی کاآمدن سایر نیروهای سرکوب شده ؛ مانند چپ ، ملی و دمکرات و غیره،توسط ساواک بود، موافق بود.

پ., 21.09.2023 - 20:36 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
انقلاب، کالا نیست که بتوان آن را دزدید!

درود بر آقای مستشار گرامی!

من تا امروز نتوانسته ام متاسفانه – اگر هم در جایی منتشر شده باشد، تا به حال به دست من نرسیده- مطلبی در باره فاجعه 1357 دیده باشم که نویسنده اش به دور از هر گونه احساساتیگری و گمانه بافیها و ذکر توطئه های داخلی و خارجی و نقش مخرّب اجنّه و غیره و ذالک، کوشش کرده باشد و توانسته باشد مستدل و خردمند در باره علّت این فاجعه و رگ و ریشه های آن در جامعه ایرانی سخن گفته باشد. هستند کسانی که گاه گداری در گفتارهای شفاهی و تحریری خودشان، جملات و پاراگرافها و بعضی وقتها استدلالهای مغز دار بشود پیدا کرد؛ ولی تحلیل و بررسی کلیدی و ارزشمند تا کنون ندیده ایم حتّا در قلم و سخن آنانی که خود را مورّخ میدانند یا علایق تاریخپژوهی دارند.

مسئله فاجعه 1357 یا آنطور که ورد زبانهاست «انقلاب اسلامی 1357»، به دلایل و فاکتورهایی پنهان و آشکار و ریز و درشت و خشخاشی و متنوّع که قدمت آنها تا اعماق اساطیر ایرانی گسترده شده اند، آمیخته است. اینطور نیست که مثلا گرایشهایی ناگهان در فاصله تاجگزاری محمّد رضا شاه پهلوی تا آمدن روح الله خمینی از زیر زمین همچون قارچ سر برآوردند و کلّ جامعه را زیر و رو کردند و حالا یا دو دستی با احترامات فائقه یا با شیّادیها و توفیقات الهی، قدرت و سرنوشت ایران و مردمش را به کاست اخانید سپردند.
ریشه یابی علّتها، سوای جمع و جور کردن مدارک و اسناد و احتمالات و شبهات و امثالهم است. در حقیقت، اسناد و مدارک، زمانی معتبر هستند و کارساز که «علّتها» روشن و شفّاف شده باشند. وقتی قاتلی را در برابر دادگاه احضار میکنند، قاضی مایل است که به «علّت قتل» پی ببرد؛ نه فقط مشاهده مدارک و اسناد و شواهد و غیره و ذالک که گردآوری میشوند. وقتی ما بتوانیم علّت را بدانیم، آنگاه به راحتی میتوانیم در باره مدارک و ابزارها و روشها و چگونگی اجرای قتل و تعیین میزان مجازات برای قاتل بیندیشیم و قضاوت و رای صادر کنیم.
تقریبا دو قرن و نیم پیش [1789 میلادی] انقلابی فاجعه بار که تشابه عجیبی در سیاستهای اجرایی با انقلاب 1357[=1979میلادی] ایران دارد، در کشور فرانسه اتّفاق افتاد. متفکّری ژرف اندیش و بی همتا به نام آلکسیس توکویل [Alexis de Tocqueville] که به خانواده اشراف تعلّق داشت و یکی از نامدارترین و ژرف اندیش ترین متفکّران فلسفه و تئوری سیاست است، در نهایّت آرامش خاطر بدون هیچ حُب و بغض و کینه و نفرتی به جستجوی «چرایی اتّفاق افتادن انقلاب» تلاش کرد و اندیشید. محصول تفکّرات او تا همین امروز و بی شکّ فرداها، بسان مشعلی فروزان و هرگز خاموش نشدنی بر سرنوشت و مناسبات مردم جوامع اروپایی و آمریکا و دیگر کشورهایی که سیستمهای مشابه دمکراسیهای اروپایی و اسکاندیناوی دارند، تاثیرات عمیق گذاشت و راهگشای بسیاری از معضلات و فلاکتها شدند. در دنیای تفکر و فلسفه سیاسی، هیچکس به اندازه او در انظار اساتید و کنشگران و سیاستمداران و متفکّران دانشهای کشورداری محترم و ارجمند و محبوب نیست.
در سرزمین ما، آرزوی داشتن متفکّری همچون توکویل شاید در خواب و خیال اتّفاق افتد، ولی میتوان از افکار عمیق او و کثیری دیگر از متفکّرانی که حرفی برای گفتن دارند، انگیخته شد تا شاید بهتر و عمیق تر بتوانیم به کشف و شناخت ریشه های انقلابی پی ببریم که در سال 1357 اتّفاق افتاد و ایران را به خاکستر تبدیل کرد. شاید از طریق تلاشهای علّتیابی مستدل و متّقن بدون آنکه بخواهیم خودمان و رفتارمان را یا کنشها و واکنشهای سازمانها و گروهها و احزاب و نحله هایی را که در شکل گیری چنان انقلابی نقش داشتند، کتمان، توجیه، تطهیر، نکوهیده و غیره و ذالک کنیم، به کشف و شناخت دلایل انقلاب کامیاب شویم. انقلاب، کالا نیست که کسی یا کسانی بخواهند آن را بدزدند و اتیکت و مارک پدری خودشان را بر پیشانی آن بچسبانند!. اساسا اینگونه توجیهات با پژوهش و کاوشگری و اندیشیدن در باره علّت یابی رویدادها و دانشورزی، هیچ سنخیّتی ندارند و اتّفاقا خلط مبحث هستند و ساده نگری دلخوشکونکی برای گریز و طفره رفتن از اندیشیدن در باره پرسشهایی که شبانه روز مته وار بر اعصاب و مغز آدمی فعّالند و منتظر پاسخ درخور.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
پ., 21.09.2023 - 18:59 پیوند ثابت
همایون

عنوان مقاله
آیا خمینی انقلاب را دزدید یا هوشیاری مردم را سرقت کرد؟

خمینی انقلاب را سرقت نکرد.
همانطور که انقلاب اکتبر زمینه خودش را پرورش داد و مارکسیسم را گام به گام در روح جامعه پروراند بود، خمینی نیز، بویژه شریعتی، آل احمدیها و مجاهدین اکسیژن لازم را در زیرزمین خانه انقلاب وارد کرده بودند. در زندانهای آن دوران و در دهه نخست پیش از انقلاب زندانیان مذهبی اکثریت زندانیان را تشکیل میدادند بطوریکه آنها کتابها و شطرنجها را نابود میکردند بدون مقابله بزرگی از سوی زندانیان چپ! در بیرون از زندان مساجد از این نوع پر میشدند و دختران و پسران مذهبی براحتی خود را با نمادهای مذهبی بنمایش میگذاشتند. مردم هم برحسب رسوم در اتوبوسها با گفتن صلوات و علی یار آقای راننده باشد خرما نذر مینمودند. جامعه ایرانی هرچند ساده و کم سواد اما دانشی مخفی از کمونیسم داشت که بسادگی افسار را بدست چپ واگذار نمیکرد. از طرفی دیگر افرادی در خارج مانند بنی صدر، قطب زاده و دیگران روی خمینی حساب باز کرده بودند و او را بقول لرها شیرش کردند و جعبه بسته شده را از عراق با پست سفارشی به ایران آوردند.
حالا شما هم یک صلوات بلند بفرستید !

پ., 21.09.2023 - 18:33 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.