رفتن به محتوای اصلی

استاده سرفراز

استاده سرفراز

 

  ــــــــــــــــــــــ

 

 

 برسرنهاده باز سيمينه تاجِ برف

 درپيش پای اوست،آن دره های ژرف

 

لب بسته وخموش ٬دردل هزارحرف

اسرار سربه مهر زآن کس نبرده طرف

 

 استاده سرفراز،رخساره سيم تاب

 برگرد اوکمند،زنجيره ماهتاب 

 

بگشوده  چشم  ناز٬ جویای  آفتاب

زیبنده پیکریست٬بگرفته سرزخواب

 

 در پاى او عيان جوش و خروش خلق

 درجستجوى راه پشمينه پوش دلق

 

حيران سبك عنان ،تازان چوباد و برق

چرخان به گرد خويش،لرزان ز برق زرق

 

 سيناى آتش است كز قلب داغدار

 ريزد به پاى کوه سنگين و سوکوار

 

 جوشان وپر شرار ،غران وبى قرار

 توفنده در مدار آيد زهر كنار 

 

 سبزينه بهار در دور دست دور

 آن سايبان ابر پوشيده راه نور

 

بينم بر آن فراز سامان ساز و سور

با آن دو گوش كر او بسته چشم كور

 

  پاريس٢٠١٤/٢/٢

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید