زانوی سیاه ایزد جو شاهد امروز و خبر به دار آویخته شدن رفقا.
دیروز جمعه هیجدهم فوریه دوهزار و بیست و دو،دادگاه و محاکمه حمید نوری در دادگاه استکهلم با شرکت قاضی ساندر و دادستان و وکلا هم برای شاهد امروز و هم بقیه شاهدین و وکیل متهم حمید نوری توماس سودرکویست هم حاضر بودند،محمد ایزد جو در دیماه هزار و سیصد و شصت و یک در سن نوزده سالگی دستگیر میشود و در زندان اوین حبس میشود و طبق تعریف ایزد جو از اول دستگیری مورد شکنجه فراوان و ضرب و شتم جلادان و زندانبانان و پاسداران اوین قرار میگیرد،محمد ایزد جو به گونه ای شکنجه میشود که زانوهایش سیاه شده بودند و عفونت کرده بودند،محمد ایزد جو در رابطه با هواداری از سازمان چریکهای فدایی خلق دستگیر میشود،و بعد از شکنجه های فراوان و انتقال او به سلول انفرادی در مهرماه سال ۱۳۶۲ او را با کیفر خواست مسخره خودشان و اتهام با گروهک ها و مرتد و کافر به هشت سال زندان محکوم میکنند،در ادامه شهادت بعد از سوال دادستان که او چگونه میداند که هیئت شکنجه گران و روسای زندان و نوری و ،و، را چگونه دیده است و چگونه طبقه بندی کرده است،او پاسخ داد زندانیانی که سالهای زیادی در زندان با هم بودند از مسائل هم خبر دارند و حتی مواردی را که خود با چشم خود مشاهده نمیکنند از رفقا و هم بندیها و هم سلولها می شنوند و این خیلی طبیعیست،دادستان باز خواست که روی سوال تمرکز کند،و محمد پاسخ داد:ناصریان نقش دادیار و مدیریت زندان را بر عهده داشت و و نوری و لشکری در دادیاری گوهردشت مشغول به کار بودند.در واقع محمد ایزدجو برای اولین بار او حمید نوری را در زندان گوهر دشت دیده است،وقتی به قول محمد کله اش را داخل بند میکرد و سرک میکشید،در هنگام اعتراف و سوال و جواب حمید نوری د کنار لشکری بوده...و حتی گاهی هم که به پیش هیئت مرگ میرفته است،شاهد بوده که این جلاد نوری رفقای زندانی را برای اعدام به سالن آمفی تئاتر میبرده است و این نوری جلاد باز هم زندانی ها را به دستور لشکری جلاد از صف بیرون میکشیده و برای اعدام میبرده است.دادستان و قاضی میخواستند که آقای ایزد جو مشخصا توضیح دهد که چگونه میداند که حمید نصیری که نام برده شد اعدام شده است،ایشان پاسخ دادنداز طریق مرس،در واقع حمید نصیری وقتی به پیش هیئت مرگ و جلادان برده شده بود به آنان پاسخ نداده بود و سوالات آنها را پوچ خوانده بود قبل از اعدام هم او چهل ضربه شلاق خورده بود و بعد به دار آویخته شد،حکایت این جلادان آیا باور کردنیست،بله دقیقا این جلادان با ما و بقیه زندانیان اینگونه برخورد میکردند،از مجید ایوانی گفت که او هم در برابر این جلادان نه گفت و اعدام شد .شاهد در مورد کتاب سیاه کشتار شصت وهفت گفت،در این کتاب نام چهار هزارو هفتصد و نود و نه اسیر و زندانی و اعدامی برده شده است ،این کتاب توسط انتشارات گفتگوهای زندان جمع آوری شده که حاصل تلاش زندانیان چپ و مارکسیست است،البته ویراستاری نهایی و نشر کتاب را ایشان محمد ایزد جو به عهده داشتند،.وکیل حمید نوری باز تلاش داشت شاهد را سوال پیچ کند و بگوید که اظهارات او با بازپرسی پلیس در تناقض است اما شاهد پاسخ داد و از حوصله من این پرت و پلا گویی وکیل نوری خارج است.آنچه پیداست نوری و همدستانش و بقیه جلادان و رهبرانش و قوانین ضد انسانی نمیتوانند از زیر تیغ عدالت بیرون روند و بعد از این شاهدین ما همه شاهد پیروزی خواهیم بود و محاکمه شکنجه گران یکی پس از دیگری،که دیر هم نیست.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید