رفتن به محتوای اصلی

کتری شعری از صبا واصفی

کتری شعری از صبا واصفی

 

جز شنبه های دلگیرم

 که جانشین جمعه شدند

جز بند چکمه هام 

که دربند هم زل زده اند   

 جز موهام 

که از کمرم عقب نشینی کرده اند

و قصد حمله ندارند دیگر به اعصابم

جز گره

 که کور شده گویا بر نازکِ ابروهام

جز این که خانه ی تو خاموش است

 و نیستی

 تا کیف خسته ام از شانه برداری

 بگویی «قهوه بریزم یا چایی» 

که آبی از آب تکان نخورده   

تنها خانه است که درش در رفته

پنجره است که پُر از چای شده

 شهر است که بی تو من را وتو کرده

و کتری قرمزی

 که اعصابش به هم ریخته بر سروکله ی خود می زند

یکی هم نیست به دادمان برسد

نکند کلید خانه را که جا گذاشتیم

گاز عاصی شده

کتری هم سرش رفته  و سیاسی شده 

که اینهمه این قدر … این قدر …

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید