صفحه اول کیهان
حسن بهشتی پور در مقاله ای در کلیک تهران امروزنوشته تعیین خط قرمز توسط نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در ادامه تاکتیک جنگ روانی علیه ایران است که سعی کرده مسئله هسته ای ایران را با تحریف و بزرگنمایی و خطری بزرگ در عرصه بین الملل نشان دهد. یعنی دولتی که خود صاحب بمب هستهای با ۲۰۰ کلاهک هستهای است که خود تهدیدکننده صلح برای خاورمیانه محسوب میشود ایران را به عنوان عامل تهدید محسوب کرده و مرتب با اطلاعات غلط و بزرگنمایی مسئله هستهای ایران فضایی را به وجود میآورد که اصل غنیسازی اورانیوم توسط ایران را که حق مسلم همه کشورهاست متوقف کند.
به نوشته این مقاله در سخنان نخست وزیر اسرائیل، خط قرمز برای ایران، غنیسازی ۲۰ درصد عنوان می شود که اگر بتواند اصل غنیسازی را هم زیر سوال ببرد این کار را خواهد کرد. اما این مسئله با استقبال دنیا و به ویژه متحد استراتژیک این رژیم، یعنی آمریکا مواجه نشده است زیرا اولا، فضای بین المللی به شکلی نیست که بتواند ایران را در تنگنا قرار دهد و ثانیا، ادله قابل قبولی وجود ندارد که به لحاظ استدلالی موضوع را برای افکار عمومی جا بیندازد.
به نوشته تهران امروز غربیها از سال ۱۹۹۵ تاکنون اعلام میکنند که ایران تا دو یا سه سال دیگر به بمب هستهای دست پیدا خواهد کرد و در جریان این اتهامات تلاش زیادی کردند تا از تاسیس نیروگاه بوشهر جلوگیری به عمل آورند.
چرا شرق توقیف شد
صادق زیبا کلام در سرمقالهمغربنوشته در عرف حقوقی تقریبا تمامی کشورها سنگین ترین مجازات اعدام است آن ها هم که اعدام را لغو کرده اند حبس سنگینی را جایگزین اعدام کرده اند. اگر برای لحظه ای انسان را با یک روزنامه مقایسه کنید می توان گفت بستن یک روزنامه به معنای صدور حکم اعدام برای آن است و این سنگین ترین مجازات هاست برای یک مجرم و معمولا برای کسی است که قتل نفس انجام داده ولی اگر کسی آدم نکشته باشد ولو جرم سنگینی مرتکب شده باشد، او را اعدام نمی کنند.
نویسنده سرمقاله کلیک مغرببا اشاره به این که حتی متهم به قتل غیرعمد به اعدام محکوم نمی شود و فقط اعدام برای آن هاست که با قصد قبلی به قتل دست زده باشند نتیجه گیری کرده کارتونیست شرق که با کارتون خود این جنجال را ساخت توضیح داده که قصد توهین به رزمندگان را نداشته است و قابل تصور هم نیست که چنین بوده باشد. به عقل هم درست نمی آید که کارتونیست و سردبیر و اعضای هیات تحریریه شرق با تعمد دست به این کار زده باشند و ندانند که چنین کاری باعث زیانشان می شود، پس توقیف شرق تصمیم درستی نیست.
برخورد قضائی با فرزندان هاشمی و تکذیب ادعای کیهان
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته برخورد قضائی با فرزندان هاشمی رفسنجانی، که این روزها به خبر دست اول محافل مختلف تبدیل شده، از دو منظر مثبت و مفید است؛ یکی اینکه قوه قضائیه با این اقدام نشان داد میخواهد بدون تبعیض عمل کند و این کار را از برخورد با یکی از اصیل ترین، سرشناسترین و پرسابقهترین خانوادههای انقلاب شروع کرده است، و دیگر اینکه استقبال شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی از رسیدگی به اتهامات فرزندانشان درس بزرگی است برای کلیه کسانی که در ردیف مقامات قرار دارند و خود یا افراد خانوادههایشان از پاسخگوئی به قوه قضائیه امتناع میورزند. این جمله آیتالله هاشمی رفسنجانی که گفتند فرزندان من با فرزندان مردم فرقی ندارند، باید برای کلیه مقامات الگو باشد و همه به آن پای بندی نشان دهند.
به نوشته این مقاله نکته قابل تأمل اینست که بعضی رسانهها و اشخاص به جای اینکه این نقاط مثبت را ببینند و تحسین کنند، به فضاسازی علیه آیتالله هاشمی رفسنجانی میپردازند و با داستان سرائیهای عجیب و غریب و تحریف تاریخ، تلاش میکنند از اهمیت اقدام خانواده هاشمی رفسنجانی بکاهند و حتی با الگوسازیهای غیرواقعی درصدد منفی جلوه دادن این اقدام مثبت و مهم برآیند. مانند آنچه این رسانهها درباره فرزندان آیتالله محمدی گیلانی نوشتهاند و معاون رئیس دیوان عالی کشور آن را تکذیب کرده است.
سخنان هاشمی رفسنجانی در صفحه اول آرمان ، عکس حجت سپهوند
همین روزنامه نامه حجت الاسلام نیری قاضی پیشین اوین را به روزنامه جمهوری اسلامی منعکس کرده که مطالب روزنامه کیهان و هفته نامه پرتو را سخنان مجعولی در رابطه با محاکمه و یا صدور حکم اعدام فرزندان حضرت آیتالله محمدی گیلانی توسط او خوانده و توضیح داده که سه فرزند این قاضی سابق شرع یکی در تصادف رانندگی و دو نفرشان که از هواداران سازمان
مجاهدین خلق بوده اند هنگام دستگیری با سیانور به زندگی خود خاتمه دادند و کارشان به محاکمه نرسید و این شایعه که آیت الله خود حکم اعدام آنان ر ا صادر کرده بود کذب است.
حاشیه پررنگ، بازگشت قهرمانان از نیویورک
میرزا بابا مطهرینژاد در سرمقاله کلیک مردم سالارینوشته وقتی با دقت به پارهای از رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و صنعتی سالهای اخیر نظر میافکنیم، پدیدهای عجیب نظرمان را جلب میکند و آن حاشیههای فراتر از متن است! خبرنگاران و گزارشگرانی که حاشیه سازند، از همکاران خود که برای آگاهی بخشی در متن تلاش میکنند از اشتهار بیشتر و حتی محبوبیت وسیعتری برخوردارند. گویا جامعه هم به چنین ذائقهای گرفتار شده است و به دنبال حواشی است و علاقهای به متن نشان نمیدهد.
نویسنده سپس اشاره کرده هفته گذشته رسانههای نوشتاری، گفتاری و مجازی، حاشیههایی چون تعداد همراهان رئیسجمهور در سفر آمریکا و کلماتی که بین رئیسجمهور و خبرنگار B.B.C در مورد این همراهان رد و بدل شد و جمع و تفریق فرضی هزینههای این همراهان آنقدر زیاد بود که اصل رویداد یعنی حضور در اجلاس سالانه سازمان ملل متحد و سخنرانی رئیسجمهور و هزینه و فایده این سخنان برای مشکلات عدیده کشور از یادتان رفت! نکته جالب اینکه همین حاشیهها موضوع تذکرها و اظهارنظرهای نمایندگان مجلس و کانونهای افکار عمومی قرار گرفت و باز کسی از هزینه یا فایدهای که بر سخنان رئیسجمهور برای کشور حاصل خواهد شد سخنی نگفت.
در پایان مقاله مردم سالاری آمده حالا هم حاشیه دیگری چون زندانی کردن علی اکبر جوانفکر، ساز شد که در بازگشت رئیسجمهور و اظهارنظر احتمالی ایشان به این بازداشت، حاشیه جدیدی خواهد شد که اصل موضوع سفر را تحتالشعاع قرار دهد و پرونده این سفر باز نشده، بسته خواهد شد. در موضوع بازداشت فائزه هاشمی و چگونگی برگشت و بازداشت مهدی هاشمی که احتمالا خود حاشیههایی بر متونی هستند که نباید دیده شوند هم، خود حاشیههایی خوردند، مثل قصه تراشیدن ریش سعید قاسمی و حضور جمعی در فرودگاه برای اعتراض و محاکمه! مهدی هاشمی و...
صفحه اول مردمسالاری
محمدحسین روانبخش در همین روزنامه نوشته دیروز عزیزانی که «دسته جمعی رفته بودند نیویورک»، به میهن بازگشتند . این هشتمین سفر و آخرین سفر بود و هیات محترم و معزز نیویورکی، این خاطره را تا سال های سال با خود خواهند داشت! به هر حال، این سفر اگرچه کوتاه بود اما حتما به همه عزیزان خوش گذشته است، فقط حیف که در مدتی که نبودند اتفاقات ناخوشایندی برای یکی از دوستانشان در داخل افتاد. اما ای کاش آمریکای جهانخوار ویزای همه ۱۶۰ نفر را صادر میکرد تا برادران بیشتری به نیویورک میرفتند تا به زندان نمیرفتند و الان نیاز به پیگیری قطعی نبود!
به نوشته این مقاله طنز دیروز بعضی از دوستان و هواداران هیات نیویورکی برای استقبال از آنها به فرودگاه رفتند و جوری رفتار کردند که گویی ۱۲۰ نفر با مدال طلای المپیک به کشور بازگشتند. به گزارش خبرگزاریها استقبالکنندگان پلاکاردهایی با مضامینی نظیر «خسته نباشی قهرمان» در دست داشتند.بعضی صاحب نظران دیروز تصور کرده بودند که بعضی از آن عزیزان قصد استقبال از قهرمانان پارالمپیک را داشتند که چون دیر اخبار را شنیده بودند،دیروزبه فرودگاه آمده بودند و با یک هیات دیگر مواجه شدند!
در ادامه مقاله مردم سالاری آمده هیات نیویورکی ۱۲۰ نفر بودند و معلوم نیست چرا بین این همه قهرمان از سفر بازگشته، فقط برادر مشایی مورد توجه قرار گرفته است؟! بعضی صاحبنظران اعتقاد دارند مشایی ممکن است راه جوانفکر را برود و برای همین باید تا یکی دو هفته برای پایندگیاش شعار داده شود تا خطر از سرش بگذرد!
ابتکار در صفحه اول خود خبر داده که احمدی نژاد در سیاست می ماند و روزنامه کلیک جمهوری اسلامیدر ستون جهت اطلاع خود نوشته درحالی که محمود احمدی نژاد گفته بود پس از دوران ریاست جمهوری از سیاست کنارهگیری میکند، وی در گفت و گو با باربارا اسلاوین خبرنگار پایگاه خبری آمریکایی ال مانیتور، زیر حرفش زد و اعلام کرد به خاطر "درخواستهای مکرر" در سیاست میماند، چون سیاست ولش نمیکند.
به گزارش انتخاب، وی همچنین وضعیت معیشتی مردم ایران را بسیار خوب دانست و در پاسخ به این سؤال که آیا وضع ایرانیان بعد از به روی کار آمدن شما بهتر از سابق شده است؟ گفت: وضعیت معیشتی مردم بهتر شده و میانگین درآمدها افزایش یافته است و فاصله طبقاتی در بین ایرانیان به شدت کاهش یافته. وی در پاسخ این سؤال که نگاه شما به فیلم ضد اسلامی اخیر چیست؟ گفت: من اعتقاد ندارم که دولت آمریکا پشت این کردار زشت و توهین آمیز بوده است اما واکنشها در بسیاری از کشورهای اسلامی و البته ایران، انعکاس دهنده مخالفت ملتها با سیاست اشغالگری و سلطه جویی آمریکا بود. احمدی نژاد درباره آینده سیاسی خود بعد از انتخابات ریاست جمهوری گفت: به خاطر درخواست دیگران در عالم سیاست باقی خواهم ماند. نمیتوانم از عالم سیاست دور باشم و هر جا که من هستم، سیاست نیز به دنبالم میآید.
اتاق مبادلات ارزی هم جواب نداد
دکتر مهدی تقوی در مقاله ای در آرمان نوشته تشکیل اتاق مبادلات ارزی که در هفته گذشته بهعنوان راهکاری از سوی بانک مرکزی مطرح شد به نظر میرسد راهکار اساسیای برای کنترل بازار ارز در آن مورد توجه قرار نگرفت و موجب ایجاد دوگانگی قیمتها در بازار شده؛ قیمتهایی که در بازار ارز غیررسمی با راهاندازی همین اتاق رو به افزایش گذاشت و اتاق مبادلات ارزی نیز به همین نسبت قیمتهای خود را با دو درصد زیر قیمت بازار ارائه میکند.
پرواز دلار، کارتون علی کاشی، مردم سالاری
به نوشته این استاد دانشگاه همچنین در بورس ارز عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمتهاست و همین موضوع به کنترل بازار کمک قابل توجهی میکرد اما به نظر میرسد باز هم بانک مرکزی با تصمیمی یکباره اقدام به راه اندازی اتاق مبادلات ارزی کرد که معلوم نیست ساز و کار منطقی آن برای کنترل قیمت ارز در بازار چیست؟ با این اوصاف به نظر میرسد راهاندازی اتاق مبادلات ارزی از سوی بانک مرکزی نیز مانند برخی از طرحهای دیگر این بانک، راهکاری نیست که بازار ارز را به سرمنزل مقصود که مورد نظر مسئولان است برساند.
به نوشته مقاله آرمان راهاندازی این اتاق باعث شده است که دولت حتی عرضه محدود ارز خود به بازار را نیز متوقف کند که تصمیمی غیراقتصادی است. چرا که دولت باید ارز حاصل از فروش نفت را به بهترین شکل، مدیریت کرده و توزیع کند.
دکتر فرخ قبادی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته ارزیابی عملکرد «مرکز مبادلات ارزی» و تاثیر آن بر بازار آزاد ارز نیاز به زمان دارد. در حقیقت،علاوه بر بانیان این سیاست، بسیاری از دستاندرکاران ارز نیز به موفقیت این سیاست امیدوارند. برای مثال، سخنگوی کانون صرافان در این مورد گفته است: «در صورت استمرار این سیاست تا دو هفته آینده بازار متعادل خواهد شد». به اعتقاد ایشان «افزایش قیمت ارز در بازار آزاد به دلیل مقاومت بازار در برابر طرح اجرا شده است.»
به نوشته این مقاله جهش نرخ ارز آزاد باید دلایل عمیقتری داشته باشد. مسوولان بانک مرکزی، که «مرکز مبادلات ارزی» را محمل مناسبی برای تعدیل نرخ ارز و پاسخگویی به تقاضای واردکنندگان واقعی تلقی میکردند، در روزهای اخیر تزریق ارز به بازار آزاد را متوقف کرده یا به میزان قابل توجهی از کمیت آن کاسته اند.
سرمقاله دنیای اقتصاد احتمال داده امیدواری آنها این بوده که تقاضای گروههای جانبی (یعنی گروههایی غیر از آن دسته از مشتریان که رییس بانک مرکزی آنها را «متقاضیان واقعی ارز» نامیدهاند)، از طریق ارزهای حاصل از صادرات بخش خصوصی یا دلارهای پسانداز شده مردم پاسخگویی شود و بنا بر این نیازی به تزریق ارز به بازار با آهنگ گذشته نمیدیدند.در صورت درستی این فرضیه، باید پذیرفت که ارزیابی مسوولان از شرایط بازار ارز، غیر واقعی بوده است.
کارتون روز
کارتون محمد کارگر، جام جم
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید